خوشبيني و خوشخيالي در مذاكرات ايران و غرب
بخش تعاملی الف - علیرضا قربانی
3 آذر 1392 ساعت 16:11
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
سياست ديپلماسي فعال دولت يازدهم كه نمود آن به خصوص در تغيير رويكرد سياست خارجي دولت نسبت به غرب تجلي يافته و به شكلگيري مرحله تازهاي از گفتگو و مذاكره در سطوح مختلف اجرايي انجاميده، از زوايهنگاههاي متفاوتي قابل نقد و بررسي است.
از نقطه نظر جريان اصولگرا، اين رويكرد چنانچه با هوشياري كامل و در چارچوب اصول عزت، حكمت و مصلحت وبا پايبندي به حقوق مردم و نظام جمهوري اسلامي صورت پذيرد، ميتواند، منافع ملي ايرانيان را تامين نمايد. در اين رويكرد، ضمن تكيه بر توانمنديهاي داخلي، سابقه دشمني ديرپاي قدرتهاي عمده غربي و در رأس آنها ايالات متحده امريكا با مردم ايران و نظام جمهوري اسلامي، به عنوان يك عامل شكبرانگيز در حوزه باور و ترديدآميز در حوزه عمل نيز دخالت داده ميشود و هرگونه وعده و وعيد طرف مقابل تا زماني كه از بوته آزمايش سربلند بيرون نيايد، نميتواند اطمينانبخش يا مايه خوشبيني باشد. چنين نگاهي هنوز هم اعتقاد دارد كه چنانچه لازم باشد براي حفظ اصول و ارزشهاي انقلاب اسلامي، بايد بر سرمنافع ملي ايستادگي كرد و حتي اگر لازم باشد، پيه بعضي سختيها و ناملايمات را هم به تن ماليد. اين ديدگاه با شدت و ضعفهايي در هردو طيف سياسي عمده موسوم به اصولگرا و اصلاح طلب هواداران خودش را دارد.
در مقابل، ديدگاهي كه با استفاده از بازوي رسانهاي قدرتمند خود تلاش ميكند، دولت جمهوري اسلامي را وادار به كنار آمدن با قدرتهاي غربينمايد، نگاه به غرب را براي برونرفت از وضعيتي كه آن را دشوارتبليغ ميكند، به عنوان يك اصل در دستور كار قرار دادهاست. اين جريان سياسي هرگونه گشايش و تغيير در وضعيت فعلي را خيلي محكم با نوع رابطه با غرب گرهزدهاست. عناصري چون منافع ملي، و اصطلاحاتي چون عزت، حكمت و مصلحت به عنوان كليدواژهها و عوامل تاثيرگذار، در ادبيات انتشار يافته از سوي صاحبان اين ديدگاه خيلي كم نمود پيدا ميكند.
جريان اخير بدون توجه به ماهيت متفاوت منافع ملي ايرانيان و طرفهاي غربي كه مردم و دولت ايران را زير فشار قرار دادهاند، به جاي واقعنگري، به بزرگنمايي گزينشي تحولات در حال وقوع درروابط ميان ايران و غرب مشغول شدهاست. به همين خاطر است كه درمذاكرات به سرانجام نرسيده با خوشخيالي مفرط از "توافق بزرگ" خبر ميدهند و اين بزرگي را چنان برجسته ميسازند، كه راه مقامت دستگاه ديپلماسي در برابر زيادهخواهي طرف مقابل را سد ميكند. اين نوع نگاه سياسي عدم به نتيجهرسيدن مذاكرات هستهاي را آخر دنيا ميبيند و چنين القا ميكند كه گويا حل همه مشكلات كشور (بهويژه مشكلات اقتصادي) منوط به به نتيجه رسيدن اين مذاكرات خواهد بود.
نتيجه اين نگاه آن ميشود كه جريان رسانهاي وابسته به آن، نهتنها بر همه سابقه فشارها و تحريمها و دشمنيهاي كشورهاي عمده غربي نسبت به ايرانيان، سرپوش ميگذارد، كه حتي از پوشش بدعهدي جاري و اظهارات ضد ايراني حمايتگرانه از تحريمهاي بيمبنا توسط مقامات غربي و به صورت مشخصتر آمريكايي در روزهاي جاري نيز اجتناب ميورزد.
طبيعياست كه ترويج چنين نگاهي به مذاكرات جاري ميان ايران و غرب، نه تنها هيچ كمكي به تيم مذاكره كننده و دستگاه ديپلماسي نميكند، بلكه مستقيما بر توان چانه زني طرف مقابل در برابر ديپلمات هاي ايراني ميافزايد و تيم خودي را در موقعيت سختتري قرار ميدهد.
سابقه شيفتگي اين جريان سياسي نسبت به غرب باعث ميشود تا پوسته رويي تبليغ كنار آمدن با غرب براي برون رفت از شرايط دشوار اقتصادي در معرض شك قرار گيرد؛ در مقابل نشانههاي غير قابل انكاري وجود دارد كه نشان ميدهد اين جريان در موضوع مذاكره با غرب، به جاي منافع ملي، منافع سياسي داخلي خود را دنبال ميكند. از نظر اين جريان سياسي رابطه مستقيمي ميان تغيير در موازنه قدرت در عرصه سياسي داخلي به نفع آنها، با نوع رابطه ايران با قدرتهاي غربي وجود دارد. از همين رواست كه بيشترين برجسته سازي توافق با غرب از سوي رسانهها و جريانهايي صورت ميگيرد كه بيشترين همراهي را با جريان فتنه مورد حمايت غرب داشتهاست.
کد مطلب: 206152
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdk90xxyt0zf6.2a2y.html?206152
الف
http://alef.ir