تحزب و ساز و کار انتخابات در ایران

بخش تعاملی الف - ميرزا سعدين داورپناه

9 ارديبهشت 1396 ساعت 7:03




اگر چه نفس برگزاري انتخابات گنجينه و سرمايه ملت ايران محسوب مي شود اما صادقانه بايد گفت سر و شكل كنوني انتخابات رياست جمهوري اسلامي ايران باید بسیار بهتر از این باشد! در هر انتخابات بيش از پيش شاهد رقابت كساني هستيم كه حتي تشخيص "هويت سياسي" ايشان دشوار است. اخيرا طي انتخابات مجلس شوراي اسلامي نيز مرزبندي هاي جناح ها به كلي فداي عطش پيروزي شد و...

شگفت انگيز تر اينكه در رقابت هاي جاري انتخابات رياست جمهوري دوازدهم، همه "نامزدهاي مدعي" از ابتدا وارد رقابت اعلام برائت از جناح ها شده اند و هر روز غلظت ادعاي استقلال خود را بالا و بالاتر مي برند. موضع فراغت از منافع گروهي كه پس از پيروزي احتمالي از نمايندگان تشكيلاتي انتظار مي رود، اكنون در دوران نابجاي معرفي نامزدها اتخاذ شده و به آن افتخار مي شود!

اگر از سوي علماي سياست گفته مي شود كه تحزب از لوازم برگزاري انتخابات در جوامع امروزي است، استدلالاتي فراوان پشتيبان اين نظر دارند.

بر اساس آموخته ها و تجارب از سر گذشته مي توان گفت در غياب تعريف شفاف هويت سياسي و عدم برخورداري از پشتوانه معتبر تشكيلاتي، تشخيص تمايز نامزدها به قياس خصوصيات ظاهري ايشان خلاصه مي شود آنچنانكه اكنون نيز شاهديم همه نامزدهاي مدعي شعارهاي كلي و يكساني همچون "فعالسازي ظرفيت هاي اقتصادي" و "برچيدن فساد" سر مي دهند اما دريغ از يك برنامه معتبر قابل رجوع جهت قياس و قابل استناد براي نظارت و حساب كشي در آينده پيروزي احتمالي آنان.

آزموده ايم و از دوران پيشين نيز تجربه داريم كه پيروز شدگان ميدان رقابت، در معرض پرسشگري با يك كلمه «نگفتم» ماجرا را خاتمه مي دهند و كمترين نگراني هم از پيامد اين انكارها ندارند.

اعلان رسمي پشتوانه تشكيلاتي به معناي گرو گذاشتن اعتبار يك حزب و جناح و جمعيت است لذا سرنوشت اعتبار يك تشكيلات سياسي نمي تواند وابسته به بازي اراده يك نفر شود و سخنان، وعده ها و گزارش اقدامات ايشان در دسترس، مشخص، حساب شده و البته غير قابل انكار مي شوند.

بعبارتي گريز از تعريف هويت سياسي و امتناع از اعلام شجاعانه آن، همان "عزم مسئوليت گريزي" در تنگناي پرسشگري افكار عمومي است كه بدين وسيله هزينه هاي استفاده از «سلاح انكار» را محدود و قابل پرداخت مي كنند!

اگر چه آنچنان كه تجربه جهاني انتخابات نشان داده، انتخابات ابزار تضمين شايسته سالاري نيست اما برگزاري انتخابات هميشه يك اقدام اصلي براي مشاركت دادن ملت در سرنوشت ملي مي باشد. برگزاري انتخابات سراسري "تاثير قدرت آراي عمومي بر چينش حاكمان" را ادله اقناع ملت نموده و مقبوليت هيات حاكمه را تقويت مي كند تا از اين غنيمت، زمينه هاي جلب مشاركت ملي حول برنامه هاي رسمي فراهم آيد.

اما انتخابات ايران با اين كيفيت نتوانسته و نخواهد توانست مشاركت ملي در حل مشكلات جاري كشور را برانگيزد. رشد قانونگريزي و تعميق گرفتاري هاي عمومي از محصولات اين كناره گيري ملي است. اين گونه برگزاري انتخابات به نوعي حتي مشاركت عمومي را مختل مي كند! محصول يك سيستم انتخاباتي كه پرسش گري از پيروز آن تنها با تمركز بر يك نفر ميسر مي باشد و وي نيز محدوديت هاي بديهي يك انسان در وقت و انرژي را دارد، افكار عمومي را از پرسشگري مايوس كرده و در نتيجه انگيزه هاي مشاركت عمومي بر باد مي رود. همين ياس است كه زاينده اين اظهارات رايج در جامعه شده كه «همه شان مثل همند!» و بايد براي نظم جامعه نگران شد [...]

