چرا اظهارات وزیر اقتصاد نادرست است؟/ جولانی، آکتور سینما / کیهان: پیشنهاد استعفای پزشکیان را اصلاح‌طلبان مطرح کردند

گروه سیاسی الف،   4031005069 ۹ نظر، ۱ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

چرا اظهارات وزیر اقتصاد نادرست است؟/ جولانی، آکتور سینما / کیهان: پیشنهاد استعفای پزشکیان را اصلاح‌طلبان مطرح کردند

راه‌های بی‌نتیجه با تداوم فیلترینگ

روزنامه خراسان نوشت:

فارغ از تمامی بحث ها، دیدگاه ها، جدل ها و موضوعاتی که پیرامون «فیلترینگ» در کشور مطرح است، باید اذعان کرد که نشست عصر سه شنبه (۴ دی) شورای عالی فضای مجازی با دستور جلسه در خصوص فیلترینگ، یک فرصت بزرگ، تاریخی و کم نظیر در جهت ترمیم و بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی، امیدپراکنی و انگیزه بخشی به جامعه بود. جامعه ای که در سال های اخیر به دلایل گوناگون در معرض نارسایی های مداوم و فرسایشی وضعیت نامساعد اقتصادی، نوسانات ارز، دلار و بازار کالاهای اساسی کمی عبوس و خسته به نظر می آید.اما متولیان و تصمیم سازان که به نظر شماری از آنان درک دقیقی از واقعیت ها و لایه های رو و زیرین جامعه ندارند، نتوانستند در این هنگامه کم نظیر و پیچ تاریخی که می توانست موجی از فرح و امیدبخشی را فراهم آورد، موفق خارج شوند.

این فرصت نشناسی در شرایطی روز گذشته در تاریخ حکمرانی فضای مجازی و مدیریت فرهنگی کشور رقم خورد که ناکامی و بی اثر بودن سیاست مسدودسازی فضای مجازی در دو سال اخیر، امروز به واضح ترین شکل خود عیان گشته است. دلیل بر این ادعا تلفن های همراه اغلب من و شما و یا به عبارتی ۸۵ درصد کاربرانی است که انواع و اقسام فیلترشکن در آن ها جولان می دهد.

فیلترشکن هایی که هم می دانیم و هم نمی دانیم با به کارگیری آن ها چه حجمی از آلودگی اخلاقی و سایبری را روانه زیست و زندگی هایمان کرده ایم. اگر برای امر «حکمرانی مطلوب» در کارکرد فراگیر آن در هر موضوعی از فرهنگ، اقتصاد و اجتماع تا حوزه های مصداقی همچون «فضای مجازی» قائل به شاخص ها و ویژگی هایی هستیم، به نظر می رسد رفتار حکمرانی فضای مجازی در کشور  با چالش های جدی مواجه است. 

مطالعات متعدد درخصوص شاخص های یک حکمرانی مطلوب، به اصولی همچون مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیت پذیری، اجماع سازی، عدالت و انصاف، کارایی و اثربخشی و پاسخگویی اشاره دارد. بی شک مواجهه سهل انگارانه با هر یک از این شاخص ها نه تنها موضوع حکمرانی را به سر منزل مقصود نمی رساند، بلکه جامعه را نیز با چالش هایی روبه رو خواهد کرد. حال اگر  این شاخص ها را در مسئله و مصداق حکمرانی فضای مجازی در کشور خودمان ارزیابی، سنجش و پایش کنیم، آیا در بررسی نتایج آن روسپید خواهیم بود؟طبیعتا پاسخ این پرسش واضح و آشکار است؛ برای نمونه سیاست ها یا سیاست به کار گرفته شده در حکمرانی فضای مجازی که تا امروز بیشتر بر ایجاد محدودیت استوار بوده است، نمی تواند با شاخص های هشت گانه «حکمرانی مطلوب» که شرح آن ذکر شد، همخوان و هم راستا باشد.

