باهنر از توصیه مهم خود به قالیباف می‌گوید/ ترورهایی که پیشکش به ترامپ شده است!/ نفوذ را جدی بگیریم

گروه سیاسی الف،   4031030102 ۰ نظر، ۱۷ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

باهنر از توصیه مهم خود به قالیباف می‌گوید/ ترورهایی که پیشکش به ترامپ شده است!/ نفوذ را جدی بگیریم

ترامپ بسته به رفتار ايران هم فرصت است و هم تهديد

مرتضی الویری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد، پیرامون مذاکره احتمالی ایران و آمریکا در دوران دونالد ترامپ، اظهاراتی را مطرح کرده. بخش‌هایی از این گفت‌وگو به شرح زیر است:

* به نظرم موضوع گفت‌وگو و مذاكره با امريكا، پرونده‌اي است كه بسيار با تاخير انجام مي‌شود و معتقدم ايران بايد در دهه‌هاي قبل اين پرونده را به سرانجام مي‌رساند تا از خسارات فراواني كه اقتصاد ايران طي تمام دهه‌هاي گذشته متحمل شده، جلوگيري كرد. هر چند زمينه‌سازي براي گفت‌وگو با امريكا با تاخير صورت گرفته، اما همگي بايد از آن استقبال كنيم و زمينه‌هاي موفقيت آن را فراهم‌ سازيم.

* ترامپ چهره‌اي غيرقابل پيش‌بيني است. طي 4سال زمامداري در كاخ سفيد اين ابهام و غيرقابل پيش‌بيني بودن را نمايان كرده است. اين غيرقابل پيش‌بيني بودن هم مي‌تواند فرصتي براي ايران باشد و هم تهديد. ايران مي‌تواند با تكيه بر اين تفاوت‌هاي ماهوي ترامپ با همه روساي جمهور قبلي، زمينه‌هاي تحقق منافع ملي خود را فراهم سازد. ترامپ كاسب مسلك و آماده است در ازاي ورود امريكا به پروژه‌هاي اقتصادي، امتيازات قابل توجهي اعطا كند. مساله مهم اين است كه ايران بتواند از موقعيت فعلي بهترين استفاده را براي كاهش مشكلات مردم صورت دهد.

******

نفوذ را جدی بگیریم

ناصر ایمانی در روزنامه جام‌جم نوشت:

ترور دو قاضی برجسته‌ دستگاه قضا، حجج اسلام رازینی و مقیسه در این مقطع زمانی خاص و به شیوه‌ای که انجام پذیرفت، ابعادی پیچیده و چندوجهی دارد و به بررسی دقیق و همه‌جانبه نیازمند است زیرا توسط یک سازمان ترور صورت گرفته است. هدف قرار گرفتن دو قاضی قوه قضائیه، آن هم در محل کاراین دو فرد، نه در خیابان و نه در مکانی دورافتاده، نشان از برنامه‌ریزی دقیق و شناخت کامل از شرایط و محیط دارد. انتخاب این دو شخصیت برجسته و موثر در سیستم قضایی به عنوان هدف ترور، نیز به طور قطع تصادفی نبوده و حکایت از آگاهی کامل از جایگاه و نفوذ آنها در سیستم دارد.ترورهای مشابه اغلب علیه مسئولان نظامی، هسته‌ای یا دولتی انجام می‌شدند، اما هدف قرار دادن دو قاضی برجسته قوه قضاییه در محل کار، پیامی خاص را می‌رساند.

