به دنبال حادثه مهاباد / علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد

20 ارديبهشت 1394 ساعت 11:46


خبرگزاری کردپرس نوشت: روز پنجشنبه شاهد تجمع جوانان زیادی که همه زیر بیست سال سن داشتند در برابر هتل تارای مهاباد بودم که شروع به آتش زدن هتل شدند. افراد نیروی انتظامی هم آنجا بودند. دود بلندی از هتل تارا که بهترین هتل مهاباد بود بلند شده بود و ماجرا تا نیمه های شب ادامه داشت. آتش مهیبی از پنجره همه اتاقهای این هتل چهار طبقه زبانه می زد و جوانانی را می دیدی که از بالای پشت بام وسایل داخل هتل را به پایین پرتاب می کردند. جوانانی پر از شور و انرژی و احساس که چهار روز تمام شایعات و اخبار منتشر شده از طریق زبان و حرفهای در گوشی گرفته تا شبکه های اجتماعی مانند وایبر، آنها را کاملا مستعد و آماده انفجار و ابراز احساساتشان کرده بود. پلیس هم خویشتنداری زیادی کرد. هرکس چیزی می گفت و برای خود روایتی داشت. فتنه ها معمولا اینگونه اند و واقعیت ها طوری بر انسان مشتبه می شوند که ذهن قدرت و یارای درک واقعیت و حقیقت ماجرا را ندارد.

حرف و حدیث ها جورواجور و متناقض بود. همه جا سخن از نحوه مرگ فریناز خسروانی بود که قبلا دانشجویمان در رشته کامپیوتر بود و در آن هتل کار می کرد. مرگ دلخراش این دختر در اثر سقوط از طبقه چهارم، و این روایت که فریناز مورد سوء قصد جنسی یک مأمور امنیتی و دولتی قرار گرفته و او به خاطر دفاع از خودش تصمیم به خودکشی گرفته و خودش را از طبقه چهارم هتل به پایین پرت کرده. پخش وسیع و سریع این خبر از طریق شبکه های اجتماعی، و فراخوان از طریق همین شبکه ها، فضا را کاملا برای اتفاق عصر پنجشنه هفدهم اردیبهشت در مهاباد مهیا کرد.

امروز شنبه، معاون اجتماعی پلیس کشور و نیز رییس دادگستری استان آذربایجان غربی، اعلام داشتند که ۲۵ پیامک تلفنی بین فریناز و آن مرد رد و بدل شده بود و رابطه ای بین آن دو وجود داشته.

الان کاشف به عمل آمده که آن مرد که اینک دستگیر شده، نه تنها نیروی امنیتی نیست بلکه مأمور و مستخدم دولت هم نیست و در بخش خصوصی مربوط به امور هتل داری کار فعالیت می کند.

در واقع فریناز نیز وقتی متوجه شده که همکاران و خانواده اش از حضورش در طبقه چهارم و اتاق آن فرد باخبر شده اند قصد داشته که از بالکن اتاق به بالکن دیگری رود که متأسفانه سقوط می کند و در اثر آن فوت می کند.

حال این شایعات چگونه ایجاد شد و چه کسانی به آن دامن زدند قابل تأمل و بررسی است.

اما نکته مهم اینجاست که چرا مسؤولین کلیدی و ذی ربط در شهرستان مهاباد از اطلاع رسانی درست و بموقع در سطح شهر به مردم مهاباد عاجز ماندند؟ و اجازه دادند که قضیه سه چهار روز کِش پیدا کند و بازار شایعه هر روز و هر ساعت داغ و داغتر شود؟ البته بی شک شورای تأمین در آن ایام جلسه داشته و قضیه بررسی شده است؟ اما باید دید که اشکال کار کجاست که منجر به این قضیه تأسف بار شد؟ آیا فرماندار محترم مهاباد، از همه ظرفیت های رسانه ای و تبلیغاتی و معتمدین و دلسوزان و آگاهان صاحب نفوذ، در وقت خود، توانست استفاده کند که مردم روشن شوند و تنور شایعات اینچنین افروخته نشود؟ آن هم مهاباد که دارای رادیو و تلویزیون پربیننده و پر مخاطبی است. مسؤول فقط در زمان آرامش و ثبات مسؤول نیست بلکه باید در شرایط بحرانی، بموقع و درست وارد عمل شد و با آینده پژوهی و دوراندیشی و عاقبت بینی، از هزینه ها کاست.

در این واقعه، متأسفانه سوء استفاده های فراوانی شد و افراد و جریانهایی که همیشه مترصّد گرفتن ماهی از آب گل آلودند متأسفانه فرصتی یافتند و بر طبل تحریک و تهییج و انحراف موضوع از مسیر درست آن پرداختند.

جدای از اینکه امروزه مهاباد با تلاش فراوان مسؤولان و همکاری مردم، چند سال است که تبدیل به یکی از نقاط زیبای گردشگری شده و وجهه خوبی در اذهان مردم کشور یافته که نتیجه اش، روآوردن مسافران زیاد به آنجا و ایجاد اشتغال و رونق نسبی کار و کسب است، امیدواریم که این اتفاق ناگوار مایه عبرت برای همگان – چه مردم و چه مسؤولان- گردد


کد مطلب: 270374

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdca0wnuy49n0e1.k5k4.html?270374

الف
  http://alef.ir