«بیشک بخشی از پول کثیف قاچاق موادمخدر در حوزه سیاست، انتخابات و انتقال قدرت سیاسی در کشور وارد میشود.»
«کلیه اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب ١٧٠نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است، موجود است»
«بنده همه اسناد و مدارکی را که نشاندهنده ورود این پولها از قاچاق موادمخدر، قاچاق کالا و بقیه روزنهها در حوزه اقتصادی است، آماده کردهام تا در مجلس به نمایندگان با برخی مصداقها ارائه دهم»
اینها را آقای رحمانی فضلی وزیر کشور و مجری امر انتخابات، طی دوماه گذشته به دفعات تکرار کرد، تا با کمک روزنامههای حامی دولت حس فسادمالی در انتخابات به رگهای جامعه تزریق شود و این اتفاق ادامه داشت تا چند روز گذشته که بالاخره روز موعود فرارسید و رحمانی فضلی برای توضیح درباره پولهای کثیف انتخاباتی و اعلام اسامی متخلفان در مجلس حاضر شد اما طولی نکشید که اخبار این جلسه مردم را بهت زده کرد: « رسانهها حرفم را تحریف کردند من فقط هشدار دادم»
به همین راحتی و با همین ادبیات سهل انگارانه ماهها تهمت پراکنی علیه نمایندگان و دولت سابق و حتی کل سیستم انتخاباتی کشور به هیچ گرفته شد و لابد وزیرکشور و طرفداران دولت انتظار دارند که قضیه به زودی فراموش شود و به تاریخ بپیوندد.
اینکه جامعه سیاستمداران کشور همیشه بار مسئولیت اشتباهات خود را به گردن رسانهها میاندازند، به یک امرعادی تبدیل شده؛ اما مگر رسانههایی که هر روز با قاطعیت از کشف الاسرار دولت یازدهم حرف میزدند منتسب و طرفدار همین دولت نبودند؟عجیب است که عناوینی مثل «افشاگری درباره پولهای کثیف»، «مدارک آماده، اسناد موجود، هفته آینده مجلس» و حتی نقل قول از زبان خود وزیرکشور که: « با سند و مدرک به مجلس میروم» رحمانی فضلی را متوجه این موضوع نکرد که سخنانش تحریف شده یا از آنها استفاده سیاسی میشود؟ یعنی همان موقع نمیشد در یکی از همین رسانهها حاضر شد و گفت شلوغش نکنید! «من فقط هشدار دادم تا پای پولهای کثیف به حوزه قدرت و ثروت بازنشود.»
پیدا کردن جواب این معادله که از کجای صحبتهای وزیر کشور میشود نتیجه حرفهایش در صحن علنی مجلس را برداشت کرد بماند، اما عذرخواهی وزیرکشور از طرف رسانهها عذر بدتر از گناهی ست که رحمانی فضلی مرتکب شد . درست که رسانههای اصلاح طلب در این حادثه کاملاً حزبی و جناحی عمل کردند و به جای پرداختن به اصل موضوع «پولهای کثیف» مرتباً تلاش کردند تا جناح اصولگرا را عامل همه فسادهای مالی کشور از ازل تا همین امروز جلوه بدهند و حتی سردبیر روزنامه شرق هم که احتمالاً اظهارت وزیرکشور اورا حسابی شوکه کرده بود، مجبور به واکنش شد و خود را موظف به عذرخواهی خواند حالا با نشانی ای فعلاً نامشخص!
اما وزیرکشور باید بداند که در هر صورت این رسانهها طبق منافع سیاسی خود عمل میکنند و وقتی مجری انتخابات نخواهد جلوی این تهمت پراکنی های بی سند و مدرک را بگیرد، انداختن تقصیر به گردن رسانهها فرار از مسئولیت ارتکاب یک اشتباه است.وقتی مجری انتخابات اینگونه پیش چشم جامعه سلامت انتخابات را زیر سؤال میبرد و جمعی به خاطر همین سمت، منتظر افشاگریهای او میمانند و بعد در مقام پاسخگویی وقتی مفصل درباره مواد مخدر و قاچاق و گروهها افراطی صحبت کرد در نهایت میگوید: « این موضوع در همان روز از سوی رسانههای مختلف به گونهای مطرح شد که هم ناقص، هم جهتدار و هم تحریف شده بود» حق بدهیم به مردم که به سیاستمداران بی اعتماد شوند.
