سالاد جلاییپور برای دولت
روزنامه جوان نوشت:
محمدرضا جلاییپور، فعال سیاسی اصلاحطلب طی یادداشتی در روزنامه هممیهن ۲۵ دستاورد برای دولت پزشکیان طی صد روز فهرست کرده که سطح پایین بندهای متعدد آن، بیشتر از آنکه مدح دولت پزشکیان باشد، به ابتذال کشیدن قوه مجریه یک کشور است. اینکه جلاییپور چطور این سالاد کلمات را درست کرده و با اعتماد به نفس، با نام خودش منتشر کرده، بماند؛ اما عجیب است که یک رسانه رسمی چطور تن به انتشار چنین چیزی با عنوان یادداشت داده است.
بندهای ابتدایی مربوط به حضور زنان و قومیتهای مختلف در چینش کابینه و استانداران است که پنج شماره از فهرست ۲۵ عددی جلاییپور را به خود اختصاص داده است. شماره ششم قضیه بامزهتر میشود و دستاورد ششم دولت پزشکیان را پیشگیری از جنگ علیه ایران برشمرده است، بیآنکه روشن شود دقیقاً نقش دولت در این مورد چه بوده است! باقی فهرست هم چنگی به دل نمیزند و آمیختهای است ازحرفهای درست و غلط ، مثل کسب رأی اعتماد از مجلس یا انتصاب ظریف به معاونت راهبردی یا پسگرفتهشدن شکایتهای دستگاههای دولتی از روزنامهنگاران! چطور انتصاب افراد مدنظر میتواند دستاورد یک دولت باشد؟!. مشکل مردم واقعاً اینها بود؟! موضوع پس گرفتن شکایات از اهل رسانه هم هیچ گاه شفاف نشد و دولت روشن نکرد کدام شکایات را میگوید و کدامیک ( اگر بود) پس گرفته شد؟
یکی از دستاوردهای دولت پزشکیان از نگاه جلاییپور و هممیهن، انتخاب دهها معاون وزیر اصلاحطلب بوده است. شوخی بامزهای است که البته دستاورد اصلاحطلبان در سهمخواهی از دولت پزشکیان است، اما بعید است این حزبگرایی و گنجاندن رفقا در دولت، دستاوردی برای خود دولت باشد. حضور عبدالحمید، امام جماعت اهل سنت مسجد مکی زاهدان هم یکی دیگر از دستاوردهای دولت پزشکیان شمرده شده است. یعنی میلیونها نفر از مردم پای صندوق رأی آمدند و اکثریتی از آنها به مسعود پزشکیان رأی دادند تا فلان فردی که خود با سخنرانیهای تحریکآمیز فضای آرام یک منطقه را به هم ریخته بود، با رئیسجمهور دیدار کند؟ کاش جلاییپور از اتاقش بیرون میآمد، در هر منطقهای از تهران که هست، از مردمی که در خیابان میدید، میپرسید که آیا از دیدار رئیسجمهور با عبدالحمید اسماعیل زهی راضی هستند تا پاسخ بشنود که اصلاً کسی که نام میبرد کیست و متوجه شود مردم کف خیابان حتی او را نمیشناسند، چه رسد که احساس خاصی از دیدارش با رئیسجمهور داشته باشند.
جلوگیری از مازوت سوزی در نیروگاهها هم که به سهمیهبندی برق برای مردم و قطع برنامهریزی شده آن انجامید، دستاورد دیگر پزشکیان در این فهرست ضعیف است. چطور ناتوانی در تأمین برق مردم میتواند دستاورد باشد؟! ادعاهایی هم در این رزومه شده که هیچ مستندی ندارد و صرفاً فهرستسازی برای دولت است. مانند عبارت «سرمایهگذاری زیرساختی و توجه عملی دولت برای ارتقای خدمات عمومی آموزش و سلامت در محرومترین مناطق ایران بیش از همه دولتهای قبل»! که اصلاً معلوم نیست درباره چه چیزی صحبت میکند و چطور صد روز را با چند سال برابر کرده است و تازه فعالیت این صد روز دولت پزشکیان را از همه دولتهای قبل بیشتر میداند! هزار و یک کار روی زمین مانده و مردم باید دل خوش به فهرستسازی رسانههای اصلاحطلب باشند؟
******
در مدار گذشته نچرخید
روزنامه هممیهن نوشت:
تردیدی نیست که دولت آقای پزشکیان هم به علت شعارهای روشن و قابل تحققی که ارائه کرد و هم به دلیل صلاحیت حداقل بخش قابلتوجهی از نیروهایی که منصوب کرده، در مسیری متفاوت از دولت گذشته عمل و رفتار میکند؛ البته این طبیعی و مورد انتظار هم هست و اگر جز این باشد، باید نسبت به آن معترض بود. ولی در یک مسئله همچنین بر سنت گفتاری اگر نه دولت پیش، بلکه قبلیها قرار دارد و فقط هم در یک نفر نیست.
