نظر منتشر شده
۶۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 164282
لبنان و فلسطين، لاناقتی فیها و لا جملی؛
مساله‌ي لبنان و فلسطين به ما چه دخلي دارد؟
رضا امیرخانی، 26 مرداد 91
(اين متنِ سخنرانی است كه در آبان 84 در اجلاس نويسنده‌گانِ خاورميانه به دعوتِ انجمنِ اديبانِ تركيه، در آنكارا، سالنِ اجتماعاتِ شهرداريِ چانكايا، توسط آقای امیرخانی ارائه شد.)
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۴۶
عنوانِ اين صحبت، ضرب‌المثلي است عربي. عرب‌زبان وقتي نسبت به مساله‌اي بلاموضع باشد و بي‌بهره از او بخواهند تا برابر آن مساله موضع بگيرد، چنين مي‌گويد: اين نه شترِ من است و نه ناقه‌ي من! گويا اين ضرب‌المثل گوشه‌ي چشم و تلميحي نيز داشته باشد به حكايتِ عبدالمطلب كه به عام‌الفيل به نزد ابرهه رفت و در حالي كه قوم منتظر بودند تا وي ابرهه را از ويران نمودنِ كعبه برحذر دارد، از ابرهه شترانش را طلب كرد كه سپاه به يغما برده بود... وقتي قريش و حتا خودِ ابرهه با وي محاجه كردند و دليل خواستند از رفتارِ او، عبدالمطلب چنين پاسخ داد كه:
 
انا رب الابلين و لهذا البيت رب...
من پروردگارِ شترانِ خويشم، اين خانه نيز پروردگاري دارد...
 
و البته در اين عبارت كه شايد در آن مقام به تدبير الهي لازم مي‌نمود تا معجزه‌ي ابابيل واقع شود، مي‌توان قياسي سقيم پيدا كرد براي شانه خالي كردن از بارِ مسووليت. حكمتِ ظريفي كه پارسي‌گويي آن را به شعر در آورد:
 
عبدالمطلب ار شترانش نجات داد
پورش رسول، جنسِ شتر را زكات داد
×××
 
به هر رو امروز نيز كساني هستند كه در مواجهه با مساله‌ي لبنان و فلسطين، بانگِ “لاناقتی فیها و لاجملی“ سر مي‌دهند. اين قضيه البته در ميانِ روشن‌فكرانِ خاورميانه كم‌تر به چشم مي‌خورد. روشن‌فكرانِ خاورميانه عمدتا نسبتِ صحيحي با مساله‌ي فلسطين برقرار مي‌كنند‍؛ خاصه روشن‌‌فكرانِ معارض با حكومت‌ها، كه با توجه به مواضعِ بزدلانه‌ي اغلب كشورهاي منطقه حتا به واسطه‌ي موقعيت ژورناليستيِ روشن‌فكري نيز مجبورند سرِ هم‌دلي داشته باشند با مساله‌ي فلسطين.
 
اما مساله‌ي فلسطين، فقط يك مساله‌ي روشن‌فكرانه نيست. مساله‌ي جنسِ انسان است. فروكاستنِ مساله‌ي فلسطين به يك مساله‌ي عربي در خاورميانه كه در دوره‌ي ناصري اتفاق افتاد، يعني خارج كردنِ ايران، تركيه، پاكستان، بخشي از هند، افغانستان و باقيِ كشورهاي اسلاميِ غيرِ عرب‌زبان از گردونه‌ي دفاع از ملتِ فلسطين. حتا فروكاستنِ مساله‌ي فلسطين به يك مذهب خاص از اسلام، يعني خارج كردنِ شيعيان و علويان و باقي مذاهب از اين جبهه؛ كه اقلا در موردِ دو مذهبِ اخيرالذكر، مي‌توان به آزادسازيِ جنوبِ لبنان و نقشِ آنان در احياي مقاومت اشاره كرد و روشن نمود كه در صورتِ نگاهِ مذهبي به فلسطين و حذفِ شيعيان و علويان چه ضربه‌اي به مقاومت فلسطين خواهد خورد. حتا نگاهِ قطبيِ سياسي به معناي چپ و راست كه امروز در اين نشست مبتلابه بسياري از آرا بود، باعث فروكاستنِ مساله‌ي فلسطين به يك مساله‌ي قطبيِ سياسي خواهد شد.
 
مساله‌ي فلسطين، مساله‌ي جنسِ انسان است. و اين يعني نگاهِ همه‌جانبه‌گرا.
 
البته شايد اين عبارت براي مردمانِ آرمان‌خواه و جريانِ اصيلِ روشن‌فكري كافي باشد، اما پرروشن است كه چنين نسخه‌اي براي حكومت‌هاي امروزينِ خاورميانه اثربخش نيست. پس بگذاريد از زاويه‌اي ديگر به اين مساله بنگريم. زاويه‌اي كه فارغ از مسائلِ انساني با يك نگاهِ منفعت‌گرايانه به مساله‌ي فلسطين مي‌نگرد تا جوابي بدهد به آن كه مي‌گفت: “لبنان و فلسطين، لاناقتی فیها و لاجملی!“
×××
 
در عالم جنگ‌ها را به دوگونه‌ي ساختاري افراز كرده‌اند. جنگ‌هاي قلعه‌اي و جنگ‌هاي ميداني. سيرِ تمدنيِ بشري نشان مي‌دهد كه جنگ‌آورانِ عالم آرام آرام از جنگ‌هاي قلعه‌اي به سمتِ جنگ‌هاي ميداني تغييرِ ساختارِ نظامي داده‌اند.
 
يعني اگر عقلانيتِ يوناني را داورِ تمدنِ غرب بدانيم بي‌گمان بايستي به افسانه‌ي هومر بنگريم و ماجراي خدعه‌ي اسبِ تروا. ده سالِ محاصره‌ي تروا كه مستحكم‌ترين قلعه‌ي آن روز غرب بود، عاقبت با شكستِ قلعه‌نشينان -ولو به خدعه- تاي تمتِ جنگ‌هاي قلعه‌اي بود در تمدنِ غرب.
 
يونانيان و روميان به عنوانِ پدر و مادرِ مطلقه‌ي تمدنِ غرب، آموختند كه قلعه -ولو خيبر- فتح شدني است. پس جنگ‌ها را به ميدان‌هاي جنگ كشاندند.
 
شكست قلعه‌نشين در يك جنگِ قلعه‌اي يعني از دست دادنِ همه‌ي دارايي‌ها و مهتوك شدن همه‌ي حرمت‌ها. حال آن كه شكست، در يك جنگِ ميداني دستِ بالا يعني يك خسرانِ ماديِ قابلِ جبران.
 
غربيان پس از فهمِ تاريخي تمايزِ جنگِ ميداني و جنگِ قلعه‌اي هرگز قلعه نساختند و هماره در ميدان‌ها -هر چه دورتر به‌تر- جنگيدند. حال آن كه بسياري از قلاع معتبر شرقي نه در قرونِ ماضيه كه در پانصد سالِ اخير ساخته شده‌اند.
 
متفكرانِ كشورِ ميزبانِ ما -تركيه- اگر تفاوت اين دو نگرش را در دورانِ پادشاهيِ عثماني پي‌گيري كنند به نتايجِ روشني دست خواهند يافت. اگر نفوذِ تمدنِ اسلامي را با جنگ‌آوري‌هاي امثالِ سردار محمد فاتح و جنگ‌هاي ميدانيِ او مقايسه كنيم با دورانِ قلعه‌نشينيِ سلاطينِ عثماني در قرنِ نوزدهم تا اضمحلالِ كامل، در مي‌يابيم كه اين تفاوتِ نگرش چه گونه سلسله‌اي را از پا مي‌اندازد.
 
غربيان نيز خاصه در قرنِ نوزدهم و اوايلِ بيستم با همين ترفند به سمتِ استعمارِ ممالكِ دوردست تغييرِ جهت دادند. جنگ‌هاي ميداني، در ميدان‌هايي هر چه دورتر. استعمار يعني جابه‌جاييِ مرزهاي امنيتي، اقتصادي و حكومتي از مرزهاي جغرافيايي. مهم‌ترين صرفه براي جهان‌گيران نه جهان‌گيري كه همين تغييرِ مرزهاي امنيتي بود. يعني عملا جنگ را در ميداني خارج از خانه پسنديدند نه در قلعه.
 
همين نگاه است كه امروز آمريكا را با صدايي گوش‌خراش در ميانه‌ي كنسرتِ جهاني به تك‌خواني وادار مي‌كند. او را از قاره‌اي به قاره‌ي ديگر مي‌كشاند و عراق و افغانستان را ميداني مي‌سازد براي جنگ. ساده‌انديشي است كه نفت را تنها عاملِ حمله‌ به خاورميانه بدانيم. آمريكا با اين كار -انتقالِ ميدانِ جنگ- هر سال هزاران يازدهِ سپتامبر را به جايي خارج از مرزهاي جغرافياييِ خود منتقل مي‌كند. يعني امنيتِ داخليِ خود را در خارج تعريف مي‌كند. و مهم‌تر اين كه تهديداتِ امنيتي را به داخلِ افواجِ سربازانِ مزدور و حقوق‌بگير مي‌برد نه در ميانِ اقشارِ مردمِ غيرنظامي. امنيتِ كساني به خطر مي‌افتد كه اصالتا براي شغلي پرخطر مزد مي‌گيرند. اين يعني يك نگاهِ ميداني و نه يك نگاهِ قلعه‌اي.
 
ويتنام در دهه‌هاي پيش و افغانستان و عراق در اين چند ساله و فلسطين اشغالي در همه‌ي اين سال‌ها ميدانِ جنگِ ايالات متحده بوده‌اند. ميداني با فاصله‌اي دورتر از هزاران كيلومتر...
 
