چنان که ملاحظه میشود، پایه سرمایه اجتماعی تحکیم روابط بین افراد و گروههای اجتماعی است و اگر احساس تبعیض و بیعدالتی بهدلیل اختلاف دستمزدهای نجومی وجود داشته باشد به سرمایه اجتماعی آسیب میرسد. بدنه دولت احساس دوستی و همدلی با سیستم مدیریتی را از دست داده و احساس تبعیض میکند، در صورتی که وضعیت تبعیضآمیز تغییر نکند و ادامه یابد، احساس تبعیض جای خود را به پرخاشگری میدهد که در آمریکا از آن به پرخاشگری ناشی از محرومیت تعبیر میشود.
بررسی وضعیت بین متوسط حقوق کارمندان و مدیران عالی در برخی کشورهای آمریکای شمالی، ژاپن و اروپا نشان میدهد که کشورهای سرمایه داری بهنسبت ضریب نفوذ نظام بانکی و سیستم سرمایه داری، با معضل اختلاف شدید دستمزدها مواجه هستند.
اگرچه در ایران قانونی مترقی برای منطقی کردن این اختلاف وجود دارد، اما متأسفانه مرور اجمالی فیشهای حقوقی درزکرده در رسانهها نشان میدهد که رکورد 354برابری آمریکا شکسته شده است، آنهم در بخش دولتی و نه در بخش خصوصی ایران، یعنی در کشورهایی که در نمودار زیر وضعیت آنها بررسی شده اختلاف دستمزدها مربوط به بخش غیردولتی است که رکوردار آن آمریکا است، اما در دولت یازدهم، در شرایطی که بخش غیردولتی توان اداره امور عادی خود را ندارد و با دومینوی تعطیلی کارخانهها مواجه هستیم، بهبهانه پرداختهای بهتر در بخش غیردولتی! دستمزدها تا بالای 700 برابر حداقل دستمزد هم رسیده است.
در کشورهای سرمایه داری، بخش خصوصی واقعی؛ نه دولتی و نه شبهدولتی؛ بهطور متوسط دستمزدهایی از چند ده برابر تا چند صد برابر به مدیران ارشد خود پرداخت میکنند و البته حفظ صندلی این مدیران هم به افزایش سودآوری شرکت بستگی دارد، شرکتی که باید در بازارهای جهانی که رقابت سنگینی بین شرکتها در آن جریان دارد پیروز شود و یا حداقل در کوران رقابت باقی بماند.
مدل دیگری از افزایش حقوقهای مدیران نسبت به کارمندان وجود دارد که عموماً در کشورهای جهان سوم در جریان است. کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا علیرغم اینکه متکی به نفت هستند و یا در برخی از آنها مانند بحرین، قطر و عربستان سعودی که رژیمی بدوی داشته و صد در صد نفتی هستند صحبت از تولید و کارآمدی بیمعنی است؛ رقابت سنگینی بین مدیران دولتی برای دریافت دستمزدهای بالا وجود دارد. در این کشورها از زمان بحران مالی سال 2008 تاکنون مرتب بر فاصله بین دستمزد مدیران ارشد و کارمندان افزوده شده است.
کشورهایی که شاهد افزایش شکاف دستمزدی از زمان بحران مالی بودهاند
در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که درصد افزایش دستمزدهای آنها نشان داده شده است سرمایه اجتماعی در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد و احساس دوستی بین مدیریت و بدنه وجود ندارد، خلاقیتی دیده نمیشود و صحبت از نوآوری و تلاش بیشتر نیست.
نتیجهگیری
آسیبی که با دومینوی افشای حقوقهای نجومی مدیران دولتی به سرمایه اجتماعی وارد میشود چنان است که ترمیم آن به سالها زمان نیاز دارد. چرا باید نسبت دستمزدهای مدیران در بخش دولتی ایران از نسبت دستمزد مدیران در بخش دولتی آمریکا نسبت به حقوق کارمندان بیشتر باشد، آنهم در شرایطی که قانون مناسب برای جلوگیری از بیعدالتی و تبعیض وجود دارد؟
همدلی بین دولت و مردم زمانی میتواند نهادینه شود که هم هر دو احساس کنند برای هدفی مشترک و با شرایطی مشترک کار میکنند و هم مسئول بودن عنوانی ابدی در برابر مردم بودن نباشد، اینگونه نباشد که عدهای برای همیشه مردم و عدهای الی الابد مسئول باشند. اگر مدیری در سمتی کفایت لازم را ندارد باید از سمت خود کنار گذاشته شود و جای خود را به فرد دیگری از بدنه که لیاقت خود را اثبات کرده است بدهد تا چرخه مدیریت قفل نشده و با گردش مدیران پویایی آن حفظ شود، تنها در این شرایط است که سرمایه اجتماعی که بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی است حفظ میشود.
---------------------------------------------------------------------------------------
1- مفهوم سرمایه اجتماعی و ابعاد آن، http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3881/5006/43701/%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%D9%86