مذاكرات هسته‌اي؛ چرا مثبت؟

مهدي فضائلي، 29 فروردین 91

29 فروردين 1391 ساعت 10:59


مذاکرات ۱+۵ با ايران که شنبه هفته جاري برگزار شد، از مدتي قبل، هم کارشناسان و محافل سياسي را متوجه خود کرده بود و هم به دليل حساس‌تر شدن شرايط، افکار عمومي را. مذاکرات قبلي در استانبول که در يك و ۲ بهمن ۱۳۸۹ (۲۱‌و ۲۲ ژانويه ۲۰۱۱) برگزار شده بود، فرجام خوشي نداشت و دو طرف با اوقات تلخ صحنه‌مذاکرات‌را ترک کردند.

استانبول-۱ آنقدر تلخ بود که داوود اوغلو را که ظاهرا فقط ميزبان بود در همان روز وادار كرد بارها با جليلي و اشتون ملاقات کند تا شايد بتواند فضاي مذاکرات را تلطيف کند و نام استانبول در تاريخ گفت‌وگوهاي دوطرف، ناکامي و تلخي را تداعي نکند، اما موفق نشد.

طعم تلخ مذاکرات استانبول-۱ به مدت ۱۵‌ماه به طول انجاميد تا شايد با برگزاري مذاکرات بعدي بتوان آن را جبران کرد. به هر حال پس از کش و قوس‌هايي درباره محل برگزاري سرانجام مذاکرات در ۲۶‌فروردين سال جاري (۱۴ آوريل ۲۰۱۲) با حضور نمايندگان ۱+۵ و جمهوري اسلامي ايران مجددا در استانبول برگزار شد و استانبول-۲ اگرچه به تصميم خيلي روشني در ماهيت موضوع هسته‌اي منجر نشد، اما طرف‌هاي مذاکره آن را مثبت ارزيابي کردند و قرار شد دور دوم آن، سوم خرداد در بغداد برگزار شود.اما چرا اين مذاکرات مثبت ارزيابي شد؟ اين پرسشي است که دستيابي به پاسخ صحيح آن مي‌تواند روشنگر باشد.

اين مذاکرات از سوي ايران به دلايل متعددي مثبت ارزيابي شد؛ از جمله اين‌که بدون کوچک‌ترين عقب‌نشيني از مواضع کشورمان در موضوع هسته‌اي و بدون خدشه‌اي به اقتدار ملت بزرگ ايران، طرف ديگر مذاکره حاضر شد مطابق حقوق مصرح در NPT با ايران روبه‌رو شود.

همچنين مثبت بود چون ۱+۵ پذيرفت در برابر هر اقدام جمهوري اسلامي ايران، اقدام مثبتي را انجام دهد؛ موضوعي که طي حدودا ۱۰ سال گذشته اتفاق نيفتاده و به‌رغم گام‌هاي مثبت و همکاري‌هاي بسيار ايران، طرف غربي با تکيه بر راهبرد فشار، موضع غيرقانوني خود را دنبال کرده است.

علت ديگر براي مثبت بودن اين مذاکرات از منظر ايران فاصله گرفتن غربي‌ها از ادبيات تعليق بود. نکته‌اي که پيش فرض همه مذاکرات طي ۱۰ سال گذشته بوده است و همه اينها يعني يک دستاورد بزرگ به عنوان پاداش ايستادگي بر موضع قانوني.

ولي مثبت بودن اين مذاکرات از سوي ۱+۵ محل تامل است. شايد مهم‌ترين دليل اين ارزيابي را بايد در اين جستجو کرد که غربي‌ها چاره‌اي جز برخورد مثبت در اين مذاکرات نداشتند، چراکه نخست شرايط داخلي ۱+۵ شرايط ويژه‌اي است و اعضاي آن در حداقل همگرايي به سر مي‌برند.

دوم در صورت عدم برخورد مثبت بايد روند مذاکرات را به سمت حادتر شدن مي‌بردند که نه‌تنها در اين باره وفاق نداشتند، بلکه پس از آن گزينه‌اي هم نداشتند. ضمنا شرايط سياسي و اقتصادي خود اين کشورها و اوضاع منطقه نيز ظرفيت شرايط پيچيده‌تر را ندارد.

سوم اين‌که غرب مي‌داند خواسته‌هايش غيرقانوني و اعمال فشار در مورد ايران تاکنون ناموفق يا حتي همراه با زيان‌هاي بسيار بوده است. اگر غرب حاضر به پذيرش عملي حقوق ملت ايران در استفاده صلح‌آميز از انرژي هسته‌اي شده بود، بسياري از اتفاقات که الان رخ داده است‌، به وجود نمي‌آمد و ايران نيز امروز فناوري توليد اورانيوم ۲۰ درصد و صفحات سوخت آن را نداشت!

هرچند رويکرد جديد ۱+۵ را نمي‌توان براحتي تغيير راهبرد دانست، اما قطعا حداقل در اين مرحله عقب‌نشيني از مواضع نابخردانه گذشته است و انتظار مي‌رود ولو در سطح تاکتيک ادامه يابد و شرايط را براي خود دشوارتر نسازد. به هر حال از هر جايي مي‌توان جلوي ضرر را گرفت.

اما نکته بسيار قابل توجه در اين مذاکرات، توجه ويژه به فتواي رهبر معظم انقلاب مبني بر حرمت ساخت و استفاده از سلاح اتمي بود؛ نکته‌اي که چندي است نه تنها تحليلگران سياسي و امنيتي به آن توجه نشان داده‌اند؛ بلکه گفته مي‌شود در ديدار اردوغان با اوباما در سئول نيز مورد بحث و توجه قرار گرفته است! فتوايي که اگر طرف غربي بتواند آن را خصوصا با توجه به جايگاه ولايت فقيه در نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران درک کند، گره‌گشاي اصلي خواهد بود و در صورتي که غرب در ادعاي خود مبني بر نگراني از رويکرد نظامي ايران در موضوع هسته‌اي صادق باشد - که نشانه‌هاي زيادي بر عدم صداقت آنها وجود دارد- اين فتوا مي‌تواند همه نگراني‌هاي غرب در اين باره را برطرف کند و هيچ تضميني بالاتر از اين فتوا براي غرب دست يافتني نيست.


کد مطلب: 150910

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdfz0fzyt0kn6.2a2y.html?150910

الف
  http://alef.ir