كريستينا گروبر پژوهشگر و استاد دانشگاه پنسيلوانيا در نشست بررسي 7 قرن مصورسازي معراج پيامبر اعظم گفت: اولين بار در دوران صفوي چهره پيامبر پوشانده به تصوير كشيده شد.
به گزارش فارس، كريستينا گروبر استاد دانشگاه هنرهاي اسلامي پنسيلوانيا آمريكا، شب گذشته در موزه هنرهاي ديني امام علي (ع) درباره 7 قرن مصورسازي معراج پيامبر اعظم (ص) سخنراني كرد.
*داستان معراج هنوز هم در ايران زنده و محبوب است
گروبر كه آخرين كتاب خود را به بررسي متون و تصاوير معراجنامه تيموري اختصاص داده است، شب گذشته درباره تحقيقات خود در اين زمينه گفت: در اين جلسه ميخواهم به بررسي متون و تصاوير معراج حضرت محمد(ص) از دوره ايلخاني تا صفويه اشاره كنم، روز گذشته در خيابان مطهري تهران با تصاويري روي ديوار روبه رو شدم كه درباره معراج پيامبر بود و متوجه شدم كه داستان معراج پيامبر همچنان در ايران زنده و محبوب است.
*داستان معراج در خارج از قرآن تفسير شده است
وي در ادامه با اشاره به داستان معراج پيامبر در سوره اسراء قرآن گفت: نشانههاي داستان معراج پيامبر در سوره اسراء ديده ميشود با اين وجود در قرآن كلمه معراج استفاده نشده و تنها از لغت اسراء استفاده شده است. از آن جا كه آيات قرآن مبهم و معماگونه است، داستان معراج هم خارج از قرآن پرورانده شده و در متون حاشيه قرآن آمده است كه تغييرات بسياري هم داشته است.
*اولين معراجنامه به ابن عباس از صحابه پيامبر نسبت داده شده است
گروبر گفت: بخشهايي جسته گريخته از داستان معراج پيامبر در احاديث مختلف آمده است اما كامل آن را در سيرةالنبي ابن هشام و همچنين در برخي كتب تاريخي از جمله تاريخ طبري ميتوان ديد و در تفاسير مختلف از آيه اسراء نيز اين داستان آمده است، اما معراجنامه درون تفاسير ابوالفضل رازي و ميبدي شكل گرفته و نوشته شده است كه البته معراجنامه كامل و مستقلي نيستند ولي اولين نمونه معراجنامه به ابن عباس نسبت داده شده است كه از صحابه پيامبر بوده است.
اين پژوهشگر همچنين گفت: داستان معراج را ميتوان در اشعار شاعران مشهوري چون سعدي،حافظ، نظامي گنجهاي و ...مشاهده كرد كه بعد از نعت خدا و رسولش به داستان معراج اشاره كردهاند.
*جامعالتواريخ اولين كتاب مصور با موضوع معراجنامه است
گروبر در ادامه به تصاويري كه با موضوع معراجنامه در طول تاريخ پديد آمده است اشاره كرد و گفت: اولين نمونه از تصاوير معراج پيامبر در كتاب جامعالتواريخ رشيدالدين ديده ميشود كه البته روايتي از داستان معراج است، در اين تصوير براقي ديده ميشود كه بازوي انسان دارد و دم آن تبديل به فرشته جنگجو شده است و سمت راست دو فرشته همراه با يك جام طلا ديده ميشود كه اشاره دارد به اين موضوع كه پيامبر در معراج فقط بايد از جامي كه شير دارد بنوشد و به اين ترتيب در آزمون جام نوعي اثبات پيامبري حضرت محمد (ص) يادآوري ميشود.
*اولين معراجنامه دوره ايلخاني در موزه استانبول نگهداري ميشود
وي به تصوير ديگري از معراجنامه دوره ايلخاني اشاره كرد وگفت: اين تصوير از نخستين نمونههاي موجود درباره معراجنامه است كه البته كتاب آن ورق ورق شده است ولي آن چه از اين كتاب در موزه توپكاپي استانبول باقي مانده است همين است كه در مقدمه آن دوست محمد اشاره كرده است كه اين كتاب به سفارش شاه ايلخاني تأليف شده است و خوشنويس آن هم عبدالله صيرفي و نقاش آن احمد موسي است.
