ارزش وظیفهمداری، حلقهی مفقوده در سیاستگذاری اشتغال زنان
دکتر مهدی عبدالحمید
26 مرداد 1393 ساعت 17:03
به نظر شما چرا در بازی فوتبال، در بسیاری از مواقع به بازیکنی که پاس گل داده است، بیشتر از بازیکنی که گل میزند، امتیاز میدهند؟
در عالم هستی، برای هر انسانی بر اساس توانمندیها و قابلیتهای وجودیاش، ماموریت و رسالتی تدوین شده است که بر مبنای آن رسالت و ماموریت، سلسله وظایفی برای او متصور است. باید توجه داشت که در نظام عالم هستی، هیچ وظیفهای بر وظیفهی دیگر به خودی خود، ارجحیت ندارد، بلکه تمامی وظایفی که در راستای قرب الهی و به کمال رساندن مکارم اخلاق جهتدهی شدهاند، از ارزش درخور برخوردار هستند. به عبارت دیگر، این برابری ارزشِ وظایف، زمانی رخ میدهد که هر دو طیف به نیت قرب الهی یعنی همان هدف غایی گام برداشته و به انجام وظایف خود بپردازند، اینجاست که در روایات اسلامی، تلاش مردی که در جهت رفع مانع از خانوادهاش و تامین معیشت آنها گام بر میدارد برابر با جهاد در راه خدا معرفی میشود که اگر در این راه جان سپارد، به مقام و درجهای همتراز شهیدان راه خدا نایل میگردد(اَلکادُّ لِعَیالِهِ کَالمُجاهِدِ فِی سَبِیلِاللهِ)(وسائلالشیعه، ج۱۲، ۴۳).
با این همه، متاسفانه در فرهنگ غالب ممالک اسلامی، به علت غلبهی نگاه مادی و نهادینه شدن عقلانیت ابزاری و سطحی نگری، این ارزش مهم و زیربنایی جایگاهی ندارد که نتایج اسفباری بر جامعه و از جمله در حوزه اشتغال زنان داشته است.
توضیح اینکه صرف نظر از جایگاه اشتغال زنان از لحاظ فقهی و ارزشی در اسلام، میتوان اشتغال زنان را از این منظر نیز واکاوی کرد. بدون شک بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که در پرتو پیشرفتهای علوم امروزی این تفاوتها روشنتر شده است، این تفاوتها که از اصل تقسیم وظایف و نگاه کارکردی در عالم هستی نشات میگیرد، همواره مورد تاکید خداوند متعال و ائمهی معصومین علیهالسلام نیز بوده است؛ متاسفانه در گذر زمان و همراه با پیشرفت ظاهری علوم، جریاناتی مغرض و یا جاهل، سعی داشتهاند این تفاوتها را نشانهی برتری یک جنس بر جنس دیگر بدانند، در حالیکه این تفاوتها به هیچ وجه به برتری یا پستی یکی از دو جنسیت مربوط نمیشود. قانون خلقت این تفاوتها را ایجاد کرده است که پیوند خانوادگی زن و مرد را محکمتر کند و این اختلافات شبیه اختلافات میان اعضای بدن است که تفاوت قائل شدن بین آنها ناشی از تبعیض نیست. تفاوتهای زن و مرد نیز برای تناسب بهتر با همدیگر است(مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۸، ج۱۹، ۱۵۳)
در نظام ارزشی اسلام، به تبع تفاوتی که در وجود زن و مرد است، وظایف گوناگونی نیز برایشان تعریف شده است که این سنت عدلمحور و ظلم گریز خداوندی است که هیچ کس را جز به قدر توانی که به او عطا فرموده تکلیف نکند(ر.ک. قرآنکریم، طلاق، ۷ و بقره، ۲۸۶). اما باید توجه داشت که مقصد سیر مؤنث و مذکر یکی است و در مقصد تفاوتی نیست؛ تنها در مسیر است که به خاطر صلاح انسان و نظم عالم هستی، تفاوت وجود دارد و جالب اینجاست که در قاموس عدل خداوندی، اجر و مزد و ارزش برابری برای هر دو در نظر گرفته شده است. علامهی فقید حسینی تهرانی در این رابطه در کتاب رسالهی بدیعه چنین میفرمایند:
«ولی اگر هر یک را از نظر سلوک و حرکت خاصّ تکاملی به سوی خداوند و لقاء او، و سیر مدارج و مراتب کمال غائی انسانی و درجات نزدیکی و قرب خداوندی در نظر بگیریم، راه، روشن و طریق واضح است، که هیچ را مانع و دافعی(در مقابل این سیر تکاملی)نیست؛ بلکه هریک میتوانند دامن همّت به کمر زده و از ظاهر به باطن و از عالم اعتبار به عالم حقیقت و از جهل و خیال به اندیشه و تفکر سالم و صحیح و از دنیا به عُلیا و از غیر خدا به سوی توجه کامل به خدا و نزول در حرم قدس و حریم عزّت او حرکت کنند؛ تا در جایگاه صدق و حقّ، نزد آن سلطان مقتدر و صاحب اختیار عزیز قرار گیرند.«فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»(قرآنکریم، قمر، ۵۵). بنگر که خداوند تبارک و تعالی چگونه هر دوی آنها(مرد و زن) را در مقابل آمرزش و غفران و اجر عظیم خود در یک درجهی واحد و برابر قرار داده است:
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيما»(قرآنکریم، احزاب، ۳۵).
و کاملترین آیات در این معنی، گفتهی خداوند متعال است که:
«وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً»(قرآنکریم، نساء، ۱۲۴).
