اقدامات متقابل ایران در مقابل قطعنامه احتمالی آژانس انرژی اتمی
روزنامه فرهیختگان نوشت:
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با پیام تهدیدآمیز شورای حکام به ایران آمده بود، این در حالی بود که گمانهزنی رسانهها و البته ادعای گروسی نیز بر این محور استوار بود که خبرهای خوبی قرار است بعد از سفر به ایران منتشر شود. نشست خبری گروسی، سؤالات تند خبرنگاران از مدیرکل آژانس و موضعگیری اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی که گفت اگر قرار باشد علیه ما قطعنامهای صادر شود، «ما هم اقدام متقابل بلادرنگ میکنیم» نشان داد ایران قصد ندارد در مقابل زیادهخواهیها کوتاه بیاید، البته بازدید مدیرکل آژانس برای اولینبار از فردو و نطنز هم این پیام روشن را داشت که ایران قصد همکاری با آژانس البته بهدور از سیاسیکاریها دارد و به دنبال تشدید تنشها نیست. حالا باید تا دوشنبه 18 نوامبر و شروع نشست فصلی شورای حکام منتظر ماند، نتیجه نهایی سفر گروسی به تهران را گزارش گروسی در تهران مشخص میکند. البته با توجه به اینکه به سالهای نهایی برجام و موعد لغو تحریمها علیه ایران نزدیک میشویم، احتمال اینکه شورای حکام به دنبال مانعتراشی برای به نتیجه رسیدن این توافقات باشد، وجود دارد و بهنظر میرسد ایران پیش از انتشار قطعنامه شورای حکام، اقدام متقابل در مقابل رفتار تروئیکای اروپا را انجام دهد.
پیشنویس قطعنامه شورای حکام بهصورت غیررسمی صادر شده است. متن پیشنویس را انگلیسیها منتشر کردند و برخلاف دیگر قطعنامهها که تقریباً نیمصفحه بود، این پیشنویس تقریباً «سه صفحه» است. اینها جملاتی بود که رئیس سازمان انرژی اتمی در مورد واکنش احتمالی شورای حکام علیه ایران به آن اشاره کرد. بهنظر میرسد اینبار نشست شورای حکام و قطعنامه احتمالی لحن تندتری خواهد داشت که رئیس سازمان انرژی اتمی هم گفت اگر این قطعنامه صادر شود، ایران نیز اقدام متقابل نشان خواهد داد. درصورت صدور قطعنامه شورای حکام، احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نیز وجود دارد. اقدام شورای حکام در شرایطی صورت میگیرد که ما به سال دهم برجام نزدیک میشویم و موعد لغو تحریمها در برجام فرا میرسد و تروئیکای اروپا به دنبال مانعتراشی برای استفاده ایران از بندهای غروب برجام است و با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت به دنبال فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران است.
با این حال برای مشخص شدن نتیجه نهایی سفر گروسی به تهران و تأثیر آن بر گزارش دبیرکل آژانس باید تا برگزاری نشست شورای حکام و موعد رسیدگی به پرونده ایران در 20 نوامبر صبر کرد. برمبنای آنچه منتشر شده پیشنویس قطعنامه ایران تقریباً نهایی است و ایران هم قاطعانه اعلام کرده که در صورت انتشار گزارش، ایران اقدام متقابل انجام خواهد داد. این شرایط و تند شدن رفتار تروئیکای اروپایی علیه ایران را البته نمیتوان به تغییرات جدید در دولت آمریکا و تلاش صهیونیستها برای تشدید تنش علیه ایران بیارتباط دانست، آن هم در شرایطی که تلاش صهیونیستها بر افزایش تهدید علیه برنامه هستهای ایران متمرکز شده است. با وجود این، این احتمال وجود دارد که ایران پیش از انتشار قطعی توافق، اقدام متقابل را انجام دهد. بهنظر میرسد پاسخ ایران نیز در چهارچوب کاهش نظارت آژانس بر برنامه هستهای متمرکز خواهد شد و همچنین افزایش غنیسازی نیز در دستورکار ایران قرار میگیرد.
******
جنگ برای اسرائیل رایگان است؟!
