«آلفرد هيچكاك»، فيلمساز نابغه سينماي انگليس بهعنوان بهترين كارگردان سينماي قاره اروپا شناخته شد.
14 آبان 1390 ساعت 13:25
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، وبسايت سينمايي IMDB در گزارشي فهرست بهترين كارگردانان تاريخ سينماي اروپا را منتشر كرد كه با وجود حضور بسياري از بزرگان هنر هفتم، چهرههاي شناختهشده متعددي از قلم افتادهاند.
آلفرد هيچكاك؛ چهره افسانهاي سينماي تعليق؛
وي پيشگام تكنيكهاي بديع در ژانرهاي تريلر رواني و تعليق بود كه طي شش دهه فعاليت سينمايي، بيش از ۵۰ فيلم بلند را كارگرداني كرد. وي شهرت خود را بهواسطه تبحر مثالزدنياش در بهكارگيري عناصر دلهر، ترس و تعليق بهدست آورد، چنانكه از او بهعنوان «استاد تعليق» نام برده ميشود.
«چارلي چاپلين»، اسطوره بيبديل دنياي كمدي؛
وي ۶۵ سال از عمرش را وقف سينما و دنياي سرگرمي كرد كه شروع آن از تالار ويکتوريا انگلستان بهعنوان پسربچهاي پنج ساله آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگي ادامه داشت. تكنيكهاي خاص فيلمسازي «چارلي چاپلين» تا زمان حيات او براي همه ناشناخته باقي ماند و هرگز درباره آنها صحبتي نميكرد. پيش از ورود به عصر فيلمهاي ناطق، «چاپلين» در سال ۱۹۳۱
«روشناييهاي شهر» و در سال ۱۹۳۶ نيز «عصر جديد» را ساخت كه بهراستي از ماندگارترين آثار او هستند. فيلمهاي ناطق و همراهبا ديالوگ «چارلي چاپلين» با شاهكار معروفاش، «ديكتاتور بزرگ» در سال ۱۹۴۰ آغاز شد. از مهمترين آثار او ميتوان از «ولگرد»، «شغل»، «بانک»، «مامور آتشنشاني»، «خيابان آرام»، «زندگي سگي»، «دوشفنگ» و «زائر» نام برد.
«اينگمار برگمن»، كارگردان نابغه سينماي سوئد؛
وي از چهرههاي برجسته تاريخ سينماي جهان بود كه در طول شش دهه فعاليت هنري، ۹ بار نامزد جايزه اسكار شده بود، در توصيف شرايط زندگي انساني از مايههاي كمدي، اميد، ياس و نااميدي بهره ميگرفت. برگمن در طول سالها فعاليت سينمايي در مجموع ۶۲ فيلم ساخت كه فيلمنامه بسياري از آنان را نيز خودش نوشته بود و علاوه برآن كارگرداني ۱۷۰ نمايش تئاتر از او يك چهره درخشان در عرصه اين هنر نمايشي ساخته بود. «برگمن» در دسامبر ۲۰۰۳ از دنياي فيلم كناره گرفت و روز سيام جولاي ۲۰۰۷ در سن ۸۹ سالگي در «فارو» درگذشت؛ در همان روز كه «ميكلانجلو آنتونيوني»، كارگرداني فقيد سينماي ايتاليا درگذشت. «مهر هفتم»، «چشمه باكرگي»، «فريادها و نجواها» «توتفرنگيهاي وحشي» و «فاني و الكساندر» از معروفترين ساختههاي او هستند.
«آندري تاركوفسكي»، بهترين كارگردان تاريخ سينماي روسيه؛
تاركوفسكي بهغير از دو فيلم آخرش، تمامي آثارش را در روسيه ساخت كه اكثرا مضامين متافيزيك و در رابطه با مسيحيت هستند. نخستين فيلم بلندش را در سال ۱۹۶۲ باعنوان «كودكي ايوان» ساخت. «تاركوفسكي» با اين فيلم به شهرت جهاني رسيد و ۱۵ جايزه از جمله شير طلاي «ونيز» را كسب كرد. وي اگرچه تنها هفت فيلم بلند ساخت، اما كارنامه سينمايياش سرشار از جوايز و افتخارات سينمايي است كه كسب ۹ جايزه از جشنواره كن، جايزه بافتا بهترين فيلم خارجي و شير طلاي ونيز تنها بخشي از كارنامه اوست. «زندگي آندري روبلف»، «سولاريس»، «استاكر»، «نوستالژيا» و «آينه» معروفترين ساختههاي او هستند.
