نظر منتشر شده
۲۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 396023
«فروشنده» گرفتار در قضاوت های "صفر و صدی"
علی نبوی، 5 مهر 95
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۸
پیش از آنکه وارد بحث تحلیل فیلم فروشنده آخرین ساخته اصغر فرهادی بشویم، به دلیل فضای رسانه‌ای که در مواجهه با این فیلم ایجاد شد باید نکاتی را ذکر کرد. در وهله‌ی اول باید گفت که جریان های مخالف و موافق فیلم‌های اصغر فرهادی بیش از آنکه بر اساس بحث های فنی و در قالب نگاه مبتنی بر تحلیل های سینمایی باشد؛ تقابل‌هایی سیاسی و بر پایه‌ی تفکرات جریان های متبوع موافقان و منتقدان است. تقابل و طرفداری جریان های مذکور عمدتاً احساسی بوده و در مواردی رفتارها بجای آنکه شبیه به مخاطبان یک اثر هنری باشد؛ بیشتر همانند عکس‌العمل طرفداران تیم های ورزشی است!

نکته‌ی دیگر نگاه یکدست سیاه بینی مخالفان و دفاع مطلق موافقان فیلم‌های فرهادی است.امتداد این نوع نگاه به‌جایی می رسد که حتی یک سکانس از فیلم‌های فرهادی به‌زعم مخالفین کفر مطلق و از دید طرفدارن وی به‌عنوان ماندگارترین سکانس تاریخ سینما یاد می‌شود. وجود چنین نگاه‌های صفر و صدی به آثار هنری همچون سمی برای یک موجود زنده است؛ همچنین موافق و مخالف بودن با اندیشه‌ها و موضع‌گیری های یک کارگردان نباید به‌جایی ختم شود که اثر وی با پیش‌داوری و تهمت های ناروا از سوی مخالفان و تعریف و تمجید های چشم‌بسته از سوی موافقان روبرو شود.

یک اثر هنری به تعداد بینندگانش مخاطب موافق و مخالف دارد و هر ذهن و دیدی ممکن است براساس دریافت خود از جهان تحلیلی منحصر به خود را داشته باشد و این اتفاق نه عجیب است و نه محکوم. البته باید این را هم ذکر کرد که یک کارگردان سهواً و یا عمداً می تواند مفهومی را بوسیله ی اثر خود القا کند که خود از آن اظهار بی اطلاعی کند.

فیلم با ریزش ساختمان آغاز می‌شود، گویی از همین ابتدا می‌بینیم که بنیان این خانه متزلزل است. لرزیدن این خانه به دلیل گودبرداری غیراصولی و یا بیش‌ازحد همسایه‌ی هم‌جوار این خانه است که می‌تواند به نوعی به بی‌توجهی انسان های زیاده‌خواه به حریم خصوصی و آرامش دیگر افراد تلقی گردد. همین نکته یک مسئله اجتماعی است و همه‌ی ما آن را تجربه کرده‌ایم. اضطراب، تشویش و شوک ابتدای فیلم نسبتاً خوب از آب در آمده و از همان ابتدا با آزرده کردن فکر انسان؛ گویی می‌خواهد او را برای اتفاقات بعدی آماده کند.

آواراگی عماد و رعنا ما را وارد فضاهای قصه می‌کند و به این صورت باشخصیت های فیلم، طبقه اجتماعی، محیط کاری و خلق و خوی آنها آشنا می‌شویم. هرچند وجود صحنه تئاتر و اجرای نمایشنامه‌ی فروشنده «آلتور میلر» بیشتر از یک امضا و ژست هنری برای فیلم کاربردی ندارد و احساس می‌شود که تنها برای اعتباربخشی به فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. نمایش تمرین و صحنه‌های تئاتر به دلیل پراکندگی و چندپارگی به مخاطب مفهوم و درکی از نمایشنامه نمی‌دهد و به نظر می‌رسد که خود کارگردان هم قصد نمایش‌نامه خوانی را ندارد؛ اما استفاده‌ی چندباره از صحنه‌ها و بیان دیالوگها تا حدی اضافی به نظر می‌رسد و در کنار موارد دیگر یکی از عواملی است که موجب بالا رفتن بی‌دلیل مدت‌زمان فیلم شده و تا حدی هم آن را خسته‌کننده کرده است.

