نظر منتشر شده
۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 324473
آیت الله بهجت: از «عین الله الناظره» غافل هستیم!
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۴۲
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: گویا ما ائمه – علیهم السلام- و به خصوص امام زمان(عج) را حاضر و ناظر نمی‌دانیم، بلکه گویا مانند عامه اصلا زنده نمی‌دانیم و به کلی از آن حضرت غافل هستیم.

به گزارش تسنیم،مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: اهل بیت عصمت و طهارت – علیهم السلام- بندگانی هستند که علم و صوابشان مطرد است، یعنی با داشتن مقام عصمت نه خطا می‌کنند و نه خطیئه و امام زمان(عج)- «عین الله الناظره و اذنه السامعه و لسانه الناطق و یده الباسطه»* (چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشاده خداوند) است و از اقوال،‌افعال، افکار و نیات ما اطلاع دارد؛ مع ذلک گویا ما ائمه – علیهم السلام- و به خصوص امام زمان(عج) را حاضر و ناظر نمی‌دانیم، بلکه گویا مانند عامه اصلا زنده نمی‌دانیم و به کلی از آن حضرت غافل هستیم.

* ر.ک: بحار الانوار، ج۲۶، ص ۲۴۰، ج ۴۰، ص ۹۵، توحید صدوق، ص ۱۶۷، معانی الاخبار، ص ۱۶.
کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص ۲۲
محمد حسین رخشاد
 
کلمات کلیدی : آیت الله بهجت
 
سید علی حجازی
۱۳۹۴-۱۰-۲۴ ۱۰:۴۳:۱۱
باسلام
تا انجا که من خبر دارم آقای دکتر توکلی عمدتابه بیان نکته نظرات سیاسی /اقتصادی پرداخته و با پاکدستی و صداقت خود سعی وتلاش نموده وکمتر به بیان نکته نظرات ایدئولوژیکی پرداخته است و بعضی مطالب من که در ان راستا بوده اند کمتر یا اصلا تایید نشده ولی ما همیشه برداشتمان را نوشته ایم
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٥﴾الاسراء
و در باره روح از تو مى‌پرسند، بگو: «روح از [سنخ‌] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.»
یک سری مسائل هست که عمدتا اعتقادی است و کسانی که برآن معتقد هستند بیش و پیش ازآنکه در خود مطلب غورکنند و برکم وکیف آن اسرار بورزند می بایست به اثرات آن توجه داشته باشند
ازجمله مسئله روح که خداوند متعال صلاح را براین دانسته که علم ما در این خصوص بیشتر,اعتقاد وانقیاد باشد تا با با بهره گیری از آن ضمن تکیه و تاکید بر روز معاد ما ما با کسانی که از این دیار رخت بربسته اند احساسی داشته باشیم از جنس حضوروحاضر بودن تواما در یک عصر, با این تفاوت که انان اگرچه ظاهرا از شیرینی زندگی محروم شده اند ولی در عوض از قید و بنداین جهان و وابسته بودن به زمان و مکانش هم رها شده و البته و صد البته در این بین جا و جایگاه اولیا و اوصیا و شهدا با ما انسانهای عادی وعامی فرق و فاصله بسیار داشته و دارد و مهمترین دلیل این مهم آیات شریفه ذیل :
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿١٦٩﴾آل عمران
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده مپندار، بلكه زنده‌اند كه نزد پروردگارش
ویا:
وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَـٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ ﴿١٥٤﴾البقره
و كسانى را كه در راه خدا كشته مى‌شوند، مرده نخوانيد، بلكه زنده‌اند؛ ولى شما نمی دانید
و اما به نظر می رسد خداوند منان ضمن دادن این بشارت , به استناد به راز و رمز خلقت و آزمایشی که برای این انسان در نظر دارد فاصله زندگان و مرده گان را نگاه داشته بگونه ای که حتی حضرت علی ع بزرگ ترین راز و اسرار را مرگ می دانسته است و خدای متال براین جدایی ظاهری تکیه و تاکیدردارد
وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا ﴿٣٣مریم
و درود بر من، روزى كه زاده شدم و روزى كه مى‌ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى‌شوم.