******

باید جلوی گستاخی‌های دشمن صهیونیست بایستیم

روزنامه قدس نوشت:

یسرائیل کاتز، وزیر جنگ اسرائیل شامگاه دیروز در پیامی ویدئویی اعلام کرد این رژیم مسئول ترور اسماعیل هنیه، رهبر پیشین حماس در تهران است. وی ادامه داد: « اسرائيل، بشار اسد را در سوریه سرنگون کرد و حماس و حزب‌‌الله را شکست داد، سیستم‌های دفاعی جمهوری اسلامی ایران را نابود و به تأسیسات تولید سلاح آن‌ها حمله کرد.» این نخستین باری است که یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی مسئولیت چنین اقدام خصمانه‌ای علیه جمهوری اسلامی را مطرح و ترور اسماعیل هنیه آن هم در خاک ایران را بر عهده می‌گیرد. مقامات تل آویو البته چند ماهی می‌شود با کنار گذاشتن ملاحظات معمول شمشیر را برای ما از رو بسته‌اند. همین چند روز پیش هم دنی دانون، سفیر رژیم صهیونیستی در اقدامی بی‌سابقه با استفاده از تریبون شورای امنیت سازمان ملل متحد، شهروندان ایرانی را به شورش علیه نظام فراخواند!

تحولات اخیر و گستاخی‌های مقامات اشغالگر نشان می دهد آش دشمنی آن‌ها با جمهوری اسلامی به‌شدت شور شده و اگر در مقابل این لفاظی‌ها پاسخی دریافت نکنند، چه بسا که حجم حملات لفظی خود علیه تهران را افزایش دهند. در این محیط که به نظر بازدارندگی ایران در برابر دشمن بی پروا خدشه دیده، اجرایی شدن عملیات وعده صادق ۳ چیزی است که می‌تواند زمین بازی را به نفع ما تغییر دهد.

برخی معتقدند با توجه به شرایط کنونی منطقه و سقوط دولت بشار اسد، ایران نباید به حمله رژیم صهیونیستی به خاک خود پاسخ دهد؛ چرا که مقامات این رژیم قطعاً پاسخ حمله ایران را خواهند داد. در پاسخ باید گفت آیا در این وضعیت آشفته منطقه واقعاً تضمینی برای عدم حمله رژیم به ایران وجود دارد؟ به نظر برای افزایش قدرت بازدارندگی کشور و ترمیم آسیب‌ها باید چاره‌ای اندیشید. اینکه گوشه‌ای بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و هر روز با تهدید جدی‌تری مواجه شویم، دردی از ما دوا نمی‌کند. به بیان رهبر معظم انقلاب عقب‌نشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی غضب الهی را به دنبال دارد؛ بنابراین لازم است از انفعال خارج شده و جلو گستاخی‌های دشمن صهیونیستی بایستیم.

******

مسئولان در سیاه‌نمایی شفاف و در واقع‌نمایی مبهم‌اند!

روزنامه جوان نوشت:

دل مردم چطوری خالی می‌شود؟ سخنگوی دستگاه قضا گفته است «با کسانی که دل مردم را خالی می‌کنند برخورد قاطع خواهیم کرد.» ولی ما می‌دانیم که تقریباً چنین نخواهد شد. اصولاً این مردم کوچه‌وبازار نیستند که دل خودشان یا هموطنان‌شان را خالی می‌کنند که بشود با آنان برخورد کرد. اتفاقاً خود مسئولان و مدیرانی ارشد در سه قوه و برخی فعالان پرنفوذ سیاسی و رسانه‌ای هستند که چنین می‌کنند. مثلاً صحبت مدام از ناترازی‌ها آن‌هم وقتی راه‌حلی فوری در دست نیست، یکی از این فقره‌هایی است که توی دل مردم را خالی می‌کند. صحبت از ناترازی‌ها در نماز جمعه، در زبان مدیران ارشد ‌قوا و در میان فعالان سیاسی و رسانه‌ای فراوان است، آن هم با جهت‌گیری سیاسی و زدن رقیب جناحی؛ با آنکه دلیل اصلی ناترازی‌ها مربوط به امروز و دیروز و این دولت و دولت قبل نیست. دلیل اصلی آن است که در سه دهه گذشته بسیاری از مدیران دولتی به منصب دولتی خود به چشم طعمه‌ای برای دریافت حقوق بالا و مطمئن و برخورداری از رانت اطلاعات و موقعیت و به‌کارگماردن فامیل و آشنای خود در یک دوره محدود نگریستند و برنامه‌ای بلندمدت در ممانعت از ناترازی‌ها نداشتند و به آن اهمیت نمی‌دادند.

