آیا مسئولان ارشد ناجا خبر دارند در آموزشگاه های رانندگی چه می گذرد؟

درددل بینندگان الف، 13 خرداد 91

13 خرداد 1391 ساعت 9:12


داشتن گواهینامه رانندگی، شاید ضرورت نباشد اما از آنجا که داشتن مهارت های متعدد به تسهیل زندگی روزمره و صرفه جویی مادی می انجامد، من نیز از روی اضطرار، برای دریافت گواهینامه، تکمیل پرونده ای که از 5 سال قبل در یکی از آموزشگاههای شهر تهران داشتم را پیگیری کردم.

ابتدا به خاطر تغییر محل سکونتم و بدون اطلاع از این قانون که دروه آموزش می بایست، در آموزشگاهی که کاردکس صادر شده، طی شود (ولو اگر 20 سال هم به طول بینجامد!)، به آموزشگاهی در نزدیکی محل سکونتم در خیابان کرمان جنوبی رفتم. اما پس از تشکیل پرونده متوجه این قضیه شده و 8 هزار تومان متضرر شدم. زیرا با استناد به صحبت مدیر آموزشگاه، قبض 8 هزار تومانی به نام "شرکت پژوهش و توسعه ناجی" صادر شده بود، در حالیکه هیچ قبض یا رسید بانکی یا پرداخت از طریق پایانه های فروش، مبنی بر واریز وجه به حساب شرکت مذکور، به من داده نشد. جالب آنکه در تماس با این شرکت نیز گفتند: باید استراداد وجه خود از ما را، از همان آموزشگاه پیگیری نمایید. وقتی پرسیدم: چگونه؟ کسی که پاسخ می داد گفت: بنده نمی دانم، لابد در آموزشگاه سازوکاری دارند که پول شما را از ما پس بگیرند!.

این در حالیست که در برخی آموزشگاه ها، به هنرجویان، شماره حساب "0105968801004" نزد شعب بانک ملی  داده می شود تا پول به حساب همان شرکت واریز شود و شائبه فسادی به وجود نیاید. بگذریم، وقتی با مستنداتی که اشاره خواهم کرد، نظارتی نباشد، کلاً هر مدیر آموزشگاهی، بسته به سلیقه خود عمل خواهد کرد.

در هر حال از آنجا که نمی توانستم فرزند خردسالم را تا محل دور آموزشگاه قبلی با خود ببرم، با صرف هزینه مضاعف 300 هزار تومانی بابت شهریه مهدکودک، دختر 3 ساله ام را به مهد گذاشتم تا با فراغت حاصل از آن بتوانم به محل قبلی که پرونده داشتم مراجعه کرده و به قول آمار نیروی انتظامی، جزو 5200 نفری باشم که روزانه در کشور مفتخر به دریافت گواهینامه می شوند.

از اینجا بودکه رالی نفس گیر پول گیری در دکانی به نام "آموزشگاه تعلیم رانندگی ؟؟؟؟" آغاز شد.

کاردکس اولیه ام در آن آموزشگاه صادر شده بود. 10 جلسه اول طبق روال طی شد و حداقل 4 جلسه دیگر هم به ازای هر 2 ساعت 13200 تومان کلاس اضافه گرفتم تا نوبت به امتحان آیین نامه رسید.

آن روز بود که با افرادی برخورد کردم که بعضاً تا 6 بار در آزمون های شهری رد شده بودند. صدای اعتراضشان را می شنیدم که به قبول شدگان در آیین نامه می گفتند: چندان خوشحال نباشید چون حالا حالا ها باید پول بدهید.

طبق قانون به ازای هر بار ردی باید "مبلغ هزار تومان به حساب بانک ملی وزارت کشور به شماره حساب 2171151303003" واریز شود اما آموزشگاه پیش از آزمون آیین نامه، از هر هنرجو مبلغ"1500" تومان به صورت دستی می گیرد بدون آنکه رسید تحویل دهد و نیز به ازای هر بار آزمون عملی هم جدا از مبلغ واریزی به حساب مذکور وزارت کشور، پیش از آزمون مبلغ 2500 تومان دریافت و پس از رد شدن هم به همان شیوه با دریافت نقدی پول و بدون تحویل رسید با سرفصلی تحت عنوان «استهلاک ماشین افسر» مبلغ 4500 تومان از هر هنرجو دریافت می کند.

در روز آزمون شهری بجز من 23 نفر اعم از 11 زن و 10 مرد هم امتحان دادند و جالب آنکه فقط 2 نفر (یک زن و یک مرد) از میان آن تعداد قبول شدند و آنها هم چهار یا پنجمین باری بود که آزمون شهری می دادند.

این روایت را ننوشتم که درددل کرده باشم، بیش از یک ماه است که در این  پروسه زمان بر و بیهوده گرفتارم و بارها با خودم  فکر کرده ام که آیا نیروی انتظامی فقط وظیفه دارد مجوز صادر کند؟ اگر نیاز به پول دارد چرا همه را همان اول نمی گیرد؟ چرا بابت پول ها رسید نمی دهد؟

دیوارهای آموزشگاه را به دقت بررسی کردم و هیچ شماره ای از مرجع رسیدگی به تخلفات و پیگیری شکایات  ندیدم.