البته این نبود ونداشتن ارتباط به معنای بهره گیری و بهره گرفتن از حضور و ظهور ,نورانیت وهدایت آنان نیست که آمد و رفت ظاهری قطعا به قصد بهره گیری از هدایت و حمایت آنان و آشنایی با اهداف دین و فهم درست آن و ایضا و نشانه گذاری راه توسط آنان است
راهی که قطعا روحانیت ادیان و رهبران دینی ,ما را دررابطه با بودن در مسیر و حرکت برمبنای نشانه گذاری ها هدایت و حمایت می کنند لذا ایکاش دوستان در رابطه گفتن و نوشتن هرمسئله و نکته دینی نسبتا سنگین و غامض وسواس به خرج داده و قبل از هرچیز از بهره گیری دشمن از گفتارها و نوشتارهای علمایی دینی دقت به خرج دهند چرا که امروزه هر گفتار و نوشتار از مجامع رسمی دینی و رسانه های ایران اسلامی ملاک و معیار است و این ملاک ومعیار اگر خوب مطرح نشود باعث بهره گیری دشمنان دین وعالم تشیع و اتهام زنی گشته و با اشاره به ظواهر بعضی مسائل مطرح شده , افراد جاهل را وادار به حرکات تند وحتی انتحاری بنام دین می کنند
از جمله مطلب بالا که بسیار عمیق است ودر وحله اول چنین به نظر می آید که انگار خدای ناکرده ما امام را به منزله کسی که دارای صفات ظاهریه خداوند است در نظر می گیریم که این بنوعی براسی افراد عادی شبهه برانگیز باشد
درخاتمه نوشت ونوشتار امثال من که متخصص دینی نیستیم و کمترین ادعایی در این زمینه هم نداشته و نداریم طرح سئوال است
طرح سئوالی که گاها باعث می شود بزرگ وعالمی احساس وظیفه کرده و به بیان مطلبی بپردازد
و این مقدمه ای بشود به ارائه نگاه ونظری نوین از ابعاد دین که :راهگشا ,هدایت گر و تقویت کننده داشته های دینی واعتقادات ما باشد (3467250) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۰-۲۴ ۱۴:۳۱:۱۷
پاسخ به نظر شماره:( 3467250) (alef-11) در باره خبر:/ آیت الله بهجت: از «عین الله الناظره» غافل هستیم!/ پایگاه خبری الف... پنجشنبه 24/10/1394
---
اعتقادات قرآنی با آثار عینی قابل اثبات اند
---

نویسنده ی محترم نظر فوق جناب آقای سید علی حجازی بجای ایراد و اشکال گرفتن به مطرح کردن اینگونه موضوعات و عالم وآدم منتقد را با کلی گویی به دشمن و تروریسم نسبت دادن بهتر بود با دانش عالمانه ی خود از دین و ضرورتها و لازمه های اعتقادات دینی و مذهبی ، سخنی با غالبیت توده های مردم متدینی داشته که مایلند اعتقادات خود را مطابق با قرآن وعقل و با استناد به این دو ارزش الهی برگزینند.
این نویسنده دانشمند می بایست برای توده های متدین مطابق با اصل قرآنی «لا یکلف الله نفسا الا وسعها...» در اثبات قرآنی و عقلی اینگونه موضوعات مبهم ، که بنام اعتقادات دینی و مذهبی خارج از قرآن وعقل رواج یافته اند ، بصورتی درخور درک عرفی همگان که شان آثار قابل لمس و حس کردنی همه ی اعتقادات قرآنی است ، مطالبی را بیان و توضیح می نمودند و اعتقادات بی اثر و غیر قابل اثبات بشر ساز را با اعتقادات قرآنی مقایسه نمی کردند و بی دلیل نتیجه نمی گرفتند که ، بمانند اعتقاد به «روح» که آثار ملموس و محسوس و قابل اثبات فراوان دارد و یک اعتقاد قرآنی است ، اعتقادات مطرح در موضوع نظر خود را نیز باید باور کرد و بعنوان اعتقاد دینی باید پذیرفت؟؟؟!!ا
با یاد آوری مکرر اصل قرآنی ( لا یکلف الله نفسا...) اگر نتوان اعتقادی را بنام دین و مذهب با قرآن و عقل بصورتی بی خدشه و بی شبهه با استدلال به آثار عینی محسوس و ملموس آشکار آن برای توده های دین دوست به اثبات رساند ، چگونه و با چه دلیل غیر قابل انکار می توان از حقیقت دار بودن چنین اعتقادی در محضر خداوند دفاع کرد و از عذاب تحمل ناپذیر او در امان ماند؟؟؟!!! (3467644) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۰-۲۴ ۱۳:۲۲:۰۸
هاتوا برهانکم إن ...؟؟؟!!!