وضع سوریه و بازگشت ترامپ هم بهانه دیگری برای خالی‌کردن دل مردم شده است. با آنکه بسیاری از کسانی که اکنون غیبت ایران در سوریه را بهانه ترساندن مردم می‌کنند، تا قبل از آن، حضور ایران در سوریه را برای همین بهانه به کار می‌بردند! ترامپ نیز که قبلاً چهار سال امتحانش را پس داده بود و در نظر یک جریان سیاسی در ایران بدترین موجود عالم و دیوانه و عامل برهم‌خوردن برجام و برنامه‌های اصلاح‌طلبی در ایران بود، ابتدا چون بازگشت او با روی‌کار آمدن دولت اصلاح‌طلب همزمان می‌شد، نوید می‌دادند که فرصت خوبی است برای احیای مذاکرات، چون این‌بار ترامپ می‌خواهد مذاکره کند و زود به نتیجه برسد. سپس که توپ پر ترامپ و کابینه‌اش را دیدند، گفتند چه بهتر که از این وضعیت برای ترساندن مردم و مذاکراتی که در آن «همه‌چیز را بدیم بره» استفاده کنیم!

در این جور تو دل‌خالی‌کردن‌ها تمامی سخنوران شفاف و مستقیم حرف می‌زنند، اما در مقابل، در موارد دیگر که باید شفاف باشد، همه با ابهام حرف می‌زنند و باید کشف منظور و مقصود شود. مثلاً رئیس یک قوه می‌گوید «چرا قانونی وضع می‌کنیم که بعد از مدت کوتاهی مجبور به عوض‌کردن آن شویم؟» و رئیس قوه دیگر می‌گوید «قانونی ننویسیم که قابل اجرا نباشد. اگر این کار را کردیم اولین قانون‌شکن خودمان هستیم» و اینجا یکی می‌گوید منظورشان قانون حجاب است و دیگری می‌گوید نه منظور قانون فیلترینگ است و دیگری حرف دیگری  می‌زند تا آخر. 

فی الجمله اگر دنبال «برخورد قاطع» با هراس‌افکنان هستیم، مثلاً یکی همین آقای موسویان که گفته باید زود با ترامپ ببندیم وگرنه او حوصله ندارد و اروپا هم چند ماه دیگر ماشه را می‌کشد و از این جور سخنان هدفمند. یا همین رفتار وزیر اقتصاد با دلار یا سخنگوی دولت که می‌گوید بخشی از آلودگی هوا به‌خاطر تحریم‌هاست. با آنکه قبل از انقلاب هم تهران هوای خوبی نداشت. تازه مرد باش و برو تحریم‌ها را بردار، به شرط آنکه به طریق دیگری راه نفس‌کشیدن مردم را نبندید! کاش دستگاه قضا یک فهرست از هراس افکنان ولو ترکیبی از مردم و مسئولان عرضه می‌کرد تا بدانیم وقتی تهدید به برخورد قاطع می‌شود، کسانی را دیده‌اند که چنین می‌کنند و در ذهن دارند، نه اینکه یک پیام کلی باشد که کسی هم خودش را مصداق آن نداند!

