اخلاق ما و آمار کمتر غربی ها در ارتشاء

بخش تعاملی الف - امین میرزائی

14 اسفند 1395 ساعت 6:43




خدا رحمت کند مولانا جلال الدین بلخی را که حدود هفت قرن قبل، بر جای مسعود فراستی نشست و محتوای سخیف فیلم فرهادی را نقد کرد. منظورم داستان آن مرد ضعیفی ست که به حکیمی مراجعه می کند و از او دوایِ درد می خواهد. حکیم که او را در آستانه مرگ می بیند از او می خواهد که مابقی عُمر خود را به آسودگی بگذراند و هر کاری ( بخوانید هر غلطی ) خواست بکند.

این چنین می شود که مرد به رهگذرِ طاسی که کنار جویِ آب نشسته پسِ گردنی می زند و او را به جویِ آب می اندازد، و چون به شکایتِ مرد طاس به نزد قاضی می رود و از جانب او هم تبرئه می شود ، پسِ گردن قاضی را هدف می گیرد.

حکایت ما و فیلم جنابِ فرهادی همین است. و من گرچه نه با مسعود فراستی دم خورَم و نه در موضع تندروانه کیهان قرار دارم، در شگفتم که مردم ما از چه خرسندند؟ هر چند زمانی که ملّتی در منگنه قرار می گیرد و به علّتِ بی تدبیری مدیران در گوشه رینگ می افتد، به هر خفّتی تن می دهد، گر چه حاصلِ تک گُلِ "مسی" در جام جهانی فوتبال باشد.

من به این کار ندارم که وقتی تیم فوتبال ما جزو سه تیم برتر جهان نیست، چگونه پرچم ما  در میادین جهانی بالا می رود؟ عضو فیس بوک هم نیستم که - به تعبیر ناروای برخی بزرگان -  بی دین باشم. فوتبالیست های برزیلی غالباً  "مذهبی" اند. گل هم که می زنند، پیروزیشان را  به "عیسی بن مریم"  تقدیم می کنند. اگر این رفتار در زندگی مردم عادی نقش داشت، مقامات برزیلی قادر بودند از تظاهرات کپرنشین های ضدّ جام جهانی جلو بگیرند، و از بروز توریسم جنسی در سواحل برزیل جلوگیری کنند. سخن من این ها نیست و مخالف فوتبال و سینما هم نیستم. سخنم، تناقضی ست که در سیاست های فرهنگی ما وجود دارد، و تالی فاسدی که متوجّه سخنان مسئولان می شود.

غرب در برخی موارد از ما اخلاقی تر است. این را ، آمار کمترشان در "ارتشاء" تأیید می کند.  واکنشی ست گام به گام از سوی اخلاقمداران غربی، در مواجهه با بی اخلاقی های ظاهراً حقوقی .... ربطی هم به ما و انقلابمان ندارد.

سؤال من به عنوان یک فیلسوفِ دین پژوه  چیز دیگری ست. به سایت Common Sense Media سر بزنید، و رفتار اخلاقی خانواده های غربی را ببینید. سایتی ست که میزان خشونت و سکس و استعمال دخانیات را در کتاب و فیلم و بازی درجه بندی می کند، و ملودرامِ اخلاقی "تعطیلات رمی" را بر فیلم سرتاسر خشونت "نوح" ترجیح می دهد. ملاک را مذهبی بودن و مقدّس بودن سوژه نگرفته اند، به محتوا و نتیجه و برآیندِ اثر کار دارند.

بیائید صریح باشیم. سیاست یک بام و دو هوا، راه به جایی نمی برد. یا اسکار و فرهنگ آمریکایی نهفته در پسِ آن برایمان مهم است که در اینصورت باید به حواشی آن  تن در دهیم. یا منافقیم و در عین اعتراض به لباس نماینده جناب فرهادی، چشم بر دُم اسب فلان بازیکن فوتبالمان می بندیم.

 اگر غیر متعارف بودن (بخوانید مُد)خوب است، برای همه خوب است. اگر هم قابل تخفیف است، مرد و زن و ورزشکار و بازیگر و قاری نمی شناسد. اگر هم کلّاً بد است، تکلیف  آن شاعر ارزشی که در تلویزیون آستین کُتش را کنده، روشن می شود.
 
چشم بر واقعیت ها نبندیم و کلیسای کاتولیک را تنها محل ظهور پدیده زشت "تعرّض جنسی" ندانیم. برخی مدرسه های فوتبال و برخی محافل ظاهراً مذهبی ما دست کمی از آن ها ندارند. تنها تفاوت این است که آنجا خروشی بر می خیزد و تا حدّ محاکمه علنی و پوزش پاپ جدید و تعیین هیأتی برای رسیدگی به تخلفات پیش می رود. امّا در اینجا بر فساد اخلاقی فلان شخصِ فاسد نه خاک رسوایی، که خاک فراموشی می پاشند.


کد مطلب: 450902

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchvvnki23nmwd.tft2.html?450902

الف
  http://alef.ir