زنده‌یاد! بهار

مسعود یارضوی، 24 بهمن 91

24 بهمن 1391 ساعت 11:40


رئیس جمهور احمدی نژاد در سخنرانی روز ۲۲ بهمن خود، عنان اختیار از کف نهاد و ضمن نام بردن دوباره از "انسان" و "انتخابات آزاد" و ... شعار حلقه نزدیک به خود یعنی "زنده‌باد بهار" را سه مرتبه تکرار کرد.

علاقه وافر رئیس جمهور به حلقه نزدیکش را می‌گذاریم و می‌گذریم اما نکته آنجاست که چیزی که کمتر در این ماجرا مورد توجه قرار می‌گیرد، نفس معنای "بهار" در کلام رئیس جمهور بود. باید اذعان کرد که رئیس جمهور احمدی نژاد نیز همانند بلیه‌ای که آیت‌الله هاشمی به آن گرفتار بود در حلقه هجومی مجیزگویان قرار دارد.

ناگفته پیداست که پادشاهی که غیر از مجیزگویان در دور و اطراف او نباشند حتی اگر لباسی هم بر تن نداشته و لخت و عور باشد؛ اینطور تصور می‌کند که فاخرترین لباس‌ها را بر تن گسترانیده است! تعمیم این مثال قدیمی به ماجرای "دولت محمود" نیز لاجرم این نتیجه را هویدا می‌کند که پر بیراه نیست اگر رئیس جمهور ما تصور کند که آنچه که هم اکنون بر سر مردم می‌رود و کشور را نیز در عرصه‌های کوچک با چالش‌هایی مواجه کرده است؛ جملگی "بهار" است و هوای بهاری.

بهاری سرد که البته از شواهد صحنه اینطور پیداست که آقای محمود احمدی نژاد نیز قصد دارد ادامه آن را به هر ضرب و زوری که امکان داشته باشد به حلقوم کشور سرازیر کند. اما این به زعم آنها بهار و به زعم واقعیت "خزان"! به چند دلیل واضح هرگز ادامه پیدا نخواهد کرد.

و آن دلایل از این قرارند:
یکم: مجیزگویی هیچگاه توان تغییر مسیر واقعیت را ندارد. رئیس جمهور احمدی نژاد چه بخواهد و چه نخواهد کارنامه‌ای را از خود به یادگار گذاشت که مشحون بود از ایستادگی در مقابل قانون، بی‌اعتنایی به منتقدین، هواداری از افراد مسئله‌دار، تک‌جمله‌هایی حاوی "انسان"، "مکتب ایرانی"، "بیداری انسانی"، "اثرگذاری تحریم‌ها" و ...

این در حالی است که فضای عمومی کشور اعم از سوء مدیریت‌های اقتصادی و دیپلماتیک نیز تا آن اندازه به مانند دم خروس بیرون زده‌اند که مجالی برای حتی فکر کردن به بهار هم نمی‌ماند چه رسد به تصوّر زیستن در بهار.
به قدر اشارت نیز باید اینطور گفت که در این شرایط فقط باید در آرزوی بهار بود که از پس از این خزان سرد بیاید و گره‌گشایی کند.

دوم: در حالتی انتزاعی اگر خود را به جای محمود احمدی نژاد قرار دهیم و اینطور فرض بگیریم که الآن واقعاً در فصل بهار هستیم؛ نکته‌ای که رخ می‌نماید، تأکید رئیس جمهور بر ادامه یافتن این بهار است! ادامه یافتنی که لاجرم باید توسط یکی از اطرافیان منتسب به احمدی نژاد راهبری شود.

دقت کنیم که سؤال اصلی این مسئله نیز نه این است که این عنان در دست اسفندیار رحیم‌مشایی یا چه کس دیگری خواهد گرفت؛ بلکه سؤال از آنجا شروع می‌شود که ایما و اشاره‌های شخص رئیس جمهور و حلقه نزدیک به ایشان اینطور خبر می‌دهد که آنها الّا و لابد خود را ملتزم به ادامه دادن این بهار انتزاعی می‌دانند. و باز دقت کنیم که این "التزام" آنها می‌تواند فقط با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم تمام نشود و شاید بخواهد تراژدی را در پس از انتخابات نیز ادامه دهد.

روزنامه ایران که وابسته به دولت است چندی قبل در لابه‌لای یادداشتی ظاهراً تحلیلی اینطور نوشت که اگر بر فرض محال! هم مردم در انتخابات به کسی غیر منطبق بر احمدی نژاد رأی بدهند؛ پس از انتخابات متوجه اشتباه خود خواهند شد و به سرعت این اشتباه را تصحیح خواهند کرد! (متن یادداشت در آرشیو روزنامه ایران موجود است)
با این اوصاف و با وجود آنکه نگارنده به هوش سیاسی و اجرایی حلقه انحراف نمره پایینی می‌دهد اما اینطور متوجه می‌شویم که این قصه سر دراز دارد و آنها علی‌الظاهر با هیچ قیمتی حاضر به خداحافظی از سپهر سیاست و اجرا نیستند مگر اینکه همانند سایر جریاناتی که مایل بودند برای همیشه در قدرت بمانند؛ قانون گریبانشان را بگیرد و سردی خزانی که خود ایجاد کرده‌اند؛ رمق از دست و پایشان ببرد.

سوم: اصل اساسی که حلقه انحراف به سبب برخورداری از هوش پایین و عدم تحلیل درست از رفتار توده‌های جامعه به آن ملتفت نشده این است که "مانایی خزان و بهار" فقط و فقط وابسته به خواست مردم است و لاغیر. مردمی که نشان داده‌اند با گفتمان‌های منطبق بر انقلاب اسلامی موافقتر‌ند و همواره به ذائقه‌های جدید سیاسی که به اسلام ناب، قانون و پیشرفت کشور علاقه نشان می‌دهند نظر مثبت داشته‌ و دارند.

معلوم نیست حلقه انحراف با کدام استدلال و گمانه به این نتیجه رسیده است که مردم ایران شرایط کنونی را "بهار" و "ربیع" می‌دانند و بدتر اینکه قصد دارند این شرایط را نیز حفظ کنند و دوباره به همین گفتمان اِلینه شده رأی آری بدهند؟! جالب آنکه تبارشناسی رفتار سیاسی مردم ایران نشان می‌دهد که آنها حتی به گفتمان‌های تجربه شده هم رأی نداده‌ و ادامه آنها را نخواسته‌اند چه رسد به گفتمان خزان زده‌ای که خود را بهار معرفی می‌کند.

و حرف آخر:
واقعیت‌های صحنه گویای یک حقیقت خیلی واضح است.
بهار سرد آنها هرگز ادامه پیدا نخواهد کرد و بهتر است که رئیس جمهور و اطرافیانش شعار "زنده‌یاد! بهار" را به جای زنده باد بهار با خود تکرار کنند و فقط به رفتارهای قانونی و معقول در عرصه سیاست و اجرا بیاندیشند.


کد مطلب: 178163

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcd9j0fsyt05f6.2a2y.html?178163

الف
  http://alef.ir