******

چرا اظهارات وزیر اقتصاد نادرست است؟

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

وزیر اقتصاد این هفته در نشست ارزی کمیسیون اقتصادی مجلس اظهاراتی را مطرح کرد که هم منجر به تشدید انتظارات تورمی در کشور شد و بازار ارز و طلا را با افزایش قیمت مواجه کرد و هم پالس ضعف و ناتوانی را به دشمنان مخابره کرد. محور کلیدی صحبت‌های وزیر اقتصاد را می‌توان در ۲ بخش لزوم افزایش نرخ ارز به دلیل وجود تورم و رشد شاخص قیمت‌ها و تاثیرپذیری نرخ ارز از اتفاقات سیاسی و امنیتی دانست؛ ۲ موضوعی که در این نوشته به اختصار به دلایل برداشت اشتباه آقای وزیر از این موضوعات پرداخته‌ شده.

1- عبدالناصر همتی در نشست ارزی کمیسیون اقتصادی مجلس افزایش 2.7 برابری شاخص قیمت‌ها از ابتدای سال 1401 تا آذر 1403 را دلیلی بر افزایش نرخ ارز دانست و بر اساس این محاسبه مدعی شد از آنجا که بدون توجه به سایر مسائل اقتصادی و سیاسی - امنیتی شاخص قیمت‌ها طی این مدت 2.7 برابر شده است، لذا نرخ ارز که در ابتدای سال 1401 حدود 27 هزار تومان بوده نیز باید 2.7 برابر شود و با این استدلال نتیجه گرفت طبق یک حساب سرانگشتی نرخ ارز در حال حاضر و صرفا بر اساس این شاخص و بدون در نظر گرفتن سایر مسائل اقتصادی ـ سیاسی باید حداقل 73 هزار تومان باشد. در رد این ادعای آقای وزیر باید به ۲ موضوع مهم توجه کرد.

الف- افزایش یا کاهش نرخ ارز موضوعی تک‌بعدی و تک‌وجهی نیست که به صرف پارامتر رشد شاخص قیمت‌ها، دقیقا و لزوما باید به همان میزان رشد داشته باشد! طبیعتا تعیین نرخ ارز ولو به صورت دستوری متاثر از عوامل مختلف است و نمی‌توان اینچنین ساده و به صرف افزایش 2.7 برابری شاخص قیمت‌ها، حکم به افزایش متناسب نرخ ارز با شاخص قیمت‌ها داد.

ب- مساله بعد و مهم‌تر آن است که متاسفانه نرخ ارز در اقتصاد ایران بر تمام بازارها و قیمت کالاها تاثیرگذار است. به عبارتی، افزایش شاخص قیمت‌ها را باید معلول رشد نرخ ارز و نه علت آن دانست. در واقع بخش قابل توجهی از رشد 2.7 برابری شاخص قیمت‌ها طی سال‌های 1401 تا آذر 1403 به دلیل افزایش نرخ ارز از 27 هزار تومان تا بیش از 60 هزار تومان است، لذا این استدلال که چون شاخص قیمت‌ها 2.7 برابر شده پس نرخ ارز هم حداقل باید چنین رشدی داشته باشد، استدلالی مطلقا اشتباه و سطحی است. 

2- وزیر اقتصاد هم در آن جلسه و هم قبل‌تر بر کنترل انتظارات تورمی تاکید داشته و موضوعاتی چون حوادث سوریه، آمدن و تهدیدهای ترامپ، تهدیدات تروئیکای اروپا و فعال شدن اسنپ بک، تهدیدات رژیم صهیونیستی، انتظارات تورمی و محدودیت‌های بانک مرکزی را دلیل اصلی افزایش قیمت ارز معرفی کرده است. حال ۲ ابهام و سوال وجود دارد؛ اگر نگاه آقای وزیر کنترل انتظارات تورمی است، چرا در این نشست عملا تهدیدات رژیم صهیونیستی و حتی تهدید برآمدن ترامپ را دلیلی برای بی‌ثباتی بازار ارز و عامل افزایش نرخ ارز معرفی کرد. آیا طرح این موضوع ارسال پالس ضعف به دشمنان نیست؟ نکته بعد اینکه اگرچه منطقه آبستن حوادثی است که می‌تواند انتظارات تورمی را تشدید کند اما آیا این اتفاقات صرفا مربوط به ماه‌های اخیر است که همه مشکلات کشور را مربوط به آن بدانیم؟

