اشتغال زایی میلیونی با سربازی اختیاری

بخش تعاملی الف - پدرام حقیقی

10 فروردين 1393 ساعت 6:55

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


گرچه رضاخان پهلوی اندیشه داشت، اما امروزه چهره جهان عوض شده، دیگر جان امروز یک جهان کاملا تخصصی است، آنکه تخصص ندارم، متاسفانه به کارهای پست باید روی بیاورد، حتی کارهای بی شرفی مانند قاچاق نیز نیاز به تخصص دارد، دیگر حساب امری مانند سربازی، نظامی گری و خدمت به وطن که هم شان و منزلت بالایی باید داشته باشد و هم شرافت ذاتی دارد کاملا جداست.

متاسفانه قوانین ایران هنوز نواقص زیادی دارد، این نواقص به دلیل هیجانات انقلاب، ترورهای سال های نخستین انقلاب؛ و از همه بدتر جنگ تحمیلی هشت ساله و تبعات چندین ساله آن است. با خود می اندیشیدیم حال که جنگ تمام شده، با سازندگی می توان چرخ های سهمگین اقتصادی کشوری بیست و پنج میلیون نفری با منابع عظیم نفتی و ثروت انبوه تمام به ظاهر نشدنی معدنی را به حرکتی خوب و مفید در آورد، اما دست استکبار و بدخواهان تحریم ها را پیش روی ما گذاشت. سیاست های فرهنگی ریاست جمهوری دوران آقای خاتمی مقدار زیادی داشت جلوی این نوع آزارهای غربی را می گرفت چرا که اقتصاد نیاز به ثُبات و آرامش دارد اما متاسفانه با سیاست های غلط دولت دهم زلزله های ریاست جمهوری دوران آقای محمود احمدی نژاد نگذاشت که روال منطقی طی شود و مسائل کلان کشوری جای خود را به یارانه ۴۵۵۰۰۰ ریالی و بنزینی به نصف قیمت جهانی و امثالهم داد.

ایران امروز نه تنها آن منابع طبیعی و معدنی بیست سال پیش را دارد، بلکه جمعیت به بیش از هفتاد و پنج میلیون نفر رسیده، حجم نقدینگی افزایش یافته و در کنار کاهش شدید ارزش های اخلاقی و فرهنگی شاهد تورم نابود کننده ای هستیم که می رود ایران را تبدیل به اوگاندا یا بنگلادش کند. در حالی که جهان به سوی تخصص می رود ما جوانان ایرانی مشغول دانلود موزیک، شو، فیلم های ضد خرد، کانال های خردستیز لس آنجلسی و آنتی فیلتر هستیم تا آه و ناله های فیس بوکی مان را آپلود کنیم!

چهره جهان که عوض شده، شکل استعماری استکبار هم عوض شده، دیگر لازم نیست ارتش میلیونی داشت، دیگر لازم نیست تا کشوری را تصاحب کرد تا منابع آنرا به یغما برد، دیگر این اشکال به نوع های جدیدی ظاهر شده. امروزه حتی آموزش های فیزیک هسته ای نیز به رایگان در اینترنت موجود است. بنابراین نکات ریز که خود می تواند هر یک جداگانه مقاله ای مفصل باشد، به بیان چگونگی اشتغال زایی یک میلیون نفری ارتش حرفه ای در جهت قانونمند شدن بیشتر ایران و زدودن حجم عظیمی از تورم باشیم.

اولا داشتن بیش از یک ارتش در یک کشور مانند حضور بیش از یک حکومت در یک اقلیم است که “چنین نشاید!”.
دوم اینکه یک تکاور (که دوره های آموزشی تخصصی دیده) می تواند جلوی یک ارتش را به تنهایی بگیرد. مگر نه اینکه در زمان جنگ تحمیلی ایران در مقابل همه جهان، یک بسیجی داوطلب با یک آرپی.جی شاید ۸۰۰ دلاری، یک تانک یک میلیون دلاری را ناکار می کرد؟ آیا آن بسیجی، اگر اجباری به این خدمت آمده بود اینقدر می توانست کارایی داشته باشد؟ آیا اگر آموزش کار با آرپی.جی ندیده بود آیا اگر دانش ساخت، حمل و استفاده از اسلحه را نداشتیم می توانستیم چنین مقابله ای داشته باشیم؟ آیا استکبار امروز بیکار نشسته و تانک های جدید امروز توانایی دفاع از خود در مقابل آرپی.جی را ندارد؟ حاشا که چنین نیست، حتی سلاح های قویتر از آرپی.جی در مقابل نسل جدید تانک های امروزی می توانند ناکاآمد باشند.

سوم اینکه، مگر نه اینکه کشور ما اسلامی است و شعار دفاعی اسلام “و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخيل ترهبون به عدو الله و عدوكم” است؟ آیا تنها “واعدوا” را می شنوید؟ “استطعتم”، “قوه”، “رباط الخیل” را نمی شنویم؟ آیا یک لشکر مجبور غیر تخصصی می تواند یک گروه حرفه ای کارکشته دشمن را “ترهبون” کند؟

چهارم، ایران با داشتن یک ارتش حرفه ای، می تواند نظام سربازی اجباری، این میراث رضاخانی را که نابود کننده استعدادهای امروز است را به کنار گذاشته و هزینه های خود را بجای هدر دادن برای کسانی که هرگز در آینده نمی توانند یا نمی خواهند از آن استفاده کنند صرف آموزش های تخصصی، حرفه ای و تجهیزات کند. (افزایش بهره وری)

پنجم، نیروهای آزموده ایرانی می توانند ضمن آموزش نیروهای همسایه و خارج از کشوری، حتی کشورهای آن سوی اقیانوس ها، شکل جدیدی از رابطه ایران با خارج بسازند.

ششم، ایران می تواند با ارتش تخصصی تجهیزات تخصصی را نیز به خارج از کشور صادر کند، مسلما دنیای تخصصی امروز اجازه نمی دهد که چاقو دسته خودش را ببرد، همانگونه که هواپیماهای آمریکایی در مقابل موشک های آمریکایی بیشتر ایمن هستند تا موشکهای چینی!

هفتم، در داخل کشور، جوانان با امنیت خاطر برای آینده خود تصمیم گیری کرده، راه آینده خود را خواهند دانست و با ثبات و آرامش به بازار تولید می توانند بپیوندند، نه اینکه با هراس و نگرانی به کارهای خلاف و فقط به ارایه خدمات سطح پائین و کم ارزشی بپردازند که من را یاد ماهی های ریز اطراف کوسه ها بیاندازد که از ته مانده غذاهای کوسه ها استفاده می کنند!

هشتم، متولیان امر، با افزایش شان و منزلت و با فرهنگ سازی می توانند بعدها با فراخوان برای کسانی که هم اشتیاق به خدمتی از این دست را دارند، هم جویای کار بوده و به دنبال منبع مالی برای تأمین زندگی‌شان می‌گردند بپردازند. امروز من سربازهای کنار خیابان را به دید اون آدم بیچاره و مفلوکی می نگرم که باید او را سوار کنم و به جایی برسانم شاید پشیزی از رنج او بکاهم؛ اما آنگونه که در بالا گفتم، شاید دیدگاه من عوض شده، سرباز کنار خیابان را ببینم و با خوشحالی برای اینکه بتوانم گپی با اون بزنم، او را به مقصدش برسانم و افتخار کنم که با یکی از قهرمانان زنده حرف زده ام!


کد مطلب: 221167

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcg3q9xuak9xq4.rpra.html?221167

الف
  http://alef.ir