عقده‌ای‌خواندن مردم ایران و چند نکته برای خانم میلانی

31 فروردين 1390 ساعت 8:36


جمعه شب گذشته خانم تهمینه میلانی در برنامه هفت حضور یافتند تا برای آخرین ساخته سینمایی خودشان "یکی از ما دو نفر" با منتقدین برنامه هفت گفت و گو کند. در این گفت و گو میلانی علاوه بر فیلم از عقاید شخصی خود  نیز در مسائل مختلف  صحبت کردند که درباره صحبت های ایشان نکات زیر قابل توجه است:
 
خانم میلانی؛ طرح اولیه ی فیلم بر اساس گفته ی خودتان از آن جا به ذهنتان رسید که "فضای کار در ایران به شدت جنسیتی شده بوده و زنانی که به تخصصی می رسیده اند و به دنبال کار می رفتند، روز به روز نگاهی که به آنان می شده جنسیتی بوده است." این نوع نگاه به زن، نتیجه ی نگاه لذت محور غرب به زنان بود که بنا بر مادی گرایی همه ی پدیده ها را تحلیل می کند.

خروجی آن خانواده ای که گفتید بهترین نوع تربیت است هم خودتان هستید. کسی که در کشوری اسلامی فیلم می سازد، ولی مبلغ فرهنگ غرب بوده و با تحلیل پدیدهای اجتماعی از منظر اسلامی سر ستیز دارد و دیدگاه انسانی اش هم بر درست و غلط بنا نشده است.

خانم میلانی! چون اعتقادتان را فریاد زدید و بر تبلیغ آن اصرار دارید، ما هم به شما و اعتقاداتتان احترام می گذاریم. بر همین اساس شما را به عنوان یک فمنیست می پذیریم. ولی اعتقاد ما این است! ما همگی آدم هستیم؛ آدم هایی که الزاماً انسان نیستند و انسان هایی که الزاماً دین دار نیستند و دین دارهایی که الزاماً مسلمان نیستند و مسلمینی که همگی مؤمن نیستند. بهترین انسان ها نیز کمبودهایی دارند. نداشته ها و آرزوها، عقده نیست؛ همین نداشته هاست که انگیزه ی پیشرفت و تلاش مضاعف ما را موجب می شود.

*ما حتی شما را نیز به عنوان یک عقده ای-تعبیری که برای مردم ایران به کار بردید- قبول نداریم، چه رسد به مردم ایران. ما شما را فیلم سازی می دانیم که مرعوب فرهنگ و صنعت غرب است و مرغ همسایه را غاز می بیند و هرگاه از اخلاق سخن می گوید، نمادش دختری خود باخته و بی اعتماد به نفس هم چون سارا است. سارایی که به قول شما Conservative یا محافظه کار نیست و وقتی بابک به او پیشنهاد می دهد که بیا به پارتی برویم، در موردش فکر می کند و فوراً نه نمی گوید. آیا به پارتی نرفتن، دال بر محافظه کار بودن است یا نشان دهنده ی تقید به اعتقاداتی که مانع حضور در مجالس لهو و لعب می شود؟

اصلاً این فیلم آن چنان ارتباطی به مشکلات جوانان ما ندارد، بلکه روایتگر اشتباهات و هوس بازی های بخشی از جوانان رفاه زده (نه مرفه) جامعه ی ایران است. چند درصد دختران ایرانی مشکلشان این است که با عشق با مرد زن باره و هوس بازی چون بابک چه کنند؟! این جوانانی که به سراغ شما می آیند و تجربیات و مشکلاتشان را در اختیار شما قرار می دهند، آیا مشتی نمونه ی خروار جوانان ایرانند؟