ماجرا این است که ظاهراً دولت تحتفشار تندروهای طرفدار دولت پیش قرار گرفته است؛ لذا برای دفاع از خود آستین بالا زده و به ادبیات غیرموثر گذشته رجعت کرده است. آقای معاون اول معترض فقدان اظهارنظرهای دلگرمکننده و منصفانه از سوی مخالفان خود شده و گفتهاند که: «هدف «دولت وفاق ملی»، تثبیت وضعیت اقتصادی و جلوگیری از افزایش تورم است. «آگاهانه» سکوت کردهایم، اگرحملات غیرمنصفانه ادامه یابد، به مردم اطلاع خواهیم داد چه تحویل گرفتهایم. آنها که تریبون دارند، چرا درسه سال گذشته سکوت کرده بودند؟ از آنها که تریبون دارند، توقع میرود به مردم دلگرمی بدهند. بخشی از آنچه که اجرا شد، مصوبات گذشته بوده است. نمیخواهیم مسائلی را بگوییم که مردم نگران شوند.»
این ادبیات و این رویکرد بهکلی زیانبار است. باید هر روز بیایید و یک گلهای کنید و یک توجیه باربط و بیربطی را به مردمی بدهید که این چیزها برای منتقدان و مخالفان و حتی مردم اصلاً مهم نیست. اینها فقط برای گوینده و اطرافیانشان جالب است که با شنیدن آنها در گوش یکدیگر بگویند که عجب پاسخ مستدلی دادیم و از خود رفعتکلیف کنند. مطابق این استدلالها باید به دولت قبل انتقاد کنید که چرا وظیفه خود را انجام ندادند؛ نه اینکه بگویید مصوب آنهاست. اگر کاری درست است با افتخار از آن دفاع کنید. درباره سخنان آقای معاون اول هم باید گفت که ناظران دولتها را با اهدافش داوری نمیکنند؛ بلکه با عملکردش میسنجند.
هر کسی حق دارد نقد کند. اگر دروغ میگوید، شکایت کنید؛ وگرنه، پاسخ مستدل دهید و اگر پاسخی ندارید، محترمانه بپذیرید. اینکه آنان سه سال است سکوت کردهاند، به خودشان مربوط است و مسئولین حکومتی حق پرسش دراینباره را ندارند.اینکه میگویید بخشی از آنچه اجرا شد، مصوبات گذشته است؛ توجیه کار شما نیست. شما باید با افتخار از کار خودتان دفاع کنید. این نوع ادبیات، انفعالی و نشانه نداشتن پاسخ است. بدترین گزاره نیز جمله پایانی آقای معاون اول است که گفتهاند: «نمیخواهیم مسائلی را بگوییم که مردم نگران شوند». این نوع حرفها چند دهه است که تکرار میشود چیزهای پنهانی در این کشور نیست. در نهایت هم مردم مطلع میشوند و اتفاقاً بیش از اینکه میخواهید بگویید، مطلع هستند و جایی هم برای نگرانی ندارند. لذا نزدن اینگونه حرفها برای جامعه بسیار کمهزینهتر از زدن آنهاست که هیچ گرهی را نمیگشاید.
