محمدجواد ظریف اخیراً در اظهارنظری کوتاه پیرامون قدرتگیری مجدد ترامپ، گفته است: «آقای ترامپ باید نشان بدهد که سیاستهای غلط گذشته را دنبال نمیکند. حتما ترامپ متوجه شده است که سیاست فشار حداکثری که ایشان شروع کرد، باعث شد که ایران غنیسازیاش از ۳/۵ درصد به ۶۰ درصد برسد و تعداد سانتریفیوژها نیز افزایش پیدا کند. خود ایشان اهل محاسبه است، باید محاسبهای بکند، چرتکهای بیندازد، ببیند که سود و زیان آن سیاست چه بوده و آیا کماکان میخواهد آن سیاست زیانبار را ادامه بدهد یا عوض کند».
اظهارات معاون راهبردی رئیسجمهور معنایی ندارد جز تلقیکردن توانایی غنیسازی بالای اورانیوم ایران بهعنوان یک ابزار قدرت و اهرمی که میتواند در رویکرد مبتنی بر فشار غربیها نسبت به ایران تردیدهایی را ایجاد کند. اما این تمام مسئله نیست و قراردادن موضع اخیر ظریف در کنار اظهارات چندماه گذشته او در خلال رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، تناقضی عجیب را رقم میزند.
او طی سخنانی جنجالی در میزگرد سیاسی نامزدهای انتخابات که به همراه مسعود پزشکیان در آن شرکت کرده بود، با انتقاد از رویکرد مجلس یازدهم و تصویب قانون راهبردی مقابله با تحریمها که دولت را ملزم به بالابردن سطح غنیسازی و اقدامات متقابل در حوزه هستهای برای مقابله با تحریمهای آمریکا و بیعملی اروپا میکرد، آن را حرکتی در جهت دستاندازی برای دولت روحانی در زمان انتخاب جو بایدن تلقی کرد. ظریف، روحانی و بسیاری از اعضای دولت اعتدال معتقدند که قانون مصوب مجلس سد راهی بزرگ برای بازگشت به برجام توسط دولت دموکرات بایدن بود و اگر این قانون تصویب نشده بود، امکان احیای برجام در ماههای پایانی دولت دوازدهم وجود داشت. حتی برجامیون باور دارند که این قانون مصوب مجلس رنگوبوی سیاسی داشت که هدف آن، عدم احیای برجام در زمان دولت روحانی و رایآوری نامزدهای رقیب آنان در انتخابات ۱۴۰۰ و متعاقباً امکان احیای برجام در یک دولت اصولگرا بود که گذر زمان خط بطلانی بهروی این ادعاها کشید.
حتی در مقاطع دیگر هم محمدجواد ظریف بارها رویکرد مجلس را زیر تیغ انتقاد برد و در مجموع رویکرد او نسبت به الزام قانونی مجلس، سمت و سویی منفی داشت اما بسیار عجیب است که حالا در چرخشی ۱۸۰ درجهای و با رویکارآمدن دونالد ترامپ، وی تغییر عقیده داده و سعی دارد از غنیسازی ۶۰ درصدی ایران بهعنوان ابزار قدرتنمایی و یک اهرم فشار در مقابل سیاستهای خصمانه آمریکا بهره ببرد در حالی که پایه و اساس اقدامات تقابلی ایران در واکنش به نقض برجام توسط غربیها را قبول نداشت. بهواقع اگر قرار بر بهرهبردن از توانایی غنیسازی ایران بهعنوان یک اهرم فشار در مواجهه با دولت جدید آمریکاست، ظریف و دیگر معتقدین به برجام هیچگاه نمیتوانند از آن بهعنوان واکنشی متقابل یاد کرده و به غربیها بابت نتایج سیاستهای خصمانه خود انذار دهند.