---
نخست ، ارتباط وحیانی زنده ی مرحوم مظلوم آقای بهجت را با خداوند بادلایل قطعی و یقینی و عقلی ثابت کنیم شاید بشود این منقولات غیر قابل اثبات و مسئولیت زا را که به ایشان نسبت می دهیم باور کرد و در باره ی چنین اعتقاداتی که هیچ اثری از آنها در قرآن کریم نیست و با عقل نیز قابل اثبات نیستند ، و شاید بشود در محضر خداوند حسابگر از مجازات سنگین سهیم کردن بندگان با او در ویژگیهای منحصر به فرد الوهیت و از پاسخگویی در این زمینه ی پر لغزش و هلاکت بار در امان بود ؛ که بی تردید با تأمل و تدبر در هشدارهای شدید قرآنی چنین شایدی هیچگاه تحقق پذیر نیست؟؟؟!!!
باید هشدارهای صریح قرآن کریم را فراموش نکرد که وارد شدن به عرصه ی اعتقاد سازی دینی و مذهبی که فقط منحصر به خداوند عارف کل حقیقت است عین سهیم سازی بندگان با خداوند و ظلم عظیم نا بخشودنی است.
نادیده گرفتن هشدارهای صریح قرآن کریم و عنان زبان را در اعتقاد سازی دینی و مذهبی آزاد رها کردن با هر بهانه ای که باشد هیچ انگاری دین الهی و خدا انگارری خویش و پای گذاشتن بر لب پرتگاه هلاکت بار است که در قیامت از پرت شدن در این پرتگاه هیچ گریزی نخواهد بود و آنگاه پیشمانی سودی نخواهد داشت.
اعتقاد دینی و مذهبی باید عین حقیقت باشد ، و بنا بر اصل الهی قرآنی: « لا یکلف الله نفسا الا وسعها » که مساوی بودن تکلیف شرعی با وسع و توان عرفی عقل و جسم آفریدگان عاقل را تاکید می کنند ، می باید بسادگی و بی خدشه و بی شبهه با قرآن و عقل قابل اثبات باشد.
اگر اثبات اعتقاد منسوب به دین و مذهب با قرآن و عقل امکان ناپذیر باشد بی تردید نسبت چنین اعتقادی به دین و مذهب نسبت باطل و از حیثیت و اعتبار ساقط است ؛ و باور به چنین اعتقادی هرگز نمی تواند تکلیف شرعی باشد. (3467536) (alef-13)
 
سید علی حجازی
۱۳۹۴-۱۰-۲۵ ۱۸:۳۳:۲۲
باسلام به مسئولین محترم الف .
وممنون از نویسندهو نقاد نظر حقیر و اینکه جدا ما شاگردیم و مرید علمای دینی در این وادی و لا غیر!!!
به خدا پناه می بریم که نلغزیم و بدتر از آن در شلوغ بازار منیت ناشی از غرق شدن در عادات علمی وحتی دینی ایستا و یا تک برداشتی ره گم نکنیم که دعای هر روز و چند باره ی مان اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ است و اضطرار و انابه به خداوندمنا ن تا مارا جزء غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ نکند و نبیند تا خدای ناکرده مستوجب لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا نباشیم
و اینکه مردمان بی دینی و بی باوری و مردمانی که راه و ره برداشتشان از دین سطحی و باری بهر جهت و یا مناسب و مطلوب حال و احولاتشان است بنوعی که کمترین تضاد وتقابل ومشگلی برای تفنن های روز مره گی شان ایجاد نشود ومصداق این نوع برداشت یا امثالش مروجان ومریدان اسلام امریکایی و ایضا دیگر مصداقش حبس شدن و حبس کردن دین گفته ها در زمانه ای خاص و دور شدن از زندگی و سرزندگی دین و تلاش جهت نیفتادن در دام برداشت اسلامی تعریف شده و برگرفته از خلق و خو و راه و روش متولیان زمان سالار ی که اگر چه در زمانه خود اصل بوده و اصلیت داشته و برای محقق شدن اثرات وظهور آثاردین و دینمداری در زمانه خود با بهره گیری از شعله نور به قد وسع و در دایره امنیتی (لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا )
باقدرت وقوت اسلام وقران, سنت پیامبره و سیره ائمه منادی راه و چاوش خوان قافله دین ودین مداری در زمان و زمانه ی خویش بسوی او بوده اند
اوی که هرچیز و همه چیز است
اویی که قادر است
اویی قاهر است
اویی که خالق است
اویی که داناست
اویی که صمد است
اویی که احد است
اویی که جز او هیچکس و هیچ چیز نیست
اویی که در بی نهایت صفر خلقت وحتی بالاتر ازآن در عالم وجود یگانه بودن و وحدانیتش به منزله اذن وجود به همه آثار و ابعاد پیدا وپنهان است تا هرچیز و همه چیز معنا و مفهوم پیدا می کند
اوست که وحدانیتش به منزله یک است در اعلام موجودیت اعداد با بینهایت صفر هایی که توان و تصورش برای ما انسانهای عادی و عامی غیر ممکن است!!