******
تهدید پزشکیان به استیضاح توسط نماینده تهران
حسین صمصامی، نماینده مردم تهران در مجلس و عضو کمیسیون اقتصادی در نشست علنی امروز (سهشنبه، ۶ آذر ماه) مجلس شورای اسلامی طی تذکر شفاهی خطاب به رئیس جمهور گفت: «از این تریبون مقدس بارها در مورد مسایل معیشتی هشدار دادیم، یکی از عوامل مهمی که موتور تورم را روشن کرده و مشکل معیشتی در جامعه ایجاد کرده است، بحث کاهش ارزش پول ملی بوده که از زمان تذکر تاکنون نه تنها به آن توجه نشده بلکه کاهش ارزش پول ملی تشدید شده است.»
وی افزود: «از ابتدای امسال بخش قابل توجهی از کالاهای اساسی از شمول ارز ۲۸۵۰۰ خارج میشود و به ارز نیمایی ۴۰ هزار تومان میرسد، بیش از ۲۰۰۰ کالا شمول ارز نیمایی ۴۰ هزار تومان خارج میشود و به ۵۵ هزار تومان منتقل میشود. در ماهها اخیر تضعیف پول ملی و افزایش نرخ نیما به شدت افزایش پیدا کرده است یعنی هر دو روز یکبار بانک مرکزی ۱۰۰ تومان روی نرخ نیما میگذارد و از ابتدای امسال تاکنون به بیش از ۵۰ هزار تومان رسیده است.»
صمصامی بیان کرد: «بسیاری از محصولات پتروشیمی که در حال عرضه است از ابتدای سال تاکنون بیش از ۳۰ درصد قیمت آن افزایش پیدا کرده است، کالاهای اساسی، حبوبات، قند و شکر، خودرو و مرغ و گوشت به افزایش نرخ ارز مربوط میشود و تولیدکنندگان مجبور هستند قیمتها را بالا ببرند.»
نماینده تهران گفت: «آقای رئیس جمهور اگر جلوی این سیاست مخرب و ویرانگر را نگیرید که قابل اجرا است، مجبوریم از ابزار قانونی سوال و استیضاح استفاده کنیم.»
******
مذاکره؛ نه تابو نه هدف
روزنامه فرهیختگان نوشت:
ایران و سه کشور اروپایی قرار است بهزودی در ژنو با یکدیگر مذاکره که نه گفتوگو کنند، به این معنا که فعلاً قرار نیست درباره به توافق رسیدن یا نرسیدن بر سر موضوع مشخصی حرف زده شود، بلکه فعلاً قرار است فقط حرفزده شود تا دیدگاهها به هم نزدیکتر شود، چنین جلسهای در فضای سیاسی و اجتماعی چگونه میتواند فهم شود؟ لفظ مذاکره در تاریخ سیاسی دو دهه اخیر، بار معنایی مشخصی داشته است و در برابر آن عموماً دو رفتار غیرمعقول صورت گرفته است؛ یک جریان نام مذاکره را کلاً تابو کردهاند و نگاهی آلرژیک به هر نوع مذاکرهای فارغ از محتوای آن دارند و یک جریان دیگر که شاهکلید همه چیز را مذاکره میدانند و نسبت به آن اعتیاد پیدا کردهاند. در مقابل این دو جریان نگاهی وجود دارد که اولاً مذاکره را فینفسه تابو نمیداند، ثانیاً مذاکره را ذاتاً دارای موضوعیت نمیداند؛ بلکه شأن طریقیات به آن میدهد و بهمثابه یک روش به آن نگاه میکند.
تجربه فشرده تاریخی نشان میدهد فارغ از اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کرده است، ما در سه سطح ایده، سیاستگذاری و اجرا در سالهای اخیر بهگونهای رفتار کردهایم که از مذاکراتمان بوی انفعال به مشام میرسد نه ایدهها و اجراهایی که از آن انتفاع داشته باشیم. حال در آستانه شروع یک دور گفتوگوی محدود که میتواند آغازگر دورهای جدید از مذاکرات باشد مرور چند نکته تکراری ضروری است.
1. مذاکره نه تابو است نه هدف، ایران در سالهای اخیر نشان داده است در سیاست بسیار عملگراست و هر جا لازم باشد برای منافع ملی مذاکره میکند و هر جا هم لازم باشد مذاکره را تعطیل میکند.
