آلودگی هوای تهران به عنوان پایتخت کشورمان سال هاست که به یک چالش بزرگ تبدیل شده و ذهن بسیاری از صاحب نظران و دولتمردان را نیز با هدف ارائه راهکارهای موثر برای مقابله با آن به خود مشغول کرده است. برای مقابله با این چالش بسیار گفته و نوشته شده است با این همه، به تازگی، شاهد انتشار یک آمار معنادار و نگرانکننده در مور آلودگی هوای پایتخت بوده ایم.
ماجرا از این قرار است که بر اساس اطلاعات شرکت سوئیسی IQAir، تهران در حال حاضر به آلودهترین شهر جهان با شاخص 207 تبدیل شده است. شهرهای کلکته هند و داکای بنگلادش نیز پس از تهران در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. انتشار این خبر سبب شده که بار دیگر مساله آلودگی هوا و مشکلات جدی آن برای کشورمان به یکی از موضوعات اصلی موردِ توجه کارشناسان و رسانه ها تبدیل شود.
توجه داشته باشیم که در روزهای اخیر و در همین آغاز فصل سرما در چندین نوبت شاهد تعطیلی مدارس و البته اعلام هشدارهای جدی به طیف های مختلف جمعیتی ساکن در تهران(به ویژه سالخوردگان و افرادی که با بیماریهای قلبی دست و پنحه نرم می کنند) مواجه بوده ایم.
به نظر می رسد چالش آلودگی هوا محصول یکی از رویه های غلط، اما رایج جریان حکمرانی در کشورمان باشد. سال هاست که صاحب نظران هشدار می دهند نباید به مشکلات اجازه داد تا ماهیتی فرسایشی و انباشتی را به خود بگیرند. با این همه، چه در اقتصاد و چه در حوزه مسائل اجتماعی و دیگر حوزه ها، این مولفه مهم مورد بی توجهی قرار می گیرد و در نهایت کار را به جایی می رساند که حل مشکلات، به امری به شدت پرهزینه تبدیل می شود.
مساله آلودگی هوای تهران نیز به هیچ عنوان جدید نیست با این حال، چالش اصلی آنجایی است که این مشکل سال ها بدون ارائه هرگونه راه حل موثر و راهگشایی، ماهیت فرسایشی به خود گرفته و اکنون حل آن به هیچ عنوان ساده و کم هزینه نیست.
به تازگی علیرضا رئیسی معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشورمان در موضع گیری اعلام کرده که سالانه 7000 تهرانی بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. این مساله نشان می دهد که چالش آلودگی هوای پایتخت در نوع خود یک موضوع حاد امنیتی است.
در واقع، آلودگی هوا در تهران عملا امنیت انسانی در تهران را به خطر انداخته و باید به آن در ردیف بحران های امنیتی کشورمان نگاه کنیم. وقتی از این منظر به ماجرا نگاه کنیم، مشکل آلودگی هوای تهران به مساله اصلی جریان حکمرانی و مسوولان مربوطه تبدیل می شود. به هر حال در عِلم حکمرانی تاکید می شود که تا یک مشکل به مساله اصلی کارگزاران دولتی تبدیل نشود، چشم اندازهای حل آن چندان روشن نخواهد بود. از این رو، باید یک عزم جدی و همگانی به ویژه در میان مسوولان و دستگاه حکمرانی برای مقابله با چالش آلودگی هوای پایتخت ایجاد شود. هر چند راه حل های ارائه شده از سوی دولت های مختلف برای مقابله با چالش آلودگی هوای تهران، تاکنون آنطور که باید و شاید راهگشا نبوده اند و گرنه نباید اکنون شاهد تبدیل شدن تهران به آلوده ترین شهر جهان می بودیم.
به هر حال، اینطور به نظر می رسد که این مشکل سال به سال وضعیت بدتری را به خود گرفته و حتی امسال که گفته شد مازوت سوزی در نیروگاههای تولید برق برای مقابله با آلودگی هوا متوقف شده، این چالش (آلودگی هوا) در تهران وضعیت بدتری را پیدا کرده است. از این رو، ارائه راه حل های نامناسب و مقطعی برای مخاطب قرار دان این مشکل نیز به اندازه انفعال در مواجهه با آن، آسیبزا است و باید اصلاح شود.