از همان لحظه ای که پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا قطعی شد، برخی چه در داخل و چه خارج از کشورمان، به این نکته اشاره داشتند که وی رویکردهای سخت گیرانه خود علیه ایران را احیا خواهد کرد و بار دیگر شاهد روانه شدن سیلی از فشارهای اقتصادی و البته ایحاد بحران های امنیتی علیه ایران در اشکال مختلف از سوی ترامپ و ترامپیست‌های حاضر در محیط بین‌المللی خواهیم بود.
درونمایه اصلی این قبیل موضع گیری ها، عمدتا ناامیدانه و معطوف به این مساله بوده که دوران سختی در انتظار ایران است. عده ای می گویند که ترامپ تهدید کرده اگر ایران به یک توافق اتمی جدید با غرب تن ندهد، دولت آمریکا مجوز بمباران تاسیسات اتمی کشور را صادر خواهد کرد. برخی از وخیم شدن وضعیت اقتصاد ایران حرف می زنند و سناریوهای مختلفی را در مورد اوج‌گیری قیمت دلار و افزایش نرخ تورم مطرح می سازند.
با این همه، وجه مشترک تمامی این استدلال ها، ضعف و انفعالی است که در قالب آن ها به عینه قابل مشاهده است. در واقع، اینطور تصور می شود که ایران دست و پا بسته است و اکنون ترامپ خواهد آمد و سناریوهای وخیمی را علیه ایران عملیاتی خواهد کرد. این در حالی است که این موضوع کمترین نسبتی هم با واقعیت های میدانی ایران ندارد. کشورمان همچنان یک بازیگر قدرتمند در قالب معادلات و تحولات منطقه غرب آسیا است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس به تازگی در موضع گیری صریحی اعتراف کرده که محور مقاومتِ تحت رهبری ایران همچنان پابرجاست و حتی افراد بیشتری نیز به آن ملحق شده اند.
ورای همه این ها، ایران چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، به 2 تنگه مهم و راهبردی در محیط بین المللی یعنی تنگه های هرمز و باب المندب نیز نظارت و کنترل دارد. پیوندهای راهبردی ایران با چین و روسیه و طیف قدرت های شرقی نیز هرگونه اقدام خصومت آمیز علیه ایران را به حرکتی پرهزینه برای معاندان با ایران تبدیل کرده است.
بگذریم که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشورمان نیز به اذعان بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان امر، نه خارجی بلکه داخلی است. به عنوان مثال بوروکراسی پیچیده در حوزه صادرات کشورمان تا حد زیادی به ارز آوری و اقتصاد ایران آسیب زده است. در عین حال، تولید پول غیرمولد چشمگیر آن هم به صورت روزانه توسط سیستم بانکی ایران، موجب افزایش حجم نقدینگی و به دنبال آن افزایش نرخ تورم در کشورمان شده است.
البته که بنگاهداری بانک ها هم مزید بر علت شده و بازارهایی نظیر بازار مسکن ایران را با چالش رو به رو کرده و بانک ها را به یک گروه ذینفع قوی در این بازار تبدیل کرده که هرگونه کاهش قیمت را در نقطه مقابله منافع خود می بینند. اینها تنها بخش های محدودی از مشکلاتی هستند که از داخل برای اقتصاد ایران ایجاد شده اند و موانع جدی را پیش پای آن قرار داده اند.
حال در این وضعیت باید گفت که اگر همانطور که مقام معظم رهبری بارها در سخنرانی‌های خود فرموده اند، خودمان و توانمندی های داخلی را باور کنیم و ظرفیت ها در این حوزه را به نحو احسن فعال سازیم، در زمینه مواجهه با ترامپ و ترامپیست ها نیز به جای طرح تئوری های منفعلانه و از موضع ضعف، فعالانه وارد میدان خواهیم شد و از منافع و امنیت ملی خود در برابر بدخواهانی نظیر شومنِ جدید کاخ سفید، با قدرت دفاع خواهیم کرد.