دوستانِ مائوييست كه به جناحِ چپِ روشن‌فكري تركيه وابسته‌اند، امروز چاره‌اي ندارند مگر آن كه فيدليست شوند و به احترام عمو فيدل كلاه از سر بردارند. اما فراموش نكنيم دليلِ پاي‌داريِ كوبا در اين سال‌ها فقط پاي‌مردي عمو فيدل نيست. كاستروي دوست‌داشتني از يك امتياز ديگر به جز پاي‌مردي بهره مي‌برد. كوبا در فاصله‌ي نود مايليِ جنوبِ ايالات متحده است. پس طبقِ آن چه ذكر شد، كوبا در حريمِ قلعه‌اي امريكاست، نه در بازه‌ي ميداني. پس ايالاتِ متحده هيچ‌گاه حاضر نخواهد شد با كوبا واردِ درگيريِ نظامي شود و عملا قلعه‌اش را در معرض حمله قرار دهد. يعني به خلافِ نظرِ عوام‌زده‌اي كه هماره تعجب مي‌كند از اين كه چه‌گونه جزيره‌اي كوچك در نود مايليِ جنوبِ ايالاتِ متحده اين‌چنين قدرت‌مند مقاومت كرده است، بايد روشن كرد كه آمريكا به دليلي عقلاني كه همان پرهيز از جنگِ قلعه‌اي باشد، هرگز حاضر نمي‌شود آتش جنگ را چنين نزديك به خانه روشن كند كه آن را كه خانه نئين است، بازي نه اين است...
×××
 
نگاهِ مسبوق به سابقه‌ي آمريكا و انگليس به مساله‌ي فلسطينِ اشغالي نيز از همين مزيتِ جنگِ ميداني نشات مي‌گيرد. اسرائيل اگر از مالياتِ مردمِ امريكا باج مي‌گيرد، دقيقا به دليلِ فهمِ همين نكته است. اسرائيل در قبالِ تحملِ بسياري از تهديدات عليه امريكا و انگليس و در خطر افتادنِ امنيت شهروندانش به عوضِ شهروندان انگليسي و امريكايي طلبِ مزد مي‌كند و اين مزد البته حقِ مسلم اوست. در عالم امروزين هيچ كسي بي‌جهت مزد نمي‌گيرد!
×××
 
اما آيا از منظري ديگر نيز مي‌توان به اين قضيه نگريست؟ تا اين‌جا سودمنديِ چنين نگاهي را براي دشمنانِ مردمِ فلسطين شرح داديم. آيا براي دوستانِ مردمِ فلسطين نيز منفعتي در هم‌چه نگاهي هست؟
 
بگذاريد مطلب را جورِ ديگري توضيح بدهم. كشورِ من، ايران، تنها كشوري است كه در آن سياست‌هاي دولتي در زمينه‌ي حمايت از مردمِ فلسطين، از علاقه‌مندي‌هاي مردمي سبقت گرفته است. يعني دولت هم‌دوش و بل پاره‌اي اوقات جلوتر از مردم، در زمينه‌ي حمايت از فلسطين گام برمي‌دارد. چنين نگاهي البته آفتي نيز دارد. جريانِ روشن‌فكري كه گاهي به غلط روي موضعِ ضددولتيِ خود -و نه غيرِ دولتي- تكيه دارد، در بعضي موارد خود را از گردونه‌ي حاميانِ ملتِ فلسطين خارج مي‌كند و اين امر را به دولتِ ايران محول مي‌كند.
 
اما بناي استدلالم بر اين است كه منفعتِ جمهوريِ اسلاميِ ايران را از اين نگاه از منظريِ سودگرايانه شرح دهم. خارج از مسائلِ آرماني و انساني، ايران چه نفعي مي‌برد از اين حمايت؟
 
دشمنيِ ايران با ايالاتِ متحده، يك دشمنيِ عميقا معنوي است. يعني نگاهِ غيرِ انسانيِ موجود در سلطه‌ي جهاني، هيچ زماني نمي‌تواند با نگاهي انساني پيوند بخورد ولو اين كه سدِ راهِ منافعِ ماديِ فراواني باشد. اين دشمنيِ عميق را مقايسه كنيد با دشمنيِ رژيمِ صدام يا حركتِ القاعده و حكومتِ طالبان. كه اين هر دو برآمده‌ از حمايتِ امريكا هستند. صدام و طالبان به عنوانِ دو ابزار براي هژمونيِ ايالاتِ متحده مقابلِ ايران و شورويِ سابق سال‌ها از حمايتِ مستقيمِ امريكا بهره مي‌بردند. طالبان به عنوانِ يك چهره‌ي اكسترميستيك از اسلام و صدام نيز به عنوانِ چهره‌اي اكسترميستيك از حكومتِ مستبد، هر دو باطنا به سودِ امريكا كار مي‌كردند. چرا ايالاتِ متحده در حمله به خاورميانه بايستي پيش از جمهوريِ اسلاميِ ايران، به صدام و طالبان حمله كند؟ اين سوالي بسيار جدي است. نيروگاهِ اتميِ در حالِ ساختِ بوشهر، هدفِ ساده‌تر و در عينِ حال ارزش‌مندتري است از كوهستان‌هاي افغانستان و بيابان‌هاي عراق. از طرفِ ديگر، قطعا عمقِ دشمنيِ ايران براي استراتژيست‌هاي امريكايي پوشيده نيست. همين‌طور مزيت‌هاي جغرافيايي و اقتصادي و سياسيِ سلطه بر ايران. ساده‌انگاري است اگر فقط مسائلِ مردمي (ميزانِ رضايت از حكومت، مشاركت در دفاع و...) را باعثِ عدمِ حمله بدانيم. همين طور ساده‌انگاريِ ديگري است اگر گمان كنيم قدرتي نظامي در جهان وجود دارد كه بتواند در مقابلِ نيروي نظامي امريكا ايستاده‌گي كند. پس چيست كه باعثِ نجاتِ جمهوريِ اسلامي ايران مي‌شود؟
 
ايران، از سال‌ها پيش با يك نگاهِ استراتژيك، در حين جنگِ عراق، به اين حقيقت دست پيدا كرد كه حركت به سمتِ جنگِ ميداني تنها راهِ نجاتِ اوست. پس در حمايتِ غيرقابلِ انكارِ معنويِ ايران از مبارزانِ حزب‌الله جنوبِ لبنان، يك منفعتِ مادي نيز ملحوظ است. اگر ايالاتِ متحده نسبت به ايران تعرضي داشته باشد، ميدان‌هاي ديگري در عالم، به آتش كشيده خواهند شد. قلعه‌ي صدام فتح شدني است، اما ميدانِ جمهوريِ اسلامي ايران، در خارج از مرزهاي جغرافيايي گربه‌سانش گسترده شده است. يعني مساله‌ي حمايت از فلسطين حتا با ديدِ منفعت‌گرايانه نيز قابلِ توجيه است.
 
و همين است كه در نگاهِ مديريتِ كلانِ ايران، عمقِ استراتژيكِ انقلابِ اسلامي را در نهضت‌هاي آزادي‌بخش تعريف مي‌كنند. با اين ويژه‌گي مي‌توان امنيتِ داخليِ كشور را تامين كرد. يعني اتفاقا با اين نگاه مي‌توان حتا شترانِ خويش را حفظ نمود تا ديگر “لاناقتی فیها و لاجملی“ گفتن وجهي نداشته باشد.
×××
 
اگر حاكمانِ خاورميانه شعوري در خور شانِ تاريخ خاورميانه داشتند، در مي‌يافتند كه امروز ميدانِ جنگ‌شان فلسطين است. و اگر اين گونه بود ناآرامي‌ها را از داخلِ مرزهاي جغرافيايي خارج مي‌كردند و امنيت را براي مردم‌شان به ارمغان مي‌آوردند. اين نكته‌اي است كه در نگاهِ بزدلانه و متاسفانه غيرِ عاقلانه اغلبِ حاكمانِ خاورميانه جاي‌گاهي ندارد. تنها پاتك در مقابلِ تكِ ايالاتِ متحده به منطقه‌ي خاورميانه، ابرازِ حساسيت است به صورتِ عملي در موردِ فلسطين. دوستانِ فلسطينيِ حاضر در جلسه مرا خواهند بخشيد. اين نگاه، يك نگاهِ انساني نيست، اما چاره‌اي نداريم مگر شاخك‌هاي منفعت‌طلبِ اهلِ دنيا را حساس كنيم!
×××
 
اما آن‌چه پيرامونِ تفاوتِ جنگِ قلعه‌اي و جنگِ ميداني ذكر شد، فقط به جنگ‌هاي فيزيكي بر نمي‌گردد. بگذاريد در پايانِ مقال برگردم به مثالي از جنگِ انديشه و تفاوتِ جنگِ قلعه‌اي و ميداني در عرصه‌ي انديشه. و به فضلِ خدا در آن راه‌كاري بيابيم در وضعِ موجود.
 