کارگردان از روایت معاشرت و جنس زندگی رعنا و عماد؛ زندگی آرامی را به تصویر می‌کشد که در آن زن‌وشوهری را می‌بینیم که صمیمتی در میان آنان وجود دارد که البته در نمایش آن زیاده‌روی نمی‌شود. شخصیت‌پردازی‌ها عیان صورت نمی‌گیرد و بنا به سابقه‌ی فرهادی مسئولیت شناخت و برداشت از آنها به عهده و دید مخاطب گذاشته شده است. این نوع شخصیت‌پردازی البته مورد نقد برخی قرار می‌گیرد و به دلیل آنکه شخصیت‌ها مستقل از خانواده‌ها هستند، این‌گونه برداشت می‌گردد که تیپ زندگی افراد الگویی از جامعه‌ی غرب است. ذکر این موضوع به این دلیل بود که بسیاری از انتقادات از اینجا نشئت می‌گیرد که ما باشخصیت‌هایی بر پایه‌ی فرهنگ غرب سر و کارداریم که عمده‌ی شخصیت های فیلم را در بر گرفته‌اند و این نشان از تمایل فیلم‌ساز به غرب‌گرا بودن جامعه ایران امروز دارد. این موضوع جزو همان نیات کارگردان است که عموماً مجهول می‌ماند و کارگردان می‌تواند خط بطلانی بر تلقی دیگران بکشد.

قصه در حین اینکه بیشتر از شخصیت‌ها برای مخاطب می‌گوید، جملاتی را نیز در بر می‌گرد که از آنها در موضوعات بعدی استفاده می‌کند و ذهن ما را به آنها ارجاع می‌دهد. یکی از این جملات در زمان نمایش فیلم گاو در کلاس مدرسه بیان می‌شود. عماد در پاسخ به دانش آموزش "که چگونه یک انسان گاو می‌شود؟" می‌گوید : یک انسان به‌مرور گاو می‌شود. این موضوعی است که فرهادی آن را سعی می‌کند در قالب رفتار یک انسان به‌صورت عینی نشان دهد که به آن خواهیم پرداخت.

قصه‌ی اصلی فیلم در دقیقه ۲۵ و با یک شوک جدید و البته بسیار شدید تر از ابتدای فیلم آغاز می‌شود. فرهادی به خوبی این کار را انجام می‌دهد و به دلیل خودداری از ورود مستقیم به داستان و حل شدن پازل گونه‌ی آن، به بیننده حس تلخ و اذیت کننده‌ای را القا می‌کند تا در گام های بعدی از آن استفاده کند. برخلاف انگ های ناجوانمردانه‌ی برخی جریان‌ها به کارگردان، ورود فرهادی به ماجرا درحالی‌که تلاش دارد حس تعلیق را حفظ نماید؛ از توضیح برهنه‌ی موضوع خودداری کرده و اخلاق را در روایت خود حفظ می‌کند. شوک ناشی از تعرض ( نه تجاوز) به یک زن موضوعی است که با به تصویر کشیدن بی‌پرده و صریح؛ نه تنها از بار منفی آن می‌کاهد بلکه می‌تواند موجب عادی جلوه دادن آن شود و فرهادی از این حیث در انتخاب نحوه‌ی روایت خود به خوبی عمل می‌کند.