2. ایدههای مذاکره برای مذاکره یا هر توافقی بهتر از توافقنکردن است به نفع انفعال و ضد انتفاع هستند، تجربه نشان داده است اگر از مذاکره اهدافی واقعی و انتفاعی نداشته باشیم به دام انفعال میافتیم.
3. مذاکره غیر از ایده به اجرای قوی هم نیاز دارد، مذاکرهکنندهها هم باید بدانند میز مذاکره کلاس تاریخ و فلسفه نیست و هم در حدی حرفهای باشند که حداقل فرق لغو و تعلیق تحریم را متوجه شوند.
4. شرایط داخلی در انتفاعی یا انفعالی شدن وضعیت مذاکرات مؤثر است، اینکه جریانی دو ماه قبل از آمدن ترامپ به کاخسفید رو به قبله دراز بکشد و بگوید راهی جز گفتوگو نداریم، یعنی همین اول کار نتیجه بازی را 3 بر صفر به نفع حریف اعلام کرده است.
5. از سوی دیگر سیاستگذاران و مجریان دیپلماسی بدانند هرکس در داخل، آنها را نقد میکند لزوماً دشمن آنها یا دشمن یک توافق خوب نیست، حداقل جماعت منتقد را در حد یک ابزار چانهزنی در میز مذاکرات قبول داشته باشید.
******
هنوز ماه عسل شماست آقای عارف!
روزنامه وطنامروز نوشت:
جناب آقای محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور دیروز در جلسه شورای اقتصاد مواضع تندی علیه منتقدان به کار برد و در اظهاراتی تهدیدآمیز گفت: «اگر حملات غیرمنصفانه ادامه داشته باشد به مردم اطلاع خواهیم داد دولت قبل چه کرد و چه تحویل گرفتهایم». آقای عارف در این اظهارات اشارهای به مصادیق آنچه حملات غیرمنصفانه نامیده، نکرده اما به هر حال این اظهارات ارسال پالس تنش و حاشیهسازی از سوی دولت، آن هم در سطح معاون اول رئیسجمهور است. درباره اظهارات آقای عارف چند نکته را باید مطرح کرد.
چه شده معاون اول رئیسجمهور ناگهان برافروخته شده و منتقدان را به افشای وضعیت دولت در دوره ریاستجمهوری شهید رئیسی تهدید کرده است؟ طی چند ماه شروع به کار دولت چهاردهم، جبهه انقلاب و اکثریت رسانههای آن در قبال دولت به گونهای رفتار کردهاند که فشاری به دولت وارد نشود. یعنی جریان انقلابی نشان داد بنای فشار به دولت پزشکیان را ندارد. جز یکی دو رسانه که آنها هم مواضع درستی در نقد دولت مطرح کردهاند، مابقی رسانهها و فعالان جبهه انقلاب هنوز وارد نقد صریح دولت نشدهاند، بنابراین آقای عارف از چه عصبانی است و از چه برآشفته که تهدید به افشاگری و بگمبگم علیه دولت شهید رئیسی میکند؟ خوب بود جناب عارف این موضوع را شفاف میکرد تا همه متوجه شوند معاون اول واقعا از چه رنجیده! یعنی چه چیزی فیوز صبر آقای معاون اول را پرانده است؟
مجلس به عنوان مهمترین عرصه حضور جبهه انقلاب در ساختار حاکمیتی، تاکنون رفتار متعادل و نجیبانهای با دولت آقای پزشکیان داشته است. در ماجرای رای اعتماد به کابینه پیشنهادی، مجلس انقلابی در اقدامی کمنظیر به همه وزرای پیشنهادی رای اعتماد داد. این در حالی بود که قطعا در حالت عادی، تعدادی از وزرای پیشنهادی رای عدم اعتماد بالایی دریافت میکردند اما به واسطه اینکه جبهه انقلاب تسهیل خدمتگزاری دولت را بر نگاههای سیاسی ارجح دانست، همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان رای اعتماد گرفتند.
