مجوز برای بیمجوزها
فرهیختگان نوشت:
در قانون جدید حجاب و عفاف که اینک متن آن در دسترس عموم قرار گرفته است، شرایطی برای مؤسسان گروههای مردمی امربهمعروف و نهیازمنکر زبانی و نوشتاری بیان شده است که از این جمله، تابعیت جمهوری اسلامی ایران است. ولی در همین بخش، در قالب یک تبصره بیان شده است که «شرط مذکور در این بند، در خصوص مهاجرین یا اتباع بیگانه در صورت دارابودن مجوز اقامت رسمی از وزارت کشور اعمال نمیشود.» این قضیه در جامعه ایران و در نوشتههای نخبگان و فعالان فضای مجازی ایران، بازتابهای منفی بسیاری یافته است و البته این بازتابها دور از انتظار هم نبود. صاحب این قلم در مورد اصل امربهمعروف و نهیازمنکر و قانون مربوط به آن، صلاحیت اظهارنظر ندارد؛ ولی در آن قسمت که به جامعه مهاجر برمیگردد، وظیفه خود میبیند که اظهار نگرانی کند. ملت ایران ملتی است بالغ، رشید و آگاه؛ و برای تمشیت امور خویش نیاز به دخالت اتباع دیگر کشورها، از جمله مهاجران به کشور ما ندارد. البته جامعه مهاجر افغانستان در طول این چند دهه و حتی در روزهای سخت از ایستادن در کنار جامعه میزبان شانه خالی نکرده است، چه در سازندگی، چه در جنگ عراق علیه ایران و چه در برابر داعش و تروریستهای منطقهای. ولی هیچگاه نه در این امور سهمخواهی کرده است و نه انتظار دخالت در امور کشور میزبان را داشته است. پیشازاین هم خبرهایی به کذب و دروغ در مورد دخالتدادن مهاجران در امور سیاسی کشور ایران منتشر میشد، مثل اخبار شرکت مهاجران در انتخابات یا نمایندگی مجلس و امثال آن که همه خلاف واقع بود؛ ولی متأسفانه اثرات منفی خود را گذاشت.
وقتی خبرهایی دروغ اینقدر توانست مایه التهاب و تنش در مناسبات جامعه مهاجر و میزبان شود، این تبصره در یک قانون رسمی کشور، میتواند بیش از اینها تبعات منفی داشته باشد، چنان که همین اکنون در فضای مجازی، آثار آن را میبینیم...
گفتنی است که از قول یکی از نمایندگان محترم مجلس در توجیه این قضیه گفته شده است که این آمران به معروف، قرار است فقط برای خود جامعه مهاجر کار کنند. ولی چنین چیزی از متن برنمیآید و نیز اگر قرار باشد مهاجران ما در امور داخلی جامعه مهاجر مجوزهایی به دست بیاورند، اولویتهای مهمتری از این هم وجود دارد، مثل امور تحصیلی و درمانی. مثلاً پزشک مهاجر بتواند برای درمان مهاجران مطب دایر کند که آنجا لازمتر است...
******
با خودمان چند چندیم؟!
اعتماد نوشت:
تحولات و حادثههاي سهمگين منطقه كاملا خطير بودن شرايط را نشان ميدهد ولي اكنون همه مشكلات كشور در معاونت راهبردي رياستجمهوري وحجاب خانمها خلاصه شده است! ... ما واقعا نميدانيم كه با اين اوضاع كه درپيچيدگي و عمق سابقه نداشته است با خود چند-چند هستيم؟ اگر ميخواهيم كشور را با اختلاف و سربسر گذاشتن اقشاري از جامعه در مقابل تهديدها بيدفاع يا آسيبپذير كنيم اصلا چه لزومي داشت كه آقاي پزشكيان بيايد و اميدها بسازد و خداي ناكرده با اين مانعتراشيها نتواند كاري بكند و زمينه براي تولد اميدهاي جديد هم از بين برود؟چرا كشورهاي توسعه يافته همواره رو به جلو هستند و از تهديدها فرصت ميسازند ولي ما با داشتن منابع عظيم انساني و مادي و معنوي نه تنها در جا ميزنيم كه عقبگرد هم داريم!