البته در مورد همین پرداخت او برداشت‌هایی انجام شد که به عقیده‌ی من ۱۸۰ درجه با آنچه که به نمایش درآمده تفاوت دارد. یکی از این تفاوت‌ها این است که برخی حادثه را یک تجاوز تلقی کرده و مواجهه‌ی رعنا و عماد را ناشی از بی‌غیرتی و بی‌عفتی دانسته‌اند.

فرهادی در این مورد به‌جای آنکه مانند دفاعیات یک وکیل در دادگاه موضوع را روشن کند، با دادن یک سری کلیدها نظیر روایت متفاوت همسایه‌ها (که نشان‌دهنده‌ی تلقی متمایز افراد جامعه از یک حادثه است) علت و نوع مجروحیت رعنا از ناحیه‌ی سر و یا حتی وجود وسایل فرد مرد تعدی‌کننده در جای‌جای خانه، تصویر تاری از یک اتفاق تلخ را نشان می‌دهد که علت وقوع آن یک اشتباه است؛ اشتباهی که پس از مطلع شدن فرد به دلیل نفس افسارگسیخته او متوقف نمی‌شود و تنها خودزنی رعنا در کوبیدن سرش به شیشه‌ی حمام از وقوع حوادث بدتر جلوگیری می‌کند. متأسفانه عده‌ای مانند نگاه همراه با ظن همسایه‌ی آن زوج به ماجرا نگاه کردند و بدون در نظر گرفتن کلیدهایی که در مورد نوع حادثه وجود دارد، آن را یک تجاوز تلقی کردند.

هر آنچه فرهادی در روایت صحنه‌ی ناپاک و موضوع تعرض به یک زن خوب عمل می‌کند؛ پرداخت شخصیت و علت رفتار مرد تعرض کننده ضعیف و توجیه‌ناپذیر است. مرد میان‌سالی که رعنا را مورد آزار قرار داده فردی است که ناراحتی قلبی دارد و با بالا رفتن از چند پله نفسش به‌سختی بالا می‌آید و این می‌تواند تناقضی در رفتار او از لحاظ پرداخت شخصیت باشد. چطور می‌شود که یک شخص مریض‌احوال آن‌همه پله را تا پشت‌بام طی کند و آن بالا در بدو ورود به خانه با گذاشتن وسایل خود به سراغ رعنایی برود که گمان می کرده زنی است که همیشه میزبان او بوده است؟

نکته‌ی دیگر شخصیت خاکستری‌رنگی است که برای این فرد در نظر گرفته می‌شود. اینکه هیچ بدی ذاتاً بد نیست و هر رفتار نامطلوبی تابع علتی است درست؛ اما شخصیت میانسال در صحنه ای رند و کثیف نمایش داده می‌شود و جلوتر یک آدم بدبخت بوالهوس. ترکیب این میزان از سیاهی و سفیدی نمی‌تواند پدیدآورنده‌ی چنان فضای خاکستری باشد و چنان پلیدی به آن مرد میانسالِ ترحم‌انگیز نمی‌خورد.

در این جا باید نکته‌ی دیگری را مطرح کرد که شاید به نوع تلقیِ مخالفان فیلم نزدیک باشد و علت مطرح کردن آن همراهی با جریان مخالف نیست؛ بلکه برداشتی است که می‌شود از روایت قصه و ارائه یکسری نشانه ها از سوی فرهادی داشت؛ ولو اینکه خود او چنین قصدی از آن نداشته باشد. براساس پوشش و ادبیات همسر مردِ میانسال ؛ می‌توان این گونه استنباط کرد که خانواده‌ی او از قشر مذهبی و سنتی هستند و در مقابل رعنا؛ جوان هنرمندی است که به دلیل تفکرات مرسوم در میان قالب آنها می‌شود او را نیز متعلق به قشر روشنفکر دانست. کنار هم قرار دادن سنتی ومذهبی بودن مرد میانسال که ناراحتی قلبی دارد و تعرض به زن جوانی از قشر روشنفکر؛ می‌تواند این فرضیه را به وجود بیاورد که منظور کارگردان سنتی مذهبی‌ها و افراد سن و سال داری است که باوجود آنکه ناتوانند و نفس های آخرشان به زور بالا می آید؛ به جوانان و اقشاری که با افکار آنها همخوانی ندارند(روشنفکران) دست اندازی می‌کنند و حتی از تعرض به ناموس آنها هم ابایی ندارند. شاید خیلی‌ها این فرضیه را یک تئوری مبتنی بر توطئه انگاری و سیاه بینی بدانند و نظرشان محترم است؛ اما همان طور که پیش تر گفتم به دلیل سبک قصه‌پردازی فرهادی و گره‌های موجود در روایت گری او و همچنین نتیجه‌گیری نکردن خود قصه در مورد اشخاص و داشتن یک پایان باز در آثار فرهادی؛ در تفسیر فیلم فروشنده می شود چنین نتیجه گیری هم کرد و شاید این یکی از دلایل وجود هجمه‌های علیه او باشد.

