آیا نظامیان صهیونیست، اعتقادی می جنگند؟

  4030811053

اخیرا سایت شبکه تلویزیونی المیادین مقاله ای درباره باورهای مذهبی در درون ارتش رژیم صهیونیستی منتشر کرده است که نشان می دهد چگونه ارتشی که بنیان آن بر سکولاریسم شدید پایه گذاری شده بود در جنگ یکساله اخیر، افراط گرایان یهودی و متدین موفق شدند تا باورهای دینی خود را به درون آن وارد کنند.

 کانال تلگرامی تحریر نوشت:

اخیرا سایت شبکه تلویزیونی المیادین مقاله ای درباره باورهای مذهبی در درون ارتش رژیم صهیونیستی منتشر کرده است که نشان می دهد چگونه ارتشی که بنیان آن بر سکولاریسم شدید پایه گذاری شده بود در جنگ یکساله اخیر، افراط گرایان یهودی و متدین موفق شدند تا باورهای دینی خود را به درون آن وارد کنند.

این باورمندی به دین، چه تأثیراتی بر سربازان و نظامیان رژیم گذاشته است؟ این مقاله توسط "لیلا نقولا" نوشته شده است و سیدرضا قزوینی غرابی آن را بترجمه کرده است. متن کامل آن را در ذیل می خوانید:

ابعاد اعتقادی و دینی به باورهای "ارتش اسرائیل" وارد شده است که می‌تواند توانایی "اسرائیل" در تحمل یک جنگ فرسایشی به مدت یک سال و سازگاری با نرخ بالای تلفات انسانی را توضیح دهد.

مشکلات درون "اسرائیل" در مورد سربازگیری از حریدی‌ها شدت یافته و دو حزب مذهبی در دولت، "شاس" و "یهودوت هتوراه"، تهدید کرده‌اند که در صورت عدم پیشرفت در قانون معافیت از خدمت سربازی، علیه بودجه مالی رای خواهند داد.

با این حال، در کنار این جدال سیاسی و حقوقی، اظهارنظر عجیبی از تحلیل‌گر سیاسی کانال "۱۲" اسرائیلی، عمت سیگال، به چشم می‌خورد که گفته است "۶۰ درصد از سربازان کشته شده در ماه جاری در لبنان از پیروان جریان صهیونیسم دینی هستند و آنها از ساکنان کرانه باختری می‌باشند."

در گزارشی که "سی‌ان‌ان" (۲۵ اکتبر ۲۰۲۴) در مورد امتناع سربازان اسرائیلی از پیوستن مجدد به خدمت منتشر کرده، یکی از کسانی که در مرز لبنان خدمت کرده، گفته است "خدمت برای او بسیار دشوار بوده، زیرا جو به شدت "نظامی-مذهبی" به نظر می‌رسیده و بیان کرده: "احساس کردم که بخش بزرگی از افرادی که با آنها بودم، به دلیل جنبه دینی خود به جنگیدن در این جنگ ترغیب می‌شوند، که این موضوع برای من بسیار ناخوشایند بود." او به یاد می‌آورد که یکی از هم‌رزمانش به او گفته است "کشتن فلسطینی‌ها در غزه، از جمله کودکان، یک وظیفه دینی یهودی است، زیرا آنها وقتی بزرگ شوند، تروریست خواهند شد."

در سال‌های اولیه تأسیس این رژیم، مراکز قدرت اصلی در کشور ــ نهاد نظامی و دولت ــ تحت کنترل نخبگان صهیونیسم سکولار و چپ‌گرا بودند که در سال ۱۹۴۸ "دولت" را تأسیس کردند. اما در دو دهه گذشته، نسل جدیدی ظهور کرده که دین و ملی‌گرایی را با هم ترکیب کرده است. مطالعات دانشگاهی نشان می‌دهد که تعداد افسران صهیونیسم دینی در "ارتش" به شدت افزایش یافته و همچنین تأثیر حاخام‌ها که مسائل ایمان و سیاست را به میدان نبرد آورده‌اند، افزایش یافته است.

برای درک تحولات در "ارتش اسرائیل"، لازم است به برخی ساختارهایی که ایجاد کرده و جامعه مذهبی اسرائیل را در خود گنجانده است بپردازیم و بررسی کنیم که این تحولات به چه نتایجی منجر شده است:

مدارس Hesder Yeshivot

این مؤسسات آموزشی پس از دوره دبیرستان و وابسته به ارتش هستند، به طوری که دانش‌آموزان مدارس دینی صهیونیستی بخشی از خدمت نظامی خود را در کنار یادگیری تورات می‌گذرانند. در دهه‌های اخیر، شبکه‌ای از آکادمی‌های نظامی دینی ملی ایجاد شده و این مدارس به تربیت نسل جدیدی از رهبران نظامی پرداخته‌اند که نه تنها آموزش نظامی می‌بینند، بلکه انگیزه دینی برای جستجوی نقش‌های رزمی در ارتش دارند.