علت اساسي را بايد درهمين اختلافها و موقع ناشناسي و ترجيح منافع شخصي و گروهي و جناحي جست و به خداوند پناه برد.آقاي پزشكيان كه براي دعوا نيامده و ميخواهد باري از دوش مردم بردارد و صداقت خود را نشان داده است لابد انتظار داشت با حمايت همه اركان نظام و بدون برخورد با چالشهاي داخلي مديريت رفع تنگناها را به دست گيرد اكنون بايد نگاهش را از اسراييل عنود بردارد و جبهه داخلي را سر و سامان دهد! گراني و تورم و ناترازيهاي مهلك چون تيغي از رگ گردن به ما نزديكترند ولي رييسجمهور كشور نبايد بتواند يكي از اصليترين حاميان كاركشته خود را در كنار خويش داشته باشد
******
منافع ایران یا منافع اروپا؟
حشمت الله فلاحت پیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره مذاکرات اخیر نمایندگان ایران و اروپا در ژنو به سایت خبرآنلاین گفت: من معتقدم که مذاکرات اخیر یکی از انفعالی ترین مذاکرات تاریخ جمهوری اسلامی است. چون هدف این مذاکرات رفع دغدغه های اروپا است نه حتی پرداختن به دغدغه های ایران. یعنی به عبارتی بعد از سلسله فرصت هایی که در ایران سوزانده شد و بعضا فرصت های احیای برجام که یکبار در سال آخر دولت روحانی فدای چالش داخل شد و سال اول مرحوم رئیسی نیز فدای منافع کشور روسیه شد و ایران فرصت های مختلف را از دست داد. الان ما می بینیم که اروپایی ها قطعنامه ای را عیله ایران صادر کردند که این قطعنامه می تواند ۶ ماه دیگر به مکانیسم ماشه منتهی شود. بنابراین مذاکراتی از شکل انفعال شکل گرفت که هدف آن رفع دغدغه های اروپا است.
اروپایی ها قبلا مهمترین دغدغهشان اوکراین بود ولی الان ما می بینیم که آقای انریکه مورا بعد از دیدار با طرف ایرانی یک فهرستی از ادعاها را مطرح کرده که اصلا قبلا برای اروپاییها مهم نبود. اگر طرفین از این مرحله بگذرند و برای ادامه مذاکرات توافق کنند معنای ان بازگشت به خوان اولی است که دوباره ایران می تواند برای اروپا مسائلی را مطرح کند.
******
اینترنت خوب برای بچههای خوب !
قدس نوشت:
بهتازگی ستاد فناوریهای فرهنگی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری میزبان فعالان حوزه کودک و نوجوان بود تا با همافزایی بیشتر به راهکار مناسبی برای تحقق اینترنت پاک کودکان دست یابد.
در این نشست اعلام شد، سند جامع اینترنت بهتر برای کودکان تدوین میشود. در ضرورت تدوین ادبیات علمی و تهیه اسناد پشتیبان برای یک فعالیت نظاممند شکی نیست، اما بهنظر میرسد اقدام عملی در این زمینه نیازمند درک حساسیت موضوع و اراده جدیتر برای حل مسئله است.
ساماندهی ویژه مسائل کودکان چیز جدیدی نیست. نمونه اخیر آن سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک (توتک) است که در سال۱۳۹۹ برای حمایت از فعالان آموزشی با تأکید بر آموزش کودکان زیر هفت سال تأسیس شد که درنهایت وظیفهاش به اعطای مجوز و احراز صلاحیتهای کودکستانها محدود شد.
اما بهطور مشخص، شورای عالی فضای مجازی در تیرماه۱۴۰۰ مصوبه «صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی» را ابلاغ کرده است. مصوبهای که در جهت «تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات» و «طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات» و با هدف ارتقای بهرهبرداری از فضای مجازی و صیانت از خردسالان، کودکان و نوجوانان تدوین شده بود.
این قانون تمامی شهروندان ایرانی کمتر از ۱۸ سال را شامل میشود و اقدامهای ایجابی و سلبی متنوعی را دربرمیگیرد که قرار است استفاده مفید و سالم از فضای مجازی را محقق کند.