«بيلي وايلر»، از ركوردداران نامزدي جايزه اسكار؛
كارگردان، تهيهكننده و فيلمنامهنويس صاحبنام سينماي آمريكا ششبار موفق به كسب اسكار و ۱۵بار نامزد اين جايزه بود و از اين لحاظ يكي از ركورداران تاريخ سينماست. وي پس از اولين تجربه كارگردانياش «بزرگتر و كوچكتر»، شهرت جهاني خود را با ساخت فيلم «غرامت مضاعف» در سال ۱۹۴۴ رقم زد كه نامزدي بهترين كارگرداني و بهترين فيلمنامه اسكار را براي او بههمراه آورد. دو سال بعد، «وايلدر» با فيلم «تعطيلات ازدسترفته» توانست سرانجام جايزه اسكار بهترين كارگرداني و بهترين فيلمنامه را بهدست آورد. اين كارگردان و فيلمنامهنويس سرشناس در سال ۱۹۵۱ با فيلم «سانست بلوار» اسكار بهترين فيلمنامه را گرفت، اما در كسب اسكار بهترين كارگرداني اين فيلم ناكام ماند. وي با فيلم «آپارتمان» سه اسكار بهترين فيلمنامه، بهترين فيلم و بهترين كارگرداني را گرفت و با فيلم «بعضيها داغش رو دوست دارند» نامزد اسكار بهترين كارگرداني و بهترين فيلمنامه شد.
«ميكل آنجلو آنتونيوني»، بنيانگذار سينماي مدرن ايتاليا؛
وي اولين فعاليتهاي سينمايي خود را در سال ۱۹۴۲ رقم زد كه با همكاري روبرتو روسليني، فيلمنامه «بازگشت خلبان» را نوشت و پس از آن بهعنوان دستيار كارگردان «انريكو فولچينوني» مشغول بهكار شد. اولين موفقيت بينالمللي اين كارگردان بزرگ در سال ۱۹۶۰ با فيلم «ماجرا» رقم خورد كه در جشنواره كن با استقبال همراه شد. او موفقيتهاي جهانياش را با «شب» (۱۹۶۱) و «كسوف» (۱۹۶۲) ادامه داد. اولين فيلم رنگي بنيانگذار سينماي مدرن ايتاليا در سال ۱۹۶۴ با «صحراي سرخ» ساخته شد. محتواي فيلمهاي آنتونيوني را اغلب اضطراب، ترديد و نگرانيهاي بشر امروز و عدم توانايي او در برقراري ارتباط معنوي با ديگران است. نكته بارز در فيلمهاي او، سكوتها و خلاءهاي زياد است. «نقطه زابريسكي»،
«مسافر»، «آگرانديسمان» و «كسوف» معروفترين آثار او هستند.
«فدريكو فليني»، كارگردان افسانهاي سينماي ايتاليا؛
وي از بزرگترين و مستعدترين فيلمسازان دنياي سينما بود كه با فيلمهاي «جاده»، «هشتونيم» و «زندگي شيرين» به اوج شهرت جهاني رسيد. در ميان تمامي كارگرداناني كه كسب اسكار را تجربه كردهاند، «فدريكو فليني» توانست چهاربار جايزه اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي را كسب كند و از اين حيث همچنان ركورددار است. فليني در سالهاي ۱۹۵۶ براي «جاده»، ۱۹۵۷ براي «شبهاي كابيريا»، ۱۹۶۳ براي «هشتونيم» و در سال ۱۹۷۴ براي «آماركورد» چهار اسكار بهترين فيلم غيرانگليسي را براي سينماي ايتاليا بههمراه آورد. در آغاز دههي ۶۰ فليني دو شاهکار سينمايي خود «زندگي شيرين» و «هشتونيم» را خلق كرد. «زندگي شيرين» محصول ۱۹۶۰ نامزدي اسكار بهترين فيلمنامه و كارگرداني را براي فليني بههمراه آورد و در جشنواره كن موفق به دريافت جايزه نخل طلا شد. اين فيلم سه ساعته چشمانداز وسيعي از زندگي جامعه ايتاليايي را از ديد يک روزنامهنگار نشان ميدهد. شاهکار ارزنده و تحسينبرانگيز فليني در سال ۱۹۶۳ به سينماي جهان معرفي شد. «هشتونيم» كه نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني و بهترين فيلمنامه شد، شاخصترين اثر كارنامه سينمايي فليني محسوب ميشود.
