الف - درباره نمايش فيلم مه از شبكه يك سيما

شب پنجشنبه سوم اردیبهشت حدود ساعت نه و نیم شب شبكه اول سیما فیلم سینمایی "مه" در ژانر دلهره آور، ساخته فرانك دارابونت بر اساس داستاني از استيفن كينگ محصول2007 را پخش کرد که در آن با كنايه، معتقدين به خدا و ماورائ الطبيعه، خرافاتي و بي عقل جلوه داده مي شوند و عملاً تلفيقي از پوچگرایی و اومانيسم تبليغ مي شود.

داستان فیلم: تعدادی از شهروندان آمریکایی در داخل فروشگاهی هستند که ناگهان مه غلیظی همه جا را فرا می گیرد و بعد از اتفاقات عجیبی همه در فروشگاه محبوس می شوند و حیوانات و حشرات غول پیکر آدمخواری سعی در نفوذ به داخل فروشگاه دارند. در این میان چند دستگی ایجاد می شود: عده ای با رهبری یک وکیل که به نظر می رسد نماد عقل و منطق است واقعیات را انکار می کنند و بی گدار از فروشگاه خارج می شوند و بلافاصله طعمه هیولاها می شوند. رهبری عده ای به عهده مردی هنر پیشه است که قهرمان اصلی داستان است و اصطلاحاً واقع بین است. عده ای دیگر نیز دور زنی جمع شده اند که مدعی است تمام بلایا از نافرمانی انسانها نشات می گیرد و انسانها مورد غضب خداوند واقع شده اند.

این زن با جار و جنجال عده ای را مطیع خود می کند. از طرفی تعدادی نظامی که در داخل فروشگاه هستند دست به خودکشی می زنند و آخرین نفر از آنان که به تازگی با دختر مورد علاقه اش قرار ازدواج گذاشته اعتراف می کند هیولا ها نتیجه اشتباه دانشمندان در بخش صنایع نظامی و جهش ژنتیکی ناخواسته در آزمایشگاههای آنها هستند. به این ترتیب زنی که به نظر می رسد نماد مذهب است او را به عنوان گناهکار معرفی می کند و می گوید هیولاها از خوردن او لذت خواهند برد. جمعیت هیجان زده شده او را بالای سر گرفته و از فروشگاه بیرون می اندازند... اما فریادهای اعتراض قهرمان داستان بجایی نمی رسد. زن دیوانه که مانند جادوگران صحبت می کند به آنها مژده می دهد که امشب دیگر خطری آنها را تهدید نمی کند زیرا با قربانی کردن گناهکار هیولاها ارامش یافته اند!

همانشب قهرمان داستان قرار خروج پنهانی از فروشگاه را با چند نفر همراهانش می گذارد اما صبح زود زن دیوانه و همراهانش که اکثریت هستند از کمین بیرون می آیند و به اتهام دزدی غذا به آنها حمله می کنند و زن از همراهانش می خواهد آنها را برای قربانی کردن دستگیر کنند و در انتها توصیه می کند "پسر کوچولوی" قهرمان داستان را دستگیر کند اما زن بوسیله یکی از همکاران او کشته می شود و گروه حدوداً ده نفری از فروشگاه خارج می شوند.

آنها با هیولاها درگیر می شوند و پنج نفر باقیمانده سوار اتومبیل می شوند تا بلکه از مه خارج شوند اما پس از مدتی بنزین تمام می شود و قهرمان داستان مجبور می شود به زندگی خود و چهار همراهش از جمله پسرش که از او قول گرفته بود نگذارد طعمه هیولاها شود پایان دهد. او چهار فشنگی را که دارد به آنها از جمله پسرش شلیک می کند اما فشنگی برای خودکشی باقی نمانده، بیرون از اتومبیل می آید و هیولاها را صدا می زند تا اورا بخورند.

انتظار می رود مسوولین صدا و سیما پاسخ دهند:

1. چه نکته مثبت و آموزنده ای در این فیلم سینمایی آمریکایی بود که آنها را مجبور به تهیه و پخش آن برای ملت عزیز نموده بود؟

2. چه توجیهی برای طعنه ها و کنایه های فیلم به دین و مذهب دارند.

3.با توجه به اینکه صحنه هایی از این فیلم احساسات انسان را جریحه دار می کند آیا هشداری برای کسانی که شرایط روحی مناسبی ندارند در جهت امتناع از تماشای فیلم داده شده بود؟

4. آیا برای پخش فیلمی که ظاهراً تخیلی و طبیعتاً کودک پسند و اما مخرب است به کودکان یا والدین برای جلوگیری از تماشای این فیلم هشدار داده شده بود تا کودکان صحنه کشته شدن فرزندی توسط پدرش را نبینند؟

5. القای یاس و نومیدی و پوچی در این فیلم چه هدفی را دنبال می کرد؟

6. آیا افزایش جرم و جنایت نتیجه اقدامات نسنجیده این چنینی نیست؟

7.آيا اثر تخريبي چنين فيلم هايي بر روح و روان و اعتقادات مردم و بخصوص جوانان از فيلم هاي سكسي و عاشقانه غربي - كه به درستي نمايش داده نمي شون- بيشتر نيست؟