* تصاوير معراجنامههاي دوران ايلخاني جنبه تربيتي و آموزشي داشته است
گروبر در ادامه به علت و ضرورت نوشتن معراجنامه در دوران ايلخاني پرداخت و گفت: در تصوير ديگري با موضوع معراجنامه در دوران ايلخاني خروسي ديده ميشود كه فرشتهها دستهايشان را به حالت دعا بالا بردهاند و حضرت محمد (ص) نيز دستهايش گره كرده روي سينهاش قرار دارد و اين اشكال در واقع نشان دهنده سنت عبادت و شكل عبادت است و متوجه شدم كه اين تصاوير نوعي آموزش شيوه عبادت است و بنابراين اين تصاوير جنبه تربيتي و آموزشي براي مردم داشته است.
*ترويج اسلام يكي ديگر از دلايل تأليف معراجنامههاي دوران ايلخاني است
در تصوير ديگري ميبينيم كه حضرت محمد(ص) با ساير پيامبران ملاقات ميكند كه نشان ميدهد اسلام نسبت به مسيحيت و يهوديت برتري دارد. همچنين در تصوير ديگر حضرت محمد(ص) با ردا و عمامه ديده ميشود و فرشته جبرئيل براي او دعا ميكند و در مقابل او دو نفر ديده ميشود كه يكي صورتش سفيد است و ديده نميشود. سالها پژوهشگران نميدانستند كه معناي اين تصاوير چيست اما من توانستم با دستيابي به يكي از متون معراجنامه ترتيب اين تصاوير را بفهمم و اين كه ضرورت وجود معراجنامه در دوره ايلخاني چيست، در متني كه يافتم آمده است كه حضرت محمد(ص) بعد از بازگشت از معراج در مكه با خودداري ابوجهل از پذيرش معراج پيامبر روبه رو شد اما ابوبكر باور كرد و به همين دليل لقب صديق گرفت،در اين تصاوير نيز ابوجهل به صورت نشسته با صورت پاك شده تصوير شده است و ابوبكر با صورت سفيد ديده ميشود و در دست جبرئيل نيز تصويري از اورشليم ديده ميشود چرا كه در آن زمان معراج پيامبر را برخي باور نكردند و از او خواستند كه اورشليم را برايشان تصوير كند،محمد (ص) دعا كرد و خداوند از طريق جبرئيل تصوير كاملي از اورشليم برايش فرستاد و محمد (ص) اورشليم را توصيف كرد و باعث شد كه بسياري از خاندان قريش به اسلام گرايش پيدا كنند و اين علت اهميت داستان معراج در دوران ايلخاني است چرا كه باعث گرويدن بسياري به اسلام شد.
*روايت معراجنامههاي دوران الجايتو، شيعي و دوران ابوسعيد، سني است
وي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به اين كه در دوران آلجايتو و ابوسعيد رقابتي بود براي تبديل كردن ادعيه از شيعه به سني گفت:در دوران ابوسعيد به دليل سني بودن او، در متون مربوط به معراجنامه او به برتري جامعه اهل سنت تأكيد شده است و اين تصاوير تفاوت آشكاري با تصاوير معراجنامه در دوران صفويه دارد.
*تأثيرگذاري نقاشان آسياي مركزي بر تصاوير معراجنامه
گروبر همچنين به تأثير نقاشان آسياي مركزي و نقاشان بودايي در تصاوير معراجنامه اشاره كرد وگفت: در برخي از تصاوير معراجنامه، فرشتهاي با 70 سر ديده ميشود كه سمبل دعاست اما منبع اين شمايلنگاري در تصاوير آسياي مركزي و بوداييها يافت شده است، فرشته 70 سر در آسياي مركزي نماد شفقت بوده است و در تصاوير ديگري نيز فرشته 70 سر در حالت مراقبه و يوگا ديده ميشود كه رويكرد آن به سمت شمايلنگاريهاي آسياي مركزي است.