البته برخی از منتقدان پا را از این فراتر می‌گذارند و مقصود فرهادی را سیاه نشان دادن جامعه ایران می دانند و به همین دلیل تمایل دارند تا این‌گونه کارها را بایکوت کنند. گروهی هم معتقدند صحبت نکردن و سانسور کردن ناهنجاری های موجود به‌اندازه‌ی تبلیغ ناهنجاری مخرب و مشکل‌ساز است.

بافاصله گرفتن از موضوع پاراگراف قبل باز هم به تحلیل فیلم بازمی‌گردیم تا از نمونه‌های دیگری از بیان و نشان دادن مسائل اخلاقی در «فروشنده» صحبت کنیم. در صحنه‌ای که عماد، رعنا و مهمان خردسالشان در حال خوردن شام هستند و با پرسش و پاسخ های رد و بدل شده آنها مسئله‌ی پول پرداخت‌شده برای مواد غذایی روشن می‌شود؛ صحنه‌ای رقم می‌خورد که با بازی بسیار خوب آنها و به‌ویژه شهاب حسینی به بهترین شکل مفهومی را می‌رساند که منتقدان تند فیلم شاید آن را از قلم انداخته‌اند. زمانی که عماد و رعنا می‌فهمند که پول خریداری مواد تشکیل‌دهنده‌ی غذای پیش رو داخل دهان‌هایشان، پولی بوده که مرد میان‌سال بر طبق عادت برای آن زن روسپی می گذاشته؛ انزجار، واماندگی و ناراحتی را در آنها می‌بینیم که گویی عق زدن آن لقمه‌ها هم نمی‌تواند بیان‌کننده‌ی حس آنها نسبت به مزه‌ی کثیف و ماهیت آن شام نفرت‌انگیز باشد. وقتی شهاب حسینی به‌سختی و کندی یک آسیاب سنگی دندان‌هایش را بر هم می ساید، گویی که دارد تمام نفرت و درماندگی خود را از تحمل این فاجعه‌ی رخ داده با دندان‌قروچه خالی می‌کند و چشمان تر و صدای گرفته‌اش از ته چاه بالا می‌آید.

در سکانس میز شام فرهادی بدون صحبت از دین آئین و خط فکری افراد؛ حسی را به تصویر می‌کشد که حاوی ارزش های انسانی و اخلاقی است. کسانی که انگ های ناجوانمردانه‌ای چون دیاثت به سینما گران می‌زنند بد نیست به این نکته توجه کنند که حتماً لازم نیست از روایت های نخ نما و شعارزده برای بیان مسائل اخلاقی سود برد؛ چنانچه در این سکانس فرهادی به‌وسیله بازی بی نظیر بازیگران(به ویژه شهاب حسینی) صحنه ای را به تصویر می کشد که در آن عماد و رعنا پس از مطلع شدن از اینکه غذای پیش رویشان با یک پول کثیف تهیه شده است؛ نوعی نفرت و مشمئز شدن را در قالب بازی نشان می دهند که بیننده احساس می کند آنها در حال خوردن لجن هستند!