جدال در عالمِ انديشه نيز به همان شدت و حدت جدال در عالم واقع و بل‌كه با قوتي بيش‌تر هماره پاي‌دار است. همين دو راه‌بردِ جنگِ ميداني و جنگِ قلعه‌اي، در عالمِ انديشه نيز قابلِ شناسايي است. سال‌هاست علماي مذاهبِ عامه گرفتارِ نگاهِ قلعه‌اي شده‌اند. قلعه‌ي دانش‌گاهِ الازهر هرگز نمي‌تواند در مقابلِ هجومِ شبهاتِ مذهبي از سمتِ غرب مقاومت كند. پس چاره‌اي نداريم مگر آن كه مانندِ غربيان، انديشه‌ي ديني را در ميدان‌هاي جنگيِ جهان مستقر كنيم. امروز انديشه‌ي اصليِ تمدنِ غرب، در هيچ كتابي، در هيچ كليسايي، در هيچ دانش‌گاهي پناه نگرفته است. آن انديشه در جانِ تماميِ انسان‌هاي عالم مشغولِ مجادله است. اين يعني جنگِ ميداني در عالمِ انديشه. الازهر قرار است قلعه‌اي باشد تا در آن همه‌ي سوالاتِ عالم پاسخ بگيرند. اما خودِ اين قلعه در محاصره‌ است. محاصره‌اي با سرنوشتي محتوم. چرا كه جانِ قلعه‌نشينان در جنگي ميداني درگير است. الازهر قرار است پاسخ‌گوي مسائلِ مستحدثه باشد. اين يعني نگاهِ قلعه‌اي. در ايرانِ ما، انقلابِ اسلامي توسطِ كسي راه‌بري شد كه اين نگاه را تغيير داد. او تصميم گرفت كه خود مساله‌ي مستحدثه باشد. خود، محدثِ حادثه باشد. پس آن حادثه در ميدان‌هاي عالم راه مي‌پيمايد و امروز مثلا در جانِ سيدحسن نصرالله مي‌نشيند. (كسي كه اين نوشته نيز حاصلِ مباحثه‌ي رودررو با اوست) اين گونه انديشه از قلعه خارج مي‌شود و در ميدان خودنمايي مي‌كند و عوضِ هل من ناصر، هل من مبارز سر مي‌دهد.
×××
 
اين پديده‌ي انساني را بايستي با ساختِ شبكه‌هاي انساني تقويت نمود. اين وظيفه‌ي جريانِ روشن‌فكريِ خاورميانه است. صهيونيزم كه امروزِ موتورِ فكري تمدنِ غرب و بالاخص ايالاتِ متحده است، از قرن‌ها پيش اين شبكه‌ي انساني را فعال كرده است. مارانو‌ها يا همان يهوديانِ به ظاهر مسيحي شده، در تمامِ كشورهاي اروپايي در دورانِ اوجِ يهودستيزي با هم متحد بودند و قوانينِ انسانيِ شبكه‌اي ميان‌شان حكم‌فرما بود. همين مارانو‌ها كه يهودي‌الاصل بودند و جامه‌ي مبدلِ مسيحي پوشيده بودند پس از مهاجرت به ايالاتِ متحده در قالبِ پيوريتن‌ها سازمان‌دهي شدند و رد ايشان تا نئومحافظه‌كارانِ جديد حاكم قابلِ پي‌گيري است.
 
اگر تشكيلاتِ انساني را در پيوريتن‌ها مقايسه كنيد با جريانِ فراماسونريِ مبتلابهِ بسياري از كشورهاي منطقه، به اين نتيجه‌ي جذاب مي‌رسيد كه شبكه‌ي انساني يك‌ساني تشكيل شده است. فقط با نام‌هاي مختلف.
 
جالب‌تر آن كه فراماسونري به عنوانِ يك جريانِ تصميم‌ساز و بازي‌ساز، بر اغلبِ حكومت‌گرانِ جهان -نه فقط مصر و تركيه و ايران- در دوره‌اي موثر بودند. همان تفكرِ تصميم‌ساز در دوره‌اي ديگر، خطرِ وجهه‌ي سياسي-اجتماعيِ دينِ اسلام را دريافت و با جعلِ فرقه‌ي جعليِ بهاييت در مقابلِ تشيع سعي نمود تا در كيانِ دينِ مبينِ اسلام رخنه ايجاد نمايد. اگر به تشكيلاتِ بهاييت به عنوانِ يك شبكه‌ي انساني توجه كنيم در مي‌يابيم كه به لحاظِ شبكه‌اي و تشكيلاتي، بهاييت و فراماسونري، يك شكل دارند. يعني روندِ راي‌دهيِ شوراي افتاء بهاييت دقيقا مشابه است با حلقه‌ي يك بهاييت. كما اين كه ساختار حلقه‌اي-حلزوني، بينِ بهاييت و فراماسونري مشترك است. اما اگر به مقرِ كنونيِ شوراي افتاء بهاييت در حيفاي فلسطينِ اشغالي دقت كنيم و توجه كنيم به دوره‌ي ساختنِ اين فرقه كه هم‌زمان است با حكومتِ حاكمِ دست‌نشانده‌ي بريتانياي كبير در آن منطقه نكته‌ي ديگري نيز متبادر به ذهن مي‌شود و آن نيز شباهتِ قريبِ تشكيلاتِ انسانيِ تصميم‌ساز در صهيونيزمِ جهاني است با فراماسونري و بهاييت كه هر سه با پشتي‌باني بريتانياي آن‌روز به عنوانِ پاي‌تختِ تمدنِ غرب در منطقه‌ي فلسطينِ اشغالي نمو پيدا كرده‌اند.
 
روشن‌فكريِ خاورميانه نيز هيچ چاره‌اي ندارد الا ساختنِ يك شبكه‌ي انساني فرامرزي با هدفِ تصميم‌سازي براي تصميم‌گيران. باشد كه فارغ از اختلافات به آن سمت گام برداريم...
 
سعید
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۶:۱۶:۲۸
اگر آتش را در خانه همسایه خاموش نکنیم فردا ما را می سوزاند ... (917586) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۳۹:۵۰
چرا فلسطینیها اجازه دادند کشور اسراییل شکل بگیرد؟ آیا این اشتباه خودشان نبود؟ (917848) (moderator16)
 
مهدس
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۱:۲۲:۴۶
نه نبود. (918075) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۹:۰۸:۳۵
اشتباهی که باعث شد هم خودشان و هم خیلی های دیگر تاوان پس بدهند. (918283) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۸ ۱۵:۳۸:۱۷
فلسطینی ها اجازه ندادند . شما بفرمائید چه اشتباهی کرده اند ؟!
بعد از جنگ جهانی که دولت بریتانیا شد قیم فلسطین ، به جای این که زمینه تشکیل حکومت با رای مردم را فراهم کند زمینه مهاجرت یهودی ها به فلسطین و فشار بر اعراب برای فروش املاکشان را فراهم کرد ! البته این فشارها با مقاومت اعراب مواجه شد و لذا بعد از سی سال ، در نوامبر 1947 که تشکیل دولت اسرائیل در سازمان ملل تصویب شد (تقسیم اراضی) یهودی ها فقط 6.6 درصد اراضی را در اختیار داشتند! اما جالب است که سازمان ملل ، بیش از 54 درصد زمینها را به یهود داد! اما اسرائیل به همین هم قانع نبود و به سوریه ، و لبنان هم حمله کرد ! و حتی تا بیروت هم پیش رفت!
این دولت جعلی باید از بین برود ... مرگ بر اسرائیل (920255) (moderator1)
 
asghar
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۰:۱۳:۲۳
فلسطین همسایه ماست ؟ امکان دارد مجدد نقشه جغرافیا را مطالعه کنید! در بوسنی جنگ و خونریزی شد به کل اتحادیه اروپا سرایت کرد ؟ (917882) (moderator16)
 
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۱:۲۳:۳۲
شما بهتره یه کم ادبیاتت رو تقویت کنی و بدونی که همسایه فقط اونی که به دیوارت چسبیده نیست. (918076) (moderator22)
 
Taghi
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۳:۲۱:۲۷
اگر آتش را در خانه همسایه بی‌ افروزی فردا ما را می سوزاند (918009) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۵:۳۳:۰۴
این آتش را ما راه ننداختیم که خودمونو مقصر بدونیم
اگه خوب نگاه کنی میبینی کی را انداخته و بعد سوزاندن فلستی کی رو میسوزونه

پس سعی کن پای دشمن رو رو دیوار همسایه بزنی بشکنی قبل از اینکه بیاد تو حیاط خونت آقا تقی (918192) (moderator16)
 
علی
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۱:۰۲:۴۲
اگر گوش شنوا دارید باید مطمئن باشید که شکم گرسنه که ایمان ندارد به حقوق مردم مظلوم و از این حرف ها هیچ کاری ندارد !
مسئله فلسطین در سیایت خارجی ما شبیه مسئله ایران در سیاست خارجی امریکا هست : سر پوش خوبی بر کاستی های مدیریت داخلی !
لطفا بشنوید : فلسطین هیچ دخلی به مردم ایران و ایران ندارد و نخواهد داشت (918362) (moderator1)
 
علی
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۱:۳۶:۵۵
ولی ما نه تنها نتوسته ایم آتیش رو خاموش کنیم بلکه خودمون نیز داریم آتیش می گیریم . (918396) (moderator1)
 
فری
United States
۱۳۹۱-۰۵-۳۱ ۰۸:۵۴:۲۷
جلوگیری از کشتن مسلملنلن امر خوب و حیاتی است
کسانی که هم کیش و هم مذهب هستیم
اما این عمل بایستی برای همه مسلمین باشد . مسلمانان اروپا مسلمانان چچن . مسلمانان میانمار مسلمانان چن و تبت
چرا در برابر اینان سکوت خبری وجود دارد !!!!؟؟ (923204) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۶:۲۲:۳۲
ترک ها رو حمایت غرب حساب ویژه و روی پول اعراب هم حساب ویژه تر باز کردند تنها با ضربه زدن به سوریه از همه مواهب مادی و معنوی بهره مند می شوند زمانی که قطر پول میادن مشترک نفتی و گازی با ایران را صرف ضدیت با ایران می کند و هر روز پول دار تر و ایران هر روز قفیر تر می شود ایران از سیاست های بسیار اشتباه و بی هدف دولت بسیار ضرر کرده از یک طرف شعار مرگ بر اسرائیل می دهیم و از طرف دیگر بر سر سفره دوستان صمیمی امریکا و اسرائیل در منطقه می نشینیم و شعار وحدت می دهیم و از اون ور منافع ملی را در همه سیاست ها نادیده می گیر (917593) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۶:۵۳:۲۸
امروزه مهم تر از مسیله فلسطین مسیله وحدت اسلامی است فقط اسذ که سالها در خط مقاومت است این گونه فراموش می شود چگونه کسی انگیزه مقاومت داشته باشد رفتار اعراب وکشورهای اسلامی اجلاس مکه با اسد بی حرمتی به به نیم قرن مقاومت خاندان اسد بود (917632) (moderator16)
 