این که جامعه ی ما در چه وضعیتی به سر می برد، قابل بررسی است ولی این که شما مایلید جامعه ی ایران را به چه سمتی سوق دهید و در چه مسیری قرار دهید تأمل برانگیزتر است. این که گفتید جامعه ی ما جامعه ای است که در آن دروغ وجود دارد، درست است. مواردی را هم بنده می توانم به معضلاتی که نام بردید اضافه کنیم که آری در جامعه ی ایران علاوه بر دروغ، ریا، تهمت، عدم رعایت درست قوانین و بسیاری ناهنجاری های دیگر نیز وجود دارد. ولی چرا؟! آیا چون ما فاسدتریم؟ آیا چون نظام سیاسی ما ناتوان است؟ آیا چون جمهوری اسلامی نظامی عقب مانده و امّلی است؟ خیر! چون جامعه ی ما ارزش مدار است. ریا چه زمانی به وجود می آید؟ زمانی که دین داری ارزش تلقی شود. آیا در جوامع غربی اصلاً دینی وجود دارد که داشتنش ارزش تلقی شود؟

بر اساس اعلام رسمی اتحادیه ی اروپا، جوامع اروپایی به طور میانگین آماری حدود ۳۵ درصد نوزادان نامشروع را یدک می کشند. درست است که اخلاق در جامعه ی ما آن چنان که باید و شاید نیست، ولی چگونه می توانید جوامعی را که در آن رابطه ی نامشروع پیش از ادواج، عملی ضروری و واجب محسوب می شود را از جامعه ی ما اخلاقی تر بنامید؟! شما که مدافع اخلاق در کشورهای آمریکایی و اروپایی هستید، بفرمایید که آمار تجاوز و سوء استفاده ی جنسی در شرکت های آمریکایی و اروپایی چند برابر ایران است؟ گذشته از این که بسیاری از قربانیان تجاوز ترجیح می دهند تا پس از مورد سوء استفاده قرار گرفتن، سکوت اختیار کنند تا مبادا شغلشان را نیز از دست بدهند، این آمار در کشورهای غربی وحشتناک است. اخباری هم چون تجاوز مجری صدای آمریکا به همکارش و بسیاری دیگر مصادیق، دفاع از نگاه شدیداً جنسی و ابزار گونه در جوامع غربی را بیش از پیش نامعقول می کند.

برخی مشکلات فرهنگی در جامعه ی ما شدیداً وجود دارد مانند رعایت نکردن قانون و مثلاً حق تقدم در صف. اما این که شما به این نتیجه برسید هر که در ایران زندگی کند عقده ای می شود، به نظر حدیث نفس می آید. چگونه به این نتیجه رسیده اید که همه ی ایرانیان محکوم به عقده ای شدن هستند؟

فیلم شما آسیب های جنسی به زنان را خیلی نقد نمی کند؛ بلکه جذابیت های جنسی برای مخاطب ایجاد می کند. همان طور که خودتان در «هفت» اشاره کردید، اگر می توانستید، زن بارگی و می خوارگی بابک را به تصویر بکشید، این کار را می کردید.

این نکته هم بسیار تأمل برانگیز است که چرا همواره جوانانی که با شما سر و کار دارند و به شما مراجعه می کنند، کسانی هستند که یا دارای روابط نامشروع سطحی هستند و یا عمیق؟ چرا خیال می کنید جوانان ما فقط مراجعه کنندگان به شما یا اکثرشان از این طیف هستند؟

دختری که به قول شما وقتی می شود به به چه قارچی! پیام کلام و نگاه هرزه ی بابک را دریافت می کند، باز هم حاضر است در آن جا به کار با آن رئیس فاسد شرکت معماری ادامه دهد. این نشان دهنده ی قاعده مند نبودن سارا است. در مورد اسلامی نبودن اصول سارا و دیگر شخصیت های داستانتان بهتر است صحبت نکنیم، چون تهمینه میلانی ثابت کرده است که دوست ندارد شخصیت های مثبتش مذهبی باشند. بالخصوص در یکی از ما دو نفر که هیچ بویی از ایرانی اسلامی یا اسلام وجود ندارد؛ گویی فیلم در کشوری سکولار ساخته شده است.