آنگاه كه نتوان مسئول امور را تشخيص داد، دسترسي يافت و يا پاسخ طلبيد، شكاف ميان حاكميت و ملت به وجود مي آيد. صدمه جدي تكرار شدن چنين فضايي يك كاسه ديدن حاكميت و واريز كردن عيوب يك دولت خاص به پاي كل سيستم حكومتي و تاريخچه و اصول آن است. اينچنين است كه يكي از نامزدهاي اصلي مي تواند بگويد:

«مردم اگر از دولت منتخب مايوس شوند، از نظام هم مايوس مي شوند!»*

در صورتي كه پيروز انتخابات عضو تشكيلات معتبر با برنامه ها و مواضع مشخص باشد، دسترسي به رييس جمهور تنها راه مطالبه گري نيست و هر مطالبه اي هم مطرح نمي شود مگر آنكه در فهرست وعده هاي تشكيلاتي آمده باشد. در اينصورت بدهكار سو مديريت هر دوره، يك تشكيلات مشخص خواهد بود و آتش ناكارامدي يك دولت، دامن اعتبار ديگر نهادهاي حكومتي را نمي گيرد!

تنها وقتي انتخابات گاه حسابرسي و ارزيابي خواهد شد و نقش خود بعنوان ابزار به ميدان اوردن توان مشاركت عمومي را به درستي ايفا خواهد كرد كه ميدان رقابت احزاب معتبر شود، نامزدها با پشتوانه تشكيلاتي به ميدان رقابت بيايند و مستدلا بتوان تفاوت را در قياس مواضع و سابقه عملكرد يك تشكيلات با تشكيلات رقيب كشف كرد در غير اينصورت آنچنان كه همگان را مستاصل كرده، رقابت هاي انتخاباتي عرصه منازعات ناتمام يك نفر با ديگري است و ...

گفتي است كه امروزه اين ادعاي نامزدهاي رياست جمهوري كه «نه چپ هستم و نه راست» تنها از ايران شنيده نمي شود. اما بعنوان مثال اگر نامزدي در فرانسه مي تواند چنين ادعايي كند و راي بگيرد به دليل وجود تعريف مشخص چپ و راست در ميدان رقابت سياسي كشورشان مي باشد. تبري جستن از چپ و راستي كه برنامه مشخص دارند، نامزد مدعي را لااقل از موضع سلبي تعريف پذير مي كند.

اما اين منطقي است و عموميت دارد كه پيروزي هر نامزد نا برخوردار از پشتوانه تشكيلاتي در انتخابات رياست جمهوري هر كشوري، تهديد منافع عمومي آن كشور محسوب مي شود. موكول كردن تصميمات بزرگ كشور به «اراده و ميل يك نفر» در يك مقام موقتي اجرايي كه راه هاي مسئوليت گريزي و انكار را هم پيش روي خود هموار مي بيند، خطرناك است!

حتي نهادهاي نظارتي نيز طي تعقيب تخلفات مقام بي هويت سياسي ناچارند امكان هياهو، قهر كردن يا اتهام و پرخاش تريبوني وي را در نظر بگيرند چون در تقلاي گريز از مسئوليت، طرح غوغاي مچ گيري مقامات انتصابي از "تمام محصول انتخاباتي" سخت تر از انكار وعده ها و توهين به منتقدين نيست!

خطر انحصار و مديريت دسترسي به اطلاعات حساس در هر سيستمي در نظر گرفته مي شود. در كشورهايي كه مكررا امكان رياست جمهوري يك نفر بي هويت سياسي بدون ضمانت تشكيلاتي را فراهم مي كنند، بايد توقع فساد و گريز سرمايه را هم داشت. بر سرير قدرت اجرايي تكيه زدن اشخاصي كه دلبخواهي هاي في البداهه يا محرمانه ايشان بر تدوين آيين نامه هاي اجرايي قوانين موثر است، بستر سرمايه گذاري بلند مدت براي سرمايه گذاران را "غير قابل پيش بيني" خواهد كرد و لزوم هماهنگي با اين مقام موثر براي درك و كشف چشم انداز مطلوبات وي، پاي واسطه ها و دلالان را به ميان مي كشد و لاجرم زمينه ساز فساد خواهد شد...

بي انصافي است كه در اين آشفته بازار انتخاباتي از اقدام تحسين برانگيز و آموزنده قديمي ترين تشكيلات سياسي كه حيات قانوني دارد، ياد نكنيم. حزب موتلفه اسلامي كه اينبار نامزد تشكيلاتي معرفي كرده، تمايز خود نسبت به احزاب و تشكيلات بي پرنسيب را به رخ كشيده است. رمز طول عمر اين تشكيلات سياسي را بايد در اين بينش تشكيلاتي جستجو كرد چنان كه فراتر از محاسبات پيروزي يا شكست، مصرانه بر اصول خود پا فشاري مي كند.

همه مي دانيم كه چنين همهمه اي زيبنده ما نيست، از نگاه شهروندي بازبيني راه و رسم انتخابات ضروري است و فوريت دارد.

*روحانی: از دین و مقدسات نمی توان برای حزب خود هزینه کرد


کد مطلب: 466714

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcfyvdjjw6dvea.igiw.html?466714

الف
  http://alef.ir