بر این اساس شبکه ملی اطلاعات باید سطح مشخص و تعریفشدهای از دسترسی به اطلاعات، ارتباطات و خدمات را برحسب سن، جنس و دیگر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی تأمین کند تا بستر مناسبی برای استفاده خردسالان، کودکان و نوجوانان در چارچوب فرهنگ اسلامیایرانی از فضای مجازی ایجاد شود.
مسئولیت اجرای این مصوبه برعهده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در کنار نهادهایی مثل وزارت آموزش وپرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صداوسیما، نیروی انتظامی، سازمان بسیج مستضعفین، سازمان تبلیغات اسلامی و... است که حسب مورد با همکاری نهادهای ذیربط موظف به اجرای آن هستند.
در این مصوبه الزاماتی مثل پایدارسازی خدمات محیط صیانتشده، تخصیص اعتبارات سالیانه به تولیدکنندگان محتوای سالم، حمایت از توسعه نرمافزارهای بومی و موتور جستوجوی ملی، ایجاد سامانه نظارت و ردهبندی محتوا، نشاندارکردن محتوا و خدمات مورد اطمینان و حتی بهکارگیری نوجوانان مستعد و خلاق برای توسعه محتوا نیز پیشبینی شده که عمده آنها پس از گذشت سه سال و نیم از ابلاغ هنوز به منصه اجرا نرسیده است.
الزام همه سکوها و ارائهدهندگان محتوا و خدمات فضای مجازی به ارائه خدمات در بستر محیط صیانتشده و ردهبندی و تفکیک محتوا و خدمات ویژه هر رده سنی از تکالیفی است که ظرف مدت یک سال باید به انجام میرسید.
ایجاد زیرساختهای ویژه محیطهای صیانتشده مجازی؛ نظیر احراز هویت، دسترسی طبقهبندی شده، امکان نظارت خانواده، گزارشدهی و... به اضافه ایجاد نظام خدمات مشاوره و مددکاری ارزان و در دسترس برای خانوادهها و سامانه پیگیری اضطراری جرایم علیه خردسالان، کودکان و نوجوانان در فضای مجازی نیز ازجمله تکالیفی بود که ظرف مدت ۶ماه باید اجرا میشد.
******
فيلتر و فيلترشكن؛ كدام يك برنده اين جدال بيپايان است؟
روزنامه اعتماد نوشت:
فيلترينگ بهطور ناخواسته به سودآوري براي فروشندگان فيلترشكنها منجر شده است. هزينههاي بالاي فيلترشكن كه هر خانوار بهطور متوسط ۵۰۰ هزار تومان در ماه صرف آن ميكند، نشاندهنده اين واقعيت است كه اين بازار به يك منبع درآمد قابل توجه تبديل شده است. اين وضعيت ممكن است منجر به كارشكني برخي فروشندگان براي حفظ وضعيت موجود شود، چراكه منافع اقتصادي آنها در خطر خواهد بود. اين چرخه معيوب اقتصادي نه تنها تاثيرات منفي بر قدرت خريد خانوارها دارد، بلكه به تقويت و گسترش زيرساختهاي غيررسمي و غيرقانوني منجر ميشود....
سخنگوي دولت اشاره كرده است كه ريشه فيلترينگ به منظور صيانت و كاهش آسيبهاي امنيتي است. با اين حال، اين نگرانيها به عنوان توجيهي براي ادامه فيلترينگ به كار ميروند. واقعيت اين است كه سياستهاي فيلترينگ ممكن است اثر معكوس داشته و به جاي كاهش آسيبها، به افزايش مشكلات امنيتي و اجتماعي منجر شوند. جوانان به سمت استفاده از پروكسيها و كانالهاي غيراخلاقي سوق داده ميشوند كه با اصول ديني و فرهنگي جامعه در تضاد است. اين موضوع نه تنها به تضعيف هنجارهاي اجتماعي ميانجامد، بلكه بر ايجاد يك فضاي مجازي ناامن و آسيبزا تاثيرگذار است.