ابن فرخ
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۶:۰۷:۲۶
باین حرفها میگویند اسمان را با ریسمان بهم بافتن . اگر همسایگی این وظیفه را بعهده ما میگزارد مصر لبنان اردن که همسایه تر و هم مذهبند. ایا کلیه کشور های اسلامی وهابی القاعدهوسلفی اند الا فلسطینیها ؟ ما باید حمایتمان در حد سایر کشور های اسلامی باشد. (918202) (moderator16)
 
1201
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۷:۴۲:۰۱
الف خان معلومه تو این مقاله ها دستت خیلی بسته اس فقط کامنتای موافق چاپ کردی مخالفم که کامنتش چاپ نشده کاری از دستش بر نمیاد جز منفی دادن به این کامنتا،دقت کنین. (918241) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۹:۰۸:۵۸
کامنت های موافق رو فقط چاپ کرده؟ الف برای اینکه بهش گیر ندن از این مقالات منتشر میکنه و عوضش فقط کامنت هایی که با اون مقاله مخالفت می کنن رو درج می کنه. یه نگاه سر انگشتی به کل کامنت ها بندازی میبینی که اکثر کامنت ها مخالف نظر نویسنده مقاله بودند. (919000) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۷:۰۲:۴۷
خوب متاسفانه نظرات ما 180 درجه در تضاد با یکدیگر است.مسلما آمریکا دشمن ما هست.اما به شرطی که ایران مبدل به ابرقدرتی پهناور قدرت بزرگ اقتصادی و سیاسی و تمدنی عظیم شود.تا ان موقع ایران نقش دشمن را برای امریکا ندارد یعنی تنها به عنوان کشوری نظیر کوبای سابق یا .....بزرگترین تهدید برای آمریکا فدراسیون روسیه و سپس چین است.پس دشمنی به نوبت.اگر رشد سیاسی بکنیم.از خرافات دست برسد.نظام سیاسی مدرنی ایجاد کنیم.از نظر اقتصادی رشد کنیم.از لحاظ فرهنگی و اقتصادی مردم ما به شکوفایی برسند به مرور نفوذ بیشتری در کشورهای همسایه و کشورهای دارای تاریخ مشترک که قبلا متعلق به ما بودند پیدا می کنیم.آن موقع شاید بتوانیم اتحادیه ای پهناور ایجاد کنیم و در دنیا به عنوان یک قدرت با نفوذ حرفی برای گفتن داشته باشیم.البته این یک پروسه 10 ساله نیست.شاید 50 سال یا بیشتر زمان بخواهد.کاری که ترکیه شروع کرده و ما خیلی عقب هستیم.اگر ترکیه نفوذ و محبوبیت زیادی در قفقاز و خاورمیانه پیدا کند سریع تر از ما می تواند به این هدف برسد و دقیقا به این دلیل است که ولادیمیر پوتین از ناحیه ترکیه احساس خطر کرده و به نوعی سعی در محدود کردن این کشور دارد.هر چند این حرف ها چه سودی داره فعلا که شما بر مرکب قدرت سوار هستید. (917646) (moderator16)
 
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۵۰:۰۸
آفرین بر تحلیل واقعه گونه شما

فقط با اقتصادی قوی و کشوری پیشرفته و مردمی در رفاه می توانیم الگو باشیم.

یک مثال واضح آیا شما دوست دارید در کره شمالی که آمریکائیان نفوذی در آن ندارند زندگی کنید یا در سوئیس که مردمی در رفاه و اقتصادی قوی دارد و آمریکائیان هم در آن نفوذ فراوان دارند؟

اکثرا حود مقامات ما کشورهای غربی را انتخاب می کنند تا مثلا کره شمالی یا حتی کشورهای اسلامی !

وقتی می توانیم الگو شویم که درآمد روزانه مردم ما هر روز بدلیل کاهش قدرت ریال کم نشود بلکه هر روز بر قدرت آن افزایش یابد حقوق یک کارگر 400000 تومان اگر باشد باید ارزش ریال 2130 تومان نباشد که فقط 187 دلار درآمد ماهیانه داشته باشد که این یعنی فقر! قدرت ریال در همین 2 سال گذشته شدیدا پایین آمد و از 1040 تومان به 2130 تومان کاهش یافت یعنی 400000 تومان درآمد یک کارگر 2 سال قبل 384 دلار بود و الان 187 دلار !
کدام کشوری ایران را با این وضعیت الگو قرار می دهد مقامات دلشان خوش هست که موشک می فرستند هوا ! هند هم موشک می فرستد هوا و شهرداری هند مردگان را در خیابان حمع می کند کدام کشور دوست دارد شبیه هند شود؟

حال ما با آن جزئیات کاری نداریم ولی اول رفاه مردم و برگشت قدرت ریال بقدرت واقعی، آن هم نه مصنوعی با زدن صفرها و بعد مسائل دیگر خارج از کشوری. (917982) (moderator16)
 
محمد
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۳:۲۷:۴۴
راجع به نظر دوست بزرگوارم باید به دو نکته اشاره شود :
1) در ابتدا اشاره می کنند که " مسلما آمریکا دشمن ما هست. اما به شرطی که ایران مبدل به ابرقدرتی پهناور ... شود تا ان موقع ایران نقش دشمن را برای امریکا ندارد ..." این استدلال گاها از سوی افرادی شنیده می شود و سپس بر پایه آن تلویحا نتیجه گیری می شود که با یک دشمن خود ساخته مواجهیم یا گرفتار توهم توطئه شده ایم. اما لازم می دانم توجه دوستان بزرگوار خود را به مستندات فراوانی از مراکز تصمیم سازی استراتژیک امریکا تا شخصیتهای مختلف آنها و رویه سیاستهای اتخاذ شده طی 30 سال گذشته جلب نمایم که همگی موید عکس فرضیه یاد شده و تاکید بر دشمنی واقعی با ایدئولوژی ایران (اسلامی) هستند. از جمله با مراجعه به سایت irantracker.org وابسته به AEI که از موسسات تصمیم ساز ایالات متحده به شمار می آید می توان دید که اهمیت ایران از "کشوری نظیر کوبای سابق یا ..." برای آنان بسیار بیشتر است. یا به عنوان نمونه اشاره به اظهارات آقای رامنی که ایران را بزرگترین تهدید و دشمن ایالات متحده دانسته اند تا حدی که روسیه را تهدید شماره یک برای امنیت ملی امریکا نداسته و ایران را با توجه به ادعاهای هسته ای اینطور قلمداد می کنند :
http://security.blogs.cnn.com/2012/07/30/romney-nuclear-iran-is-number-one-national-security-threat/

2) در اینکه بسیاری کوته نظریها و بی سلیقه گی ها در انتخاب و اجرای تاکتیکهای برخورد در سیاست خارجی سبب شده فرصتهایی به تهدید بدل شوند شکی نیست لذا به نظر نمی رسد کسی با اینکه ایرانی قدرتمند بهتر می تواند مطالبه کننده حقوق خود یا مروج عقاید و آرمانهای خود باشد شکی داشته باشد. اما همچنان باید به این واقعیت توجه داشت که ایران به عنوان یک دشمن واقعی و پر اهمیت برای امریکا هیچگاه اجازه نخواهد داشت در آرامش کسب توان و قدرت کند و سپس در فرصت مقتضی به ابراز عقاید و ایدئولوژی خود بپردازد. به نظر می رسد این دو فرآیند یعنی ارتقا توان و قدرت و اعتبار از یکسو و اظهار عقاید و دفاع از حقوق خود از طرف دیگر باید به موازات هم پیش روند.

3) جهت تاکید بر میزان تاثیرگذاری دیدگاههای ایدئولوژیک در سیستم حکومتی ایالات متحده توجه محققین و علاقه مندان را به کتاب زیر نوشته: رضا هلال و ترجمه قبس زعفراني جلب می نمایم :
مسيح يهودي و فرجام جهان (مسيحيت سياسي و اصولگرا در آمريكا) (918011) (moderator16)
 
