چرا توافق نهایی رخ نداد؟

حنیف غفاری*، 4 آذر 93

4 آذر 1393 ساعت 10:14


سرانجام سوم آذرماه نیز مانند دیگر روزهای سال فرا رسید و سپری شد! امروز ، در روز چهارم آذرماه خبری از امضای " توافق نهایی" میان ایران و اعضای ۱+۵ نیست و حتی "توصیف شرایط موجود " نیز با توجه به روند سینوسی و التهاب آمیزی که طی یک هفته اخیر در وین گذشت چندان آسان به نظر نمی رسد. پس از پایان مذاکرات وین ۶ ،طرفین بر پیشرفتهای صورت گرفته در مذاکرات تاکید کرده و به این ترتیب " تمدید مذاکرات برای رسیدن به توافق جامع" را اعلام کردند.در بازه زمانی چهارماهه اخیر بسیاری از فرصتها به دلیل کارشکنی طرف غربی از دست رفت! در مذاکرات نیویورک ،مذاکرات وین ۷ و مذاکرات مسقط ،واشنگتن به طرف اصلی مذاکره کننده با تهران تبدیل شد و دیگر اعضای ۱+۵ به مانند ۵ تماشاچی ،منفعلانه به تماشای ماراتن دیپلماتیک و سیاسی ایران و آمریکا پرداختند.

با وجود گذشت ۴ ماه، طرفین عملا به همان نقطه وین ۶ رسیدند،یعنی فاصله ای مابین "توافق" و " شکست"! باید اذعان کرد که دوباره در نوعی برزخ هسته ای گرفتار شده ایم، با این تفاوت که این بار برزخ ایجاد شده کمی نسبت به شرایط ایجاد شده پس از توافق وین ۶ شکیل تر و چارچوب مند تر است. به راستی چه اتفاقی در جریان مذاکرات وین ۸ ( دور اخیر مذاکرات هسته ای ) افتاد و چرا "توافق نهایی"در نهایت عینیت پیدا نکرد؟دراین خصوص لازم است به ۶ نکته مهم اشاره کنیم:

۱-اصلی ترین عامل عدم رسیدن طرفین به توافق قطعی و تداوم حرکت در برزخ هسته ای، ناتوانی ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی در اتخاذ " تصمیم تعیین کننده" در مذاکرات بود. این تصمیم سیاسی ، "پذیرش واقعی حقوق حقه ایران" مطابق اساسنامه های آژانس بین المللی انرژی اتمی و اسناد حقوقی معتبر و مرجع در زمینه حقوق هسته ای اعضای آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است.اگر این تصمیم همان فردای روز توافقنامه ژنو و حتی قبل از آن اتخاذ می شد، اساسا توافقنامه جامع هسته ای در همان زمان به امضا می رسید. با این حال دولت آمریکا و دیگر اعضای ۱+۵ در دو مبحث مهم و تعیین کننده یعنی " تعیین نیازهای اساسی " و " نحوه برداشته شدن تحریمها" به زیاده خواهی های خود ادامه دادند.این روند در جریان مذاکرات اخیروین نیز ادامه داشت. روند سینوسی مذاکرات به خوبی نشاندهنده عدم اتخاذ تصمیمی قاطع از سوی غرب جهت رسیدن توافق نهایی بود.روند سینوسی مذاکرات معلول " تزلزل مواضع اعضای ۱+۵" و در راس آنها ایالات متحده آمریکا بوده است.

۲-دومین عاملی که مانع از امضای توافق قطعی و جامع میان ایران و اعضای ۱+۵ شد، به تاثیرگذاری بازیگران مخرب خارجی بر میز مذاکرات باز می گردد . دیدارهای صورت گرفته میان مقامات آمریکایی و صهیونیستی از یک سو و حضور شتابزده سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی در وین و دیدار فوری او با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا نشان از بسط مذاکرات محرمانه و پشت میز به آن سوی دیوارهای هتل کوبورگ ( محل برگزاری مذاکرات وین ) بود.

البته در مقابل بازیگران مخرب، "واسطه گران" در صدد کاهش دادن شکافهای موجود میان طرفین و تلاش برای امضای توافق نهایی و قطعی برآمدند.یکی از این افراد یوسف بن علوی وزیر امورخارجه عمان بود. عمان در این برهه سعی کرد به عنوان یک واسطه گر وارد معادله شود و در نقش یک کاتالیزور، "معادله ساکن" را به " معادله دینامیک" تبدیل کند. افراد دیگری مانند خاویرسولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد نیز در این خصوص سعی کردند نقش شتاب دهنده ای ایفا کنند. با این وجود زور این واسطه گران به بازیگران پشت پرده سیاست خارجی آمریکا مانند دیوید آلبرایت و دیگر افراد وابسته به لابی های آمریکایی- صهیونیستی نرسید.

۳-حضور وزیر امور خارجه چین در آخرین روز مذاکرات هسته ای تعیین کننده در وین و انفعال ملموس روسیه در آخرین دور مذاکرات نقش به سزایی در به نتیجه نرسیدن مذاکرات داشته است."مهار سرکشی غرب" آزمونی بزرگ بود که متاسفانه پکن و مسکو از عهده آن بر نیامده و خود نیز در مواردی با این سرکشی همراه شدند. باید اذعان کرد که نقش آفرینی و تحرک " واسطه ها" در مذاکرات وین نسبت به تحرک روسیه و چین بیشتر بوده است. نقش منفی کشور فرانسه را نیز در این برهه نباید نادیده انگاشت. لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه در دوره اخیر مذاکرات نیز به مانند مذاکرات هسته ای ژنو در سال گذشته نقش بازدارنده ای ایفا کرد. نفوذ رژیم صهیونیستی بر حزب سوسیالیست فرانسه و کلیدداران کاخ الیزه در این مسیر به شدت تاثیرگذار بوده است.