روزنامه جوان نوشت:
نتانیاهو در پیامی ویدئویی، تلاش میکند با فاکتورسازی از هزینههای حمله نظامی ایران به اسرائیل، توجه مردم ایران را به خود جلب کند، اما حتی بیبیسی فارسی هم موضع نتانیاهو را با انتقاداتی که نسبت به جنگ پر هزینه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و لبنان در جریان است، زیر سؤال برد.
بیبیسی فارسی در پوشش خبر پیام نتانیاهو برای براندازان که آنها را مردم ایران مینامید، موضع او درباره هزینه ایران برای حمله موشکی به سرزمینهای اشغالی را اینگونه به چالش میکشد که «اظهارات بنیامین نتانیاهو درباره مخارج تنشهای نظامی اخیر میان اسرائیل و ایران در حالی عنوان میشود که در داخل اسرائیل هم منتقدان دولت از «بیسابقه» بودن مخارج جنگ در غزه و لبنان برای این کشور سخن میگویند. بتسأل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، در ماه سپتامبر گذشته به کنست (پارلمان اسرائیل) گفت» ما در طولانیترین و پرهزینهترین جنگ در تاریخ اسرائیل هستیم» و افزود که هزینه اقدامات نظامی ممکن است به ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد شِکل (بین ۵۴ تا ۶۸ میلیارد دلار) برسد.»
خیلی روشن است که تأمین امنیت هزینه دارد و ایران هم مثل هر کشور دیگری بودجه نظامی دارد و برای تأمین امنیت مردمش و سرزمینش هزینه میکند. اما نتانیاهو انتظار دارد بودجه نظامی ایران صفر باشد تا بیهیچ مزاحمتی بتواند به ایران حمله کند. او در پیام خود میخواهد مردم ایران را علیه حمله موشکی ایران به اسرائیل تحریک کند، چه آنکه میداند اولین چیزی که هدف موشکهای ایران قرار گرفته و باز هم هدف قرار گرفته میشود، حیثیت او و دولتش است. از سویی بیش از هر کسی نسبت به آسیبهایی که وعده صادق یک و دو به رژیم صهیونیستی وارد کرده، آگاه است و از شکست حملهشان به ایران هم مطلع است؛ لذا ترجیح داده از مسیر دیگری وارد شود و رو به تحریک براندازان بیاورد. غافل از آنکه براندازان هم برای براندازی جمهوری اسلامی منتظر حمله موشکی نتانیاهو نشستهاند!
او شعار زن، زندگی، آزادی را به زبان فارسی بیان میکند تا تعلق این جریان کذایی به صهیونیستها را عیان و پیوند درونی براندازان با صهیونیستها را بیرونی کند. اما خوب است نگاهی به خسارتهای مالی آشوبهای پاییز ۴۰۱ که با هدایت موساد پیش رفت، بیندازیم و بعد ببینیم آیا امثال نتانیاهو دلشان برای پول مردم ایران میسوزد؟! کاهش رشد اقتصاد ایران، پایین آمدن رشد تولید ناخالص داخلی، تحریم به بهانه آشوبها، زیر سؤال رفتن امنیت سرمایهگذاری، پایین آمدن ارزش بازارهای مالی کشور، ضربه به صنعت گردشگری، زیان کسب و کارهای کوچک و نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان خسارت به اموال خصوصی و عمومی بخشی از ضررهای اقتصادی زن، زندگی، آزادی به کشور و مردم ایران بود.
از سویی مگر خود اسرائیل برای جنگ هزینه نمیکند؟ هزینه اشغالگری و تجاوز و آدمکشی و ترورهای اسرائیل در دیگر کشورها طی همه این سالها چقدر بوده است؟ آیا پول شهروندان سرزمینهای اشغالی صرف کودککشی در غزه و لبنان نشده است؟ آیا جنگ برای اسرائیل بدون هزینه و رایگان است؟! نتانیاهو شخصیت منفوری در جهان است، گرچه لیدرهای برانداز از او دفاع و جنایات او را توجیه میکنند. او تصور میکند میتواند مردم ایران را تحت تأثیر قرار دهد، اما در واقع امر، دفاع او از هر جریانی به بدنامی آن جریان منجر میشود.