از اسفند 1401 تا قبل از وزارت همتی و اعمال سیاست‌های دستوری درباره افزایش نرخ ارز نیما، اتفاقاتی چون طوفان‌الاقصی، حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، «وعده صادق یک»، شهادت اسماعیل هنیه در تهران و از همه مهم‌تر شهادت آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور و اداره کشور به مدت ۲ ماه با کفیل ریاست‌جمهوری را شاهد بودیم اما عملا مشاهده کردیم نرخ ارز در محدوده 60 هزار تومان نوسان داشت و خبری از رشد 17 هزار تومانی ارز طی کمتر از ۲ ماه نبود، لذا منصفانه نیست دلیل افزایش نرخ ارز را اتفاقات سیاسی و منطقه‌ای بدانیم، بلکه بهتر است به دلیل اصلی آن یعنی سیاست‌های وزارت اقتصاد مبنی بر محاسبه نرخ ارز بر اساس شاخص قیمت‌ها و افزایش دستوری نرخ ارز نیما معترف باشیم.

******

کیهان: پیشنهاد استعفای پزشکیان را اصلاح‌طلبان مطرح کردند

روزنامه کیهان نوشت:

عوامل رسانه‌ای دولت در واکنش به موضوع استعفای مسعود پزشکیان به خط شده‌اند و با انتقاد از انتشار چنین گمانه‌زنی‌هایی آن را به منتقدان دولت نسبت داده و زبان به ناسزا گشوده‌اند، این در شرایطی است که یکی از چهره‌های حامی پزشکیان و عضو شورای راهبری دولت این حرف را پیش کشید. علی ربیعی به عنوان دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور حتی سرنخ ماجرا را در خارج از کشور پیدا کرده است! اما نیازی نبود که آقای ربیعی تا خارج کشور برود؛ فقط کافی بود نگاهی به اطرافیان خود بیندازد.

پیشتر، عباس عبدی یکی از چهره‌های حامی پزشکیان و عضو شورای راهبری دولت در ۱۹ آذر ۱۴۰۳ اولین بار حرف از استعفای مسعود پزشکیان را پیش کشید. عبدی در گفت‌وگو با تارنمای حامی دولت خبرآنلاین با توجه به عدم رفع فیلترینگ به عنوان یکی از وعده‌های پزشکیان گفته بود: «وعده‌ای فراتر از قدرت خود داده‌اند از مردم عذرخواهی کنند و راه را برای برگشت قبلی‌ها باز نمایند. مردم رای نداده‌اند که فقط صندلی نشینان تغییر کنند بلکه دنبال تغییر سیاست‌ها و بهبود شرایط هستند. لطفا صداقت در برابر مردم را فراموش نکنند».

مدتی پیش نیز فیاض زاهد یکی دیگر از چهره‌های حامی دولت پیشنهاد استعفای مسعود پزشکیان را داد و گفت: «پزشکیان شرایط موجود را می‌دانست و چنین مسئولیتی را پذیرفت. اگر ظرف چند ماه آینده نتواند به قول‌هایش درخصوص فیلترینگ یا حجاب عمل کند، باید استعفا بدهد».

