نفت ایران و مستاجر تازه کاخ سفید

بیژن ایرانی، گروه اقتصادی الف،   4030927115 ۰ نظر، ۱۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
نفت ایران و مستاجر تازه کاخ سفید

مدت زمان زیادی تا بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و به دست گرفتن مجدد سکان ریاست جمهوری آمریکا باقی نمانده است. در این چهارچوب، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد رویکردهای احتمالی ترامپ و دولت جدیدش در رابطه با ایران مطرح می شود. حداقل تا کنون، آنطور که از چهره های اصلی تیم سیاست خارجی و امنیت ملی او بر می آید، قرار است بار دیگر شاهد احیای کارزار فشار حداکثری علیه ایران باشیم. 

وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی، وزیر دفاع و نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در دولت جدید این کشور که منصوبان ترامپ هستند، همه و همه از چهره های شناخته شده در اتخاذ سیاست های ضدایرانی هستند. موضوعی که رسانه های معتبر آمریکایی نیز بارها به آن اشاره داشته اند. با این همه، موضوع اصلی این است که مقصد و هدف اصلی اغلب فشارهای دولت آتی آمریکا، همچون گذشته معطوف به حوزه صادرات نفت ایران خواهد بود. فراموش نکنیم که در دوره پیشین چهار ساله حضور ترامپ در قدرت نیز وی تمام سعی خود را به کار گرفت تا به هر طریق ممکن، صادرات نفت ایران را به صفر برساند. هدفی که هیچگاه محقق نشد. با این حال، هنوز ترامپ بر سر کار نیامده، برخی رسانه های غربی نظیر وبگاه بلومبرگ در گزارشی از کاهش خرید نفت ایران توسط چین خبر داده اند. موضعی که از سوی "حمید بورد"، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران قویا رد شده و او این قبیل اخبار را صرفا جوسازی‌های مطرح در فضای مجازی توصیف کرده است. بورد خاطر نشان کرده که وضعیت صادرات نفت ایران ثابت و پایدار است. با این همه، انتظار می رود که ترامپ در دوره تازه حضورش در قدرت، برای ایجاد محدودیت در زمینه صادرات نفت ایران، عمدتا چشم به شرق آسیا بدوزد.  

اهمیت این مساله زمانی بیش از پیش آشکار می شود که بدانیم بر طبق آخرین داده های "موسسه کپلر"، صادرات نفت ایران در شرایط کنونی روزانه بیش از 2 میلیون و 200 هزار بشکه است که مقصد حدودا 1 میلیون و 700 هزار بشکه آن چین است. احتمالا دولت جدید ترامپ و به طور خاص تیم تحریمی آن، رایزنی ها خود با چین، و البته کشورهای مالزی و سنگاپور که گفته می شود بخش قابل ملاحظه ای از صادرات نفت ایران به نوعی از مجرای این دو کشور صورت می گیرد را افزایش خواهند داد تا این روند را با چالش رو به رو کنند. 

در عین حال، پالایشگاه‌های نفت چین نیز به دلایلی نظیر مزایای خرید نفت ایران از جمله تخفیف های ارائه شده از سوی کشورمان و البته حاشیه سودِ کم خود، خرید نفت از ایران را جذاب ارزیابی می کنند. از این رو، احتمالا دولت ترامپ ورای تشدید فشارهایش به کشورهای منطقه شرق آسیا که مرتبط با صادرات نفت ایران  هستند، سعی خواهد داشت تا موانع عدیده ای را نیز پیش روی پالایشگاه های چینی در زمینه خرید نفت ایران تعریف کند. این در حالی است که زمین بازی ترامپ و تیم متحدش در قدرت آنچنان هم شبیه به دوره قبلی حضور آن ها در کاخ سفید، باز نیست. 

اکنون کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات و عربستان که پیشتر یک پای ثابت همراهی با سیاست های دولت ترامپ علیه صادرات نفت کشورمان بودند، راه تنش زدایی با ایران را در پیش گرفته اند و هزینه های همراهی با واشنگتن در این حوزه را زیاد ارزیابی می کنند. در عین حال، در شرق آسیا نیز چینی ها به دلیل تشدید تنش های خود با آمریکا که انتظار می رود با حضور ترامپ در کاخ سفید و به واسطه آغاز تنش های تجاری و ژئوپلیتیک تازه، افزایش بیشتری نیز پیدا کند، هزینه های همکاری با ایران را کمتر از قبل ارزیابی می‌کنند. معادله ای که در مورد روابط ایران با روسیه نیز صدق می کند.

با این حال، باید مراقب طرح و برنامه های مستاجر جدید کاخ سفید علیه روند های آتی صادرات نفت ایران بود.