«هر کس از مرد یا زن کارهای نیک کند و مؤمن باشد(بر اساس ایمان کار نیک انجام دهد) این گروه بیشک به بهشت در خواهند آمد و به اندازهی ذرهای به آنها ظلم نخواهد شد»(حسینی تهرانی، ۱۴۱۸، ۳۹ و ۴۰).
با این همه، به نظر میرسد نگاه سطحی و کوته بینانه موجب گردیده است که به دلیل عیان بودن و در چشم بودن فعالیت مردان در اجتماع، تاثیر و نقش آنها نیز به اشتباه بیشتر از نقش زنان در اجتماع تصور شود و عوام، ارزش کمتری برای رسالت و وظیفهی زن قائل باشند، که همین تصور غلط از زنان موجب تحقیر آنان از سوی مردان و برخی همجنسانشان شده است. لذا زنان جهت فرار از توهم خفقان و ذلت، میل به فعالیتهای مردانه پیدا کرده و آرمان و رسالت خود را در محیطهای مردانه جستجو میکنند. این تالی را میتوان نتیجهی نگاه کلفتانگارانهی مردان به فعالیت زنان در خانه و راهبری عدهای از زنانِ شترِ سرخ موی سوار دانست که عوامالنساء را به جنبشی اجتماعی(که به رسم ظاهر بر علیه مردان و در واقع بر علیه خودشان است) فرا میخوانند. در حالیکه اسلام، ارزش یکسانی برای وظایف زن و مرد متصور است و همانگونه که جهاد مرد را در تامین معیشت خانواده و فعالیت بیرون از خانه میداند، جهاد زن را در در حُسن تبعّل و خوب شوهرداری کردن، ترسیم میکند(ر.ک نهجالبلاغه، ترجمه آیتی، ۸۶۳). در نظام ارزشی اسلام، زن و مرد به مثابه عناصر مکملی شکلدهندهی جامعه، وظایف متفاوت بر عهده دارند که هیچ یک تفوّقی ذاتی بر دیگری ندارد.
حال به سؤال ابتدای مطلب بازمیگردیم:
به نظر شما چرا در بازی فوتبال، در بسیاری از مواقع به بازیکنی که پاس گل را داده است، بیشتر از بازیکنی که گل میزند، امتیاز میدهند؟
پاسخ: جهت حفظ تعادل سیستم اجتماعی بازی فوتبال!
جالب است که اصل وظیفهمداری را جوامع غربی حتی در بازی فوتبال رعایت میکنند چرا که در صورت عدم رعایت این اصل، تعادل سیستم اجتماعی فوتبال به هم خورده و خردهسیستم های اجتماعی بازی به یک سمت رغبت پیدا میکنند(به عنوان مثال همگی میخواهند که به عنوان بازیکن حمله انجام وظیفه کنند، که در این صورت عقبهی زمین بازی خالی خواهد ماند).
این در حالی است که در جامعهی ایران به دلیل مغفول ماندن اصل وظیفهمداری، تعادل اجتماعی در بسیاری از حوزهها به هم خورده است به عنوان نمونه بخش اعظم دانشآموزان نخبه به دلیل جایگاه بالای اجتماعیای که برای مشاغل مهندسی و پزشکی قائل شدهایم، به این سمت متمایل شدهاند و رشتههای دیگر با معضل کمبود افراد نخبه مواجه هستند.
در حوزهی اشتغال زنان نیز، اگر زنان و عرصهی خانواده را ستاد و عقبهی نظام اجتماعی فرض کنیم، متاسفانه با ارزشگذاری بیمورد در خصوص عرصههایی که مردان حضور دارند، عملاً زنان را در معرض اضطرار اجتماعی قرار داده و تقاضای اشتغال زنان را تحریک کردهایم و این حوزه را با تقاضای کاذب مواجه ساختهایم. این اشتباه راهبردی که در نتیجه تهاجم فرهنگی غرب و دستکاری دستگاه محاسباتی سیاستگذاران بوده است، منجر به عوارضی نظیر خالی شدن عقبه نظام اجتماعی و فرهنگی(خانواده) و هجوم به عرصههای اقتصادی سیاسی و برهم خوردن تعادل سیستم اجتماعی، افزایش آمار طلاق، کاهش نرخ رشد جمعیت، شیوع انواع اعتیاد جوانان(اعم از اعتیاد به اینترنت، مواد مخدر و ...)، رواج فردگرایی و در نهایت افزایش هزینه های سیستم اجتماعی شده است.
راه برون رفت از این مشکلات، تلاش در خصوص برقراری تعادل اجتماعی در حوزه اشتغال زنان و مردان است و آن نیز از طریق راهبردهای ذیل میسر است:
۱. تبیین ارزش وظیفه مداری و اینکه هیچ وظیفهای به خودی خود در جامعه بر دیگری ارجحیت ندارد؛
۲. رفع اضطرار اجتماعی از سر زنان در خصوص اشتغال و بسترسازی انتخاب آزادانه در خصوص اشتغال بیرون از منزل(در حال حاضر جو عمومی بر علیه زنانی است که کار در منزل را انتخاب میکنند).
۳. عرف¬سازی، مدسازی و تغییر جو عمومی جامعه در مورد ارزش مطلق انگاشتن کار بیرون از منزل(کارهای مردانه) برای زنان؛
۴. ارزشگذاری اجتماعی یکسان به وظایف زنانه و مردانه در جامعه؛
۵. حمایت حقوقی و اجتماعی از وظایف زنانه؛
کد مطلب: 238184
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdjj0xoyt0sf6.2a2y.html?238184