یهودیان متدین

به‌طور کلی، جامعه متدین (حریدی‌ها) به دلیل اعتقادات دینی و مخالفت با سکولاریسم، در "ارتش" خدمت نمی‌کنند. با این حال، واحدهای ویژه‌ای برای کسانی که داوطلب می‌شوند وجود دارد که استانداردهای دینی سختگیرانه‌ای را رعایت می‌کنند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که تنها ۴ درصد از حریدی‌ها که اخیراً احضار شده‌اند، به‌طور واقعی به خدمت پیوسته‌اند.
صهیونیست‌های متدین

این افراد اعتقادات دینی خود را در خدمت نظامی خود ادغام می‌کنند و معمولاً خدمت خود را به‌عنوان یک وظیفه ملی و دینی می‌نگرند. این صهیونیست‌های متدین در مقایسه با جامعه یهودی ارتدکس افراطی، نگرش متفاوتی به ادغام در جامعه و خدمت نظامی دارند.

اولین مدرسه آموزشی نظامی در "اسرائیل"، "بنی دافید"، در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد تا صهیونیست‌های متدین را به پذیرش نقش‌ها در ارتش تشویق کند، زمانی که ارتش کاهش انگیزه‌های داوطلبان متدین را مشاهده کرده بود. این مدرسه به این می‌بالد که تقریباً تمامی فارغ‌التحصیلان آن برای جنگیدن داوطلب می‌شوند و به آنها آموزش داده می‌شود که "خدمت نظامی یک وظیفه مدنی است، اما همچنین یک وصیت بزرگ از تورات است."

ارتش اسرائیل از زمان تأسیس خود به این نکته افتخار کرده که این سازمان به عنوان یک نهاد به شدت سکولار هیچ اجندای دینی یا سیاسی به جز دفاع از حکومت ندارد. اما در دهه‌های اخیر، اوضاع تغییر کرده است. هرچند که مذهبی‌های افراطی (حریدیم) از خدمت نظامی خودداری می‌کنند، گروه دیگری که گاهی به عنوان "هاردالیم" یا "مذهبی‌های ملی" یا "صهیونیست‌های مذهبی" شناخته می‌شوند، اکنون حدود ۱۳٪ از جمعیت "اسرائیل" را تشکیل می‌دهند، اما در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۰٪ از دانشجویان افسرانی که به ارتش می‌پیوندند را نمایندگی می‌کنند؛ در حالی که این نسبت در سال ۱۹۹۰ فقط ۲.۵٪ و در سال ۲۰۰۸، ۲۶٪ بود.

حاخامی گری نظامی

حاخام‌ها برای مدت طولانی در "ارتش" اسرائیل خدمت کرده‌اند، اما به‌طور تاریخی به مسائل لجستیکی مانند رعایت قوانین رژیم غذایی یهودی، سازماندهی خدمات دعا و حفظ التزام دینی در حین انجام وظایف نظامی پرداخته‌اند.

این وضعیت از اوایل دهه ۲۰۰۰ تغییر کرد و حاخامی نظامی نقش جدیدی به خود گرفت تا سربازان را به ریشه‌های یهودی‌شان متصل کند و روحیه جنگندگی را در آن‌ها تقویت کند، روحیه‌ای که بر اساس ایمان و سنت‌هایی با قدمت چندین قرن بنا شده است. به همین دلیل، در سال ۲۰۰۱، حاخامی گری نظامی شاخه "آگاهی یهودی" را تأسیس کرد که به سربازان تورهای آموزشی و سخنرانی‌هایی در مورد یهودیت ارائه می‌دهد و درس‌هایی را ارائه می‌دهد که آموزه‌های دینی را با ارزش‌های نظامی مانند فداکاری ترکیب می‌کند.

در سال ۲۰۱۶، غادی آیزنکوت، رئیس پیشین ستاد "ارتش" اسرائیل، اعلام کرد که واحد "آگاهی یهودی" را از زیر نظر حاخامی گری نظامی خارج کرده و تحت نظارت مدیریت امور پرسنلی قرار می‌دهد. این تصمیم پس از انتقاداتی از درون و بیرون ارتش به دلیل پیشبرد یک اجندای ایدئولوژیک دینی راست‌گرا اتخاذ شد و همچنین پس از نگرانی سربازان سکولار که نگران بودند افزایش تدین در ارتش باعث سردرگمی سربازان در مورد اینکه باید به چه کسی اطاعت کنند، یعنی افسر خود یا خدا، شود.

اخیراً، نقش این افراد در طول جنگ‌ها در غزه و لبنان بارز شده است، به طوری که گزارش‌ها حاکی از آن است که آن‌ها نقشی گسترده در تقویت روحیه جنگی سربازان و جلوگیری از تسلیم شدن آن‌ها ایفا می‌کنند، زیرا آن‌ها برای "تورات" می‌جنگند و باید به زمین چسبیده و با دشمن رحمی نداشته باشند. برخی آن‌ها را نقد می‌کنند و معتقدند که آن‌ها دلیل عدم تمایز بین غیرنظامیان و نظامیان و همچنین ارتکاب جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در غزه هستند.

در نهایت، به نظر می‌رسد که بعد دینی عقیدتی وارد باور راهبردی "ارتش اسرائیل" شده است، که می‌تواند توضیح‌دهنده توانایی "اسرائیل" برای جنگیدن در یک جنگ فرسایشی به مدت یک سال و سازگاری با نرخ بالای تلفات انسانی باشد. مطالعات جدید اسرائیلی نشان می‌دهد که "هیچ جای دیگری در اسرائیل، تأثیر فزاینده ملی‌گرایان دینی و گسترش آن‌ها به وضوح بیشتر از درون نهاد نظامی قابل مشاهده نیست."