این ترور را نمی‌توان صرفا اقدامی تصادفی یا واکنشی در نظر گرفت. زمان وقوع آن، همزمان با صحبت‌ها در خصوص توافقات بین‌المللی ایران و احتمال القای جو ناامنی و بی‌اعتمادی در میان مردم قابل تامل و بررسی است.عامل این عملیات، ظاهرا از کارکنان مجموعه بوده بنابراین باید موضوع نفوذ را جدی گرفت و این موضوع را به عنوان یک آسیب مهم در این چند سال اخیر مورد توجه قرار داد. انجام این عملیات در داخل دیوان عالی کشور، نوعی قدرت‌نمایی از سوی سازمانی تروریستی است که نشان از توانایی آنها در نفوذ به مراکز حساس دارد. این ترور در کنار ترورهای دیگر مانند ترور شهید هنیه، لزوم توجه جدی به مسأله نفوذ و تقویت سیستم‌های اطلاعاتی را آشکار می‌سازد. هویت عاملان ترور، چه منافقین باشند یا گروه‌های تروریستی وابسته به قدرت‌های خارجی و رژیم صهیونیستی، مسأله‌ نفوذ را بسیار حائز اهمیت می‌کند.

اهداف احتمالی سیاسی عاملان ترور، از منظر بین‌المللی و منطقه‌ای، قابل بررسی است. شکست‌های سیاسی اخیر رژیم صهیونیستی در منطقه، از جمله آتش‌بس با لبنان و غزه، می‌تواند انگیزه‌ای برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران باشد زیرا مقصر اصلی را ایران می‌دانند؛ بنابراین در پی ضربه زدن به کشور هستند. این ضربات همیشه به شکل نظامی نیست چون در این حوزه شکست خورده‌اند بلکه می‌تواند به صورت ترور و ایجاد جو نگرانی و استرس در مردم باشد. به خصوص آن‌که ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی داخلی، به ویژه در خلال مذاکرات بین‌المللی، می‌تواند مذاکرات را مختل کند.این ترور می‌تواند تلاشی برای تخریب روابط ایران و غرب یا به حاشیه راندن دستاوردهای اخیر ایران (مانند توافق با روسیه) باشد تا شیرینی توافقات بین‌المللی را به کام مردم ایران تلخ کند. بنابراین ترور اخیر یا از سوی منافقین یا از سوی رژیم صهیونیستی انجام شده است که به نوعی با یکدیگر هم اتحاد سیاسی دارند. انجام این ترور در داخل قوه قضائیه، نوعی قدرت‌نمایی است که نشان از جسارت ونفوذ عاملان دارد. پس علاوه بر ابعاد احساسی ومعنوی شهادت این دوشهید،باید ابعاد سیاسی وامنیتی این رویداد نیزبه دقت موردبررسی واطلاع‌رسانی عمومی قرار گیرد.

******

باهنر از توصیه مهم خود به قالیباف می‌گوید

محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده ادوار مجلس در گفت‌وگو با روزنامه ایران، درباره دولت چهاردهم و رابطه مجلس با دولت صحبت کرده. بخش‌هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

* درباره رابطه قالیباف به‌عنوان رئیس مجلس با دولت هم باید بگویم روزی که آقای پزشکیان رأی آورد، همان شب زنگ زدم به آقای قالیباف و گفتم باید ببینمتان. ایشان هم به من محبت دارد رفتم یک ساعت با او حرف زدم. گفتم در انتخابات ریاست جمهوری به شما رکب زدند. دوستان خودت خراب کردند و رأی کم آوردی و به مرحله دوم نرفتی. حالا آقای پزشکیان آمده... گفتم این دوره را ما کاملاً گذرانده‌ایم. سال 76، می‌خواستیم رئیس‌مان آقای ناطق رئیس‌جمهوری شود که نشد، اما ما با خاتمی کار کردیم. اولین کابینه‌ای که به مجلس معرفی کرد، به تمام وزرایش اعتماد کردیم، در حالی که مجلس و فراکسیون قدرتمندی بودیم و می‌توانستیم نصف کابینه او را بیندازیم. اما گفتیم این خاتمی است که رئیس‌جمهوری شده و ما که نباید با او کل‌کل کنیم، باید با او کار کنیم. به آقای قالیباف هم گفتم باید همه همت‌ خود را بگذاری و با همه توان از پزشکیان حمایت کنی.