نبود نظارت کافی و دقیق از سوی نیروی انتظامی و داشتن ارتباط مالی مستقیم آموزشگاه با افسران بازنشسته نیروی انتظامی، تحت سرفصل استهلاک خودروی افسر، که متصدی امتحان است، بی تردید، فضای مهیائی برای بروز فساد است. خصوص که آموزشگاه ها با حمایت نیروی انتظامی، خود را بی نیاز از ارائه رسید به هنرجویان احساس کنند. این شائبه وقتی تقویت می شود که در هر هفته کمتر از 10 درصد از هنرجویان در آزمون شهری قبول می شوند (البته در این آموزشگاه، البته در سایر آموزشگاه هائی که پرس و جو کردم نیز ضریب قبولی حداکثر در حد 20 درصد است)، به ویژه آنکه خیلی ها 6 بار و یا حتی بیشتر از آن هم رد می شوند.

یکی از ده ها پرسشی که مطرح می شود آن است که اگر پس از 10 جلسه آموزش که لابد کارشناسان راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی، طبق بررسی داده های واقعی به آن رسیده اند، حداکثر 20 درصد هنرجویان در امتحان شهری قبول می شوند، آیا نباید کیفیت، یا تعداد جلسات و یا موارد مورد آموزش را مورد بررسی و تجدید نظر قرار داد تا وقت مردم تلف نشود.

بگذریم از اینکه از 2 ساعت وقت اسمی آموزش رانندگی بواسطه تاخیر های گونه گون تحمیلی، کمتر از 70 دقیقه عملاً به آموزش می گذرد. از مسوولین نیروی انتظامی دعوت می کنم تا راستی آزمائی کند.

آیا توجیه نیروی انتظامی برای استفاده از افسران بازنشسته، تجربه بالای آنها در آموزش صحیح مهارت رانندگی به هنرجویان است یا وارد بودن آنان به چم و خم اداری فرایند اخذ گواهینامه؟ یا نکند استدلال دیگری وجود دارد؟ از 2 هدف فوق الاشاره که هیچیک محقق نشده است. هر بار به 3 بهانه بدون رسید پول می گیرند و پاسخگوی 197 نیز معتقد است که این فرایند به آنان مربوط نیست.

نکته جالب دیگر درباره بیمه هنرجوی رانندگی است. تا زمانی که فرد هنرجو تحت تعلیم با مربی است، تحت پوشش بیمه است و خنده دار آنکه در روز آزمون شهری که اضطراب ناشی از امتحان، تمرکز فرد را کاهش می دهد و افسر به اصطلاح کارکشته نیز از هنرجو، در کوچه با عرض 3 متر که پیاده روهایش مملو از دانش آموزان دبستانی است، حرکت با دنده 3 می خواهد، هنرجو تحت پوشش هیچ بیمه ای نیست. مشخص نیست افسرانی که تصاویر مقتدرشان بر سایت نیروی انتظامی نقش بسته، هنگام این امتحان های خطرناک کجا هستند. همان سایتی را می گویم که بخش «تماس با ما» ی آن بسته است.

مبتکرین شعار «چشم و گوش ما باشید» و «ما را نظارت کنید» (نقش بسته بر تابلوی مشرف به تقاطع میرزای شیرازی و شهیدبهشتی)، با مراجعه به www.police.ir راستی آزمائی بفرمایند.

امید است که پاسخ گویی روابط عمومی نیروی انتظامی مانند پاسخگویی سامانه 197 نباشد. بنده که تاکنون 600 هزار تومان پول داده ام. بلاخره گواهینامه را خواهم گرفت. یک نفر را بفرستید تا پس از رد شدن 90 درصدی هنرجویان، غرولند مردم را بشنود. شاید رسانه های ضدانقلاب هم نتوانند تا بدین حد ناراضی مصنوعی و حقیقی برای نظام بتراشند. هرگونه تلاش برای دسترسی به واحدهای نظارتی نیروی انتظامی نیز کلاً بی فایده است. روابط عمومی نیروی انتظامی یک بار هم که شده به جای جوابیه شدید اللحن، بطور ناشناس با سامانه 197 تماس بگیرد و مشکلی را مطرح کند، تا بداند مخاطبان آن با چه دستگاه ناراضی تراش و ضدانقلاب پروری، رودر رو اند.

کاش روابط عمومی و معاونت امور اجتماعی این نیرو در خلال ردیف بودجه ای که برای ساخت و پخش تبلیغات تلویزیونی تخصیص می دهند، کمی هم برای نظارت بیشتر بر عملکرد آموزشگاههای رانندگی که به دکان بیشتر شبیه اند تا آموزشگاه هزینه کنند. آنجا که پدر مهربان و دلسوز انیمیشنی، مشکلات اجتماعی را با فرزند فیلسوفش در میان می گذارد و فرزندش نیز نظریه اصلاح اجتماعی می دهد، جای اصلاح رفتار ترافیکی نیست. این مناره از پای بست کج نهاده می شود که رفتار تلافی جویانه را به ارمغان می آورد.

اگر کلیشه هم باشد، ایرادی ندارد که تکرار کنیم: «وجود دستگاه نظارتی موثر، پاسخگو و پیگیر، جلب کننده اعتماد عمومی است و فساد را پر ریسک و هزینه دار می کند.»


کد مطلب: 158194

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcf1cdyjw6dtya.igiw.html?158194

الف
  http://alef.ir