برخی سوءتدبیرها نیز حقیقتا قابل اغماض نبوده و نیست. از ادبیات هزینهساز رئیسجمهور که یک پدیده بیسابقه در تاریخ جمهوری اسلامی است تا ماجرای قطع برق، افزایش قیمت ارز، افزایش ناگهانی قیمت برق و گرانی بسیاری از اقلام مصرفی، مسائلی است که ردپای سوءمدیریت دولت در آنها پیداست اما جبهه انقلاب ترجیح داده فعلا به دولت زمان بدهد و از پرداختن صریح به این موضوعات خودداری کند. حالا در چنین وضعیتی، اگر یک رسانه یا یک نماینده اظهارنظری در نقد دولت مطرح کنند، این دلیل موجهی برای برآشفتگی و برافروختگی معاون اول و تهدید جبهه انقلاب از سوی وی نیست. آقای عارف باید بداند جبهه انقلابی هنوز نقدهای جدی خود نسبت به دولت پزشکیان را مطرح نکرده است. البته همه ایرادات، سوءمدیریتها و هزینهسازیهای دولت، فهرست شده و در موعد مقرر مطرح خواهد شد و هنوز ماه عسل شماست.
اینکه آقای عارف بدون دلیل مشخص، جبهه انقلاب را تهدید به افشاگری علیه دولت شهید رئیسی و در واقع تهدید میکند تصویر دولت سیزدهم را در افکار عمومی مخدوش میکند، یک ذهنیت قابل تامل را ایجاد کرده است. آیا این شاخ و شانه کشیدنهای عارف یک نوع زمینهچینی برای جا زدن و جر زدن دولت در انجام تکالیف و مسؤولیتهای خود است؟ آن هم در ماه چهارم شروع به کار دولت؟!
******
روایت جدیدی از بتنریزی صالحی در راکتور اراک
امیرحسین ثابتی، نماینده مردم تهران در مجلس در جلسه علنی امروز (سه شنبه، ۶ آذرماه) مجلس شورای اسلامی و در نطق میان دستور خود، به رویکرد دولت در حوزههای مختلف انتقاد کرد و حتی به ماجرای برجام و بتنریزی در راکتور هستهای اراک گریزی زد. گزیده اظهارات جنجالی او بدین شرح است:
* دولت مدعی است برای اداره کشور ارز کم دارد، به همین دلیل هم در لایحه بودجه سال آینده، ارز کالاهای اساسی را کاهش داده که به معنی فشار بیشتر به مردم و تورم است. اما همزمان در هیات دولت مصوبهای میگذراند که از این به بعد اگر مدیران به خارج از کشور بروند، حق ماموریتشان به جای ریال به صورت دلاری پرداخت شود.
* آقای پزشکیان این مدل اداره کشور کجای نهج البلاغه آمده است؟ نکند نهج البلاغه جلد دومی هم دارد که از روی آن کشور را اداره میکنید و ما نمیدانیم.
* در ۱۰۰ روز اول دولت، رکورد گرانسازی تمامی دولتها بعد از انقلاب شکسته شده است. ازجمله خودرو، گوشت، طلا، سکه و مسکن؛ چرا برای اداره کشور همان قوانین خوبی هم که وجود دارد را اجرایی نمیکنید؟ به عنوان مثال طرح جوانی جمعیت، چرا به مردم زمین واگذار نمیکنید تا خودشان خانه بسازند؟ نکند برای ارائه زمین به مردم هم در انتظار اروپا و امریکا هستید؟ و یا اینکه زمینهای ما تحریم شده و باید مذاکره کنید که اگر اجازه دادند زمین به مردم داده شود؟ این امر بیتدبیری و ندانم کاری و گیج زن در اداره کشور است.
* این چه وضعیت اداره کشور است؟ ۱۰۰ روز گذشته و همه حسرت قیمتهای ۱۰۰ روز قبل را میخورند. پس کارشناسانی که قرار بود با آنها کشور را اداره کنید، چه کسانی و کجا هستند؟ چرا ما اثر کار آنها را نمیبینیم؟
* آقای صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی حرفهای خلاف واقعی را برای بار چندم مطرح کرده است که مجبور هستم به آن پاسخ دهم. وی عنوان کرده که چه کسی میگوید ما داخل راکتور اراک بتن ریختیم؟ بله در چالهاش نریختید اما در جای مهمتر و در منافذی ریختید که میلههای سوخت در آن قرار میگیرد و اجاره ندادید فعالیت راکتور به نتیجه برسد.