*اولين بار در دوران شاهاسماعيل چهره پيامبر در تصاوير پوشانده تصوير شد
گروبر در تصاوير ديگري به چهره پوشانده شده حضرت محمد (ص) اشاره كرد و درباره دليل اين پوشانده چهره توضيح داد: در دوران ايلخاني تا تيموري تصاوير چهره حضرت محمد (ص) بدون هيچ حجاب و پوششي به چشم ميخورد در حالي كه اولين تصاوير مربوط به پيامبر با چهره پوشانده شده در دوران شاه اسماعيل ديده شده است.
وي افزود: اگر به اشعار شاه اسماعيل مراجعه كنيم به پاسخ آن دست مييابيم، او در اشعارش آورده است كه طبيعت او از طبيعت خدا و طبيعت حضرت محمد (ص) است و ميگويد كه از ازل آمده و صاحب تاج حيدري است در حالي كه حضرت محمد (ص) در معراج صاحب اين تاج بوده است بنابراين استعارههاي بسياري را شاهاسماعيل به كار ميبرد كه به خدا و حضرت محمد (ص) مربوط است و در نهايت اشاره ميكند فردي كه با تاج حيدري از معراج پايين آمد حضرت محمد نبود بلكه شاه اسماعيل بوده است. او همچنين خود را اساس مفهوم حضرت علي (ع) نيز معرفي ميكند و بدين ترتيب ميبينيم كه شاه اسماعيل سعي ميكند يك شخصيتي به وجود آورد كه همه ويژگيهاي حضرت محمد را داشته باشد و چهره پوشانده شده حضرت محمد (ص) در تصاوير معراجنامه مشخص نميكند كه اين چهره حضرت محمد (ص) است يا شاهاسماعيل.
كريستينا گروبر تصريح كرد: اگر چه پوشانده چهره حضرت محمد (ص) اولين بار از سوي شاهاسماعيل شروع شد اما بعدها به عنوان صفتي براي حضرت محمد (ص) در نظر گرفته شد و ادامه يافت.
*مفاهيم تصاوير معراجنامه در دوران شاهاسماعيل و شاهطهماسب شيعي ميشود
وي در بخش ديگري از سخنانش به اين موضوع اشاره كرد كه شاهاسماعيل در اشعارش به اساس و جوهره امام علي (ع) اشاره ميكند و مفهوم معراج را به مفهومي شيعي تبديل ميكند و تحت حكومت شاه اسماعيل و شاه طهماسب تصاوير معراجنامه شيعي ميشود.
گروبر استفاده از تصاوير شير را در معراجنامههاي دوران صفوي به معناي اضافه كردن مفهوم شيعي دانست و گفت: شير سمبل امام علي (ع) است به معناي اسدالله و در داستانهاي شيعه درباره معراج هم گفته ميشود كه در معراج شيري بر سر راه پيامبر قرار ميگيرد و اجازه جلو رفتن به ايشان نميدهد، پيامبر خاتم خود را به شير ميدهد و شير اجازه ورود به او ميدهد، در بازگشت از معراج، پيامبر خاتم خود را در دست حضرت علي (ع) ميبيند.
گروبر به داستانهاي مختلف معراجنامه اشاره كرد كه هر كدام اهداف مختلفي را در دوران مختلف حتي به دلايل سياسي دنبال كردهاند.
وي افزود: در بخشي از تصاوير معراجنامه، حضرت محمد(ص) بالاي تصوير ديده ميشود و شاه پايين تصوير است و نشان ميدهد كه حضرت محمد پادشاهي جهان را به شاهي ميدهد كه پادشاهي هر دو دنيا را دارد و اين نوعي مشروعيت بخشيدن به پادشاه است.
*مفاهيم تصاوير معراجنامه در دوران مختلف اهداف مختلفي را دنبال كرده است
اين پژوهشگر در خاتمه تصريح كرد: تصاوير معراجنامه پيامبر با اهداف مختلفي پديد آمده است ابتدا نماد سيرةالمستقيم بوده است، در دوران ايلخاني نماد گرويدن به اسلام و آموزش عبادت است، بعد از آن راهي براي كسب مشروعيت و قدرت بوده است و همچنين راهي براي ارتباط برقرار كردن با پيامبر و شخصيت مقدس او كه سرانجام اختلاف نظر بين مكاتب اسلامي را رقم زد.