اگر بخواهیم فیلم را از حیث پرداخت به موضوع تقسیم کنیم و بررسی کنیم؛ باید به سه بخش ۱. پیش از حادثه ۲. زمان حادثه و پرداختن به آن و ۳. تصمیمات پس از حادثه تقسیم کنیم. فرهادی با تخصیص بخش اعظمی از زمان فیلم به بخش سوم، در کنار آنکه بیننده را خسته می‌کند؛ القای حس درماندگی عماد در تصمیم‌گیری و تردید رعنا را در بخشیدن و نبخشیدن مرد میانسال را نسبت به بینندگان تشدید می‌کند. در طول زمانی که بینندگان از طولانی شدن انتظار برای حادثه قریب‌الوقوع آخر داستان خسته می‌شوند، در فضایی قرار می‌گیرند که خود را جای عماد بگذارند و به این فکر کنند که در این شرایط چه رفتاری را باید با شخص خاطی انجام داد. تقاضای رعنا از عماد برای بخشیدن مرد میانسال موضوع دیگری است که هم بر افکار مشوش عماد می‌افزاید و هم فکر مخاطب را در استیصال عماد شریک می‌کند. بخشیدن عماد و رها کردن مرد میانسال علت اصلی هجمه‌ها علیه فیلم بود. این مسئله موضوعی است که چند نکته دارد:
۱. در صورت برخورد قانونی با فرد خطاکار، برای روشن شدن موضوع و بررسی اسناد و مدارک، قضیه تا حدی علنی می‌شود؛ به همین دلیل بسیاری از خانواده‌ها برای حفظ آبرو از مطرح‌شدن آن خودداری می‌کنند. علت این اتفاق تفکرات سنتی و بعضاً غلطی است که می‌تواند از نگاه‌های معنی‌دار به فرد قربانی شروع شود و تا رسوا شدندش در محیط زندگی فرد ادامه یابد. این مسئله‌ی تلخی است که در جامعه به‌جای آنکه تنها به خاطی انجام این منکر توجه شود؛ فرد قربانی نیز شناخته می‌شود و در بعضی مواقع به دلیل وجود تعصبات خشک در خانواده قربانی حتی با او هم برخورد می‌شود!

۲. مسئله‌ی دوم انتقام توسط افراد عادی است که منجر به هرج‌ومرج در جامعه و رخ دادن حوادث تلخ دیگر می‌شود. رفتار خودسرانه و بر پایه‌ی احساس توسط افرادی غیر از ضابطان قانونی، بیشتر برای تخلیه‌ی خشم و به‌زعم خودشان رو سفید شدن در میان افراد مطلع و جلب رضایت و تحسین آنهاست.

۳. نکته آخر گذشت و بخشیدن فرد خاطی است؛ چنانکه عماد هم راه حل سوم را برگزید. در ظاهر این رفتار باعث جلوگیری از انتقام‌ها و برخورد های احساسی و خودسرانه‌ی افراد می‌شود اما این تمام ماجرا نیست و در صورت مدیریت نکردن این خشم فروخورده ممکن است حادثه‌ی تلخ‌تری رخ دهد. همچنین اگر این رفتار به یک روال عادی تبدیل شود؛ دیگر از حالت یک منکر خارج‌شده و از آن تنها به‌عنوان یک حادثه یاد می‌شود و جامعه به سمت بی‌تفاوتی به ناهنجاری‌هایی این‌چنین می رود.