* در ماجرای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت، قالیباف کاملاً حمایت کرد و عجیب هم بود که تمام کابینه پزشکیان رأی آورد. در حالی که بعضی نمایندگان تند و تیز با این موضع که این فتنه‌گر بوده و آن دیگری چه و چه، به دنبال این بودند 7 تا 8 وزیر پیشنهادی پزشکیان را بیندازند. اما آقای قالیباف به خوبی مدیریت کرد و همدلانه کار کردند. من تصورم این است که باید همه توانمان را بگذاریم. ممکن است آقای پزشکیان کاندیدای ما نبوده باشد، اما الان رئیس جمهوری است و ما در مملکت‌مان مشکل کم نداریم؛ در اقتصاد، بودجه، صندوق‌های بازنشستگی‌، در بانک‌ها و بویژه در دیپلماسی. باید با همه توان به آقای پزشکیان کمک کنیم. آقای قالیباف در این باره کاملاً توجیه بود. یعنی من بعضی جاها احساس می‌کردم بیخودی دارم با او محاجه می‌کنم. خودش قانع و قائل به همین بود. تا اینجا هم فکر می‌کنم مجموعاً دولت و مجلس خوب با هم کار کرده‌اند. البته آقای قالیباف تحت فشار تندروهای مجلس است و باید آرامشان کند. البته نه اینکه باج بدهد؛ ولی باید آرامشان کند.

******

ترورهایی که پیشکش به ترامپ شده است!

سایت مشرق‌نیوز نوشت:

روز گذشته یک عامل نفوذی که در دیوان عالی اشتغال داشت با تیراندازی به سمت قضات سرشناس این دیوان، آن‌ها را به شهادت رسانده است. حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی رازینی و حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد مقیسه دو شهید این واقعه‌اند. دقایقی پس‌ازاین ماجرا وب‌سایت گروهک تروریستی منافقین با انتشار خبر این ترور آن را به خود نسبت داده و مدعی شد که پشت ترورها، عوامل گروهک منافقین حضور دارند؛ البته این ادعا یکی از شگردهای تبلیغاتی تروریست‌ها بوده است. پیش‌ازاین داعش نیز عادت به آن داشت که حوادث مختلف در سراسر جهان را به خود مربوط دانسته و در سایت تروریستی اعماق مسوولیت همه حملات تروریستی را بر عهده می گرفت.

به نظر می‌رسد که منافقین نیز به شیوه داعش در تلاش است تا جنایت روی‌داده در تهران را به سود خود مصادره کنند تا به تشکیلاتی که روی آن خاک مرده پاشیده‌اند، تنفس مصنوعی بدهد. البته انگیزه منافقین برای انتصاب ترورها به خود تنها معنای تشکیلاتی ندارد. در آخرین آکسیون نفاق در پاریس بخش سیاسی منافقین روی این موضوع تأکید کرده است که این گروهک باید در اتاق عملیات مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه نقشی برای خود پیدا کند. ازاین‌رو حادثه روی‌داده در محل کاخ دادگستری تهران فرصت مناسبی برای تروریست‌های آلبانی نشین بود تا آن را پیشکشی پیش از روی کارآمدن ترامپ معرفی کنند و امیدوار به پروژه های تیم جدید کاخ سفید باشند.

در روزهای اخیر برخی محافل ضد ایرانی در آمریکا در تدارک آن هستند تا با راه انداختن کارزاری بار دیگر خط فشار حداکثری به ایران را بالا بیاورند. منافقین در تحلیل‌های درون تشکیلاتی خود گمان به این موضوع دارد که دست گرفتن خط ترورها در ایران می‌تواند آن‌ها را به بازیگری مماس با ترامپ تبدیل کند؛ سفرهای اخیر مقامات سابق آمریکایی به مقر تروریستی منافقین نیز با همین انگیزه صورت گرفته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که ماجرای خونین روز گذشته بدون ارتباط تشکیلاتی با این گروهک، تنها موقعیتی برای بروز بیرونی این تروریست‌های ساکن در کمپ تروریستی اشرف ۳ بوده و نفاق در این ماجرا با مدل «ترورهای ترکیبی» متکی به ابزارهای رسانه‌ای خود را آشکارسازی کرده است.