نظريه «كنترل اجتماعي» ميتواند در اين زمينه مفيد باشد. اين نظريه بيان ميكند كه هر چه كنترلهاي اجتماعي بيشتر باشد، احتمال بروز رفتارهاي انحرافي نيز افزايش مييابد. در واقع، فيلترينگ به عنوان يك ابزار كنترل اجتماعي ممكن است به جاي كاهش رفتارهاي انحرافي، آنها را تشديد كند.
... علي ربيعي، دستيار اجتماعي پزشكيان به مقاومت برخي افراد در برابر تصميمات رييسجمهور اشاره كرده است. اين مقاومت ممكن است ناشي از نگرانيهاي سياسي، عدم تمايل به تغيير وضعيت موجود يا فقدان اعتماد به راهكارهاي ارائه شده باشد. با وجود توافق در سطوح بالاي مديريتي براي بررسي مجدد فيلترينگ، موانع و چالشهاي متعددي وجود دارد كه مانع از تحقق اين هدف ميشود. اين موانع ميتوانند شامل منافع سياسي، اقتصادي و حتي اجتماعي باشند كه به نفع گروههاي خاصي عمل ميكنند. نظريه «منافع گروهي» ميتواند در اين زمينه توضيحدهنده باشد. اين نظريه بيان ميكند كه گروههاي خاصي ممكن است به دليل منافع اقتصادي يا سياسي خود، در برابر تغييرات مقاومت كنند و اين موضوع ميتواند به تداوم وضعيت موجود منجر شود.
نتيجهگيري: دوئل فيلتر و فيلترشكن در ايران به يك چرخه معكوس تبديل شده كه منافع اقتصادي و سياسي برخي افراد ممكن است با منافع عمومي در تضاد باشد. اگرچه دولت به دنبال راهحلهايي براي رفع فيلترينگ است، فشارهاي اقتصادي و اجتماعي ممكن است مانع از تحقق اين هدف شوند.
******
تخلفی که جرم نیست!
خراسان نوشت:
حتما لازم نیست برای دیدن تبلیغات خرید و فروش وام، با تراکت های تبلیغاتی یا برچسب های روی دیوارها مواجه شده باشید؛ تنها کافی است عبارت وام را در سایت های آگهی جست و جو کنید و با انبوهی از آگهی های مختلف مربوط به این حوزه روبه رو شوید. آگهی هایی که عموما شامل مشارکت یا خرید و فروش وام های تکلیفی مثل اشتغال، فرزندآوری و بهخصوص ازدواج شده است که به علت بالا بودن زمان بازپرداخت و بهره پایین بسیار محبوب هم هستند. محبوبیت این وام ها و سختگیری بانک ها در دریافت تضامین باعث به وجود آمدن بازار سیاهی برای پیدا کردن ضامن و خرید و فروش وام شده است؛ آگهی هایی که معمولا هم با عنوان ضامن ثبت شده اند اما در حقیقت به دنبال خرید وام هستند یا ضمانت تنها را انجام نمی دهند و یا با قیمت های سرسام آور این کار را می کنند. در ادامه تعدادی از این آگهی ها را بررسی کرده ایم...
مطابق قانون این وام ها قابل انتقال نیستند، اما با توجه به اینکه انتقال این وام ها توسط قانون جرم انگاری نشده و فرد متخلف تنها خلاف تعهدش با بانک رفتار کرده؛ فقط مسئول بازپرداخت اصل و سود پول و جبران خسارات ناشی از شکستن این تعهد است؛ آن هم در صورتی که بانک متوجه این مسئله بشود. علاوه بر این سختگیری های بانک ها برای تایید تضامینی که معمولا شامل معرفی ضامن کارمند دولت یا ارائه فیش حقوقی معتبر است، در کنار طولانی بودن روند تخصیص وام باعث شده تا بسیاری از جوانان نیازمند به این وام ها برای یافتن ضامن یا استفاده حداقلی از امتیاز این وام ها به سمت این بازار سیاه کشیده شوند. این مسئله در کوتاه مدت موجب عادی سازی این جنس تخلفات مالی شده و علاوه بر این که متضمن عدم انتفاع قشر هدف از تخصیص این وام ها میشود، باعث سر در آوردن این پول ها از بازارهای حاشیه ای مثل طلا و ارز میشود که خود در طولانی مدت مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری را نیز در پی خواهد داشت.