******
بازگشت لاریجانی به شورایعالی امنیت ملی؟؟
سایت خبرآنلاین نوشت:
سفر علی لاریجانی به دو کشور سوریه و لبنان جمعه شب به پایان رسید؛ اما حرف و حدیثها درباره این سفر به پایان نرسیده است. به نظر میرسد صحبتها بر سر بازگشت علی لاریجانی به کانون قدرت و انتصابش به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دوباره اوج گرفته است. این زمزمهها در حالی شکل گرفته که مسعود پزشکیان تاکنون حکم علی اکبر احمدیان را به عنوان دبیری شورای عالی امنیت ملی تمدید نکرده و حکم جدیدی در دولت چهاردهم برای احمدیان صادر نشده است.
این احتمالات از این بابت دوباره مطرح میشود که در اوایل پیروزی پزشکیان حدس و گمانهایی بابت انتصابات لاریجانی برای دبیری شورای عالی امنیت ملی در محافل سیاسی و رسانهای مطرح شد اما او در گفتوگوی اخیرش با خبرآنلاین، تاکید کرد که مطلقا هیچ پیشنهادی برای حضور در دولت نداشته است.
اما تا زمانی که مشخص شود لاریجانی دوباره به جایگاه اسبق خود یعنی دبیری شورای عالی امنیت باز خواهد گشت یا خیر، دلواپسانی که رویای حذف او را از سیاست در سر میپرواندند در خوف به سر خواهند برد. گروهی که نگرانی زیادی برای بازگشت سیاستمداری چون علی لاریجانی را دارند. همان کسانی که با ایجاد موانع زیاد در تلاش هستند تا دولت پزشکیان نتواند در جهت عمل به وعده های خود حرکت کند؛ بازگشت لاریجانی می تواند باعث شکست دوباره آنان در این برهه شده و به گوشه سیاست کشانده شود.
******
توصیه جالب مطهری به نتانیاهو
علی مطهری، نماینده ادوار مجلس در واکنش به پیام اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به مردم ایران، اظهار داشت: مردم ایران هر مقدار با نظام مخالف باشند، نتانیاهو را قبول ندارند و این طور نیست پیرو او باشند. حتی افرادی که اساس انقلاب اسلامی را قبول ندارند از نتانیاهو نفرت دارند.
وی با بیان اینکه قطعا حرف نتانیاهو در ملت ایران موثر نیست، افزود: حوادث سال ۱۴۰۱ به دنبال فوت یک دختر جوان بود که عواطف مردم را جریحه دار کرد و مردم ابتدا عکس العمل طبیعی نشان دادند چون از این اتفاق ناراحت بودند اما تحت تأثیر رسانه های بیگانه کم کم ماجرا منحرف شد و این طور نیست که تعداد قابل توجهی از مردم ایران مخالف نظام باشند.
این نماینده ادوار مجلس یادآور شد: مردم ایران انتقادهایی به نظام دارند ولی به نظر من اکثریت قاطع آنها اساس انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را قبول دارند و معتقدند باید اصلاحاتی انجام شود بنابراین معتقد به براندازی نیستند.
وی افزود: نتانیاهو ظاهرا در رویا به سر می برد و احتمالا از ضرباتی که در غزه و لبنان دریافت کرده دچار مشکل روانی شده است والا کدام آدم عاقلی به حرف های نتانیاهویی گوش می کند که در غزه و لبنان ۵۰ هزار انسان را کشته و بیش از ۱۰۰ هزار انسان را مجروح و مصدوم کرده است؛ کسانی که بیش از ۷۰ درصد آنها زن و کودکان بودند.
مطهری گفت: نتانیاهو باید به پیش روانشناس برود. این هذیان گویی ها به خاطر فشارهایی است که بر اثر جنگ غزه و لبنان به او وارد شده است.
******
کیهانستیزی زیدآبادی به جاهای باریک کشید!
احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «جشن کیهانی» در کانال تلگرامی خود نوشت:
«وزارت خارجه دیدار نمایندۀ جمهوری اسلامی در سازمان ملل را با ایلان ماسک تکذیب کرده است. وقتی خبری با این قاطعیت تکذیب میشود، لابد واقعاً کذب بوده است و گرنه موجب رسوایی میشود! حالا نوبت رسانههای آمریکایی بخصوص نیویورکتایمز است تا به دفاع از اعتبار خود برخیزند و اعلام کنند بر مبنای چه شواهد و یا تکیه به چه منابعی آن خبر را منتشر کردند؟ اگر خبر آنها صرفاً بر مبنای "منابعی در داخل حکومت ایران" بوده است، قاعدتاً باید در اعتبار آن منابع تردید کنند بخصوص اینکه این چندمین بار است که خبرهای منتسب به "منابعی در داخل حکومت ایران" پایه و اساس درستی ندارد.
در این میان اما روزنامۀ کیهان با لحنی طلبکارانه، پیروزی خود را جشن گرفته است. طلبش این است که چرا خبر با تأخیر ۳۶ ساعته تکذیب شده و جشنش هم برای این است که با یک نهیب و تشر آن، مقامهای وزارت خارجه ماستها را کیسه کردند و با دستپاچگی، ترس و واهمۀ خود را از کیهان به نمایش گذاشتند!
خب، حالا از این به بعد قرار است چه بشود؟ اگر دیدار با ایلان ماسک این همه ترسناک است، دیدار با سایر مقامهای دولت ترامپ که تکلیفش روشن است! یعنی قرار است از این پس وزارت خارجه و دستگاه دولت، فرمان خود را طبق تمایلات کیهان تنظیم کنند؟ تمایل کیهان روشن است؛ خروج از ان.پی.تی. اخراج ناظران آژانس، بستن تنگۀ هرمز، قلع و قمع تمام مخالفان و دوختن دهان تمام منتقدان و اعلان جنگ با آمریکا و همۀ متحدانش. دولت میخواهد در همین مسیر گام بگذارد؟ اگر میخواهد، باید آن را صادقانه با مردم مطرح کند و اگر نمیخواهد؛ پس این همه ترس و وحشت و دستپاچگی از یک تشر مدیرمسئول کیهان برای چیست؟»
بسیار عجیب است که یک چهره رسانهای و سیاسی با رویکرد تقلیلگرایانه به موضوع تکذیبیه وزارتخارجه نگاه کرده و چنین واکنش مهمی را به انتقادات روزنامه کیهان مرتبط داند. بهنظر میرسد مخالفت با مشی برخی رسانهها باعث شده تا برخی از تحلیلگران و فعالان سیاسی تفاسیر غیرمرتبطی را مطرح کرده و بهجای تحلیل رو به بیان ترجیحات خود آورند.
******
ایلان ماسک و ایروانی؛ ملاقات بود یا نبود؟
روزنامه هممیهن نوشت:
سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان ظهر روز گذشته انجام هر گونه ملاقات میان نماینده ایران در سازمان ملل و مشاور ارشد دونالد ترامپ را تکذیب کرد. اسماعیل بقایی برخلاف روال مرسوم که از طریق شبکه توئیتر مواضع خود را به صورت رسمی اعلام میکند، این تکذیب را در گفتگو با خبرگزاری ایرنا انجام داد.
بنابراین، موضع رسمی دستگاه دیپلماسی کشور این است که ملاقاتی در نیویورک میان امیرسعید ایروانی و ایلان ماسک میلیاردر مشهور حوزه فناوری که این روزها یکی از نزدیکترین اشخاص به رئیسجمهور منتخب آمریکاست، انجام نشده است.
در این خصوص دو سوال وجود دارد: اول اینکه آیا ملاقاتی بدون هماهنگی تهران اتفاق افتاده است؟ و نکته دوم اینکه آیا اعتبار رسانههای داخلی فاقد اهمیت است که ۲۴ ساعت بعد از انتشار خبر و تولید تحلیلهای مختلف، چنین رویداد مهمی به این سبک مورد تکذیب قرار میگیرد؟
******
تغییر در سیاستهای هستهای کشور امری بدیهی است
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: قرآن به ما امر کرده است که تا جایی که میتوانید بر قدرت خود بیفزایید تا دشمنان خود را با داشتن آن قدرت بترسانید و سبب بازدارندگی شود؛ براین اساس تغییری در سیاست هستهای در این شرایط خاص امری بدیهی است.