همچنین در این ماجرا روشن‌شده است که گام بعدی تحرکات با امتداد از «ترورهای اجتماعی» پیش خواهد رفت. در این حادثه، قوه ادراکی عمومی زیر بار سنگین‌ترین حجم از تبلیغات مسموم قرارگرفته تا جای جلاد و شهید عوض شود. تحلیل گراف‌های شبکه‌های اجتماعی در نخستین ساعات پس از شهادت این دو قاضی شجاع و مبارز با تروریسم نشان می‌دهد که خط نفاق، آلوده سازی ادراکی توسط رسانه‌های ضدانقلاب به‌ویژه بی‌بی‌سی فارسی بوده است. همچنین تحقیقات موجود نشان می‌دهد که مدل ترورهای صوت گرفته بیش از آنکه به مدل عملیاتی عامل هوشمند وابسته باشد چیزی شبیه حادثه روی‌داده در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در بابلسر دارد، تغییر در صورت‌مسئله ماجرا، دست‌های در داخل و خارج از کشور دارد!

******

تحلیل‌های ساده‌انگارانه نماینده رئیس‌جمهور

روزنامه خراسان نوشت:

مذاکره یک ابزار برای دستیابی به اهداف توسعه‌ای است؛ اما این ابزار در کشور ما تبدیل به یک اصل مستقل شده است. انگار مذاکره به خودیِ خود یک سری نتایج مستقل و ارزشمند دارد. لذا معمولا برای شروع مذاکرات ذوقی نهفته در بخشی از سیاسیون کشور وجود داشته است. این ذوقِ عموما کور و یک‎طرفه، به بسیاری از متغیرهای موجود در واقعیت ماجرا توجهی ندارد و حتی برای معامله‌ای که قرار است با مذاکره به دست آید هم ایده‌ چندانی ندارد. این دوستان، صرفا تلاش می‌کنند تا پشت میز بنشینند. حتی اگر آن‎طرف میز کسی ننشسته باشد! در این بین علی عبدالعلی‌زاده، نماینده‌ رئیس جمهور در هماهنگی اجرای سیاست‌های کلی توسعه دریامحور در سخنانی جدید مدعی شد: «با مذاکره‌ مستقیم با آمریکا، ۳ ماهه به توافق می‌رسیم». این سخنان چند روز بعد از آن انجام شده که وزیرخارجه پیشنهادی ترامپ، مارک روبیو در کنگره آمریکا، ایران را «در ضعیف‌ترین موقعیت خود» توصیف کرده بود و هرگونه مذاکره‌ای را مشروط به این کرده بود که ایران در زمینه‌های مختلف تقویت نشود.

آقای عبدالعلی‌زاده حداقل توجهی به قواعد مادی مذاکره داشته باشند و دست از این ساده‌‌سازی بردارند. چگونه با دولت و دولتمردانی این‎چنین ایدئولوژیک می‌توانند سه ماهه به توافق برسند؟ ثمن این توافق و معامله چه خواهد بود درحالی‎که طرف مقابل می‌داند ایران برای چهار بمب هسته‌ای مواد غنی شده دارد و مکررا تاکید می‌کند که ایران قصد داشتن سلاح هسته‌ای را ندارد. آقای عبدالعلی‌زاده متاسفانه فراموش کردند که همین ترامپ از برجام خارج شد و دست دوستان ایشان را در حنا گذاشت. اساسا کدام سرمایه‌گذارخارجی با آن تجربه که به راحتی قابل برداشته شدن است، حاضر خواهد بود به ایران بیاید و سرمایه‌گذاری کند؟ نکته بعدی این است که با این تیم ترامپ که مسئله‌شان تضعیف ایران در جنبه‌های مختلف است، چگونه می‌توان به یک معامله رسید که در آن ایران به توسعه برسد و سرمایه‌گذاری واقعی در آن اتفاق بیفتد. 