۴-یکی از اصلی ترین شاخصه های مذاکرات اخیر وین، مانور رسانه های غربی و پیشقراول شدن آنها در نبرد تبلیغاتی علیه ایران بود. در حالی که وزرای امور خارجه آمریکا و سه کشور اروپایی پشت میز مذاکرات در حال نبرد سیاسی با تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان بودند، رسانه های غربی در آن سوی میدان به فضا سازی مستمری علیه فعالیتهای هسته ای ایران می پرداختند. در این خصوص میان بازی و رفتار غرب در دو حوزه " دیپلماسی عمومی" و" دیپلماسی رسمی " ارتباط مستمری وجود داشت. این ارتباط باید به صورتی دقیق مورد توجه و تحلیل قرار گیرد. در بازی رسانه های غربی نوعی توازن ملموس وجود داشت. از همان روز نخست مذاکرات، شبکه بی بی سی به صورتی علنی و صریح روند شکست مذاکرات را هدایت و تبلیغ کرد و از " تمدید مذاکرات" به عنوان نتیجه ای غیر قابل اجتناب سخن گفت! دیگر رسانه های غربی مانند رویترز ، نیویورک تایمز و واشنگتن پست نیز ضمن انتشار اخبار پارادوکسیکال( در راستای ایجاد تلاطم در افکار عمومی) ،این گونه القا کردند که عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات خواسته های بیش از حد ایران بوده است!

از این رو لازم است در عرصه دیپلماسی عمومی و حوزه رسانه ای بازی ما در برابر غرب تقویت شود. در این راستا باید ضمن " رصد هوشمندانه بازی غرب" در حوزه دیپلماسی عمومی، خود نیز در این حوزه دارای سبک و مهارت شویم. این سبک سازی و مهارت ورزی باید با همکاری توامان دستگاه سیاست خارجی کشور و رسانه ها صورت گیرد. مرور تجربه مذاکرات چند ماهه اخیر در این خصوص بدون شک در تنظیم این رفتار ، مهم و تعیین کننده خواهد بود.

این دومین باری است که فرمول " موکول کردن بازی به دقیقه ۹۰" شکست می خورد! در جریان مذاکرات وین ۶ نیز طرفین در انتظار تغییر مواضع خود تا آخرین لحظات مذاکرات ماندند اما این تغییر تعیین کننده صورت نگرفت. عدم تغییر مواضع اصولی ما در مذاکرات هسته ای و پایبندی به خطوط قرمز هسته ای توسط تیم مذاکره کننده هسته ای قابل تقدیر است. با این حال طرف مقابل نیز تا دقیقه ۹۰ بازی خود را تغییر نداد تا در عمل بر همگان اثبات شود که شناسایی حقوق حقه هسته ای ایران در دستور کار غرب قرار ندارد.به عبارت بهتر، مذاکرات اخیر وین نشان داد که بی اعتمادی نسبت به غرب باید در افکار عمومی از یک "حقیقت " با یک " باور " تبدیل شود.در سایه همین باور است که استقامت و ایستادگی ایران در برابر غرب معنا و مصداق پیدا می کند.

۵-بدون شک در برهه فعلی بیش از هر زمان دیگری نیاز به شفاف سازی عمومی در خصوص فضای مذاکرات داریم. به عبارت بهتر، با عدم به نتیجه رسیدن نهایی مذاکرات عملا تاریخ مصرف تاکتیک " محرمانه ماندن مذاکرات" نیز باید به پایان برسد. هم اکنون افکار عمومی خواستار شفاف سازی در خصوص رفتار تک تک اعضای ۱+۵ در مذاکرات هسته ای با ایران است. در این خصوص باید رفتار بازیگران " مخرب"و " منفعل" باید برای افکار عمومی تبیین شود.همچنین در خصوص نتیجه مذاکرات اخیر نیز باید به سئوالاتی مهم و تعیین کننده پاسخ داد. بدیهی است که با پایان یافتن مذاکرات،لازم است رویکردها و ملاحظات دستگاه سیاست خارجی کشورمان در قبال اعضای ۱+۵ نیز تغییر یابد. این تغییر باید همراه با محاسبه و دوراندیشی باشد .

۶-جابه جایی قدرت میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه نه تنها منجر به تنظیم رفتار تیم مذاکره کننده آمریکا پای میز مذاکره نشد، بلکه زیاده خواهی واشنگتن را در این ماراتن هسته ای و دیپلماتیک افزایش داد. این مسئله ، نشان دهنده همگونی بازی استراتژیک کبوترها و بازهای آمریکایی علیه ایران است. این همسانی و همگونی تا کنون از سوی برخی افکار عمومی و حتی تحلیلگران درک نشده بود. اصلی ترین درس مذاکرات هسته ای اخیر ، ایجاد همگونی و همسان سازی میان دو حزب اصلی ایالات متحده آمریکا در نزد افکار عمومی کشورمان است. از این پس تقابل جمهوری اسلامی ایران با کاخ سفید ( محل تجمع دموکراتها) و کنگره( محل مانور جمهوریخواهان) ادامه خواهد داشت. تقابلی که نباید هیچ گاه به فراموشی سپرده شود.
* رسالت


کد مطلب: 250276

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcjaye8muqei8z.fsfu.html?250276

الف
  http://alef.ir