محمود نبویان نماینده مردم تهران در جلسه علنی امروز یکشنبه مجلس در نطق میان دستور خود اظهار داشت: امروز در شرایط حساسی در منطقه و جهان قرار داریم و در صورتی موفقیت ما تضمین خواهد شد که تصمیم درست در این شرایط ویژه اتخاذ کنیم.
وی با تاکید بر اینکه دشمنان ملت ایران باید بدانند که امنیت ملت بزرگ ایران خط قرمز ماست، گفت: ملت ایران از هر وسیله و سلاحی که در برابر دشمنانش ایجاد بازدارندگی کند بهره خواهد گرفت و قرآن به ما امر کرده است که تا جایی که میتوانید بر قدرت خود بیفزایید تا دشمنان خود را با داشتن آن قدرت بترسانید و سبب بازدارندگی شود؛ براین اساس تغییر در سیاست هستهای در این شرایط خاص امری بدیهی بوده و ملت ایران باید به تمام سلاحهایی که دشمنان تروریست او یعنی آمریکا و اسرائیل دارای آن هستند، مجهز شوند، بلکه به دستور قرآن کریم بالاتر از آن را نیز باید داشته باشند تا بازدارندگی و ترس دشمنان از ملت ایران صدق نماید.
******
میتوانیم با آمریکا به یک صلح سرد برسیم
روزنامه هممیهن با محمد قوچانی عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته سیاسی حزب کارگزاران درباره بازگشت ترامپ گفتوگویی را انجام داده. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* ما در طول قرن اخیر که با آمریکا رابطه داشتیم، دچار یک دوگانه بودیم. از یک طرف بعضی اوقات خیلی خوشبین بودیم و فکر میکردیم آمریکا را به عنوان یک نیروی سوم مقابل استعمار انگلیس و روسیه وارد صحنه سیاسی ایران کنیم که البته سیاستمدار ماهری مثل قوامالسلطنه توانست از این قضیه خیلی خوب استفاده کند و یا علی امینی هم همینطور بود و توانست استفاده کند. حتی در وقوع انقلاب ایران هم شاید این به کار نظام جدیدی که میخواست روی کار بیاید و در حقیقت جنبش انقلابی، آمد. از طرف دیگر ما از یک مقطع دچار بدبینی نسبت به ایالات متحده آمریکا به سویه افراطی شدیم. البته نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد غیرقابل انکار است و سیاستمداران آمریکایی از این جهت عذرخواهی کردهاند و این یک کارنامه ترسی را در رابطه ایران و آمریکا رقم زد و بعد بازتاب آن را در 13 آبان 58 دیدیم.
* حرکت 13 آبان اگر نبود، بهتر میشد اما آن حرکت میتوانست حرکتی تاکتیکی باشد اما تبدیل به راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران مقابل آمریکا شده و این به شکل یک زخم بسیار ترمیمنشدهای همچنان باقی مانده است، با وجود اینکه در مقاطع مختلف به لحاظ راهبردی تلاش صورت گرفت که ترمیم شود؛ مثلاً در جریان جنگ ایران و عراق در مقابل حمایت صریح شوروی از عراق و صدام، ما میتوانستیم از عامل آمریکا بهعنوان عامل متوازن استفاده کنیم.
*جالب اینجاست که در همان دوره هم جمهوریخواهان و اتفاقاً تندروترین بخش جمهوریخواهان در آمریکا بر سر کار بودند. یعنی رونالد ریگان که اسوه فکری دونالد ترامپ است و در واقع بنیانگذار نومحافظهکاری است، پیامهای خیلی مثبتی به ایران میداد اما از آن فرصت استفاده نشد و در دوره دموکراتها یعنی دوره کلینتون، تحریمها پایهگذاری شد. من فکر میکنم که ما میتوانیم از این فرصت برای بهبود روابط ایران و آمریکا استفاده کنیم، اگر هم حتی برای روابط استفاده نکنیم، برای حفظ منافع ملیمان میتوانیم حداقل به یک صلح سرد با آمریکا برسیم.