از روزنامه خاطرات فرهادمیرزا معترض الدوله/9

مشاعره استاد شفیعی کدکنی با زنده‌یاد استاد پرویز اتابکی

فرهاد طاهری*؛ 15 آبان 1395

16 آبان 1395 ساعت 11:41


در غروب دلگیر امروز (پنجشنبه 9 بهمن 1393) در بخش نسخ خطی و اسناد دوران قاجار و معاصر کتابخانه‌ام داشتم دنبال تصویر کتابی از اعتمادالسلطنه می‌گشتم که چشمم به پاکت رنگ و رو رفته‌ای خورد که رویش خودم نوشته بودم: دست‌نوشته‌های یادگاری استاد اتابکی. یک آن موضع پی‌جویی‌ام از یاد رفت و محتویات پاکت را بیرون کشیدم. دیدم موضوع نوشته‌ها عمدتا اشعار منتشرشده و منتشرنشده زنده‌یاد استاد پرویز اتابکی است. بیشتر اشعار هم اخوانیات بود. ازجمله اشعاری که استاد خطاب به مرتضی کاخی، دکتر غلامحسین یوسفی، مهدی اخوان ثالث، محمد قهرمان، و... سروده بود. دوصفحه‌ای از این اخوانیات غزل‌هایی است که استاد اتابکی و استاد دکتر شفیعی کدکنی خطاب به هم سروده‌اند. من در اینجا هم غزل استاد شفیعی کدکنی و هم جواب استاد اتابکی را خطاب به استاد شفیعی کدکنی می‌آورم. گمان می‌کنم این اشعار تاکنون منتشرنشده است.
 
به استاد پرویز اتابکی
گر نیست در زمانه ما نظم رودکی / ما را خوش است نثر جناب اتابکی
نثری که شعر ناب زند بال سال‌ها / تا بر شود به ساحتش آن هم اندکی
سیراب باد خاک خراسان که مردمش / دارند این ودیعه ز خردی و کودکی
سیمرغ و کیمیاست نظیرش و گر بود / در هر هزاره چهره نماید یکی یکی
تا قصه‌گو سراید از وهم و ازخیال / تا منطقی گراید زی راه بی‌شکی
بادا که تندرست و خوش و شادمان زید / آن اوستاد راد به اندیشه متکی
آذرماه 1370 محمدرضا شفیعی کدکنی
 
*
به پاس عنایت استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی که بزرگوارانه فرمود: گر نیست در زمانه ما نظم رودکی:
 
استاد کدکنی که نشان گشته از تکی / نستوه مرد گام زن راه بی‌شکی
فحلی که حجت ادب روزگار ماست / چونان که در زمانه خود بود رودکی
آثار کلک او همه دریای موج‌زای / نی قطره‌زای ابر که بارد یکی یکی
نثر مرا به نظم ستود از ره کرم / با آنکه هیچ نیست به‌جز گفت کودکی
فضلش کجا شمار کند آن‌که در سخن / او را به دست نیست مگر عجز و اندکی
وین بیت‌های خام چنان کلبه‌ای گلین / وآن کاخ نظم او همه ساروج و آهکی
رفت ار جسارتی ز پی گفتن جواب / شاید که خود پذیرد عذر اتابکی
هرگز به نظم لب نگشودی رهی اگر / چونین به لطف دوست نمی‌بود متکی
آباد باد خاک خراسان که هر زمان / یا کدکنی برآرد یا فضل برمکی
استاد دانشی بزید شاد و کامران / تا عرش را به نسبت فرش است تارکی
این چامه شد نثار بدان پیشگه که گفت / «گر نیست در زمانه ما نظم رودکی»
                                                      
                                                1370 پرویز اتابکی
 
* دانشنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ معاصر


کد مطلب: 410796

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdceo78epjh8zfi.b9bj.html?410796

الف
  http://alef.ir