الف - تحليل شينهوا از معجزه اقتصادي چين

بخش خبری الف

طی سه دهه اخیر ظهور چین به عنوان یک کشور مهم اقتصادی در جهان سوالات بی‌شماری را در ذهن کارشناسان و بسیاری از اندیشکده‌ها ایجاد کرده است. به واقع راز موفقیت چند دهه اخیر چین در چه بوده است؟ آیا می توان گفت که فقط سیاست‌های مدرن و سازنده عامل پیشرفت‌ و حصول دستاوردهای گسترده این کشور بوده یا عوامل دیگری در تبدیل شدن چین به یکی از قدرتهای اقتصادی- سیاسی جهان نقش داشته‌اند؟

به گزارش الف به نقل از خبرگزاری شینهوا، در حال حاضر بسیاری از کارشناسان از چین به عنوان الگویی بسیار مفید برای کشورهایی که با بحران‌های اقتصادی مواجه هستند، یاد می‌کنند. تحلیل‌گران معتقدند در این بُرهه زمانی که اکثر کشورها با بحران‌های اقتصادی از جمله کسری بودجه و افزایش بدهی روبرو هستند، سیستم سیاسی- اقتصادی چین می تواند گره‌گشای چالش‌های بسیاری از کشورها باشد. کارشناسان بر این باورند که اگر کشورها از مسیر توسعه ای که چین در آن رو به جلو حرکت می کند، گام بردارند مطمئنا با رشد اقتصادی روبرو خواهند شد.

اخیر در موسسه تسینگوا نشستی در مورد بررسی موفقیت‌ها و دستاوردهای چین در چند دهه اخیر برگزار شد که کارشناسان و تحلیل‌گران در این نشست به بررسی دلایل موفقیت چین پرداختند. "ژائو اویژنگ" یکی از مقامات ارشد حزب حاکم در چین گفت: موفقیتهای چین طی 30 سال اخیر نشان می دهد که یک سیستم سیاسی درست و بهتر این کشور را هدایت می کند. در این سیستم سیاسی اولویت اصلی ایجاد اقتصادی پویا، تقویت بازدهی و مسئولیت‌پذیری دولت است. زمانیکه چین قوی‌تر شد، مسئولیت‌های بیشتری را در جامعه جهانی بدست آورد و این عامل بهبود جایگاه چین در میان کشورهای جهان شد. این مقام چینی در ادامه افزود: طی 30 سال اخیر مقامات چین به رغم مواجهه با مشکلات و چالش‌های بسیار با سیاستهای درست و سازنده توانستند پله‌های پیشرفت را یک به یک بالا بروند و در این مسیر تلاش، کوشش، اراده قوی و پشتکار از جمله فاکتورهای تقویتی برای سیاستگزاران این کشور بود.

الگوی رشد اقتصادی چین از یک ساختار پویا برخوردار است که به نظر می رسد متفاوت از الگوی رشدی است که کشورهای جهان در چند سال اخیر از آن استفاده کرده‌اند. با توجه به اینکه حتی رشد اقتصادی چین در زمان مواجهه با بحران و رکود اقتصادی با رشد همراه بوده، این نشان می دهد که الگوی رشد اقتصادی چین بسیار باثبات و قوی است و با این الگوی رشد اقتصادی کشورها می توانند رشد اقتصادی باثبات در هر شرایطی را تجربه کنند. چینی که زمانی فقر فراگیر را تجربه کرده بود، اکنون به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده است و با پیشرفت‌های گسترده تعجب بسیاری از کارشناسان و مقامات کشورها را برانگیخته است. برخی معتقند چین از یک معجزه اقتصادی در این کشور استفاده می کند. دولت چین در سالهای اخیر اقدامات گسترده‌ای را در اشتغال‌زایی، توزیع برابر درآمدها و دارایی ها، رعایت عدالت اجتماعی، مقابله با فقر و ریشه‌کنی فساد مالی انجام داده است. سیاست های این کشور بر پایه این بوده است که رشد و پیشرفت‌ها در تمامی سطوح شهری و روستانشینی به یکسان حاصل شود و فاصله طبقاتی زیاد در این کشور از بین برود. سیاستگزاران چین تلاش کردند تا نابرابری‌ها در درآمدها، دارایی‌ها، کاستی‌های آموزشی میان شهروندان این کشور را به حداقل برسانند.

بسیاری از تحلیل‌گران تاکید کرده‌اند که الگوی رشد اقتصادی چین در حال حاضر می‌تواند الگوی خوبی برای رشد اقتصادی در جهان باشد. لازم است کشورها مطالعه دقیقی در مورد سیاست‌های چند دهه اخیر چین انجام دهند و از الگوی رشد اقتصادی این کشور تبعیت کنند. حتی یکسری از محققان بر این باورند که سیستم سیاسی چین فراتر از دموکراسی است چون اکنون مشاهده می شود که کشورهای غربی با سیستم‌های دموکراسی با مشکلات اقتصادی و سیاسی بسیاری مواجه هستند. مردم چین با سیستمی که سیاستگزاران این کشور ایجاد کرده‌اند، عملا خودشان سرنوشت کشورشان را تعیین می کنند.

الگوی رشد کشور چین در حوزه‌ اقتصادی می تواند سرلوحه بسیاری از کشورهای در حال توسعه باشد. با این رشد اقتصادی کشور چین می تواند به آینده خوش‌بین باشد. ٱنچه در این مقطع زمانی نیمه بحرانی در اقتصاد جهان مهم به شمار می‌رود، توجه سیاستگزاران کشورها به تبعیت از یک الگوی رشد اقتصادی باثبات و مستحکم است که در زمان مواجه با بحران‌های مالی رشد اقتصادی را حفظ کند. البته باید تبعیت از چنین الگوی رشد اقتصادی زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در جامعه فراهم کرد. فقط استفاده از یک الگوی رشد اقتصادی کافی نیست بلکه آنچه مکمل این الگو می باشد اتخاذ سیاست‌های موثر، آماده کرده فرهنگی مردم، آموزش به شهروندان و تشویق به پیشرفت در جامعه است.