ويژگي علوم تجربي | ويژگي علوم انساني | دلالت سياستي حاصله براي تعالي در علوم انساني |
در داخل يك رشته علمي، مكاتب فكري متضاد وجود ندارد. | در داخل هر رشته علمي، رويكردها و مكاتب متضادي وجود دارد كه هر دستاورد علمي فقط در داخل يكي از اين مكاتب شكل ميگيرد و از نظر بقيه، ميتواند بيمعنا يا كاملاً غلط باشد. | بسياري از اختلافات در علوم انساني از آنجا ناشي ميشود كه محققين معتقد به مكاتب علمي متفاوت ( مثلاً در علم اقتصاد)، اصولاً محققين مكتب مقابل را به رسمت نميشناسند. چارهاي نيست جز اينكه هر دپارتمان علوم انساني ما پرچمدار يكي از اين مكاتب باشد. مثلاً معلوم باشد كه دانشكده اقتصاد فلان دانشگاه معتقد به مكتب نئوكلاسيك است و فلان دانشگاه به دنبال اقتصاد اسلامي. ما بايد تشكيل چنين مراكزي را تشويق كنيم و آنها را صاحب نام معتبر بسازيم نه اينكه اگر از يك دپارتمان و مكتب آن خوشمان نميآيد به تعطيل كردنش همت گماريم. |
دوره شكلگيري يك دستاورد علمي، نسبتاً كوتاه است. | دوره شكلگيري يك دستاورد علمي، بسيار بلند مدت است. | روش مرسوم حمايت از تحقيقات علمي كه دادن سفارش پروژههاي حداكثر يك ساله و كاربردي است به تعالي علوم انساني منجر نميشود بلكه بايد از روشهاي ديگري نظير اعطاي كرسيهاي علمي ( حمايتهاي بلند مدت و تكيه بر توانمندي محقق به جاي نياز كارفرما) استفاده كرد. |
دستاورد علمي غالباً در شكل محصول، خدمت يا فرآيند جديد ظاهر ميشود. | دستاورد عملي به شكل نظريههاي بومي شده و يا حتي داراي قابليت كاربرد جهاني ظاهر ميشود. | بايد توجه داشت كه نظريه ابتدا به شكل مقاله منتشر ميشود وسپس جاي خود را مراجع كتب معتبر باز مي كند. پس اولين گام بايد به رسميت شناختن "تعريف و مراحل تكوين يك نظريه علمي" باشد. در دنياي علم، هيچ كس با برگزاري كرسي نظريهپردازي و تعريف كردن از كارهاي خودش، صاحب نظريه نشدهاست. |
هر جامعهاي به تعداد بيشماري از دستاوردهاي آن نيازمند است. | هر جامعهاي، ظرفيت پذيرش تعداد محدودي از دستاوردهاي آن را دارد. | تعداد بيشمار دانشكدههاي علوم انساني كه همه آنها محتواي هم شكل و كم مايهاي ارائه ميكنند بيفايده است. كشور به تشكيل تعداد محدودي دانشكده مورد حمايت و خوشفكر در قالب جزيره كيفيت نياز دارد. ما سالانه به دهها هزار مهندس و پزشك احتياج داريم اما شايد در هر قرن، يك ملاصدرا براي جامعه ما كافي باشد. |
درصد كارهاي پژوهشي كه به هدف خود (مثلاً يك محصول جديد) ميرسند بالاست. | درصد موفقيت كارهاي پژوهشي كه به هدف خود ( مثلاً يك نظريه جديد) ميرسند بسيار كم است. | اين واقعيت، نشان ميدهد گزينش دانشجو براي اين رشتهها حتي در كنكور سراسري بايد شكل خاص خود را داشته باشد. يك مثال از اين شكل خاص، ميتواند پذيرش دانشجوي كارشناسي ارشد پيوسته از طريق كنكور سراسري باشد. |
فعاليت تيمهاي پژوهشي بيشتر در قالب روالها و فرآيندهاي از پيش تعيين شده عملي شكل ميگيرد (بنابر ماهيت نوآوريSTI). | فعاليت تيمهاي پژوهشي بيشتر در قالب ويژگيهاي شخصيتي استاد و دانشجو شكل ميگيرد (بنابر ماهيت نوآوري DUI). | خلق و خو، مشرب عقيدتي و مكتب علمي استاد و دانشجوي علوم انساني بايد با هم سازگار باشد. تحمل دانشجو به استاد كاري لغو است. استاد برگزيده حوزه علوم انساني ( مثل همه دانشگاههاي معتبر دنيا) بايد در انتخاب دانشجوي دكتراي خود آزادي داشته باشد و طبعاًدر قبال نتايج پژوهش او هم بايد پاسخگو باشد. |