بزرگان نیا
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۷:۲۹:۱۷
اگر پرسش فوق منهای مقاله ای که زیر آن آمده است میان ما مطرح گردد اینگونه وانمود می شود که در ایران نه انقلابی رخ داده و نه نظام هدفمندی وجود دارد و نه ایدئولوژی حاکم است که در صد بالی از مردم به آن باور دارند .
انسان اگر چه بلحاظ جنس جزو جانوران است ولی در نوع با عقل و اراده ای که دارد با جانوران دیگر که بجز به پر کردن شکم و اشباع غریزه جنسی و متعلقات این دو به چیزی بیشتر توجهی ندارند تفاوت غیر قابل مقایسه ای دارد .
تصور کنید در جهانی که زور گویان و قلدران بر آن حاکم اند و با هزار و یک ترفند سخت تلاش می کنند که همه چیز را برای خود تصاحب کنند ، با طرز تفکر به من چه وبه ما چه چگونه می توان حد اقل یک زندگی عزتمند و مستقل و امنی را برای خود و اطرافیان همفکر خویش تامین نمود ؟ .
آیا می شود با تسلیم به زورگویی قلدران مقوله های عزت و استقلال و امنیت را در زندگی به حقیقت عینی تبدیل نمود ؟
آیا ما در زندگی روزمره خویش نتیجه یا فرآیند تسلیم به زورگویی را نزد خود و دیگران تجربه و مشاهده نکرده ایم ؟
آیا انسانی که اجتماعی آفریده شده است می تواند تنها در لاک خود و با غفلت و بی توجهی نسبت به دغدغه های دیگران این مقوله های سه گانه زندگی را برای خود تامین نماید و به حد اقل دغدغه ها ونیازهای خود برسد ؟
آیا در این جهان جامعه ای را سراغ داریم که با انزوا و گوشه گیری نیازهای زندگی خود را تامین کرده باشد ؟
در این جهان کسانی پیدا می شوند که برای ایذای خصم و رقیب و با خیال خالی کردن زیر پای او خواسته هایی را از او داشته باشند که هرگز به خود روا نمی دارند ، غافل از این که با این کار خود را بازیچه قلدران قرار می دهند . (917674) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۵۱:۵۲
کاملا درست می گویید تفاوت انسان با حیوان عدم توجه به پر کرن شکم و یک زندگی بی ارزش و تکراری است.و برای همین بهتر است جامعه تمام نیروها رابکار گیرند که شاید از این تهدیدات فاصله گیرند.و ماواقعا الان از خیلی موارد ی که مثبت هستند دور هستیم .اینکه فقط به شعار دادن پرداخته شود کاری صورت نمی گیرد. (917983) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۵۴:۱۸
این نظر ظاهرا مطالب مختلفی دارد که بطور پله ای با هم ارتبلاط پیدا می کنند و مخالفت با هر یک از مطالب آن ضرورتا نمی تواند نشانگر مخالفت با مطالب دیگر آن باشد .
چه خوب بود اگر این تعداد مخالف که در خانه منفی با تیک نظر داده اند نظر خود را کتبا مرقوم می فرمودند تا عیبهای تک تک مطالب صاحب نظر یا صحت و نادرستی نظرات مخالفان جهت روشنگری دیگران مشخص می گردید . (917986) (moderator16)
 
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۸:۰۷:۴۹
تحلیل خوبی بود (917715) (moderator16)
 
بیگی
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۸:۳۱:۲۷
مخاطبان الف آنهایی نیستند که مطالب انتقادی خود را در سایت های بیگانه مطرح کنند بعبارت دیگر آب در آسیاب دشمن نمیریزند.سایت الف و سایت های نیمه مستقل دیگر هم که از ترس فیلتر شدن یا سایر عواقب مدتی است انتقاد ها را منتشر نمیکنند. این نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و باعث دور شدن تدریجی مخاطبین از همین سایت ها هم میشود. (917750) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۸:۴۵:۳۵
متن علاوه بر ضعف منطق روایی، از نظر ادبی نیز مشکل بسیاری برای رساندن مطلب دارد، دوستان سعی منید پیامتان را به صریح ترین و شفاف ترین وجه در عین رعایت سادگی در متون علمی به نگارش در آورید. اما خوب است وقتی موافقین یک مسئله دست به قلم می شوند، فضای فکری و امنیتی را برای مخالفین همین مسئله نیز فراهم کنیم تا به ارائه ادله های خویش بپردازند. (917772) (moderator16)
 
احد اسدی
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۰۳:۱۸
بنام خداوند قادر و متعال:

روز قدس روزي نيست که فقط براي مخنص مردم فلسطين باشد.



روز قدس که هر ساله در ايران و بعضي کشورهاي اسلامي بر گزار مي شود براي حفظ استقلال کشورها و براي مقابله و مبارزه با نظام سرمايه داري و با دولت هاي حامي تروريسم جهاني با شگل هاي مختلف حاکم بر جهان امروزي ايست.

از طرف ديگر روز قدس مختص مردم مسلمان نيز نمي باشد بلکه روز قدس روز حمايت هاي مردمي در کشورها و اماده بودن مردم جهان براي مقابله و مبارزه با حفظ نظام هاي مردمي و مخالفت با ديکاتورها مي باشد.حکومت هاي ديکتاتوري که حامي اصلي انها که اين روزها ديگر بر همگان مشخص شده است دولت امريکا در راس و دولت انگليس و اسرائيل و بعضي کشورهاي اروپايي مي باشند.



تاريخ به بشر مي اموزد در شصت و اندي سال پيش دولت خبيث انگليس با ارسال تروريستهاي صهيونيستي و مسلح کردن انها و اموزش دادن انها همراه دولت امريکا استقلال کشور فلسطين را نابود کردند و به انجام عمليات تروريستي و حمايت همه جانبه انها يک افرادي که تفکر حفظ منافع دول غربي را داشتند را بجاي دولت فلسطين در ان کشور را با نفوذي که در سازمان ملل داشت را بوجود اورد.



بوجود امدن دولت جعلي که من ان دولت را يک دولت و يا يک پادگان نظامي غربي براي به خطر انداختن استقلال ک

شورهاي منطقه و حتي اين روزها فرا منطقه اي مي دانم وارد عمل ميکند.

رژيم صهيونيستي يک تفکر و يک انديشه بخبثي است که هيچ رحمي براي هيچ انساني در کره خاگي ما ندارد انها فقط بدستور اربابان انگليسي و امريکايي خود بازوي تروريستي نظام سلطه جهاني مي باشند انگونه که تاريخ به ما مي اموزد در سال 1332 بعد از کودتاي ننگين اين نماينده و مهره و دست نشانده بود که بعد از موفق شدن کودتا اکثريت ازادي خواهان و استقلال طلبان را يا کشتار بي رحمانه کردند يا مجبور کردن وطن خودشان را براي ديار بيگانه ترک کنند.

همين کار را تروريستهاي حاکم شده در سرزمين هاي اشغالي صهيونيستها انجام دادند که شماها کاملا بر طريقه ان مطلع هستيد که نوشتن و قلم از تحرير انها شرم مي کند.

همين چند سال پيش بود که اين نظام جعلي ريگي ها را در استان سيستان وبلوچستان ايران را اموزش نظامي دادند و به بهانه مبارزه با نظام حاکم در ايران با وحشي گري بدون توصيف مردم عادي را در جاده ها به قتل عام رسانيدند مشاهده مي کنيم بعداز دستگيري ريگي او مي گويد اين دولت انگليس و امريکا و اسرائيل بوده است که وي و عده اي نادان را مسلح و براي بهم زدن و انجام ترور مردم بي دفاع را براي ايجاد رعب و وحشت به داخل کشور انتقال داده و انها ان جنايات را انجام دادند يا همين گروهگ تروريستي مجاهدين خلق در اوايل جنگ تحميلي به عنوان مترجم در کنار ارتش صدام عمل کردند و در اواخر جنگ بعداز شکست سختي که از ايرانيان صدام خورد مجاهدين خلق عمليات فروغ ازادي يا مرصاد را انجام دادند که نتيجه ان را همه ايرانيان مي دانند.



يا همين امروز نظام سلطه با استفاده از ترويستها که توسط ترکيه و عربستان و قطرو ديگران را مسلح و اموزش نظامي مي دهند و مي خواهند استقلال کشور سوريه را بخطر انداخته و نوعي حکومت حامي نظام جعلي اسرائيل را در ان سوريه به قدرت برسانند.

و در کشورما چه کسي نمي داند دانشمندان هسته اي ما را کدام دولتها طراحي و اموزش نظامي و به داخل کشور اوردند و مرتکب جناياتي شدند که همين روش در سوريه اين روزها درحال انجام است و در فلسطين در شصت سال پيش انجام دادند اگر کمي دقت کنيم متوجه خواهيم شد از شصت سال پيش همه اين مسايل به نوعي شبيه هم هستند بکار گيري عناصر نادان و عمليات تروريستي به بهانه هاي مختلف که ما شاهد اشکار ان را مي توانيم به وضوح در سوريه اين روزها شاهد باشيم.

همين تهديدها يعني حمله به ايران توسط رژيم صهيونيستي از کجا سر چشمه مي گيرد ؟

ولي نظام سلطه و نظام سرمايه داري شرم و حيا ندارند انها به بهانه مبارزه با انچه خود ساختند و از سالهاي خيلي پيش بوجود اوردند و همين روزها مسئولان بلند پايه اين نظان سلطه گر در رسانه هاي عمومي به عمليات و حمايت از تروبست هاي امريکا ساخته و اموزش داده اعتراف مي کنند و هيچ شرم وحيايي هم نمي کنند اين نشان از ضعف و جنون اين دولت ها در برابر مبارزه بي امان مردم کشورهاي جهان را نشان مي دهد.





اين روزها نظام سلطه و بارزوي اشکار و اصلي ان يعني ناتو کشورهاي اسلامي را تحت اشغال دارند و هر روز به بهانه مبارزه با تروريسم با هواپيماهاي بدون سرنشين در کشورهاي يمن و در مرز افغانستان اشغال شده با پاکستان دارند مردم را قتل عام مي کنند



بخاطر مبارزه بي امان مردم جهان در مقابله با شگرد هاي نظام سلطه و مقابله مردم ايران براي حفاظت از استقلال و مخالفت مردم از نظام سرکوب و نظام سرمايه داري حاکم بر جهان است که دليل اصلي اين مبارزه است که باعث مي شود نظام سلطه و بازوي ترويستي ان دولت جعلي اسرائيل کشور مارا مورد تهديد نظامي قرار مي دهد . و شماها شاهد هستيد سازمان هاي به اصطلاح حقوق بشري و حتي سازمان ملل هيچ عکس العملي از خود نشان نمي دهند.

در همين راستا بايد گفت در کشور برمه سابق يا ميانمار امروزي دولت جنابتکار ان کشور بعد از سفر وزير جنگ امريکا بود که مسلمانان ميانمار مورد تهاجم و کشتار واقع شده اند.