وقتی خانم میلانی می فرمایند بابک شخصیتی متجاوز و غیر اخلاقی نیست، گویای محل مناقشه ی ماست. این که بابک به زنان تجاوز نمی کند، دال بر غیر اخلاقی نبودن وی نیست. لازم نیست کسی که به اصطلاح عامیانه مرد کثیفی است و در ادبیات دینی مردی زناکار است، حتماً به زنی تجاوز کند. همین که مردی از برتری ها و شرایط برجسته اش نسبت به دیگران در جهت سوء استفاده از زنان استفاده کند، نشان دهنده ی متجاوز بودن وی است. تجاوز مدرن همین است که متأسفانه خانم میلانی این را هم نوعی اصول می دانند و تا انتهای برنامه هم شخصیت بابک را به عنوان یک شخصیت ضد اخلاق نمی پذیرند؛ بلکه می گویند بابک اصولی دارد که با اصول سارا متفاوت است. بالأخره بابک انسان بی اخلاقی هست یا خیر؟ این سؤالی است که خانم میلانی نه به آن جواب داد و نه برای آن موضوعیتی قائل بود.

آن چه خانم میلانی در همان صحنه ی شعارگونه ی فیلم، بر آن تأکید دارد، «آدم بودن» است. آدم بودن یعنی چه؟ تأویل پذیر بودن آدم و اخلاق درست آدم، نکته ای است که خانم میلانی در برنامه ی هفت بر آن مبنا صحبت می کرد و فراستی هم به همین دلیل بی فایده می دید که وارد بحث شود و بیشتر داشت تأسف می خورد به حال چنین اعتقاداتی.

اتفاقاً در این برنامه، شاید بتوان گفت شاهد یکی از فنی ترین نقدهای فراستی بودیم و اگر وی می خواست وارد نقد مفهومی فیلم هم بشود، در عرض چند دقیقه می شد تمامی اعتقادات مغایر با تعالیم اسلامی ارائه شده در فیلم را محکوم به ضد اخلاقی بودن کرد. در چنین وضعیتی، ممکن بود میلانی لیوان آب را روی سر و صورت فراستی خالی کند و استودیو را ترک کند؛ همان اتفاقی که در برنامه ی «سینما صدا» افتاد و میلانی نتوانست حرف های فرزاد حسنی را تحمل کند و همان طور که در برنامه ی هفت، گزارش مردمی را تدوین شده و باب میل فراستی عنوان کرد، در برنامه ی «سینما صدا» هم انتقادات کارشناسان و فرزاد حسنی به «سوپر استار» را دیکته شده نامید و در حالی که ۴۵ دقیقه از برنامه باقی مانده بود، استودیو را ترک کرد. اتفاقاً در آن برنامه هم مانند هفت، شب قبلش مسعود ده نمکی مهمان برنامه بود و فرزاد حسنی پس از عذرخواهی از شنوندگان به دلیل حرکت زشت میلانی، از صعه ی صدر ده نمکی بابت تحمل انتقادهای کارشناسان و خودش به اخراجی های ۲ تشکر کرد. جالب بود که در آن برنامه هم مانند هفت، میلانی به حسنی می گفت شما از هملت هم ایراد می گیرید. بگذریم.

حرف خلاف واقعی دیگری که میلانی در برنامه گفت، این بود که "الآن مجوز ساخت فیلمی مانند دو زن داده نمی شود و شرایط بسته تر شده است." با حضور گوهری مانند مشایی، چگونه می توان تصور کرد در این دولت مجوز فیلمی داده نشود؟! البته جز فیلم های مستهجن، تازه آن هم در شرایط فعلی، وگرنه در آینده ای نزدیک هیچ تضمینی وجود ندارد که فیلمی مستهجن هم چون «تهران من حراج» مجوز اکران و پخش نگیرند!

