آمریکا باید رویکردش را تغییر دهد؛ نه ایران
مقصر جنایت های آمریکا هم سیاست های ماست؟
مرتضی رضائیان؛ 9 مهر 94
9 مهر 1394 ساعت 11:05
۱ . مذاکره و رابطه با آمریکا در چند دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی کمابیش مطرح بوده است، اما شعارهای دکتر روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی و به دنبال آن، انتخاب ایشان به ریاستجمهوری موجب شد این موضوع با تمایز بیشتری وارد بحثهای سیاسی شود. این مساله هنگامی برجستهتر شد که دولت یازدهم با رویکرد خاص خود مذاکرات هستهای شد و اجازه یافت تا در چارچوب موازین به مذاکره با دولت آمریکا بپردازد.
۲ . با روی کار آمدن دولت یازدهم، برخی صاحبمنصبان برجسته به بزرگنمایی مشکلات حاصل از تحریمها پرداختند و بر این ادعا پای فشردند که رهایی از بخش عمده مشکلات داخلی در گرو تعامل با آمریکا و به عبارتی کدخدای خودخوانده است؛ همان مشکلاتی که تا پیش از روی کار آمدن خود، بخش عمده آن را نتیجه سوءمدیریت در داخل میدانستند! در این راستا حتی تامین آب آشامیدنی مردم نیز به مذاکرات و رفع تحریمها ارتباط یافت و بر خلاف عرف دیپلماسی، ادعای «خزانه خالی» در بوق و کرنا شد؛ ادعایی «نادرست» درست در آستانه مذاکرات هستهای با دشمن!
۳ . همزمان با صاحبمنصبان فوق، برخی رسانهها و صاحبتریبونهای همسو نیز در راستای بزرگنمایی نقش آمریکا در بروز مشکلات داخلی به میدان آمدند و کوشیدند تا زمینه را برای مذاکره دوجانبه در غیرموضوعات هستهای و بهتدریج برقراری احتمالی رابطه فراهم سازند. به شوق آمدن این عده از مکالمه تلفنی رئیسان جمهوری ایران و آمریکا در خلال نخستین سفر دکتر روحانی به مقر سازمان ملل و اخیرا دستدادن دکتر ظریف با اوباما و متعاقبا تحلیلهای یکسونگرانه در دفاع از این رفتارهای نابجا، جلوههایی از رویکرد مورد اشاره را نشان میدهد. نامه اخیر دکتر زیباکلام خطاب به رئیسجمهور پیش از سفر ایشان به سازمان ملل هم در همین راستا قابل تحلیل است. وی با این ادعا که امریکاستیزی نتیجهای جز خسران برای منافع ملیمان نداشته است، رئیسجمهور را به دیدار با اوباما ترغیب و بسیاری از مردم را همنظر با خود اعلام کرده است: «...این غل و زنجیر بیحاصل آمریکاستیزی را که ۳۶ سال است بر دست وپای کشوربسته شده و به جز خسران بر منافع ملیمان ثمردیگری نداشته را با استعانت ازحضرت باریتعالی و با همان عزم واراده ملی بازنمایید. همانطورکه درجریان هستهای ملتی از شما حمایت نمود، یقین بدانید در مسیر تنشزدایی با آمریکا هم ازهمان حمایت برخوردارهستید. به اوباما لبخند بزنید و دستش را بفشارید»!!
۴ . آقای روحانی نیز در سخنرانی اخیر خود در سازمان ملل با طرح این ادعا که «امروز، فصل جدیدی در روابط ایران با جهان آغاز شده است» گفت: «دو سال پیش، مردم ایران در یک انتخابات توأم با رقابت به برنامهای رأی دادند که ضمن حفظ حقوق، منافع و امنیت ملی، خواستار تحکیم صلح، و گفت وگوی سازنده با جهان بود.» این در حالی است که ملت ایران نه فقط از دو سال پیش بلکه از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی خود، خواستار تعامل سازنده با جهانیان بوده و بر خلاف برخی القائات هیچگاه به دنبال تنشزایی با کشورهای دیگر نبوده است. درباره ایالات متحده نیز این دولت آمریکا بود که در فروردین ۵۹ اقدام به قطع یکجانبه روابط خود با ایران کرد و طی چند دهه تاکنون به شیوههای گوناگون به جنگ برضد ملت و نظام ایران برخاسته است؛ جنگی با صبغه حمله مستقیم نظامی در حادثه طبس، حمایت مستقیم و غیرمستقیم از رژیم متجاوز بعثی در دوران هشت سال دفاع ملت ایران، پشتیبانی از گروههای تروریستی، إعمال تحریمهای غیرانسانی، و نظایر آن که در این میان رخدادهایی هچون هدف قراردادن هواپیمای مسافربری نمیتواند از خاطر ایرانیان غیرتمند زدوده شود.