جالب است که برخی اعضای دولت کنونی و اصلاح‌طلبان تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا امیدوار بودند که هریس برنده شود و این‎ها بتوانند معامله‌ای راحت را صورت دهند. اما به محض مشخص شدن پیروزی ترامپ، هیچ چیز برای آن‎ها تغییر نکرد و بازهم از توافق و معامله صحبت کردند. یعنی برای این آقایان،  نشستن هریس یا ترامپ در آن‎طرف میز تفاوتی نمی‌کند. بلکه مهم این است که فقط پشت میز بنشینند. جالب این‎که به سرعت برای ترامپ عنوان «معامله‌گری» را دست و پا کردند تا اشتیاق خود را توجیه کنند. حتی بعد از آنکه مشخص شد تیم خارجی و امنیتی ترامپ، از خشن‌ترین و ایدئولوژیک‌ترین افراد ضد ایرانی خواهند بود، آن‎ها از موضع خود عقب ننشستند. حالا هم که روبیو بدون هیچ پرده پوشی نسبت به مسائل داخلی ایران دروغ می‌گوید و از «ضعیف بودن حکومت» و «فاصله بین مردم و حاکمیت ایران» سخن می‌گوید، بازهم برخی از دولت ایران به او امید دارند.

او که مسئول اصلی هرگونه مذاکره با ایران خواهد بود، خط اصلی را مشخص کرده که هر توافقی با ایران نباید به تقویت توانمندی‌های ایران منجر شود. دوستان دولتی باید معین کنند که دقیقا به دنبال چه توافقی هستند که ایران در آن تقویت نشود؟ نزدیکان ترامپ هم که واضحا از بازگشت فشار حداکثری سخن می‌گویند. اساسا با کسانی که چنین خشن علیه نظام و ایران سخن می‌گویند و کشور را بسیار ضعیف می‌بینند، چطور قرار است به توافق برد-برد برسید؟ این آقایان معتقد به معامله با ترامپ، باید مشخص کنند که قرار است دقیقا چه چیزی را بدهند و چه چیزی را بگیرند؟ در طرف مقابل نیز، روبیو مشخص کرده که ثمن معامله از طرف آمریکا چیزی است که ایران را تقویت نکند یعنی هرآنچه که داده بشود، چنین ستانده‌ای پوچی را خواهد گرفت. ضمن این‌که تجربه دولت اوباما که بدین حد مخالف نظام اسلامی و ایران نبود، پیش چشم شماست. در برجام هم که هیچ افزایش سرمایه‌گذاری جدی در کشور اتفاق نیفتاد و حالا تجربه تحریمی همان هیچ را هم منتفی می‌کند.

آقای پزشکیان باید مشخص کند که چه کسی در دولت چهاردهم مسئول سیاست خارجی است. چراکه سخنان عبدالعلی‌زاده با آخرین صحبت‌های آقای عراقچی تفاوت‌های اساسی دارد. از طرف دیگر آقای عبدالعلی‌زاده دقیقا چه کاره است که در چنین مسئله مهمی که هیچ اجازه‌ای از نهادها و مسئولان بالادستی ندارد، این‎قدر ساده‌لوحانه و بی‌پروا سخن بگوید. مگر می‌شود از دولت مستقر چند صدا شنیده شود؟ آن‎هم صداهایی تا این حد تضعیف کننده موضع ایران. به‎نظر می‌رسد آقای پزشکیان باید حتما جلوی این چندگانگی و از آن مهم‎تر، ساده‌لوحی را بگیرند و کار را به کاردان آن یعنی آقای عراقچی بسپارند.

******

پشه چیست که فشار خونش چه باشد؟!

روح‌الله عباسپور،  عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفت‌وگو با ایلنا در مورد خروج شرکت عربستانی صافولا و یک شرکت اماراتی از ایران اظهار داشت: «اول در این زمینه یک مثال می‌زنم، گنجشکی روی درخت بود؛ به درخت گفت محکم بنشین که من دارم می‌روم، درخت گفت کی آمدی؟ یعنی بود و نبودت معلوم نیست.»