مرور سه نکته‌ی بالا برای پیش کشیدن یک بحث روانشناسی و یا رفتارشناسی نبود و آن را باید به کارشناسان سپرد؛ اما ذکر موارد بالا جز آن دست از مسائلی بود که همه‌ی ما به نوعی چیزی در مورد آن شنیده و تبعات مواجهه متفاوت با آن را دیده‌ایم. برخلاف آنکه که برخی از منتقدین از نسخه‌پیچی فرهادی برای این معضل می‌گویند؛ برداشت من این‌چنین نبود و نکته‌ای که بیشتر ذهن من را درگیر می‌کرد، علت رخ دادن چنین رفتاری در جامعه و همچنین یافتن سازوکار مناسب برای مقابله و مواجهه با آن بود.

مشکل اصلی در حمله و یا حتی دفاع از یک فیلم در سینمای ایران، تعمیم دادن رفتار یک بازیگر به جمعی از جامعه و در نتیجه محکوم و یا محبوب شدن آن فیلم است. اینکه از ۱۳۰ دقیقه فیلم تنها این برداشت بشود که فرهادی در حال ارائه راه‌حلی همچون بی‌غیرتی است تفسیری ناجوانمردانه است. در هیچ سکانسی از فیلم رفتاری را از سوی عماد و رعنا نمی‌توان یافت که بیانگر بی‌غیرتی مردانه و بی‌عفتی زنانه باشد. تصمیم اتخاذشده از سوی این زوج به دلیل شرایطی است که در طول فیلم به آن پرداخته می‌شود و باز هم با تلخی گرفته می‌شود و هیچ رضایتی در لحظه‌ی تصمیم‌گیری وجود ندارد. یکی از علت های تصمیم رعنا مبنی بر بخشش تصویر و شوک ناشی از آن حادثه است که می‌خواهد دیگر از آن هیچ اثری را در زندگی‌اش نبیند. عماد هم براساس خواست و تهدید رعنا به ترک کردنش و همچنین کنترل خشم شعله‌ور خود با تلخی تمام این تصمیم را می‌گیرد و در محکمه‌ای که خانه‌ی سست‌بنیان خودش است تنها به یک سیلی برای قصاص اکتفا می‌کند. چهره‌ی عماد در حال سیلی زدن به شکلی است که انگار می‌خواهد به پیکره‌ی این منکر سوزاننده بزند و اعتراض خود را نه به یک فرد که به یک معضل نشان دهد.

محکوم کردن و یا مقبول دانستن رفتار عماد و رعنا در بخشیدن آن فرد مسئله‌ای است که هیچ کس نمی‌تواند برای آن تعیین تکلیف کند؛ چراکه شرایط حاکم بر قربانیان و اطرافیان آنها بسیار مسئله‌ی پیچیده‌ای است. جدا از تصمیمات قانونی نکته‌ای که در این زمینه بهتر است رعایت شود؛ حفظ تعادل در پرداختن به چنین سوژه‌هایی است تا نه قبح منکرات شکسته شود و نه رفتارهای هیجانی در جامعه تبلیغ گردد.

آنچه در پایان باید گفت لزوم نگاه‌های غیر مغرضانه و متعادل به فیلم‌ها است؛ به‌نحوی‌که نه درگیر کشف زوایای پنهانی بشویم که کارگردان هم از آن بی‌خبر است و نه نگاه سطحی و یا ساده‌انگاری در تحلیل یک اثر سینمایی داشته باشیم.
 
کلمات کلیدی : فروشنده+اصغر فرهادی+علی نبوی
 
Romania
۱۳۹۵-۰۷-۰۵ ۱۸:۳۴:۳۸
فقط يك نكته درباره اتهام سياهنمايي به اصغر فرهادي ،
واقعا"‌مسخره است ، چون نقطه قوت اصلي كارهاي فرهادي بدون زمان و مكان بدون آنهاست كه همين هم باعث جلب نظر و فهم بيننده خارجي مي شود ،
او حتي در فيلمي كه در پاريس ساخت هم به سراغ ظواهر فرانسوي نرفت و گوشه اي دور افتاده را براي روايت داستانش انتخاب كرد ، حال بايد فرانسوي ها معترض شوند كه چرا پاريس را سياه نمايي كردي ؟