«لارس فون ترير»، كارگردان دانماركي برنده نخل طلا؛
«فون ترير» را بهعنوان محرک اصلي و احياکننده صنعت فيلمسازي دانمارک ميشناسند که تاثير بسزايي در پيدايش نسل نو کارگردانان دانمارک و سراسر جهان داشته است. اهميت فيلمهاي او تنها بهخاطر نقش محوري در شکلگيري "پيمان دگما ۹۵" نيست، بلكه فيلمهاي او ازنظر موضوعي دامنه بسيار وسيعي دارند و از آونگارد تا بازسازي کلاسيکهاي را شامل ميشوند. در سال ۱۹۸۳ «فون ترير» تصميم به ساخت سهگانهاي درباره اروپا گرفت كه در آنها آسيبهاي رواني اروپاي آينده به تصويركشيده شده است. اولين قسمت از اين تريلوژي فيلمي بانام «عنصر جنايت» بود که در سال ۱۹۸۴ ساخته شد. «رقصنده در تاريکي»، «شکستن امواج»، «داگ ويل»، «ضدمسيح»، «ماليخوليا» و «اروپا» از آثار سرشناس او هستند.
«رومن پولانسكي»، كارگردان لهستاني برنده اسكار و نخل طلا؛
وي دوران كودكياش را در بحبوحه جنگ جهاني دوم گذراند و در هشت سالگي آلمانها والديناش را به بازداشتگاههاي مرگ فرستادند. وي در دهه ۵۰ وارد عرصه بازيگري شد و در فيلم «يك نسل» (۱۹۵۴) به كارگرداني «آندره وايدا» بازي كرد و وي اولين فيلم بلند خود را در سال ۱۹۶۲ بانام «چاقو در آب» ساخت. سال ۲۰۰۲ بود كه پولانسكي شاهكار سينمايياش را به جهانيان معرفي كرد؛ «پيانيست»، فيلمي درباره جنايت نازيها در جنگجهاني دوم كه هميشه او را آزار ميداد. اين فيلم آميزهاي از خاطرات پولانسكي و رمان «مرگ يك شهر» نوشتهي «ولاديسلاو اشپيلمن» بود كه آكادمي اسكار را مجبور كرد، سرانجام جايزه بهترين كارگرداني سال ۲۰۰۲ را به او بدهد، هرچند خود او در مراسم حاضر نبود و «هريسون فورد» آن را دريافت كرد. «پيانيست» جايزه نخل طلاي كن را گرفت و در جوايز «سزار» فرانسه، جايزه بهترين فيلم و بهترين كارگرداني را نيز كسب كرد.
در رتبه هاي بعدي فهرست بهترين كارگردانان تاريخ سينماي اروپا كه شامل فيلمسازان غيراروپايي فعال در قاره سبز نيز ميشود ميتوان از «ميشل هانكه»، «نوري بيلگه جيلان»، «كريستوف كيشلوفسكي»، «سرجيو لئونه»، «فريتز لانگ»، «ديويد لين»، «اليا كازان»، «ژان لوك گدار»، «تئو آنجلوپلوس»، «امير كاستاريكا»، «فاتح آكين»، «لوك بسون» و «پدرو آلمادوار» نام برد.
«آلفرد هيچكاك» كه در اين فهرست در رتبه اول قرار دارد، متولد سيزدهم اوت ۱۸۹۹ در لندن بود كه روز ۲۹ آوريل ۱۹۸۰ در سن ۸۱ سالگي درگذشت.
«هيچكاك» پس از يك دوره موفق فيلمسازي در زادگاهش انگلستان كه هم فيلمهاي صامت و هم فيلمهاي صدادار را شامل ميشد، به هاليوود پيوست و در سال ۱۹۵۶ با حفظ مليت انگليسي، شهروندي آمريكا را پذيرفت.
او طي شش دهه فعاليت سينمايي، كه از عصر فيلمهاي صامت تا فيلمهاي همراه با ديالوگ و فيلمهاي رنگي را شامل ميشد، بيش از ۵۰ فيلم بلند را كارگرداني كرد. از او هنوز بهعنوان يكي از برترين كارگردانان تاريخ سينما ياد ميشود.
«هيچكاك» شهرت خود را بهواسطه تبحر مثالزدنياش در بهكارگيري عناصر دلهره، ترس و تعليق به دست آورد، چنانكه از او به عنوان «استاد تعليق» نام برده ميشود.
اين كارگردان برجسته، اولين فيلم خود را در سال ۱۹۲۲ در انگليس با نام «شماره ۱۳» آغاز كرد كه البته نيمه تمام ماند. وي از سال ۱۹۳۹ عمدتا در آمريكا آثار خود را توليد و عرضه ميكرد. در سال ۱۹۲۵ «مايكل بالكون» از شركت فيلمسازي «گينزبورو پيكچرز» اين فرصت را به «هيچكاك» جوان داد تا اولين فيلم بلند خود را با عنوان «باغ تفرجگاه» در آلمان بسازد.