حالا معلوم نیست عوامل رسانه‌ای دولت از چه کسی طلبکارند؟! آنها از حرفی آشفته شده‌اند که پیشتر خودشان در رسانه‌های خودشان مطرح کرده بودند. این اتفاق یک بار دیگر به‌هم‌ریختگی در نهاد ریاست‌جمهوری و عوامل رسانه‌ای آن را نشان می‌دهد. پیشتر نیز در حالی که رسانه وابسته به یکی از اعضای شورای اطلاع‌رسانی دولت، دولت پزشکیان را به دلیل انتصاب‌هایش به باد انتقاد گرفته بود، روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت علیه منتقدان به انتصاب‌های دولت مطلب می‌نوشت. ظاهرا خود درگیری در داخل دولت همچنان ادامه دارد و کسی نیست که این جریان را مدیریت کرده و جلوی گاف‌های رسانه‌ای آن را بگیرد.

******

جولانی، آکتور سینما

روزنامه فرهیختگان نوشت:

اگر تصاویر و ویدئو‌های محمد جولانی، فرمانده تحریرالشام در کاخ ریاست‌جمهوری دمشق را نشان کسی بدهید که اخبار سقوط دمشق و پیش‌تر از آن، اخبار تروریسم در این منطقه را دنبال نکرده، احتمالاً باور نکند این مرد خوش‌لباس، با کراوات و مو‌های آراسته و کت و شلوار اتوکشیده، همان تروریست القاعده است که روزی با عبا و دستار جلوی دوربین ظاهر می‌شد. یا حتی قبل‌تر از آن، این همان تروریستی است که تصویرش با سبیل‌های بسیار کوتاه و ریش بلند و در شمایل استاندارد یک نیروی سلفی تکفیری در عراق و شرق سوریه زیر پرچم داعش منتشر شد.  تصویری که از محمد جولانی در اذهان بود، از 28 نوامبر 2024 (9 آذر 1403) که هیئت تحریرالشام و متحدانش عملیات موسوم به «اتحاد فتح‌المبین» را آغاز کردند، تغییر کرد.

از آن روز به بعد، جولانی دیگر آن تروریست ترسناک که آمریکا باید برای محو کردنش به خاورمیانه لشکرکشی کند، نبود. او در رسانه تبدیل به یک چریک خسته با گرایش‌های مذهبی و دینی بود که این بار نه «پشت به دوربین» بلکه «روبه‌روی دوربین» سی‌ان‌ان می‌نشست و از حقوق اقلیت‌های سوری دفاع می‌کرد. در آن لحظات مهم نبود که آمریکا یعنی کشور رسانه سی‌ان‌ان، برای سر او 10 میلیون دلار جایزه تعیین کرده است. جولانی برای همه‌چیز عجله داشت. زمان زیادی نگذشت که او لباس‌های سابق را با کت و شلوار تعویض کرد و متفاوت‌تر در برابر دوربین رسانه‌ها ظاهر شد. 22 دسامبر (دوم دی) جولانی یک مرحله جلوتر رفت. او در دیدار با ️ ولید جنبلاط، رهبر دروزی‌های لبنان با کراوات ظاهر شد. حالا اما با کراواتی شدن جولانی دیگر می‌توان مطمئن بود که کاراکتر جولانی در همان استودیویی طراحی شده که پیش‌تر کاراکتر زلنسکی را پردازش کرده است. یک نمایش هالیوودی ترسناک که قرار است نقش اول این فصل سوریه را به جولانی بدهند.