همه قصه هاي فرهادي در رابطه با انسان هاست و ربطي به محل زندگي آنها ندارد ، (3950693) (alef-6)
 
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۷ ۲۲:۱۳:۱۰
درسی که بهش یاد دادند رو مرور میکنه پادویی بیش نیست زیرا نمیتواند فیلمی غیر از این مسایل بسازد زیرا برای فیلم خوب پول نمیدن برای فیلم سیاه پول میدند که فرهادی استادانه فرا گرفته مردم دارند زیر فشار له میشن اینا دنبال فیش حقوقی خودشون سفر های فرانسه هستند (3954524) (alef-6)
 
محمد صفری
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۱۰ ۱۳:۵۱:۰۵
واقعا متاسفم
فرهادی بهترین کارگردان سینمای ایرانه . و بسیار انسانی به قضایا نگاه میکنه.
من برای امثال شما متاسفم که با بودجه های میلیاردی که از بیت المال برمیدارید فیلمهایی ساخته میشه که ارزش دیدن ندارند
(3957745) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۵ ۲۱:۱۷:۰۹
امام راحل(ره) گفتند: ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم اما امروز در هفته دفاع مقدس که سمبل غیرت این ملت است، روی پرده سینماهای کشور فیلم فروشنده تمام ارزش‌ها و آرمان‌های ایران اسلامی را به تمسخر گرفته است. یک فیلم ضد اخلاقی و جهت‌دار که خانواده و تغییر سبک زندگی اصیل و غیرتمندانه ایرانی را هدف قرار داده است. واقعا زجرآور نیست؟ (3950933) (alef-6)
 
علیرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۰۷:۵۹:۱۳
از نظر بنده فیلم فیلم خوبی است به خصوص همان صحنه شام خوردن واقعا صحنه زیبا و اخلاق مدارانه ای است،،،
در ضمن من «علی الظاهر» یک حزب اللهی هستم ولی به نظرم باید منصفانه تر در مورد فیلم های آقای فرهادی قضاوت کرد،،،
در کل نقد خیلی خوبی بود ،،، (3951303) (alef-6)
 
