ملتي كه چهار برابر توليدش مصرف ميكند
سيد سپهر قاضي نوري، 20 فروردین 92
20 فروردين 1392 ساعت 14:50
مدتي قبل مطلبي از اين قلم در سايت الف منتشر شد در مورد تعطيلات مذهبي كشور. هر چند كه داستان كاهش تعطيلات دچار سرانجام تلخي شد و اين سرانجام، خود نشان ميداد كه هر تغييري كه به سمت توسعه ملي نشانه رفته باشد چـقدر با مقاومتهاي اقشار مختلف و حتي نخبگان جامعه روبرو خواهد شد، ( و البته هيچكس هم زحمت پاسخ به ۴ سوال آن متن را به خود نداد) اما اغلب نظرات مخالف ثبت شده زير آن مطلب، صحبت از بيهوده بودن كاهش تعطيلات ميكردند با اين استدلال كه بهرهوري در روزهاي كاري پايين است و لذا فايدهاي ندارد كه روزهاي بيشتري كار كنيم. بايد اول بهرهوري سيستم را بالا برد.
كاري نداريم كه واقعاً اين طور هست يا نه. اما مطمئن هستم كه اكثريت دوستان مزبور مثل خود من كارمنداني بودهاند كه هيچ وقت فكر نكردهاند بهرهوري خودشان را بالا ببرند. چه كسي جلوي ما را گرفتهاست كه بيشتر كار كنيم؟ بين ما معلمهاي دانشگاه، هستند افرادي كه ۱۰ برابر بقيه توليد علمي دارند. چه كسي مانع بقيه ميشود كه به اندازه اين افراد كار كنند؟ درست است كه دولت مشوق خاصي براي پركارها قائل نميشود اما ممنوعيتي هم براي داشتن وجدان كاري و تلاش بيشتر بقيه افراد وضع نكردهاست!
واژه «ملت» داراي بار معنايي خاصي است كه همبستگي منافع افراد آن را نشان ميدهد. اين همبستگي به ويژه وقتي معنادارتر است كه افراد نسلهاي بعدي را هم شامل شود. تا زماني كه هر كدام از دارندگان شناسنامههاي يك كشور، صرفاً به منافع فردي خود بينديشند و براي ساير اعضا و بويژه نسلهاي آينده (كه الان نميتوانند از منافع خود دفاع كنند) حقي قائل نشوند، اطلاق عبارت « شبه ملت» به مردم آن كشور، شايستهتر است تا «ملت».
بگذاريد موضوع را با چند عدد كاملا فرضي روشن كنيم: ما مردم ايران امروزه حدود ۵۰۰۰ دلار توليد سرانه داريم اما حدود ۲۰ هزار دلار مصرف ( مفيد و غير مفيد) ميكنيم. چگونه؟
- حدود ۵۰۰۰ دلار به شكل صادرات نفت و گاز و پتروشيمي و ميعانات گازي و ساير معادن كه معمولاً فقط اين رقم را در محاسبات ميبينيم.
- حدود ۵۰۰۰ دلار به شكل نفت و گاز و برق و ساير يارانههاي حاصل از آن مصرف و اسراف ميكنيم كه بايد گفت صد رحمت به همان نفت صادراتي زيرا در اينجا عملاً يك خودكشي دستهجمعي راه انداختهايم و با ايجاد ترافيك و آلودگي روزافزون ناشي از اين مصرف سرسامآور، عمر و سلامت و كيفيت زندگي خود را به تيغ هلاك سپردهايم.
- حدود ۵۰۰۰ دلار ديگر كه اصلاً به آن توجه نداريم هزينههايي است كه براي نسلهاي بعدي ايجاد ميكنيم. مثلاً هزينه اداره شهر و فضاي سبز و جمعآوري زباله ما را شهرداري از محل فروش تراكم ميدهد و عملاً مشكلات اين تراكم را بعداً بايد با هزينههاي صد چندان حل كرد. منابع آبي كشور را بيرويه مصرف ميكنيم و فرزندان ما بايد با هزينههاي گزاف، مثلاً آب درياي عمان را شيرين كنند و به داخل كشور بياورند فقط براي اينكه ما نميخواهيم هزينه واقعي جمعآوري زباله و مصرف آب خود را بپردازيم.
وجود اين ۱۵۰۰۰ دلار مازاد موجب ميشود كه مديران ما هيچگاه سرعقل نيايند. چرا؟ چون تمام توانايي و ناتواني مديريتي ما عمدتاً در ۵۰۰۰ دلار توليد تأثير دارد. لذا ميتوانيم مثلاً كل صنعت كشور را به يك ليسانس عمران بسپاريم كه در عمرش حتي از وسط يك صنعت عبور نكردهاست. مگر چه ميشود؟ آن ۵۰۰۰ دلار ميشود ۴۸۰۰ دلار يعني فقط يك درصد تفاوت در مصرف ملي ما كه طبعاً محسوس نخواهد بود.
اميد ما اين بود كه با كاهش درآمد نفت، اين فرآيند دچار تغيير شود اما فضاي كارمندمآب ما چنين اجازهاي نداد. اندكي كاستن از اضافه كار پرسنل دولت در شهريور ماه گذشته (كه علاوه بر مشكلات مالي دولت، ناشي از تعطيلي بيش از حد آن ماه بود) چنان فضايي در سازمانهاي دولتي ساخت كه دولتيها فهميدند وضع موجود را نميشود دست زد حتي اگر به قيمت آب كردن نفت كشور در بازار سياه به ثمن بخس باشد.
تجربه نشان داده كه هر حركت توسعهگرايي در فضاي اجتماع امروز ما محكوم شكست است. بهترين نمونهاش، هدفمندی يارانهها كه ميتوانست يك جواهر قيمتي از دولت دهم به ارث بگذارد، امروزه به شكل يك غده سرطاني براي دولتهاي بعد باقي ماندهاست. دهها مورد ديگر را هم ميتوان برشمرد.
متأسفانه ساختار نامتمركز قدرت در قانون اساسي ما هم موجب آن شدهاست كه افراد، نهادها، دولتها، مجلسها و ... فقط به آسوده تمام كردن دوره مسئوليت خود بينديشند و هر مديري هم كه گوشهاي بخواهد غير از اين عمل كند مورد انواع فشارها و جو سازيها و تهمتها قرار خواهد گرفت.
ما مردم ايران بايد بدانيم كه وضع موجود قابل دوام نيست. اگر قابل دوام هم باشد، كاري انساني نيست كه چهار برابر توليدمان مصرف كنيم و مابقي هزينه خود را از حساب نسلهاي آتي كه همان فرزندان خودمان هستند بپردازيم. تا ما اين طور فكر ميكنيم كه الان هست، هيچ دولتي موفق به اصلاح اوضاع نخواهد شد.
تحصيلكردگان جامعه ايراني كه به هزينه اين كشور تحصيل كردهاند وظيفه خود بدانند كه اين پيام را به هر كس ميتوانند منتقل كنند. نق زدن و حسرت خوردن به حال ساير ملتها، مشكلي را حل نخواهد كرد.
کد مطلب: 183873
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchqxnzx23n66d.tft2.html?183873