۵ . سیاست منطقی جمهوری اسلامی ایران برقراری ارتباط با تمام دولتهای قانونی بر اساس «احترام متقابل» و قواعد شناختهشده بینالمللی است. و دولت آمریکا نیز میتواند از این اصل مستثنا نباشد. علت اصلی رابطه نداشتن با دولت آمریکا را باید در رفتارهای استکباری این کشور بر ضد ملت ایران جستوجو کرد؛ رفتارهایی مبتنی بر باجخواهی و گردنکلفتی که گاه به جنایتهای هولناکی برضد ملت ایران انجامیده است و این جنایتها همچنان با صبغههای بهظاهر روتوششده و در پوششهای دیگر در حال انجام است. تعبیر «مشت چدنی» و «دستکش مخملین» به خوبی ماهیت واقعی رفتار آمریکا در قبال ملت و نظام ایران را نشان میدهد. بنابراین دور از انصاف است که کسانی بدون اشاره به جنایتها و باجخواهیهای ایالات متحده بر ضد ایران که همچنان ادامه دارد، در تحلیلهایی یکسونگرانه جمهوری اسلامی ایران را به دلیل رویکرد شرافتمندانه و دفاع از عزت و منافع ملی، «مقصّر» اعلام کنند. اینان با کمرنگ کردن بخشهای مهمی از واقعیت روابط ایران و آمریکا و در سایه ترفند «حرکت از پله دوم»، با تحریف، بزرگنمایی و قلب واقعیتها، ضرورت کوتاهآمدن در برابر دشمن مستکبر را «تئوریزه» و باجدادنهای غیرعقلانی به او را «روتوش» میکنند. چه بسا کسانی از این طیف ابایی نداشته باشند تا به دفاع از رویکرد پادشاهان خودباخته قاجار و قراردادهای شرمآوری از جنس «ترکمانچای» و «گلستان» هم بپردازند و حتی ایستادگی ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس را به بهانه آسیبهای مادی و جانی ناگزیر آن، تخطئه کنند! ایستادگی ۷۲ نفر در مقابل لشکر بزرگ دشمن ... . بماند!
۶ . بر خلاف برخی توهمات، رابطه با آمریکا به گشایش «ویژه» اقتصادی در داخل نخواهد انجامید و رفاه و آسایشهای آنچنانی را به دنبال نخواهد داشت. به عبارتی شاید به واسطه برقراری ارتباط با دولت ایالات متحده در سطوحی معدود و اندک، «ستاندههایی مادی» حاصل شود، اما بیگمان واشنگتن به واسطه روحیه استکباری و مقدم دانستن منافع «نامشروع» خود و «رژیم صهونیستی» بر منافع ملت ایران، صدها برابر بیشتر از آن «اندک دادههای مادی»؛ مصالح و منافع بلندمدت ملی را مطالبه میکند و چنین معاملهای در نزد ژرفاندیشان، «بخردانه» نخواهد بود. نگاهی «واقعبینانه» به اوضاع ناگوار اقتصادی در برخی کشورهای همپیمان و حتی سرسپرده ایالات متحده این واقعیت را به خوبی آشکار میسازد. به تعبیر رهبر انقلاب «خیلى از کشورها هستند که وابسته به امریکا و مراود با او هستند؛ سران آنها، دوستان امریکا هستند و در آن کشورها، اجازه کمترین اهانتى به امریکا داده نمىشود. امریکا، براى آن کشورها چه کار کرد؟ کدام مشکلِ آنها را برطرف کرد؟ کدام نقطه کور زندگى آنها را باز نمود؟ کدام ثروت را روى سرشان ریخت؟ کدام خیر را به طرف آنها سرازیر کرد؟ چرا نسبت به اقتدارات امریکا مرعوب مىشوید؟ بهعکس، آن کشورهایى که درِ خانه را به روى این دزد خائن باز گذاشتند، وارد شد و هرچه بود، برد. اگر اعتبارى داد، براى این داد که با آن اعتبار، به بازارهاى خود او بروند و دولاّ پهنا قیمت را حساب کنند، جنس بخرند، تا کارخانههایش بچرخد. اگر وام داد، براى این داد که با آن وام بروند محصولات خودش یا همپیمانانش را بخرند. اگر سلاح داد، براى این داد که از دشمنان او – نه دشمنان خودشان – با این سلاح دفاع کنند. نمونهاش، رژیم گذشته ماست. اینطور نیست که اگر امریکا با کشورى بد بود، آن کشور دیگر نتواند در دنیا نفس بکشد، و اگر خوب بود، آن کشور دیگر خیالش آسوده باشد. خود امریکاییها، اینگونه تبلیغ و وانمود مىکنند که اگر کشورى با آنها بد باشد، تمام راهها به روى او بسته خواهد بود. نه، اینطور نیست.»