ايا نژاد پرستي اشکار و کشتار مردم بي دفاع نشان از چيست؟

همه اين عملکرد ها درشصت سال گذشته به اشکارا بيانگر اين است استعمار و نظام سرمايه داري هميشه براي غارت منافع کشورها از دولت جعلي اسرائيل در خاورميانه و با اموزش افراد نادان و يا مزدور و يا قدرت طلب به عنوان نيروهاي حامي ازادي و حقوق بشر به بهانه مختلف مشخص شده براي مردمان جهان را وارد صحنه ان کشور مورد هدف مي کنندو سعي در بر اندازي نظام حاکم شروع به کشتار مردم دست مي زنند.

پس روز قدس يک روز جهاني است براي مقابله با استعمار گران وسلطه گران که در سطح جهاني که در مرگز ثقل ان ملت مظلوم فلسطين نيز قرار گرفته اند.



اگر ملتها و دولت ها بتوانند در راستاي مبارزه با سلطه گران مقاومت و مبارزه کنند حتما مردم تحت ستم فلسطين نيز روزي نه چندان دير به حق خود يعني به استقلال کشور فلسطين خواهند رسيد.

در ارزوي تحقق استقلال مردم مظلوم فلسطين و رهايي ديگر ملتها از تحت ستم سلطه گران بي وجدان

يا علي (917795) (moderator16)
 
United Kingdom
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۳:۲۲:۳۵
کی وقت کردی این همه مطلب بنویسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (918550) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۵:۵۱:۰۷
براد ر بزرگوار اصلا در اون موقع کشور فلسطین نبود بلکه عثمانی بود وسپس خلافت خاندان شریف حسین وقیومیت انگلیس وفرانسه بر خاورمیانه عربی (918770) (moderator1)
 
احد اسدی
۱۳۹۱-۰۵-۲۸ ۱۷:۴۴:۰۸
با سلام دیگر:
ایجانب مقاله اصلی ر ایکبار دیگر بادقت مطالعه کردم.
ضد و نقیض گویی های فراوانی در این نوشته و تشبیهات و از انواع جنگ ها و به نوعی دگم گرایی را در این نوشته و عدم توانایی نویسنده به طریق ساده که بتواند بیانش و نظرش را به مردم انتقال دهد و نتیجه گیری منطقی و نسبت به اوضاع جهان کنونی و شرایطی که ملت و کشورما در ان قرار دارد را نتوانستم در این نوشته بالا بیابم.
به کسانی که نوشته مرا مطالعه کردند دوباره سلام و عرض ادب دارم.
به نویسنده مقاله فوق نیز وقت گذاشته و مطلب نوشته احترام دارم.
و به کسانی که با نوشته من مخالفت کردند یا موافق بودند و یا هستند بار دگر ابراز محبت می کنم.
اما مسئله خیلی ساده می باشد.
اینجانب قبل از اینکه بعضی از اقایایان یا خانم هائیکه نظر موافق یا مخالف به نوشته من دادند انها به دنیا نیامده انیجانب در سن نزدیک به بیست ساله گی با تصمیم احساسی و عدم اطلاع از اوضاع نظام سلطه به بیان دیگر بدون اطلاع از نظام و برایند این نظام جهان کشا به همان دیار امدم که اکثر شماها یا مخالفان نظام حاکم بر ایران شاید بخواهند بیایند همان کشور امریکا را عرض می کنم.
انیجانب با دلار خودی که به قیمت هفده تومان خریده بودم سی و یک سال پیش کشورم را ترک کردم .
متاسفانه بعدها فهمیدم مردم ما به دلایل مختلفی از روی احساسات تصمیم گیری می کنند و در برابر فشارهای زندگی یا خانواده گی یا سیاسی توانایی نداشته و به همین دلیل تصمیمی می گیرند که بعد از گذشت زمان پشیمان می شوند.
انجانب همسر امریکایی دارم و دارای چهار فرزند زیر سیزده سال اگر اینها رانداشتم یک ثانیه نیز در امریکا نمی ماندم و به کشورم بر می کشتم.
بعد از سی سال گذشته به ایران امدم و مدت دو ماه در ایران بودم با مشکلات زیادی روبرو شدم و از کشوری که من سی یک سال پیش که ویرانه ای بیش نبود بیرون امده بودم کشوری را دیدم که کاملا متفاوت بود از این گذشته من با مشکلات ساختاری نظام و مسایل و مشکلات مردم و بیشتر مسایل مطلع هستم ولی به همه شما عزیزانم پیشنهاد میکنم نظام سرمایه داری و مخصوصا تاریخ امریکا و انگلیس را مطالعه کنید و بعد درک خواهید کرد که منظور نویسنده از جنگ های بیرون مرزی امریکا چیست.
متاسفانه دوستان عزیز از روی احساس بار دیگر مسایل را بطور خیلی ساده به نظر من نگریسته و بطور شوخی با ان برخورد میکنند.
اگر شما تاریخ امریکا را بخوانید متوجه خواهید شد که امریکا بر روی خون های قتل عام شده سرخ پوستان بنا گذاشته است قتل هائیکه از شصت سال پیش توسط دولت جعلی اسرائیل دارد انجام می گیرد ادامه روش امریکایی ایست و این جهان کشایی امریکا و استعمار پیر همان انگلیس اشنا به مردم ایران هنوز هم که امروز است جنگ های زیادی را بنا به دلایل خاصیت بر پا بودن و ادامه نظام سرمایه داری دارند طراحی و به انجام می رسانند به نظر من عدم اشنایی به خاصیت نظام سرمایه داری پیشرفته و عدم مطالعه و شناخت حاصیت نظام جهانی سرمایه داری باعث می شود به حقیقت این نظام پی ببرد.
البته دلایل زیادی در این مورد می شود در اینجا نوشت که نمی خواهم وقت شما عزیزان را بگیرم.
مطلب نهایی اینکه عزیزانم در امریکا هیچ خبری نیست و ان فیلم هایئیکه در هالیوود و از ماهواره ها دارد پخش می شود چهره و زندگی داخل مردم امریکا که من مدت بیش از سی سال است در این کشور زندگی میکنم واقعینت ندارد.
به حرعت می گویم در امریکای امروز یک حکومت و نظام کاملا نظامی و استبدادی حاکم است و مردم حتی برای صحبت کردن با تلفن دستی به بیان شماها موبایل هم امنیت ندارند زیرا مورد شنود دولت قرار دارد.
بیش از نصف جعیت امریکا محتاج نان و غذای روزانه خود می باشند تعداد زندانیان امریکایی به بیش از چهار میلیون نفر می رسد.
خواهشا به مطالعه اقدام کنید و از روی احساسات نظر یا مطلبی ر اننویسید ضمنا حمایت ملت یا دولت ایران از فلسطین یا سوریه یا حزب الله یا کشورهای دیگر سئوال شده است چه نفعی به ایرانیان دارد.
در جواب باید عرض کنم اگر در جنک 33 روزه انگونه که همین امریکا نخست وزیر اسرائیل در کنار خانم رایس وزیر امور خارجه وقت امریکا در یک مصاحبه بیان کرد خاورمیانه بزرگ به خاطر عدم موفقیت اسرائیل برای از بین بردن حزب الله نگذاشت کار ایران را تمام کنیم.
باید در نظر داشت اگر امریکا میلیاردها دلار به ترکیه عضو ناتو و پاکستان و دول بی شرف و غیر مسلمان عربی در جنوب خلیج همیشه فارش کمک میکند شما از ان ها سخنی نمی گوئید و سئوال می کنید حمایت از فلسطین یا حماس یا حزب الله چه سودی به کشورما دارد.
جواب این پاسخ را مقداری در نوشته اصلی مقاله فوق داده شده است.
ولی باید دانست دولتها و کشورها بر اساس منافع ملی خود سیاست گذاری میکنند انچه در مورد سوریه هم اکنون شماها شاهد هستید ایران سیاست یک طرفه در برابر سوریه را اتخاذ نکرده است به بیان دیگر در مورد سوریه نمی گوید ما صدرصد از اقای اسد و حکومت وی حمایت میکنیم .
نمی خواهم مطلب به دراز بکشد ولی شما عزیزان را برای مطالعه دقیق به برایند و عملکرد نظام سرمایه داری چه اروپایی و چه از نوع امریکایی را جلب و دعوت می کنم بدانید نهایت نظام سرمایه داری و انحصاری و نظامی گری تبدیل می شود و چاره ای بجر این ندارد تا جنگ های پشت سرهم را ایجاد کند تا بتواند مدتی مردم خود و مردم جهان را فریب دهد که در این میان مردمان کشورهایی مانند عراق ولیبی و دیگر کشورها قربانی جنایات انها شده و در اینده نیز مردمان زیادی قربانی انها خواهند شد در نهایت نظام سرمایه داری انحصاری رو به افول ابدی ایست و این حکم تاریخ است.
در اینجا یاد اوری کنم ان گونه که نظام کمونیتسی بعداز هفتاد سال و اندی در جهان دچار از هم پاشیده گی شد نهایت نظام سرمایه داری نیز جر افول چیز دیگری نیست اگر علاقمند هستید الترناتیو نظامی اقتصادی و سیاسی مردمی باشید و به دنبال کشف و پیدا کردن راه سوم باید بود. (920427) (moderator22)
 
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۳۱:۵۶
کاملا درست است که فلسطین خط مقدم مبارزه ما با استکبار است اگر اولویت اول ما حفظ نظام و مرزهای کشورمان باشد که هست هنوز هم چاره ای جز ساختن قلعه نیست. دیوارهای قلعه قدرت دفاعی، حفظ روحیه ملی و از همه مهمتر "رضایت مردم و عدالت اجتماعی" است. اگر کشورهایی مثل کوبا، ایرلند، اسکاتلند زیر یوغ قلدری و زیاده خواهی امثال امریکا و انگلیس نرفتند دلیل آن نه فقط نزدیکی به مرزهای جغرافیایی و یا ساختار دفاعی نیرومند بلکه حفظ روحیه ملی و عدالت اجتماعی است. همین فیدل کاسترو و یا به تعبیر شما "عمو فیدلی" که مثال میزنید مدتهاست که با درآمد روزی 1دلار گذران زندگی میکند. (917834) (moderator16)
 
ناشناس
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۳۵:۴۶
چقدر این مقاله طولانی بود ؟! (917839) (moderator16)
 
سید میثم
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۳۷:۲۳
فرض کنید در دوره هخامنشی هستیم و دوران فرمانروایی کورش کبیر است!
و حال کوروش میخواهد برای نجات و رهایی مردم بابل از دست حاکم ظالمشان به آنجا لشکرکشی کند!
و ما مثل امروز بگوییم (این نه شتر من است و نه ناقه ی من)
براستی چیزی عوض میشد و کسی مثل کوروش که میخواست ایرانیان و همسایگان ایران را از ظلم ظالمان نجات دهد تغییر نظر بدهد؟؟؟

مسئله فلسطین مسئله انسانیت است نه منفعت و حیوانیت!!!

