اتمام دوران بردگی مدرن

23 تير 1389 ساعت 13:23


بحث نشت نفت در خلیج مکزیک مدتی است که گریبان گیر ملت و دولت آمریکا شده است. البته با وجود گذشت چندین هفته از این فاجعه در خوشبینانه ترین حالت، زمان جلوگیری از نشت نفت و ادامه فاجعه را به دو ماه دیگر موکول می کنند. این در حالی است که بنا به اذعان اکثر مهندسین آمریکایی، این پیش بینی مقامات دولتی چیزی جز بلف نیست وامکان حل این معضل در کمتر از ۶ ماه دیگر امکان پذیر نخواهد بود.
 
تبعات گسترده این فاجعه ایجاب می کند که علاوه بر بررسی دلیل این ناتوانی تکنیکی و عجز تکنیسین های آمریکایی و مقیم آمریکا، زوایای مختلف دیگری من جمله بازتاب روانی قضیه مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. دیپلماسی(فن مذاکره یا ایجاد ارتباط) دو بعد دارد؛ یکی دیپلماسی خصوصی و دیگری دیپلماسی عمومی. دیپلماسی عمومی در واقع آن روی دیگر سکه دیپلماسی خصوصی است که درعرض هم هستند و ضمانت اجرایی تصمیمات اخذ شده در محافل خصوصی را بیشتر می کند. در واقع هدف از دیپلماسی عمومی تاثیرگذاری بر روی قلب ها و مغزها با استفاده از اقناع، ارضا، تهدید، تحکیم، تشویق و... افکار عمومی در حمایت و بهتر اجرایی کردن دیپلماسی خصوصی می باشد.
 
از این جهت است که در دهه های اخیر، دیپلماسی عمومی اهمیتی در سطح معاونت دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده پیدا کرده و به یکی از محوری ترین دستگاه ها در پیشبرد اهداف داخلی و خارجی آمریکا تبدیل شده است. 40 شبکه تلویزیونی و اجرای برنامه های رادیویی به 70 زبان تحت نظارت معاونت دیپلماسی عمومی، خود گویای گستردگی دامنه و
عمق کاری و میزان اهمیت این معاونت می باشد. این حجم از ابزارها برای تاثیرگذاری، منهای هالیوود است که متاثر از سیاستگذاری های این معاونت، میلیونها دلار برای ساخت فیلمهایی با بازار مصرف داخلی و خارجی هزینه می کند.
 
در نهایت، وظیفه دیده بانی، محاسبه، تصمیم، اجرا و فرماندهی جنگ نرم به عهده این معاونت گذاشته شده است. یکی از مهمترین اهدافی که دیپلماسی عمومی دنبال می کند "تحریص" نخبگان سراسر جهان به نسبت داشته ها و نداشته های آمریکا است. مبنای طرح ریزی استراتژی ها برای رسیدن به هدف مذکور، دکترین "توهم قدرت" * می باشد.
بر اساس این دکترین، داشته ها، صد چندان و نداشته های سراب در قالب فیلم، کارتون و بازی های رایانه ای به نحوی به نمایش درمی آیند که گویی سرزمین حاوی آن محتویات، سرزمین آرزوها و غایت هر تشنه علم و عالمی است که در آنجا می تواند یا به کسب علم در نهایت آن بپردازد یا فرصت و امکان عملی کردن علم خود را در اعلاترین حالت خود
داشته باشد.
 
در این بین ابرمردهای موهومی همچون سوپرمن، بت من، ابرقطره و... و از طرفی قهرمانان اسطوره ای چون مردآهنی، جک بائر و... ضریب بسیار بالایی در اقناع و تشویق نخبگان (که از دوران نوجوانی تحت تاثیر روانی آنها هستند) و راسخ کردن عزم آنان که به دنبال محیطی مساعد برای به منصه رساندن تخصص خود هستند، دارند.
 
این بهشت تکنوکرات ها (فن سالار) که در حدود 300 سال پیش بنا به شهادت تاریخ توسط عده ای گاوچران به طمع پیدا کردن طلا به ضرب زور به تسخیر درآمد، امکان نداشت بدون تشبث به چنین راهکاری به محل تجمع نخبگان سراسر جهان تبدیل گردد.
 
اما موضوعی که جدیدا مسئله ساز شده این است که چرا ایالات متحده با وجود تمام سرمایه گذاری ها (که از غارت نفت عراق و مواد مخدر افغانستان و... بدست می آورد) در جذب و اغوای نخبگان غافل سراسر جهان، نمی تواند مسئله ای همچون خلاء تکنیکی در بحران خلیج مکزیک را حل کند؟ این در حالتی است که برخی کشورها آمادگی خود را برای حل اين مشکل در قبال هزینه های گزاف اعلام کرده اند. گویی این هیمنه، شکسته شده و دیگر، نخبگان هوشیار تمام علقه های خود را برای ملت و دولتی که در دوران بردگی مدرن به ازای بهره کشی از آنان، امکاناتی را در جهت رفاه برایشان فراهم میکنند، صرف نمی کنند.
 
این هوشیاری به حول و قوه الهی، تنها به یک دلیل اتفاق افتاده و آن علنی شدن عدم توانایی آمریکا در مدیریت بحران و شکست های آمریکا در سطوح تکنیکی(عدم مهار نشت نفت و...) و تاکتیکی (شکست در برابر طالبان و...)  و استراتژیکی(بحران اقتصادی و...) می باشد.
 
*طه کشاورز، تئوریسین نظریه "توهم قدرت"
 


کد مطلب: 77699

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchw-nq.23nqwdftt2.html?77699

الف
  http://alef.ir