البته باید گفت که این فقط وزیرکشور نبود که دوماه تمام اذهان عمومی را درگیر مسئله پولهای کثیف کرد. افراد دیگری نیز از دولتیها به این مسئله دامن زدند و رحمانی فضلی هیچگاه حرفهای تحریف شدهشان(!) را تکذیب نکرد. اکبرترکان با ژستی مطمئن میگفت که نمیگذارد عده ای مشخص پول کثیف را وارد انتخابات کنند و محمد هاشمی با گفتن اینکه حتماً وزیرکشور سندی دارد که صحبت میکند اعلام کرده بود که نوبت «بگم بگم» های ما رسیده است! آن موقع صحنه سیاسی کشور شاهد حضور معترضین بگم بگم ها بود که حالا خود جاپای فرد مورد انتقادشان گذاشته بودند و البته از نظر نتیجه قدمی بیش از او برنداشتند.
واقعیت این است که حتی بر فرض درست بودن ماجرای «پولهای کثیف» آنچه مجری انتخابات در دولت یازدهم در این ماجرا از دست داد، اعتمادی مردمی بود که حالا بین وجود داشتن این پولها و افشا نشدنش یا اینکه اصلاً وجود خارجی نداشتهاند و طی این دو ماه با افکار آنان بازی سیاسی شده است سرگرداناند و دراین بین هر دوسر ماجرا مقصری ندارد جز وزیرکشور و دولت.
وقتی صحبت از فساد مالی امثال رحیمی به میان میآید برای عده ای مثل محمد اشرفی اصفهانی، رئیس هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در دولت روحانی آسان است که امثال مهدی هاشمی و شهرامجزائری را که حتی به رئیس مجلس ششم نیز پول داده بود، از یاد ببرد و مدعی شوند که دولت احمدی نژاد آلودهترین دولت بعد انقلاب بود! بعد هم ۲ماه تمام در مورد احتمال ورود پول کثیف از سمت طرفدارن دولت قبل به جریان انتخابات، تبلیغات رسانه ای به راه بیاندازند و آنچنان خراش به چهره مجلس بیاندازند که مردم عادی هنوز هم گمان کنند که تمام۱۷۰نفری که از رحیمی پول گرفتند نماینده همین مجلس هستند نه نامزدهایی که معلوم نیست موفق شدهاند وارد مجلس بشوند یا نه.
در نهایت راحتترین راه، انداختن همه تقصیرات به گردن ابر و باد و مه و خورشید است تا وزیر کشور بگوید: «در جلسهای که من برای فرماندهان سخنرانی میکردم جمع فرماندهان بود و خبرنگاران در پشت سالن و در جایی بودند که بنده مطلع نبودم ولی در همان جا هم مطرح کردم که اگر خبرنگاری حضور دارد لازم نیست که این صحبتها در بیرون منتشر شود.» و قبلتر هم متذکر میشوند که: «من طی نامهای از رئیس مجلس شورای اسلامی درخواست کردم تا در صورت امکان، جلسه به صورت غیرعلنی برگزار شود تا ارقام و اعدادی را که من اعلام میکنم مورد سوءاستفاده دشمنان قرار نگیرد»
حالا فقط درخواست از آقای وزیرکشور این است که به این سؤال پاسخ دهند که اگر نمیخواستید رسانهها مطلع باشند آیا دراین ایام هیچ روزنامه ای به دستتان نرسید که تیترهای مرتبط با این موضوع را با فونت درشت کار کرده باشد و مثلاً شما دستور بدهید که این روزنامه دیگر درباره مسائلی که مایل به رسانه ای شدن آن نیستید و فقط میخواهید در جلسه ای «غیرعلنی» درباره آن «هشدار» بدهید، مطلبی کار نکند؟
آقای وزیرکشور! همانطور که میشود به مردم حق داد که دیگر به افشاگریهای بدون سند و مدرک دل نبندند و با موارد بعدی با سردی برخورد کنند، میشود به آنان این حق را هم داد که این سؤال برای همیشه در ذهنشان باقی بماند که این دو ماه ژست افشاگری چه سودی برای دولت داشت؟ با این امید که سالهای بعد کسی پیدا نشود که دوباره بخواهد راجع به آنچه در این دوماه گذشت «افشاگری» کند.