سرداران شرافت و غیرت؛ پاسداران عزت و کرامت

مرتضی رضائیان؛ 18 مهر 94

18 مهر 1394 ساعت 12:21


شهادت سردار حسین همدانی در سوریه هرچند از یک‌سو نظام و ملت را در داغ فقدان این فرمانده عالی‌مقام فرو برد، اما از سوی دیگر، فرصتی دوباره فراهم کرد تا برخی تلقین‌زدگان بتوانند این دلواپسان راستین عزت و غیرت ملی را در محک واقعیت‌ها به ارزیابی بنشینند؛‌ آن هم در روزهایی که برخی قلم‌به دستان و اصحاب رسانه و تریبون‌، آشکارا یا در لفافه به تخریب و تحقیر مواضع غیرتمندانه فرزندان امتحان‌داده ملت در نهادهای انقلابی و رسانه‌های ارزشی مشغولند و دلواپسی‌های آنان از توطئه‌های دشمنان و لوث‌شدن خطوط قرمز نظام و انقلاب را به سخره می‌گیرند. اصحاب رسانه و تریبونی که به‌ویژه در ماه‌های اخیر آب را گل‌آلود کردند تا ماهی‌ مقصود خویش را به چنگ آورند؛ ماهی مقصودی از جنس زمینه‌سازی برای «حساسیت‌زدایی» و برقراری «ارتباط نامتوازن» با دشمن قسم‌خورده، با طعم «تمنّا» و هبه «امتیازهای شگفت‌انگیز»!

و به راستی چه ملال‌آور است که برخی با شمشیر درشت‌گویی و افترا به جنگ مجاهدان امتحان‌داده در نهادهای انقلابی رفته و می‌روند؛ نهادهایی از جنس سپاه پاسداران که خدمتگزاران در آن در زمره مخلص‌ترین فدائیان ملت و نظام اسلامیِ به شمار می‌آیند. و اگر جز این بود، چه ضرورتی داشت سردار حسین همدانی علیرغم چند دهه مجاهدت در دوران دفاع مقدس و پس از آن، به جای استراحت در کنار خانواده یا اکتفا به مسؤولیت‌های متعارف، جامه رزم بر تن کند و برای دفاع از عزت و کیان اسلامی فرسنگ‌ها دورتر از مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی، به مصاف گروه‌های تکفیری بشتابد؟! سردار همدانی، همچون شما عشق همسر و فرزند داشت؛ اما این عشق او در «طول» عشق به نظام و رهبری و دلسوزی واقعی برای ملت مسلمان بود.

اگر نبود شرافت و غیرت این درس‌آموختگان مکتب سیدالشهدا(ع) و تعهدشان برای پاسداری از مصالح عالی و منافع ملی همکیشان و هموطنانشان، چه ضرورتی داشت که سردار اسکندری عزیز، در سنین بازنشستگی بار دیگر لباس رزم بپوشد و به عرصه دفاع از عزت و شرافت اسلام و انقلاب بشتابد؛ عرصه‌ای که فرجام آن، «ذبح‌شدن» ناجوانمردانه در سوریه با دشنه دست‌پروردگان شیطان بزرگ بود.

خوب است برخی قلم‌به دستان و اصحاب تریبونی که با سلاح تحقیر و تخریب، به جنگ فرزندان ملت در نهادهای انقلابی و دلواپسی‌شان برای عزت و شرافت ملی می‌روند، توضیح دهند که در مقایسه با مجاهدت‌های امثال سردار حسین همدانی چه خدمتی به ملت یا امت اسلامی کرده‌اند!

برای اینان دشوار است عمق خلوص و شرافت مجاهدانی از جنس سرداران شهید «حسین همدانی»‌، «محمدعلی الله‌دادی»، «عبدالله اسکندری»، «حمید تقوی» و «قهاری‌سعید»ها را درک کنند؛

اینان چه می‌دانند که شهید قهاری‌سعید در اجلاس کنگره شهدا گفته بود: «ای شهدا شما بخواهید که من سال دیگر، ۴ اسفند با شما باشم» و دقیقاً سال بعد عصر جمعه چهارم اسفند به شهادت رسیده بود!

آن‌ها هرگز عمق سخن شهید الله‌دادی را درک نمی‌کنند که می‌گفت: «تنها راه برای حفظ ارزش‌های انقلاب، در راس امور قرار داشتن ولایت فقیه است و اگر انحرافاتی مشاهده شود به این دلیل است که یا ولایت فقیه شناخته نشده و یا تنها گذاشته شده است.»

برای این گروه درک این واقعیت از همسر فداکار شهید کجباف، دشوار است که وقتی خبر شهادت همسرش در مصاف با داعشی‌ها را دریافت کرد و زمزمه‌هایی مبنی بر لزوم پرداخت پول به تروریست‌ها برای تحویل پیکر مطهر همسرش را شنید، مردانه فریاد برآورد که «اگر بناست پیکر شهید کجباف با گروگان‌های داعش عوض شود یا مبلغی ولو یک دلار از طرف دولت برای بازگشت پیکر شهید به تکفیری‌ها پرداخت شود تا تروریست‌ها با این پول علیه شیعه اقدام کنند به هچ وجه راضی نخواهم بود.» این همان شیرزن خوزستانی است که گفت: «اگر بنا باشد برای بازگشت پیکر شهید با تکفیری‌ها معامله شود سرمطهر شهید را مانند ‌ام‌وهب در واقعه کربلا به سوی خودشان پرتاب می‌کنم.»

برخی، از عزت پاسپورت ایرانی سخن ‌می‌گویند و برای سنجش شرافت هموطنانشان، تکرارنشدن فلان دولت و بهمان رئیس‌جمهور را معیار قرار می‌دهند؛ و حال آن‌که خود باید در کلاس درس این مجاهدان وارسته زانوی ادب و تلمّذ برزمین نهند و پاسداری از «عزت و شرافت ملی» را در مکتب این مجاهدان امتحان‌داده تعلیم ببینند؛ مجاهدانی که تعهد و دلسوزی‌شان برای عزت و شرافت هموطنانشان را نه با شعاردرمانی و به ضرب گفتارهای اتوکشیده و شعارهای پرزرق و برق،‌ بلکه با رشادت‌های خیره‌کننده و اهدای جان در خطوط مقدم نبرد با دست‌پروردگان شیطان بزرگ به منصه ظهور رسانده‌اند. عافیت‌طلبی و خوش‌بینی‌های بیجا در برابر دشمنان قسم‌خورده هرگز عزت‌آفرین نخواهد بود.


کد مطلب: 300756

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciwuapqt1auy2.cbct.html?300756

الف
  http://alef.ir