جولانی همچنان به مصاحبه‌هایش ادامه می‌دهد. پشت تریبون در کنار وزرای خارجه ترکیه و اردن در یک قاب ظاهر می‌شود؛ از هیئت قطری و اروپایی استقبال می‌کند و در تمام دیدار‌ها و مصاحبه‌هایش پیش و پس از گرفتن قدرت در دمشق با غرب و منافعش بیعت می‌کند. او در مصاحبه‌هایش اعلام می‌کند که نمی‌خواهد «جزئی از محور مقاومت علیه اسرائیل» باشد و قرار نیست «منافع رژیم تل‌آویو» از سوی حکومت جولانی و تحریرالشام «مورد تهدید» قرار بگیرد. این مواضع در حالی اتخاذ شده که رژیم‌صهیونیستی در هفته اول پس از سقوط دمشق تمام زیرساخت‌های دفاعی این کشور را نابود کرده است و با تثبیت اشغالگری‌اش در بلندی‌های جولان به سمت قنیطره و درعا پیشروی کرده است. به نظر می‌رسد در این مرحله ایالات متحده توانسته است یک زلنسکی جدید را با همکاری ترکیه در سوریه تثبیت کند. معلوم نیست فصل نمایش «جولانی در دمشق» تا کجا طول بکشد و جولانی در آینده قرار است با چه هیبت و شمایلی ظاهر شود.

******

بی‌تدبیری خاموشی

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

قطعی برق بی‌سابقه و افت فشار گاز در دو ماه گذشته مشکلات زیادی را برای مردم، صنعتگران و کشاورزان در پی داشته است. این موضوع تقریباً در کشور بی‌سابقه است، چرا که در این فصل از سال هیچ‌گاه قطعی گسترده برق را نداشتیم. به عبارت دیگر مهرماه پایان قطعی برق بخش خانگی و سهمیه‌بندی برق صنایع بود اما امسال دلایلی همچون عدم ذخیره‌سازی مناسب سوخت، بی‌توجهی به افزایش تقاضای برق در کشور و همچنین استفاده غیرمجاز برق در مزارع رمزارز بعد از رشد قیمت بیت کوین از علل قطع برق بوده است.

بررسی‌های کارشناسی اطلاعات وزارت نفت و وزارت نیرو درباره تأمین برق نیروگاه‌ها می‌تواند تا حدودی ابعاد خاموشی‌ها در کشور را روشن کند. تمام نیروگاه‌های حرارتی کشور بر مبنای مصرف گاز طبیعی طراحی شده‌اند. با این حال، کمبود گاز طبیعی در سال‌های اخیر سبب شده تا در دوره فصول سرد، همزمان با کاهش گاز تأمین‌شده برای نیروگاه‌ها، جهت جلوگیری از قطع برق، سوخت مایع شامل گازوئیل و مازوت جایگزین گاز طبیعی شود، بنابراین وقتی کمبود سوخت گاز روی دهد نیروگاه‌ها مجبور به استفاده از سوخت گازوئیل خواهند بود. حال در شرایطی که این نیروگاه‌ها نتوانند گازوئیل مورد نیاز خود را تأمین کنند به کاهش ظرفیت تولید آنها منجر می‌شود یا حتی به سمت استفاده از مازوت می‌روند. به همین دلیل در شرایط قطعی گاز نیروگاه‌ها احتمال تشدید آلودگی هوا در کشور وجود دارد.

طبق آمار تأییدشده توسط وزارت نیرو و وزارت نفت، متوسط روزانه پرشدگی ذخایر گازوئیل در پنج ماه فعالیت دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۳ معادل ۱۰ میلیون لیتر در روز بوده است. این در حالی که در سه ماه فعالیت دولت چهاردهم، از ابتدای شهریور تا ابتدای آذرماه سال جاری، نه‌تنها ذخایر راهبردی گازوئیل نیروگاه‌ها پر نشد، بلکه به طور متوسط روزانه ۷.۲۱ میلیون لیتر از این ذخایر کاسته شد. این مساله به طور قطع در تشدید کاهش سوخت نیروگاه‌ها مؤثر بود به طوری که در پاییز امسال میزان ذخیره نیروگاه‌ها به جای ۳.۲ میلیارد لیتر نفت‌گازی که در پاییز سال گذشته ثبت شده بود به حدود ۱.۸ میلیارد لیتر ذخیره رسید.