«هيچكاك» اولين تجربه ساخت فيلمهاي دلهرهآور را با فيلم «مستاجر» به دست آورد. اكران اين فيلم در انگلستان در سال ۱۹۲۷ با موفقيت چشمگير و استقبال بينظيري از سوي مردم و منتقدين همراه شد. همچون ديگر فيلمهاي نخستين «هيچكاك»، اين فيلم نيز از تكنيكهاي اكسپرسيونيست تاثير پذيرفته بود كه او آنها را مستقيما در آلمان فرا گرفته بود.
در سال ۱۹۲۹«هيچكاك» تصميم گرفت دهمين فيلم خود را با نام «حقالسكوت» بسازد و درحالي كه هنوز در مرحله توليد بود، استوديوي سازنده آن تصميم گرفت تا آن را به اولين فيلم همراه با ديالوگ سينماي انگليس بدل سازد.
پس از ساخت فيلمهايي چون «مردي كه زياد ميدانست»(۱۹۳۴) و «۳۹ پله»(۱۹۳۵)، هيچكاك روند موفقيتهاي خود را با ساخت فيلم «خانم ناپديد ميشود» ادامه داد. «عقاب كوهستان»(۱۹۲۶)، «حلقه»(۱۹۲۷)، «همسر دهقان» (۱۹۲۸)، «قتل»(۱۹۳۰)، «ماري» (۱۹۳۱)، «غريب و غني» (۱۹۳۱) و «مامور مخفي» (۱۹۳۶) ديگر ساختههاي هيچكاك در اين سالها بودند.
وي در اوج موفقيت و شهرت به هاليوود پيوست و اولين فيلم آمريكايياش را در سال ۱۹۴۰ با نام «ربكا» ساخت؛ هرچند داستان اين فيلم در انگليس و اقتباس از رماني نوشته نويسنده انگليسي «دافنه دو مورير» اتفاق ميافتد.
«خبرنگار خارجي» دومين فيلم آمريكايي «هيچكاك» بود كه در قالب ژانر تريلر، داستان آن در اروپا اتفاق ميافتاد كه البته توانست در سال ۱۹۴۰ نامزد جايزه اسكار بهترين فيلم شود. اين فيلم در اولين سال وقوع جنگ اول جهاني ساخته شد و الهام گرفته از رويدادهاي در حال تغيير در اروپا بود.
فيلمهاي هيچكاك در دهه ۴۰ بسيار متنوع بودند؛ از اثر كمدي رمانتيك «آقا و خانم اسميت»(۱۹۴۱) تا درام دادگاهي «پرونده بهشت» (۱۹۴۷) و اثر تاريك «سايه يك شك» (۱۹۴۳). در سال ۱۹۴۱ «هيچكاك» براي اولينبار در سمت تهيهكننده و كارگردان فيلم، «سوءظن» را ساخت. اين فيلم جايزه اسكار بهترين بازيگر زن و جايزه انجمن منتقدان فيلم نيويورك را براي «خوان فونتاين»، بازيگر آن بههمراه آورد.
«هيچكاك» يك سال بعد فيلم «خرابكار» را براي كمپاني «يونيورسال» ساخت و در سال ۱۹۴۴ فيلم «قايق نجات» را براساس رماني از «جان اشتاين بك» براي كمپاني «روباه قرن بيستم» ساخت. اين فيلم از آنجاييكه سكانسهايش تنها در يك قايق گرفته شدهاند، محدودترين فيلم اين كارگردان محسوب ميشود.
اين كارگردان انگليسي پس از آن براي ديدار از زادگاهش به انگلستان بازگشت و در اين حين دو فيلم كوتاه فرانسويزبان براي وزارت اطلاعات انگليس ساخت. پس از بازگشت به آمريكا، وي دو فيلم «طلسمشده» (۱۹۴۵) و «بدنام»(۱۹۴۶) را ساخت كه در اين فيلم «اينگمار برگمن»، فيلمساز افسانهاي سينماي جهان نقشآفريني داشت. «بدنام» به فروش چشمگيري دست يافت و يكي از موفقترين آثار سينمايي «هيچكاك» نام گرفت.
اولين فيلم رنگي «هيچكاك» در سال ۱۹۴۸ بانام «طناب» به روي پرده سينماها رفت كه با نقشآفريني «جيمز استوارت» همراه بود.