این عضو کمیسیون صنایع و معادن یادآور شد: «این همه دنیای غرب ما را تحریم کرد، شورای امنیت ما را تحریم کرد، آمریکا ما را تحریم‌های فلج‌کننده، هوشمند و غیره کرد؛ یکسری شرکت‌های خارجی پیرو آن‌ها رفتند، حالا این‌ها می‌روند، بروند مثلا چه چالشی پیش می‌آید؟ پشه چیه که فشار خونش چی باشه.»

وی ادامه داد: «عربستان هم برود، این کشور بیش از یک دهه است مراودت اقتصادی با ما ندارد، حال با امارات روابط تجاری‌مان بد نیست اما با عربستان خیلی هم رابطه‌ای نداریم حالا این‌ها (اماراتی‌ها) هم بروند آن طرف‌تر.»

عباسپور با اشاره به این که الحمدالله ظرفیت خوبی در کشور برای تولید دانه‌های روغنی داریم، اظهار داشت: «اگر ان‌شاالله بحث اصلاح الگوی کشت صورت بگیرد و این امر جدی گرفته شود و کشاورزی ما مکانیزیسون شود، آبیاری ما مکانیزه شود و آب‌ها و منابع زیرزمینی ما مدیریت شود اتفاق خوبی خواهد افتاد. ما در بحث تولید دانه‌های روغنی ما ظرفیت خوبی داریم تا در شرایط خودکفایی قرار گیریم و احتیاج به کسی نداشته باشیم.»

این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: «الحمدالله ایران امن‌ترین کشور منطقه است و سرمایه‌گذاری در کشور ما به نفع سرمایه گذار خارجی است.»

******

طرفدار تعامل با ایران یا چهره ضدایرانی حامی تحریم؟!

روزنامه کیهان نوشت:

در حالی که وزیر خارجه معرفی شده از سوی ترامپ، در رسانه‌های آمریکا فردی بشدت صهیونیست و ضدایرانی و مخالف کاهش تحریم‌ها شناخته می‌شود، روزنامه شرق او را طرفدار مذاکره و تعامل با ایران وانمود کرد!

این روزنامه در تحلیلی با عنوان «واکاوی مواضع نامزد وزارت خارجه دولت ترامپ / پالس روبیو برای مذاکرات با ایران» نوشت: «اگرچه روبیو در ادامه جلسه استماع خود در سنا ادعای مردود «تلاش ایران برای ترور ترامپ» را مجددا مطرح کرد، اما همزمان اذعان کرد‌ «دولت آمریکا باید برای مذاکره با ایران آماده ‌باشد»؛ چراکه به باورش «باید از هرگونه توافقی که به ثبات و امنیت منطقه کمک می‌کند و باعث امتیازدهی واقع‌بینانه آمریکا به ایران می‌شود، استقبال کنیم». در بخش دیگری از گفته‌های روبیو، او ادعا می‌کند که «تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران می‌تواند تهران را به یکی از دو جهت سوق دهد؛ یا به سمت مذاکره برای خرید زمان به منظور بازسازی توان از دست‌ رفته‌ یا به سمت هسته‌ای‌شدن سریع به عنوان روشی برای حفاظت از خود».

 مارک روبیو نه بر تعامل، بلکه بر مذاکره تحت شرایط سختگیران تاکید کرده است. روبیو در نشست سنا مدعی شد که تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران، می‌تواند تهران را به یکی از دو جهت سوق دهد: به سمت مذاکره برای خرید زمان به منظور بازسازی توان از دست رفته، یا به سمت هسته‌ای شدن سریع به عنوان روشی برای حفاظت از خود. ارتباطات اخیر ایران با کشورهای اروپایی در چارچوب پایان دادن به تحریم‌های فوری تحت برجام در اواخر سال جاری (مکانیسم ماشه)، نشان می‌دهد که ایران ممکن است به سمت پیگیری مذاکرات متمایل شود.