******
سوریه، حالا چرا؟
جمیله کدیور درباره حمله گروه های مسلح تکفیری به حلب سوریه در روزنامه اطلاعات نوشت:
هیچ حمله ای در این گستره بدون پشتوانه خارجی و محاسبات دقیق ژئوپلیتیکی اتفاق نمی افتد. این اتفاقات بدون هماهنگی با ترکیه نمی توانست رخ دهد. اردوغان اخیرا گفته بود «کمربند امنیتی از مدیترانه تا مرز ایران را برای مقابله با تروریسم تکمیل خواهد کرد.» ترکیه که سالهاست بخشی از خاک سوریه را در اشغال خود دارد، از حامیان مالی و سیاسی گروه های تروریستی داعش و النصره و ... بوده و هست.
به گفته اسد، تروریسم در سوریه توسط ترکیه ساخته شده است. نقش ترکیه در عملیات اخیر هم مشهود است. ترکیه مدت هاست با سرمایه گذاری روی گروه های مسلح تکفیری، از این گروه ها برای پیشبرد جاه طلبی های منطقه ای و تحقق منافع سیاسی خود در شمال سوریه، به عنوان برگه ای برای چانه زنی استفاده کرده و می کند و به دنبال ایجاد یک منطقه حائل دائمی است. در رابطه با تحولات اخیر، ترکیه در کنار رژیم صهیونیستی فرصتی برای بهره برداری از آسیب پذیری های داخلی سوریه می بینند. بسیاری از نیروهای تکفیری از عفرین تحت اشغال ترکیه با تجهیزات پیشرفته نظامی به سمت حلب به حرکت آمدند. گفته شده اکثر کشته شدگان توسط ارتش سوریه، از ترکیه، ازبکستان و اویغورهای چین هستند.
در اوایل سال جاری، ترکیه تلاش کرده بود تا مذاکرات عادی سازی را با دولت اسد انجام دهد، اما تلاش های این کشور نتیجه ای نداشت، چون دمشق خواستار خروج کامل نیروهای ترکیه از شمال سوریه به عنوان پیش شرط بود. شرطی که مقبول ترکیه نبود. حال اقدامات شورشیان تحت حمایت ترکیه همسو با رژیم صهیونیستی، با هدف تضعیف موقعیت سوریه و تقویت کنترل ترکیه در شمال رخ می دهد.
******
جماعتهای سرودخوان و حکمرانی هویتمحور
مهرداد بذرپاش در روزنامه جام جم نوشت:
سرود به عنوان یکی از مردمی ترین مصنوعات ادبی، قابلیت کم مانندی برای باز روایت علایق و آرمانهای یک جماعت در مقیاس یک اجتماع محلی تا یک ملت متحد را دارد. این مصنوع ادبی به سبب ماهیت همگانی و عمومی، خود میتواند تبدیل به یک رویداد پرمخاطب شود که نخستین نتیجه آن تکرار و یادآوری یک هویت یا حس مشترک است که هم تاریخ جهانی دارد، هم تاریخ ملی. این رویـداد تا حدی موثر و ماندگار است که بخشی از هویت بزرگترین اتفاق قـرن معاصر یعنی انقلاب اسالمی را در خـود جـای داده اسـت. امـروزه بسیاری از نمادهای انقلاب اسلامی از چهره و شخصیتانقلابیون و مبارزان نسل اول و دوم گرفته تا نمادهای شهری، در میان مردم، جوانان و نوجوانان حاضر نیستند اما این سرودهای انقلابی است که حافظه تاریخی مردم را زنده کـرده و شاید به یکی دلالتهای تاریخی اصلی درباب انقلاب تبدیل شده است. شعرهای قوی و ماندگار در کنار صداهای گیرا و بعضا موسیقی های شگفت، این سرودها را چنان فراگیر ساخته که حتی کودکان ایران امروز نیز برخی از آنها را زمزمه میکنند: هوا دلپذیر شد، گل از باغ بردمید...
******