1- آن هنگام كه امام خميني (ره) در 12 فروردين سال 1358 با رفراندوم نودوهشت و دودهم درصدي پرچم جمهوري اسلامي را در سرزمين ايران اسلامي بالا برد دو قدرت مسلط جهان پيام به او دادند؛ دنيا تقسیم‌شده است.
شما دير آمديد! اين ما هستيم كه تعيين مي‌كنيم در «جورچين قدرت» در جهان هر كشور بايد كجا باشد!
2- امام (ره) با اعلام راهبرد نه غربي نه شرقي به آمريكا و شوروي پيام دادند؛ «زورچين» در «جورچين» قدرت جواب نمي‌دهد. اين ملت ما و ملت‌هاي جهان هستند كه تعيين مي‌كنند «جورچين» قدرت بر مبناي يك قيام حسيني و مهدوي در تاريخ معاصر به كدامين سو برود و چگونه باشد!
3- آمريكا و شوروي در سال‌هاي 56 و 57 با كشتار مردم در تظاهرات خيابان‌هاي شهرهاي ايران با رژيم شاه همكاري كردند آن‌ها نمي‌خواستند جمهوري اسلامي شكل بگيرد. اما در بهمن 57 كه انقلاب به پيروزي رسيد، شمشيرها را از رو بستند با جنگ داخلي، ترور رهبران ايران و كودتاها و جنگ تحميلي و... مي‌خواستند جلوي شكل‌گيري و تعميق قدرت ملي در قيام موسايي امام را بگيرند كه نشد.
4- قيام امام (ره) عليه قدرت فرعوني حاكم بر جهان يك قيام موسايي بود هر قيام موسايي با سه پديده زور يعني فرعون زر يعني قارون و تزوير يعني سامري روبه‌روست. امام خميني(ره) از اين سه سد عبور كرد و نظامي كه مي‌گفت و دفاع از آن از اوجب واجبات است، تأسيس كرد.
5- خداوند در 34 سوره قرآن 136 مرتبه نام حضرت موسي را آورده است و 900 آيه قرآن مختص ماجراي قوم بني‌اسرائيل است. پيام اصلي اين آیات به مسلمانان اين است كه شما در جهاد اكبر گرفتار صهيونيسم هستيد بايد حق اين نبرد را اداء كنيد!
آمريكا و شوروي در تأسيس اسرائيل در «جورچين» قدرت در غرب آسيا به «زور» متوسل شدند. اين «زور» زير ضربات قدرتمند امامين انقلاب و نيروي مقاومت در منطقه سال‌به‌سال، ماه‌به‌ماه و اكنون روز به روز رو به استهلاك است.
صهيونيست‌ها از حالت تهاجمي سال‌هاي تأسيس بيرون آمدند و حالت دفاعي گرفتند. «ديوار حائل» اولين نشانه‌هاي آن بود. پذيرش شكست در جنگ 33 روزه دومين نشانه‌هاي عقب‌نشيني از تداوم اشغال بود، عمليات طوفان‌الاقصي نشان داد «ديوار حائل» جواب نمي‌دهد.
جنگ به داخل سرزمين‌هاي اشغالي از زمين و هوا و دريا كشيده شده است اين رخدادها نشان مي‌دهد زورچين قدرت‌ها در جورچين قدرت در غرب آسيا جواب نداده است. اولا يك ضلع قدرت يعني شوروي از هم پاشيد. امروز روسيه به‌عنوان ته‌مانده آن قدرت در كنار آمريكا نيست بلكه مقابل آن است. چين به‌عنوان يك قدرت نوظهور در «جورچين» آمريكايي‌ها عمل نمي‌كند. جامعه جهاني از همگرايي با غرب خودداري مي‌كند و سهم خود را با «بريكس» و «پيمان شانگهاي» مي‌خواهد از سفره قدرت و ثروت غرب جدا كند. اين حوادث نشان مي‌دهد اين امامين انقلاب اسلامي هستند كه طي نيم قرن گذشته تعيين مي‌كنند در «جورچين» قدرت جهان «كي» بايد «كجا» باشد.
6- جامعه جهاني جنايات آمريكا و اسرائيل را در غزه و لبنان محكوم كرده است دادگاه لاهه به‌عنوان عالي‌ترين مرجع حقوقي در جامعه جهاني ، نتانياهو و وزير جنگ او را به جرم جنايات جنگي، نسل‌كشي و قتل‌عام كودكان و زنان محكوم كرده است، دادگاه به اين حكم قناعت نكرده است اكنون دادستاني دادگاه كيفري بين‌المللي حكم بازداشت و مجازات نتانياهو و وزير جنگ او را صادر كرده است!
اين در حالي است كه فرياد محكوميت آمريكا و اسرائيل از آسمان 5 قاره جهان شنيده مي‌شود. غرب هم در جنگ سخت و هم در جنگ نرم در «جورچين» قدرت جهان شکست‌خورده است.
غرب در مقابله با اراده معطوف به قدرت امامين انقلاب اسلامي كم آورده است. مفاهيم تئوريك و ارزشي غرب كه در چند كلمه دموكراسي، آزادي ، حقوق بشر، حقوق بين‌الملل و تعريف روابط بين‌الملل خلاصه مي‌شد زير بارش بمب‌هاي چند تني سنگرشكن در غزه و لبنان در ذهن مردم جهان نابود شده است . معادلات قدرت در جهان در حال تغيير است.
7- بازيگوشي سياسي شوراي حكام در صدور بيانيه خصم‌آلود عليه ملت ايران براي برپايي فتنه فعال كردن مکانیسم ماشه يك بازي مسخره است. انگشت شليك غرب عليه ملت ايران نيم قرن است روي ماشه است. آن‌ها ما را نبايد از چيزي بترسانند كه خود مي‌ترسند. آن‌ها دارند به سمتي حركت مي‌كنند كه از آن مي‌ترسند. واكنش وزارت خارجه و سازمان انرژي اتمي ايران در بيانيه مشترك قابل‌ستایش است. این‌یک «واكنش» نيست يك «كنش» است. قطعا اين كنش عقب‌نشيني دشمن را در پي خواهد داشت.
ملت بزرگ ايران اسلامي در سمت درست تاريخ ايستاده است هيچ قدرتي نمي‌تواند جلوي اين سمت‌گيري و جهت‌گيري را تغيير دهد.