یکی از معصومین (ع): بهترین شما نزد خدا پر منفعت ترین شما برای خلق هستند.
حالا کسانی میآیند و میگویند که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و نمیدانند که این مثل برای اینجا نیست و باید مسائل را ارزش سنجی کرد بعد عمل کرد!!! (917842) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۱:۲۲:۲۴
بابل بخشی از خاک ایران بزرگ بود (918380) (moderator1)
 
ciavash
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۲:۰۷:۴۸
بابل اون زمان مثل یکی از ایالتهای ایران بود (918432) (moderator16)
 
بیگی
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۴:۱۰:۱۶
ماکجا کورش کجا؟کورش ابرقدرت زمان خود بود و میتوانست .ما قدرت چندم هستیم؟ ضمنا فکر کنم اون زمان هنوز شعار اختراع نشده بود. (918610) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۵:۲۲:۳۶
عزیز دلم، کار پاکان را قیاس از خود مگیر!!! (918722) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۴۲:۴۴
مسئله فلسطین یک مسئله انسانی و عام است که همه مردم دنیا با آنها احساس همذات پنداری می کنند. منتها چون عده ای با جمهوری اسلامی مشکل دارند، حمایت آن را از فلسطینی ها بر نمی تابند.
این افراد روزی نوبت خودشان هم می رسد تا بدانند مسئله فلسطین و مظلمومیت مردم آنجا ربطی به دفاع یا عدم دفاع جمهوری اسلامی از انها ندارد. آنها انسان هستند و حق حیات دارند. همچنان که مردم دنیا هولوکاست را که منجر به کشتار یهودیان بی گناه شد، محکوم می کنند.
انسانم آرزوست... و از تعصب و خشک مغزی بیزارم (917852) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۱:۲۶:۰۴
تعصب و خشک مغزی چنان بلایی بر متعصبین خشک مغز و ابلهان بی درد و مدعیان آزادی و دموکراسی آورده که تاب یک نظر متین و انسانی را هم ندارند. درود بر ازادی و دموکراسی و ننگ و عار هم برای مدعیان دروغین آن. وقتی کیسه اسرائیل به تنتان خورد، آن وقت خواهید فهمید فلسطینی کیست و چه می خواهد. (918383) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۱۹:۴۷:۳۳
برادر عزیز حرف های شما خوبه و قابل قبول ولی کی باید بهش پایبند باشه؟ریا,تزویر,فریب و دروغ و حرف های بی عمل متاسفانه پایه و اساس کار را سست کرده. نمونه آقای خاوری که هنوز تازه است و مردم فراموش نکردند. با محاسن و ظاهر الصلاح و چفیه و تقدیر نامه بواسطه امر به معروف و نهی از منکر. همین آقای فریب کار خون این ملت را مکید وچاپید و در رفت. به امید روزی که دروغ از این مملکت ریشه کن شود. آمین (917855) (moderator16)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۵:۲۴:۳۵
این دعایی که کردی ریشه خیلی ها رو می خشکونه، تعجبم چطور سانسور نشده! (918726) (moderator1)
 
Canada
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۱:۰۲:۵۱
. متاسفانه به دلیل تبلیغات گروهای چپ در دنیا و همنیطور گفته‌های برخی‌ روشنفکران و کشورهای غربی اینطور جا افتاده که لیبرال دموکراسی یعنی‌ انحطاط و فساد... این بزرگترین اشتباه تاریخی میتواند باشد..ابلن چیزی که غرب به افتخار خود تومن می‌کند یعنی لیبرل دموکراسی، چیزی نیست که آنها کشف کرده باشند و عصاره تمدن و فطرت انسانها است که از این جهت اگر به امزشی قرآنی و اسلامی اصیل بر گردیم میتوانیم با افتخار ادعا کنیم که اسلام لیبرل دمکرات‌ترین سیستم فکری است که بشر به خود دیده.. اگر به خواهیم لیبرلیسم را در یک جمله معنی‌ و خلاصه کنیم میتوانیم به این آیه شریفه اشاره کنیم " لاا اکره فی‌ لدین" ،هیچ جمله‌ای بهتر از این عصاره لیبرلیسم را بیان نیمکند و اگر اجباری به دین نیست چطور می‌توان گفت در سایر فرعیات اجبار است... دمکراسی نیز مانند آن .. هیچ جمله آاعه و اصلی‌ بهتر از آیات مربوط به اصل شورا نمیتوان یافت یافت... برادران مشکل اینست که ما از اصل خود دور افتادیم و به دام رقابتهای تئورسینها شرق و غرب افتادیم و به دلیل اختلاف آات مقطعی و زمانی‌ با دول غربی خود را دشمن لیبرل دموکراسی می‌‌انگریم در حالی‌ که لیبرال=لأکراه و دموکراسی=شورا... (917910) (moderator16)
 
محمد
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۲۸:۴۵
سلام
همانطور که میدانیم ایران زمین منایع سرشار نفتی وگازی و همچنین دارای معادن عظیمی است که به عنوان بیت المال شناخته میشوند و حق همه ایرانیان است از هر قوم و مذهبی...
صحیح آن است که هر کسی به میل و انتخاب خود برای کمک به فلسطین هزینه کند.
لازم به توضیح نیست که مشکلات اقتصادی ملت ما چه تاثیری داشته است! (917964) (moderator16)
 
مجید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۳۹:۳۲
اگر امروز امریکا دارای قدرتی در دنیا است فکر نمیکنم یک شبه بوجود امده است ابتدا زیر ساختهای لازم اقتصادی و سیاسی را بوجود اوردند در حالی که ما هنوز این زیر ساختها را نداریم اگر این نفت را فردا از دست بدهیم اوضاع و احوال ما چه خواهد شد حرف بزرگ زدن راه خودش را دارد ما که هنوز یک مشکل سادهای مانند مرغ نمی توانیم حل کنیم حل بقیه مشکلات پیشکش. (917975) (moderator16)
 
احمد
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۵۲:۲۳
ایا واقعا اینقدر شما ساده دل هستید که مثلا تفاوتی بین منفعت طلبی چین وروسیه و استعمار آمریکایی قائل می شوید. چرا از بین همه کشورهای دنیا فقط امریکا. مثلا انگلستان تا همین دیروز دفتر و دستکشان در کشور پهن بود فرقی با آمریکا دارد. سئوال بزرگ و بی پاسخ اینجاست که چرا تفاوت رفتاری در کارهای حکومت و نظام دیده می شود. این مقاله عجیب به سردرگمی موجود می افزاید . وهزاران پرسش به پرسش های موجود اضافه می کند که ایا واقعا سیاست خارجی کشور بر اساس چنین پیش فرضهای اثبات نشده ای شکل می گیرد.؟ و منافع کشور درگیر چنین مسائلی به راحتی می شود.
خدا کمک کند (917985) (moderator16)
 
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۶ ۲۲:۵۹:۱۰
این مقاله اگر چه خوب و قابل تامل است، لکن تنها جنبه ی کوچکی از دلایل حمایت ایران از فلسطین را نشان می دهد و قطعا جنبه ی معنوی حمایت ایران از فلسطین ده ها برابر این است.
همانطور که رهبری فرمودند: «طرح مسئله‌ى فلسطين براى جمهورى اسلامى يك امر تاكتيكى نيست؛ يك امر بنيانى است، از اعتقاد اسلامى ناشى ميشود.» (917991) (moderator16)
 
یار میر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۷:۴۲:۳۹
به نام خدا

بعید میدانم این مطلب را در سایت بگذارید اما اگر در سایت بگذارید که دلیل بر آزاد اندیشی است که که رهبری گفته اند در غیر این صورت این مطلب را برای آقای امیر خانی مینویسم.
زمانی با یک مصری بحث میکردم که انور سادات خائن است آقای امیر خانی میدانید چه جوابی داد گفت تنها رهبر عربی که یا حتی میتوانیم بگوئیم مسلمانی در سطح وسیع به اسرائیل حمله کرد انور سادات بود اما زمانی که از سایر کشور ها که شعار حمایت از فلسطین را سر میدادند کمک خواست همه به او پشت کردند واو یک سوال ساده از خود کرد من چرا خود را فدا کنم در حالیکه دیگران حاضر به فداکاری نیستند؟
زمانی در هند دانشجو بودم گروه های زیادی از فلسطینی ها نیز در انجا بودند از جمله فتحی ها و حماس میدانید حماس با ما نماز نمی خواندند البته علتش را که میدانید البته من نمی خواهم جنگ قدیمی بین دو فرقه را بحث کنم اما این یک واقعیت است انها ما را از خو دشان نمی دانند.

