برای مرضیه حدیدچی که بی ادعاست

25 دی 1389 ساعت 7:01


مجید معلم
 
سوزن های ته گرد را زیر انگشتانش نهادند، چشمان زن بسته بود، جائی را نمیدید٬ ناگهان دستهانش را به دیوار کوبیدند٬سوزن ها تا از زیر ناخن ها تا ته فرو رفتند، درد استخوانهای زن را میسوزاند٬ اما لب از لب نمی گشود.

خاموش کردن ته سیگار روی بدن زنها از دوران جنگ ویتنام مد شده بود، آمریکائی ها کشف کرده بودند زنان "ویت کنگ" تنها با این شیوه لب به سخن باز میکنند، ساواکی ها زن را روی تخت خواباندند پس از فحش های تکان دهنده و سرگیجه آور حالا سیگارهای خود را روی بدن او خاموش میکردند٬ بی فایده بود. گویی ساواکی ها باید به دنبال راه دیگری می بودند.

زن٬دیگر جای سالمی برای شکنجه شدن  نداشت، دخترانش را آوردند، حالا نوبت آنها بود، راضیه و رضوان ۱۳-۱۴ساله بودند٬ آنقدر آنها را زدند و کوفتند و سوختند که زن دعا میکرد دخترکانش زودتر بمیرند تا اینقدر زجر نکشند٬ زن اما مگر حرف میزد٬ هرگز.

آن زن مرضیه حدیدچی بود...

حدیدچی خیلی بزرگتر از آن است که چون منی در وصفش بکوشد.

اگر یکی از توگوشی هایی که این زن خورده بود را امثال زهرا رهنورد خورده بودند تا الان ادعای رهبری انقلاب را می کردند. ادعا میکردند با استقامت ترین زن تمام اعصار تاریخ بشریت هستند. الحمدلله که یک قطره خون از دماغ اینها نریخت.

مرضیه حدیدچی بر اثر عارضه ریوی در بیمارستان خاتم الانبیای تهران بستری شد٬ خوب که چه؟ شد که شد. حالا اگر الناز شاکر دوست بستری میشد یک چیزی٬ کل سینمای ایران میخوابید. شونصدتا نشریه زرد آه و ناله سر میدادند. اصلا چرا خودمان را گول بزنیم، همین صدا و سیما یَک بساطی راه می انداخت.

ساواک برای آنکه مقاومت این زن را بشکنند آخر کار رفتند دخترانش را آوردند و جلوی چشم مادرشان شروع به دردناکترین شکنجه ها بر روی آنها شدند٬ شکنجه فرزند جلو چشم مادر همه میدانیم چقدر وحشتناک است٬ اما این کوه صبر لب از لب باز نمیکرد.

 کروبی  که گوئی دچار بیماری "همه کس به خود تجاوز بینی" شده است بچه اش توی درگیری ها یک کشیده خورد؛ از همین یک کشیده، یَک پیراهن عثمانی درست کرد علیه انقلاب که "فارین پالیسی" آخر او را به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ سال انتخاب کرد. انصافا کسی که از یک توگوشی بتواند اینهمه جار و جنجال راه بیندازد دانشمند است٬ حضرت عباسی اندیشمند است.

حدیدچی زمانی که مسئول سپاه غرب کشور  بود٬ از افتخاراتش همین بس که  به اندازه موهای سر اعظم طالقانی٬ منافق و ضد انقلاب به درک واصل کرده است٬ اما هیچوقت ادعای ریاست جمهوری نکرده. اگر شیرین عبادی به فرض محال یکی از شلاقهایی که حدیدچی خورده است را خورده بود، الان با "بان کی مون" سر ریاست سازمان ملل متحد دعوا داشت.

حدیدچی نه باند و دفتر و دستکی دارد نه صاحب ملک و املاک و باغ و ویلائیست٬ نه بچه هایش در انگلیس هستند، که غصه شان را بخورد نه حتی ادعا دارد یک آلبوم با امام عکس داردف نه ادعا دارد روشنفکرترین زن ایران است. حدیدچی فقط یک چیز دارد٬ عفونت پاهایش٬ که بر اثر کشیده شدن ناخن هایش در زمان شاه هنوز رنجش میدهند.همین

من مانده ام مسئول برگزیدن چهره های ماندگار کیست؟ میترسم آخرش احمد پور مخبر چهره ماندگار شناخته شود٬ مرضیه حدیدچی نشود. نشد هم نشد اشکالی ندارد، مرضیه حدید چی همین که یکی از چهره های ماندگار پیش حضرت امام است برایش کافیست. اتفاقا الان که فکر میکنم میبینم اگر چهره ماندگار نشود خیلی بهتر است چون آنوقت مسئولین خیال میکنن دینشان را ادا کرده اند نسبت به این زینب انقلاب.

خلاصه اینکه حدید چی بستری شده است توی بیمارستان خاتم الانبیاء. اگر پزشکان خاتم الانباء از پس درمانش بر نیامدند خود خاتم الانباء در بهشت بر داغهای کهنه شده دلش مرهم خواهد نهاد...
 


کد مطلب: 92675

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciwqa3.t1ary2bcct.html?92675

الف
  http://alef.ir