انتقال دانش از خارج كشور، در قالب خريد ليسانس و سختافزار و يا خواندن مقالات علمي اتفاق ميافتد. | انتقال دانش از خارج كشور، در صورت تعامل نزديك و رابطه استاد-شاگردي ممكن ميشود. | فراهم كردن امكان انواع تعاملات بينالمللي نظير فرصت مطالعاتي، استادان و بويژه دورههاي شش ماهه خارج از كشور براي دانشجويان دكترا، حداقل كاري است كه ميشود كرد. طبعاً كنترل كردن مهارت استادان و دانشجويان در زبانهاي خارجي لازم است. |
تحقيقات آن، نيازمند مواد و تجهيزات پژوهشي است. | تحقيقات آن، نيازمند فضاي آرام و مناسب تفكر و بحث علمي است. | بايد فضاهاي مناسب براي كاركردن استادان و دانشجويان و بحثهاي گروهي آن تخصيص يابد. طبعاً سرانه چنين فضاهايي بيش از رشتههاي علوم تجربي خواهد بود. |
شكلگيري دستاوردهاي آن، معمولاً در ادامه كارهاي ديگران است. | شكلگيري دستاوردهاي آن معمولاً در نقص كارهاي ديگران است. | شكل برگزاري كلاسهاي درس علوم انساني ( بويژه درتحصيلات تكميلي) بايد به شكل مباحثه به جاي تدريس يك طرفه باشد. اين روشي است كه حوزههاي علميه به عنوان غنيترين مدارس علوم انساني كشور، سالها با موفقيت به كار گرفتهاند. |
اعلام نتايج تحقيقات آن، عمدتاً با تشويق مواجه ميشود. | اعلام نتايج تحقيقات آن، عمدتاً با مخالفتهاي شديد همراه است. | حتي اگر نظام اسلامي به يك سري انگارهها و مكاتب فكري علاقه بيشتري دارد ( كه طبيعتاً به خاطر ماهيت اين نظام، امري اجتناب ناپذير است) بايد بداند كه رشد اين مكاتب در بروز و مواجهه با نظريات مخالف ممكن ميشود. امثال شهيد مطهري، دكتر شريعتي و غيره فقط در شرايط مواجهه با مخالفين اسلام بود كه تعالي يافتند. بستر آزاد انديشي و عدم نگراني از ابراز عقيده در دانشگاهها، مهمترين پيش شرط تعالي در علوم انساني است. روش ائمه ما در مناظره با ملحدين، حتي در كنار مرقد مطهر پيامبر(ص) را همه ميشناسيم. |
تست نتايج پژوهشهاي آن در محيطهاي آزمايشگاهي انجام ميشود. | تست نتايج پژوهشهاي آن، عمدتاً در محيطهاي اجتماعي و سازمان انجام ميشود. | اين واقعيت، نشان ميدهد كه سازمانهاي سياستگذار و مجري بايد همكاري لازم را با پژوهشگران مربوطه داشته باشد. |
انتشار بينالمللي دستاوردهاي آن آسان است. | انتشار بينالمللي دستاوردهاي آن دشوار است. | وقتي ما به دليل عدم رشد علمي در برخي رشتهها، احساس توسعه نامتوازن ميكنيم طبيعي است كه بايد حداقل براي مدتي، انتشار مقاله در مجلات درجه اول بينالمللي علوم انساني را به نحوي خاص، مورد تشويق قرار دهيم. |
ارزيابي دانشمندان، بايد جنبه كمي داشته باشد. | ارزيابي دانشمندان بايد جنبه كيفي داشته باشد. | برخلاف حوزههاي تجربي كه ارزيابي و ارتقاي استادان، براساس تعداد مقالات و كتابها انجام ميشود، در حوزههاي انساني بايد به وجهه و اعتبار بينالمللي فرد توجه كرد. چه بسا چاپ يك مقاله در يك مجله رتبه اول، مهمتر از چاپ دهها مقاله در مجلات متوسط باشد. |