در یکی از ما دو نفر، نویسنده اصرار دارد که شخصیت ها صدمه ببینند و بعد بیاموزند؛ تا مبادا مجبور شوند به تعالیم اسلامی پناه ببرند. انگار قرار نیست تا کسی در جوانی سنجیده عمل کند. البته بر اساس نظریه ی "هر موجودی که در ایران است عقده ای است" خانم میلانی، ایشان حق دارند؛ چطور ممکن است ما جوانان عقده ای بتوانیم سنجیده عمل کنیم؟! اگر کسی در این دوره و زمانه، قصد داشته باشد تا تصمیماتش را بر پایه ی آزمون و خطا پیش ببرد، عملاً حکم بدبختی خود را امضا کرده است. معلوم نیست از دید خانم میلانی چه لذتی در «تجربه را تجربه کردن» نهفته است، که ما نباید اسمی از دین و فرهنگ اسلامی بیاوریم. انگار نه انگار که اکثر قریب به اتفاق مردم جامعه ی ما مسلمانند و جوانان نیز جزئی از همین جامعه هستند.

بر اساس گفته های شما در برنامه ی هفت، "مهرداد که مورد حسادت بابک است"، مرد آرمانی میلانی است. این حسادت از آن جا ناشی می شود که مهرداد فکر می کند، بابک مفت و مجانی دارد لذت وقت گذرانی و به قول شما لذت تدریجی یک رابطه را می بیند و سارا هم از این وضعیت استقبال می کند و به نوعی احساس می کند که به وی ظلم شده است. پسری که هم بازی سارا بوده است. البته به نظر می رسد این بازی ها، محدود به دوران کودکی نمی شده و هنوز هم دوست دارند با هم بازی کنند. این که دو نامحرم هم دیگر را با اسم کوچک صدا کنند، با یکدیگر کاراته تمرین کنند، خانه ی هم بروند و الی آخر هم در چارچوب اخلاق اسلامی نمی گنجد و با ده من سیریش هم نمی توان آن را یک رابطه ی الگو و قابل تبلیغ و ارائه در جامعه ای اسلامی قلمداد کرد.

یکی از ما دو نفر جدالی است بین ممنیزم مدرن و فمنیزمی که در سطح اولیه درجا زده است و بسیار عقب مانده تر از عقاید فمنیست نسل سوم و چهارمی رایج در حال حاضر جوامع غربی است. بابک مرد سالار، چون مرد سالاری اش را از طریق روابط نامشروع بر زنان تحمیل می کند، خیلی منفور شما نیست؛ شخصیت های مردسالار منفور شما، کسانی هستند که در چارچوب ازدواج مردسارانه عمل می کنند. اگرچه مردسالاری در هر دو شکلش نامطلوب است، ولی مرد سالاری در چارچوب خانواده ی و در رابطه ی زن و شوهری، بسیار قابل تحمل تر است تا به صورت سوء استفاده ی جنسی از زنان مجرد جامعه و مکیدن خون پاک جامعه توسط زالویی مانند بابک.

باز هم باید خدا را شاکر بود که با وجود این ممیزی ها و عدم رعایت آن ها توسط فیلم سازان و بی توجهی و بی تفاوتی مسئولین سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد به اشائه ی بی بند و باری و نمایش بی پروای شوخی ها و مکالمات جنسی یا زننده در چنین فیلم هایی، تهمینه میلانی هنوز در یکی از ما دو نفر درجا زده است.

خانم میلانی! پیشنهاد می کنم به این موضوع فکر کنید که چرا شخصیت به قول شما اصولی و اخلاقی داستان شما، یعنی سارا، به عقیده ی بسیاری از مردم ایران، بیشتر شخصیتی مصلوب الأراده، سست و شاید تا حدی بی بند و بار است تا اصولی و اخلاقی. اصلاً مسعود فراستی را یک شخص در نظر نگیرید؛ بیشتر مردم جامعه ی ما، اعتقاد دارند که سارا کسی نیست که در مقابل بی اخلاقی، صاحب اخلاق باشد.
 
در پایان سخنان کامل خانم میلانی در برنامه هفت اضافه می شود تا حرف های ایشان هم به طور کامل انعکاس داده شده باشد.  
 


کد مطلب: 101022

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdxf0fxyt0zz6.2a2y.html?101022

الف
  http://alef.ir