یادآور می‌شود روبیو فردی ضدایرانی و صهیونیست است که قبل از این در گردهمایی‌های سازمان تروریسنی منافقین شرکت کرده است. به باور روبیو، محور ایران، روسیه و چین، مهم‌ترین تهدید ژئوپلیتیکی علیه آمریکا است. این سناتور آمریکایی از طراحان قانونی برای تحریم مقامات مختلف ایرانی بوده است. او همچنین بارها خواستار افزایش تحریم‌های ایران شده است. مارکو روبیو از یک دهه پیش تاکنون از مخالفان توافق هسته‌ای با ایران و رفع تحریم‌ها علیه تهران بوده است. به گزارش «نیویورک‌تایمز» مارکو روبیو، به مواضع بسیار تندش در قبال ایران، کوبا و چین شناخته می‌شود.

******

 «مأموریت نمایندگان ترامپی»

روزنامه جوان نوشت:

 محمد هاشمی، برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی گفته که «ممکن است تا شب عید نرخ ارز به ۱۱۰ هزار تومان برسد و حتی پس از آن نیز افزایش یابد.» او اظهار داشته: «این شرایط نشان‌دهنده ناپایداری در اقتصاد و نیازمند تعاملات مؤثر و سازنده با کشورهای مختلف است.» درست مثل کاری که وزیر اقتصاد کرد و با پذیرش دلار ۷۳ هزارتومانی دلار را به بالای ۸۰ هزار تومان برد. علی عبدالعلی‌زاده، نماینده رئیس‌جمهور در اجرای سیاست‌های کلی توسعه دریامحور هم گفته: «دولت برای مذاکره مستقیم با آمریکا آماده است.» او پیش‌شرط بچگانه‌ای گذاشته و گفته به این شرط که ترامپ دغل نکند!

جواد ظریف یک عضو دیگر دولت هم گفته: «پزشکیان وارث اوضاع بدی شده است و ما نباید از مذاکره با ترامپ بترسیم یا بگریزیم زیرا مذاکره با صدام هم خوشایند نبود، ولی منافع کشور ایجاب کرد.» علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور نیز بیان کرده: «مخازن نفت خالی است و شاید در آینده نه‌چندان‌دور مجبور به واردات نفت شویم.» فقط این چهار نفر هم نیستند که چنین گفته‌اند، در دولت و اطراف آن دیگرانی هم هستند. همگی هم همین دیروز و یک روز مانده به ورود ترامپ به کاخ سفید!

اگر اسامی این آقایان را برداریم و اسم چهار عضو افراطی ضد ایرانی کابینه ترامپ را بگذاریم، چه چیز فرق می‌کند، جز آنکه جملات باورپذیرتر می‌شود! حقیقت این است که بعد از تذکر بسیار درباره ناامیدنکردن مردم و ندادن پیام‌های افراطی و دشمن‌پسند، گویا تازه آقایان فهمیده‌اند که باید چه کنند!

******

هشدار بی‌سابقه ایران به اروپایی‌ها

سایت تابناک نوشت:

یک خبرنگار آمریکایی به بیان جزئیات گفت‌و‌گو‌ها بین ایران و اروپا در ژنو پرداخت.

لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال نوشت: «سه کشور اروپایی (E۳) روز دوشنبه در ژنو به ایران اعلام کردند که موشک‌های بالستیک باید بخشی از هرگونه مذاکره آینده ایران با ترامپ باشد. ایران به اروپایی‌ها گفته این اتفاق نخواهد افتاد.»

خبرنگار وال استریت ژورنال تأکید کرد: «همچنین ایران به اروپایی‌ها اعلام کرده است که در صورت فعال شدن مکانیزم اسنپ‌بک، نه تنها ایران از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج خواهد شد، بلکه ممکن است دکترین یا موضع هسته‌ای ایران نیز تغییر کند.»

 وی افزود: «از یک منظر، این موضوع تعجب‌آور نیست، اما این اولین باری است که می‌دانم ایران چنین چیزی را مستقیماً به مقامات غربی گفته است.»

او همچنین گفت: «با این حال، پیام غالب ایران این است که مایل به مذاکره هستند. اما آنها ابتدا می‌خواهند ترامپ یک پیشنهاد ارائه دهد. فکر می‌کنم اگر فرض کنند که این اتفاق خواهد افتاد، ممکن است اشتباه کنند.»