۷ . رکود، بیکاری و دیگر مشکلات موجود انکارشدنی نیست؛ اما عدهای متعمدانه و برخی سطحینگرانه، با چشم بستن بر علتهای واقعی این مشکلات، حل مشکلات را به برقراری ارتباط با آمریکا گره میزنند و در این زمینه گاه چنان رطب و یابس به هم میبافند که صاحبان اندیشه را به شدت متحیر میکنند. این در حالی است که انصاف و میهندوستی واقعی اقتضا میکند تا به تاثیر سوءمدیریت داخلی در بروز و استمرار مشکلات گوناگون در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، اداری و ... پرداخته شود و به جای «بزک کردن» آمریکا و تحقیر «داشته»های ملّی و آرمانی، مطالبات جامعه را به سمت اصلاح مدیریتهای ناکارآمد و سیاستزده در داخل و بازخواست قوای سهگانه بهویژه قوه مجریه هدایت کنند. دنیا در صورتی برای ما عزت و کرامت قائل خواهد بود که خود، عزت و کرامتان را پاس داریم و با تکیه بر توانمندیهای پایان ناپذیر داخلی، به شکوفایی بیش از پیش پتانسیلهای خویش درعرصههای گوناگون همت گماریم؛ همچنانکه در عرصههای نظامی و علمی علیرغم تحریمهای گسترده، موفق به خلق شاهکارهایی خیرهکننده شدهایم.
تاثیر کارشکنیهای آمریکا در «تشدید» مشکلات موجود را نمیتوان انکار کرد؛ اما باید بپذیریم که اکثر قریب به اتفاق مشکلات موجود به ویژه در عرصه اقتصادی از «سوء مدیریت»، »بیمبالاتی»، «ترجیح منافع کوتاهمدت جناحی بر مصالح عالی ملی»، «اولویت ندادن به مسائل اصلی»، «فقدان نظارتهای قوی»، « نبودِ مجازاتهای قاطع و بازدارنده» و ... سرچشمه میگیرد و صاحبان قلم و اندیشه به جای بزرگنمایی نقش آمریکا، باید نهادها و مسئولان برجسته را به تلاشی فوقالعاده برای اصلاح مدیریتها و تسهیل حرکت انقلاب اسلامی در راه رسیدن به آرمانها وادارند؛ آرمانهایی که میتوانند مصالح معنوی و منافع مادی ملت را بهترین وجه تامین کنند؛ آرمانهایی که برای تحقق آنها به مسئولانی «متعهد» و «متخصص» با روحیه «جهادی» نیاز است؛ کسانی که مسئولیت را نه فرصتی برای تقسیم غنایم قدرت و انباشت ثروتهای چندصدمیلیاردی، بلکه «امانت»ي از سوی ملت و نظام اسلامی برای خدمتگزاری به دین و دنیای جامعه بدانند؛ کسانی که در کنار دفاع از اعدام فوری چند «زورگیر خردهپا»، از برخورد قاطع با دانهدرشتها و آقازادگان نیز حمایت کنند و حکم قضائی را به سخره نگیرند؛ کسانی که تنها در یک فرآیند خصوصیسازی در زیرمجموعهشان «چندصدمیلیارد تومان» حق بیتالمال به یغما نرود؛ کسانی که در کنار افزایش چشمگیر دریافتیها و پاداشهای خود، به معیشت کارمندان زیرمجموعه و دیگر قشرهای جامعه نیز نگاهی ویژه داشته باشند؛ کسانی که در کنار برخورداری خود و خانوادههاشان از خانههای میلیاردی و زندگیهای آنچنانی، برای بهبود معیشت و زندگی طبقات متوسط و تهیدست جامعه هم تلاشی ویژه مبذول دارند و به جای زیرسؤال بردن طرحهایی چون «هدفمندی یارانهها» و «مزخرف» خواندن امثال «مسکن مهر»، به اصلاح نواقص آنها و یا ارائه طرحهای جایگزین اقدام کنند؛ کسانی که بکوشند تا طرح رسیدگی به اموال مسئولان را پس از سالها معطلماندن، به سرانجام برسانند؛ کسانی که ... . و این قصه سر دراز دارد!
کد مطلب: 298726
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcb5wb50rhb9zp.uiur.html?298726