از مردم عادی کوچه و بازار که بگذریم که هرکدامشان در تمام علوم و بخصوص مسائل اقتصادی صاحب نظرند، خدا را شکر تا دلتان بخواهد دکتر و کارشناس اقتصادی داریم ، و عجیب اینکه از این خانمها و آقایان صاحب نظر و کارشناس کمتر دیده و شنیده ام که به مردم این واقعیت را بگویند که آنچه در کشور از آن بعنوان گران شدن کالاها و خدمات یاد می کنیم، گران شدن نیست ، واقعی شدن قیمت هاست.
بمردم از ترس هو شدن یا هر دلیل دیگری نمی گوئیم که مردم عزیز ، دولت ها با ضرب و زور سوبسید تا بحال قیمت ها را سرکوب کرده اند و حالا که کفگیر به ته دیگ دارد می رسد چاره ای جز این نیست که این فنرهای فشرده شده را رها کنند و بگذارند قانون عرضه و تقاضا نقش خودش را بازی کند.
می گویند طرف اسم نوزادش را گذاشته بود رستم و جرئت نمیکرد او را صدا کند ، شرح حال دولتمردان ماست که تا کنون با پرداخت سوبسیدهای کلان از جیب ملّت ، قیمتها را پایین نگهداشته اند و حالا که واقعیت ها خودش را دارد تحمیل می کند، حرفی از واقعیت موضوع نمی زنند.
معتقدم گفتن واقعیت حتی دیرهنگام بهتر از کتمان آنست، راهبرد درست برای این موضوع گفتن واقعیت فوق بمردم و تلاش در جهت افزایش درآمد آنها از طریق هدایت نقدی سوبسیدها به خود مردم به جای سرکوب بیهوده قیمت هاست.