بدون شک منهم معتقدم که اسرائیل یک رژیم جعلی است و به همین علت روزی نابود خواهد چرا که برا ساس انچکه مفهوم یک ملت را میسازد بنا نشده اما من ومردم من چرا بایستی هزینه انرا بدهیم.

یک روز لطفا هزینه های مربوط به نه تنها دشمنی با اسرا ئیل را(که البته من طرفدار دوستی با اسرائیل نیستم و بیشتر معتقد موضعی مثل مالزی هستم) بلکه تعارض با غرب را محاسبه کنید که البته حتما نفت های که همسایه های ما از حوزه های مشترک برداشت میکنند در نظر بگیرید و بعد سود انرا سپس ببینیدچه باقی میماند.آمادگی دارم با شما که از تریبون الف برخوردار هستید و ماکه از هیچ تریبونی برخوردار نیستیم به همت واقعی الف و آقای توکلی در این زمینه بحث کنم و یا در هر جای که تمایل دارید بحث کنم. (918242) (moderator16)
 
قاسم
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۰۹:۲۲:۳۳
همه می دانیم که اغلب مردم ایران از حمایت هایی که نظام فعلی ایران از فلسطین می کند و پولهایی که هزینه می کند مخالفند. به نظرم دولت ایران(یا نظام فعلی) باید سعی کند با توضیحات شفاف و یا مناظره های تلوزیونی مردم را با روشی که در پیش گرفته همسو کند. اگر توانست به روش فعلی ادامه دهد، در غیر اینصورت دست از حمایت فلسطین بردارد. اگر چنین نکند (که تا حالا نکرده) باعث می شود روز به روز فاصله بین دولت و ملت بیشتر شود(که تا کنون شده).
دولتی هم که پشتوانه مردمی قوی (واقعی نه نمایشی) نداشته باشد، بتدریج از درون تضعیف می شود و یک کشور ضعیف نمی تواند برای طولانی مدت در برابر کشورهای قدرتمند مقاومت کند. (918291) (moderator1)
 
سیاوش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۰:۰۰:۵۶
با سلام
کامنت دوم مرا ثبت کنید. اگر اصلا قرار است آن را ثبت کنید! (918321) (moderator1)
 
مجید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۰:۱۰:۴۱
باسلام
شما عزیزان کلاً از بحس خارج شدید
الان موضوع این است که اسرائیل دارد در خفا کار خودش را میکند و ما داری در مورد ریال و دلار و جنس ادم و حیوان صحبت میکنیم اسرائیل دارد مسجد الاقصا را خراب میکند تا آرمگدون را تثبیت کند و به خواسته های شیتانی خودش برسد و از خدایش است که ما مسلمانان در مورد وضعیت اقتصادی و .... که خود رژیم اسرائیل راه انداخته است سرمان گیر باشد. (918326) (moderator1)
 
علیزاده
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۰:۱۳:۴۳
پیامبر اسلام (ص) پس از آنکه در مدینه حکومت عدل را پیاده کرد به سراغ دیگران رفت و تاریخ هم گویای همین است که امثال آمریکا ابتدا (حد اقل هم زمان )مسائل داخلی خودشان را حل کردند وبرای حفظ کیانشان به سراغ دیگران رفتند . جناب امیر خانی ما هنوز در کشورمان نمی دانیم اقتصادمان وقوه قضائیه مان ، مجلس مان و...چگونه باید باشد .نام نظام اسلامی بر خود گذاشته ایم و سیستم قانون گذاری ومجلسمان ، قوانین اقتصادی مانند مالیات ها ، بیمه ، بانک ، گمرک و...نظام اداری و اختیارات مدیران شهرها واستان های ما ، بسیاری از قوانین وسیستم قضائی مان از اجانب تقلید شده ومی شود وگویا اسلام هیچ برنامه ای برای اداره کشور نداشته ! . دشمن با رسوخ در تفکر بعض اثر گذاران در برنامه ریزی کشورمان ، دارند مارا از داخل فلج می کنند . چرا اهداف حضرت امام (ره ) در تشکیل حکومت اسلامی در تصویب قوانین مد نظر نیست ؟ چرا اوامر وهدایت های رهبری به خصوص در چند سال اخیر ودر مسائل اقتصادی ، ذره ئی تغییر در کشور ایجاد نکرد ؟ چرا هرروز شاهدیم که قوانین جدید وبا تنبیه های عجیب وغریب که گویا مردم ما همه دزد وکافر حربی هستند تدوین می شود ؟ نمونه کوچک : تا یاد دارم همه رؤسای قوه قضائیه واخیرا رهبری فرمودند که در اسلام بدهکار نباید زندانی شود پس چرا این قانون تغییر نکرد وده ها هزار خانواده زندانی با چه مصائب اخلاقی واقتصادی مواجه اند ؟ و.... ضمن آنکه باید در خارج از کشور فعالیت داشته باشیم باید در داخل هم بسیاری از نظامات مان را بر اساس اسلام متحول کنیم واصل اینکه مردم صادق هستند بر خلاف وضع موجود را بپذیریم . (918329) (moderator1)
 
بیدار
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۰:۱۹:۵۹
در مقاله قبلی در موضوع فلسطین
کامنت دادم که دلیل اصلی چیزی دیگر است.
میدونستم الف کامنتم رو نمیذاره.
اینجا باید از الف تشکر کنم که اون دلیل اصلی رو گفت.دلیل اصلی همیتاس بقیه بهانه اس
باتشکر (918331) (moderator1)
 
سیدعلی
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۰:۳۹:۴۵
برای هزارمین بار توجه مسئولین سایت الف و شخص دکتر توکلی به نظرات مراجعه کنندگان به سایت و رای های مثبت و منفی دیگران جلب می نمایم. شاید یک چیزی دستگیرتان شود! (918338) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۸:۲۹:۰۹
البته دوستان الفی و شرکا اعتقاد دارن که این مثبت و منفیها خیلی معتبر نیستند چون خیلیها اینترنت کار نمیکنن ولی خب سفسطه نهفته توی این صحبت اینه که مسلما نظر نخبگان و تحصیلکرده های یک جامعه در مورد یک مساله خیلی مهمتر از نظر کسانی هست که حتی با اینترنت کار نمیکنن. (918957) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۹:۱۴:۰۰
مثلاً باید چه چیزی دستگیرشان شود.؟ مگر الف و رای هایی که در آن داده می شود نشان دهنده نظر غالب مردم است؟ نمی دونم چرا این خصلت بد رو ایرانی ها دارن که فکر می کنن تو همه چیز می تونن نظر کارشناسی بدن. از فیلم و سریال و سیاست داخلی و خارجی بگیر تا مسائل امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، فضای سایبر و این یه نمونه هم علم آمار... . (919009) (moderator1)
 
robocop
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۰:۴۹:۲۶
بسم العظیم

بله مساله فلسطین مساله تمام مسلمانان و نوع بشر است. یعنی همه انسانها متفقا . ولی ظاهرا ایران میخواهد یک تنه بار همه را بدوش بکشد.. اعراب را که می بینید. در حال خودزنی هستند. غرب هم فکر میکند در صورتیکه حکومت اسد سقوط کند ایران دچار مشکل خواهد شد و ممکن است حمله خود را واقعا عملی کنند که این حمله قطعا منحصر به تاسیسات هسته ای نیست و جامع خواهد بود و زیر ساخت های اقتصادی ایران بشدت آسیب خواهد دید.

در واقع غربیها خصوصا آمریکا و اسرائیل به هدف اصلی خود مبنی بر تضعیف درونی وذاتی ایران نزدیک تر میشوند. میبینید که اینکار رو با همین تحریمهای بی سابقه در دوران معاصر شروع کرده اند و نصف شدن ارزش ریال در کمتر از یکسال گواه آن است...نتیجه اینکه ما 75 میلیون نفر هم مثل فلسطینیا میشیم ... اشکالی نداره که...فکر کن...چه خوب! (918347) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۱:۱۳:۳۰
این " اكسترميستيك" یعنی چه؟؟؟؟
نمی شود لغات ساده تر و گویاتری استفاده کرد؟ (918375) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۱:۴۷:۲۶
میشه از اقایان بپرسید چرا بچه هایشان را برای ادامه تحصیل به امریکا یا انگلیس میفرستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (918402) (moderator16)
 
Germany
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۲:۲۲:۱۳
هر کشوری در دنیا یک سیاست خارجی دارد و برای پیشبرد آن هم بودجه ای در نظر گرفته . کشور ما هم همینطور.البته رسانه های خارجی که در دست حامیان اسرائیل است مردم کشور ما را تحریک میکنند و اینطور وانمود میکنند که کشور ما به لبنان و فلسطین بیشتر کمک میکند تا به مردم خودش. در صورتی که این ادعا صد در صد غلط است. (918450) (moderator16)
 
علی الف
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۳:۲۲:۰۱
اقای سبد میثم بنظر میرسد خود فلسطینی ها هم نمی خواهند ما انها را ازاد کنیم (918549) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۹:۱۴:۵۱
از کجا به نظر می رسه؟ (919012) (moderator1)
 
علی
۱۳۹۱-۰۵-۲۷ ۱۳:۳۳:۳۸
اخرش بهترین کار این است که همه انسانها از مسلمان و مسیحی ویهودی وزردشتی وسایرادیان گرفته تا غیرو تصمیم بگیرند که با صلح وارامش در کنار هم زند گی کنند وفقط بهمدیگر محبت کنند وهیکس دیگران را دشمن خود نپندارد (918568) (moderator1)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.