در سال ۱۹۵۰، هيچكاك فيلم «وحشت در صحنه» را براي كمپاني «برادران وارنر» ساخت. پس از آن بود كه فيلم پرفروش «غريبهها در قطار» (۱۹۵۱) را با استفاده از تركيبي از المنهاي فيلمهايش در آمريكا و انگليس ساخت. سپس در فيلم «ام را نشانه قتل بگير» (۱۹۵۴) از تكنيك فيلمبرداري سهبعدي براي اولينبار استفاده كرد.
فيلمهاي «پنجره عقبي» (۱۹۵۴) و «براي گرفتن دزد» (۱۹۵۵) از ديگر فيلمهاي موفق «هيچكاك» در دهه ۵۰ بودند. «مرد عوضي» (۱۹۵۷) آخرين فيلم «هيچكاك» براي كمپاني «برادران وارنر» بود. اين فيلم سياه و سفيد، تنها نقشآفريني «هنري فوندا» را بههمراه داشت.
فيلم «سرگيجه» محصول سال ۱۹۵۸ با نقشآفريني دوباره «جيمز استوارت» اگرچه در گيشه چندان موفقيتي بهدست نياورد، اما بسياري آن را يكي از شاهكارهاي «هيچكاك» ميدانند كه در جشنواره فيلم سنسباستين اسپانيا، جايزه صدف نقرهاي را به دست آورد.
پس از «سرگيجه»، هيچكاك سه فيلم موفق ديگر ساخت كه هريك اعتباري كلان به كارنامه سينمايي اين كارگردان صاحبسبك افزودند. «شمال از شمالغربي» (۱۹۵۹)، «رواني» (۱۹۶۰) و «پرندگان» (۱۹۶۳) سه اثر ماندگار سالهاي پاياني فيلمسازي او بودند.
با آغاز دوران پيري و نشانههاي بيماري در «هيچكاك»، جديت او در ساخت فيلم كمرنگ شد و در دو دهه پاياني عمر، او تنها چندفيلم تريلر جاسوسي از جمله «پرده پاره» (۱۹۶۶) با نقشآفريني «پل نيومن» و فيلم «توپاز» (۱۹۶۹) را ساخت.
پس از بازگشت به انگليس، او آخرين فيلم موفق خود با نام «جنون» را در سال (۱۹۷۲) به نمايش درآورد. «توطئه خانوادگي» نيز آخرين فيلم ساخته «هيچكاك» بود كه در سال (۱۹۷۶) ساخته شد.
«آلفرد هيچكاك» در سال ۱۹۸۰ از سوي ملكه اليزابت دوم به دريافت لقب «سر» نائل آمد؛ هرچند مرگ فرصت آن را به او نداد تا رسما آن را دريافت كند و چهارماه پس از اعلام آن، در روز ۲۹ آوريل ۱۹۸۰ در سن ۸۰ سالگي بر اثر نارسايي كليوي در لسآنجلس درگذشت.
«هيچكاك» طي ۶۰ سال فعاليت سينمايي، بهواسطه ساخت آثار برجسته موفق به كسب جوايز متعددي شد كه شايد مهمترين آنها جايزهي يادبود آكادمي اسكار در سال ۱۹۶۷ باشد. او پنجبار در سالهاي ۱۹۶۰ براي فيلم «رواني»، سال ۱۹۴۰ براي «ربكا»، سال ۱۹۴۴ براي «قايق نجات»، سال ۱۹۴۵ براي «طلسمشده» و سال ۱۹۵۴ براي «پنجره عقبي» نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني شد.
وي همچنين نامزد اسكار بهترين تهيهكننده براي فيلم «سوءظن» در سال ۱۹۴۱ شده بود. فيلمهاي «ربكا»، «خبرنگار خارجي» و «طلسمشده» نامزد اسكار بهترين فيلم نيز بودند. شانزده فيلم ساخته او نامزدي اسكار را بهدست آوردند كه او خودش براي شش فيلم نامزد اسكار شد.
در سال ۲۰۰۸، چهار فيلم «سرگيجه»، «پنجره عقبي»، «شمال از شمالغربي» و «ام را نشانه قتل بگير» از سوي انجمن فيلم آمريكا در فهرست ۱۰ اثر برتر سينماي جنايي جهان قرار گرفتند.
Imam and Superme leaders views - Economy - Industry - Information Society - Social - Health - Education - Science - Politic - Islamic Parliament - Legal - Nuclear Energy - Foreign Policy - World - Imposed War - IslamicInsights - Literature - Art - Radio and TV - Cultural Heritage - Sport - Provinces - Photo - International News Agency -
© Copyright ۱۹۹۸-۲۰۱۱ Iranian Students' News Agency - ISNA
کد مطلب: 128329
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcci4qso2bqi18.ala2.html?128329