آری برادران :
اصل قران است
ملاک قرآن است
و قرآن معجزه بالا ووالایی است که مانایی و پایداری اش بالاتر از همه معجزات زمان سالاری است که شدنش در بستر زمان و در عینیت پدیده ها با حذف زمان ومکان امکان پذیر است و این از مزایا قرآن کریم است که زمان و مکان اسیر اوست و تمامی آثار و ابعاد این حهان و هستی با همه بزرگی و بی انتهای اش اسیر زمان !!!!
اوست که تا این انسان هست و تلاش او برای دانستن , چراغ راه است
وچه زیباست قرآن
وچه پربار است قرآن
وچه بزرگ و با عظمت است قرآن
بخوانیم :
لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّـهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١﴾
اگراين قرآن را بر كوهى فرومى‌فرستاديم، يقيناً آن [كوه‌] را از بيم خدا فروتن [و] از هم‌پاشيده مى‌ديدى. و اين مَثَلها را براى مردم مى‌زنیم باشدکه آنان بیندیشند
واین شد مقدمه ای و بنوعی اعلام نظر اینجانب که نگوییم و نقل نکنیم چیزی را که امکان عدم فهم درست ان وجود ندارد و ترس بهره برداری و بهره گیری افرادی که با بهره گیری از موضوعاتی اینچنینی نه تنها تلاشی برای تعمق بخشیدن به داشت و داشته ها و برداشت های دینی مان در زمانه ما نمی کنندوناخوداگاه سعی شان سیراب کردن تشنگان انبوه از چشمه هایی است که دسترسی و دستیابی به آن برای همه میسر ومیسور است نیست
دین و دینمداری و هدف قرآن معین ومشخص است
تزکیه , حکمت و قسط
واین هر سه لازم وملزوم هم اند
واین هر سه اصل
و ترتیب و ترتب این هر سه مهم است
ودر ابتدا تزکیه
البته تزکیهای با بهره گیری از دین
تزکیه ای برمدار ومحور دین
چرا که ملاک ومعیار های بشری و بشر ساخته قطعا با امیال و اغراض زمانه ومنیت هاآغشته اند و یا که آکنده
و ما انسانهای وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُو
وما انسانهایی که معتقد ومقید به از اویی و بسوی اویی هستیم
إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ و اینمهم با اعتقاد و اطاعت به ادیان و دین و با بائر قلبی سه اصل توحید ونبوت و معاد ممکن است که برای گم نکردن این سه اصل ما اهل تشیع با بهره گیری از سنت پیامبر و سیره امامام معصوم به این اصول ,دو اصل مهم , عدل و امامت را اضافه کرده ایم
و اینکه این عدل و امامت قطعا مقدمه و پیش شرط رسیدن و فهم درست توحید و نبوت ومعاد است
وامامت که عینیت اش پس از اطاعت و عبادت و زهد در عمل و اقدام عملی است
و امامت یعنی به میدان آمدن و در صحنه بودن و لشگر یان حق وحقیقت برعلیه طاغوت
و اینکه حق دوستی و حق خواهی با گوشه نشینی و با پرهیز از درگیر شدن در فراز و فرودهای این دنیایی چندان سر سازگاری ندارد که مصداق عینی و قابل لمسش امام خمینی کبیره و در زمانه ی ما شاگرد و جانشین والا مقامش رهبری معظم است و این باید و بایستی برای ما اصل باشد چرا که دو شرط بعدی یعنی حکمت و قسط جز به صحنه آمدن و جز در صحنه بودن یعنی عقلانیت و عدالت ممکن نیست (3469886) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.