******

 پالس‌هایی عجیب در جهت مذاکرات منطقه‌ای با ترامپ

سایت مشرق‌نیوز نوشت:

سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اخیراً در در پاسخ به سوالی در ارتباط با مطالب منتشر شده مبنی بر اینکه ترامپ از طریق عمان پیامی را به ایران جهت مذاکره ارسال کرده، گفته است: « ما هیچ گاه میز مذاکره را ترک نکرده‌ایم و در شرایط مختلف در راستای تامین منافع ملی ایران مقید به موضوع مذاکره بوده‌ایم».

اظهارات سخنگوی وزارت خارجه در کنار آخرین پیام مشاور رهبر انقلاب درباره مذاکره مورد توجه رسانه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته است، روزنامه هم‌میهن درباره مذاکره با ترامپ نوشته است: «آمدن ترامپ از چند جهت می‌تواند برای رسیدن به یک توافق پایدار مناسب باشد. اول، ویژگی‌های شخصی ترامپ است که دوست دارد خود را بانی و قهرمان توافق‌های مهم بداند. دوم اینکه، سیاست حزب دموکرات در مخالفت با شکل‌گیری توافق ترامپ نخواهد بود چون خودشان پیشتر چنین کرده‌اند. با توجه به ویژگی‌های شخصی ترامپ وی می‌تواند توافق را به قرارداد تبدیل کند همچنان که کارتر از این حق خود استفاده کرد. اکنون مشاور امنیت ملی آمریکا اعلام کرده است که: «درباره برنامه هسته‌ای ایران با ترامپ گفت‌وگو کردم. اکنون فرصتی وجود دارد که ترامپ به یک توافق دست یابد، توافقی که «جاه‌طلبی‌های هسته‌ای» ایران را محدود کند».

روزنامه سازندگی نیز در سرمقاله خود درباره مذاکره با ترامپ پالس عجیبی درباره مذاکرات منطقه‌ای داده و می‌نویسد: «مذاکرات در رابطه با موضوعات خاورمیانه نسبت به گذشته از پیچیدگی کمتری برخوردار باشد. هرچند که درگیری‌های مستقیمی که بین اسرائیل و ایران پیش آمده و احتمال درگیری بعدی را نیز نمی‌توان رد کرد ازجمله مسائلی است که ذهن اروپایی‌ها را به خود مشغول کرده و از جمهوری اسلامی در مذاکرات خواهند خواست از انجام عملیات بعدی علیه اسرائیل که به وعده صادق ۳ مشهور است، خودداری کند. ضمن اینکه طرف مذاکره‌کننده ایرانی نیز به تجاوز اسرائیل به خاک ایران و نیز حمایتی که اروپا از تجاوزات اسرائیل کرده، اشاره و گله خواهد داشت».

بخشی از اصلاح طلبان در حال فضاسازی برای مذاکرات احتمالی بوده و می‌کوشند تا مساله مذاکرات جامع شامل هسته‌ای، موشکی، منطقه ای و حتی حقوق بشری را در کانون مطالبات قرار داده و رفع هرگونه تحریم را منوط به مذاکرات جامع نمایند. همچنین این‌که جمهوری اسلامی باید در برابر تیم جدیدی که قرار است در کاخ سفید مستقر شود یک نقشه راه و برنامه مشخصی داشته باشد، شکی نیست اما اینکه عده‌ای به‌رسم همیشه بر طبل لزوم امتیاز دادن ایران بکوبند قابل تامل است. رسیدن به شرایط مذاکره با ترامپ، نیازمند قوی‌شدن از درون است، به‌نحوی که حقوق ما را به رسمیت بشناسد و از مواضع پیشین خود عقب نشینی کند و این مسأله نیازمند عقلانیتی است از هماهنگی دیپلماسی و میدان به دست آمده باشد، نقشه‌های طرف مقابل را بشناسد و برای مواجهه با آن روش‌های مناسبی را به کار ببندد.