* آقای صالحی؛ اگر این حرفها را برای مردم عادی میزنید و آنها باور میکننند، بگویید. اما بنده به همراه تعدادی از نمایندگان اخیراً از راکتور اراک بازدید کرده و بتنها و دسته گل شما را دیدم، به مردم دروغ نگویید. ولله ولله ولله این مدل حرف زدن با مردم که بخشی را بگویید اما بخشی را نگویید خیانت به آنها است. نگذارید ما بیش از این صحبت کنیم. بند ۳ پیوست ۱ برجام تاکید کرده که بتن بریزید و ۱۵ بار هم آژانس این امر را تاکید کرده است. اما اکنون آن را ناقص بیان کرده و میگویید که چنین کاری نکردید؟
******
میتوان در مذاکرات، اروپاییها را از فعال کردن مکانیسم ماشه منصرف کرد؟
روزنامه اعتماد با حسن بهشتیپور، کارشناس و پژوهشگر مسائل بینالملل پیرامون افزایش تنشها میان ایران و اروپا و قطعنامه شورایحکام گفتوگو کرده است.
بخشهای مهم این گفتوگو به شرح زیر است:
* اخیرا شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران قطعنامهای را تصویب کرده است، اما این امر دلیلی بر ترک میز مذاکرات نمیشود. به واقع یکی از دلایل مهمی که باید مذاکرات و رایزنیها ادامه یابد، رفع تنشها و سوءتفاهمات است تا از صدور قطعنامههای مشابه در نشستهای آتی جلوگیری شود.
* بستن درهای گفتوگو و مذاکره باعث خواهد شد که سوءتفاهمات عمیقتر شده و درنهایت منجر به تصویب قطعنامههای متعدد گردد، بالاخص آنکه تروییکای اروپایی ظاهرا به دنبال فعالسازی مکانیسم ماشه پس از صدور چندین قطعنامه هستند.
* گفتوگوها فراتر از مذاکرات هستهای صرف است. این مذاکرات به دلیل حل اختلافات میان ایران و اروپا در زمینههای مختلفی نظیر جنگ اوکراین، تحولات خاورمیانه و درگیریهای میان تهران و تلآویو صورت میگیرد.
* تصور اینکه این رایزنیها بتوانند تروییکای اروپایی را از فعال کردن ماشه منصرف کند، واقعبینانه نیست.
******
پیشنهاد عجیب رسایی به ظریف
حمید رسایی امروز هم در مجلس به ماجرای حضور غیرقانونی محمدجواد ظریف در دولت اشاره کرد و در این رابطه پیشنهاد عجیبی را به فرزند ظریف ارائه داد.
رسایی بیان کرد: «آقای ظریف هیچگونه نامهای را در معاونت راهبردی امضا نمیکند و با این شیوه میخواهد در صورت برخورد قانونی، اعلام کند که نامهای امضا نکرده است. این در حالی است که برخی از اطرافیان رئیسجمهور پیشنهاد میدهند قانون تغییر کند، چراکه برخی دیگر از افراد در دولت نیز فرزندانشان تابعیت کشورهای خارجی دارند.»
او در ادامه به قانونی در آمریکا اشاره کرد که طبق آن، اگر فردی تابعیت این کشور را داشته باشد و در کشور دیگری عضو تشکیلات نظامی شود، تابعیت او بهطور خودکار باطل میشود. وی پیشنهاد داد که برای حل این مشکل و جلوگیری از پرداخت ۲۸۰۰ دلار به آمریکا، فرزندان آقای ظریف به عضویت بسیج مستضعفین درآیند تا تابعیت خارجیشان باطل شود.
نماینده تهران در مجلس با انتقاد از دوگانگی در اجرای قانون اظهار کرد: «چرا قانون برای مردم عادی با شدت تمام اجرا میشود، اما در برابر افراد قدرتمند و صاحب نفوذ، بیتفاوتی مشاهده میشود. وی تأکید کرد که قانون اساسی نباید استثنایی داشته باشد و از هیئترئیسه مجلس، دیوان محاسبات و قوه قضائیه خواست تا بهسرعت به این تخلفات ورود کنند و روال قانونی را اصلاح نمایند.»