jahadgar
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۷ ۰۶:۳۸:۴۴
وقتی در یک فیلم از صحنه اول داستان با بی اخلاقی شروع می شود این نوع تفکر همراه با مخاطب تا آخر فیلم همراه هست و این یعنی به همراه داشتن تفکر گناه تا آخر فیلمی که انتها باز است.
جلوه گری فساد آن در متن داستان و نه در حاشیه مثل بعضی فیلم های خارجی خود فسادی بزرگتر از تعرض کوچک فیلم به ارمقان می آورد (3952992) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۰۸:۳۷:۱۲
زجر آور آن است که جلو چنین ناهنجاری هایی در جامعه گرفته نشود. زجرآور آن است که پدری بعد از چهل سال زندگی به زنش خیانت کند. این فیلم فقط یک تعرض بوده است وای به روزی که فرهادی قصه خیانت های جامعه ما که سرمنشا اصلی آمارهای بالای طلاق در جامعه است را به تصویر بکشد، چه می شود. حتما فرهادی باز هم مقصر اصلی سیاه نمایی ها می شود . بهتر است چشممان را به روی حقیقت باز کنیم. حقیقتی که دارد بنیان خانواده ها را آرام آرام و بی سر و صدا از هم می پاشد.
بنده خودم قربانی خیانت پدرم هستم. یک سال است که از بد کاری ها خبر دارم و فقط با غصه خوردن خودم به انواع و اقصام بیماری های عصبی مبتلا شدم. به خاطر جو فرهنگی جامعه نه می توانم شکایتی کنم. نه راه فراری دارم چون آبروی خودم و خانواده ام و خانواده های دیگر هم در میان است. فقط باید روزها و ماه ها شاهد این بیچارگی باشم و زجر بکشم.
ما از فرهادی و فرهادی ها متشکریم که در این بی خیالی که بر برخی از مسئولان امور واقع است اینگونه با فیلم هایشان تلنگری به همه می زنند. شاید به خود آیند و جلو این فحشاهایی که در جامعه است گرفته شود (3951337) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۰:۳۶:۱۷
کاربر محترم سرمنشا خیانتها موجود در جامعه امثال همین فیلمها و امثال روابط پشت پرده فساد در سینما میباشد که نیاز به گفتن ندارد و خیلی از هنرپیشه های خانوم به این فساد اخلاقی گسترده اذعان دارند. (3951514) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۳:۵۶:۰۹
پدر 54 ساله من جز اخبار ( اونم داخلی) چیزی نگاه نمی کند که بخواهد فیلم های فحشا را نگاه کند که بخواهد خیانت کند و علت خیانتش فساد فلان بازیگر زن نیست. خانه از پای بست ویران است. به جای اینکه بگویید فرهادی سیاه نمایی کرده بروید دنبال این باشید که چرا این مرد در این فیلم هم به خانواده اش خیانت می کند هم به یک زن تعرض می کند؟ علیت این ناهنجاری را بیابید نه اینکه یقه فرهادی ها را بگیرید.
بنده خودم اتفاقا جزو قشر مذهبی هستم اما از این بوی گند خیانت ها حالم به هم می خورد. و کار فرهادی را تلنگری به جامعه ایرانی می دانم که به کجا چنین شتابان.
خیانت های جامعه ربطی به فساد سینما ندارد. فسادهای سینما هم معضل دیگر جامعه ما هست. که در دسته کلی همان خیانت های جامعه و ناهنجاری های اجتماعی جای می گیرد. (3951885) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۷ ۱۰:۱۶:۰۸
ما هرچی دنبال بی غیرتی تو این فیلم بودیم، چیزی ندیدیم! شما اصلا فیلم رو دیدید؟؟؟؟؟ (3953278) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۵ ۲۲:۳۸:۱۴
نقد بسیار ضعیف .... (3951033) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۰۰:۲۶:۴۳
نقد منصفانه ای بود فیلم بیشتر درباره غیرت بود چطوری اتهام ترویج بی غیرتی به فیلم میزدند! (3951151) (alef-6)
 
خانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۰۲:۱۸:۴۵
فیلم فروشنده را دیدم , از نظر یک مخاطب حرفه ای سینما آنرا قابل دفاع و آبرو دار یافتم , جز امتیازاتی مانند نویسندگی , کارگردانی , بازیگری و تقریبا عملکرد خوب همه عوامل ;فروشنده تلنگر به جایی به ما ایرانیها می زند که اگر نسبت به ناهنجاریهای اطرافمان بی تفاوت باشیم و دچار توهم فردیت انتزاعی ِ مرسوم در جامعه مدرن ِ یخ زده باشیم , روزی , جایی , کسی آنرا بصورت بیرحمانه بیادمان می آورد و حتی اگر هیچ گناهی نداشته باشیم سیلی ِ بی رحم ِ واقعیت بر صورت متوهم ِ بدون زمان ما فرود خواهد آمد . (3951227) (alef-6)
 
Romania
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۰۹:۰۱:۴۰
جالبه ، دوستان انتظار دارند عماد آن فرد را مي كشت ، بعد وقتي دستگير مي شد ، جلوي قاضي با افتخار مي گفت كه من از ناموسم دفاع كردم ، اما وقتي مي شنيد كه اشتباه برداشت كرده ، دست به دامن اولياي دم مقتول مي شد كه رضايت دهند و دز آخر روز اجراي حكم ، بخشيده شود و وقتي از زندان آزاد شود ببيند كه رعنا براي هميشه او را ترك كرده است ، (3951375) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۴:۵۳:۱۹
نه دوست عزیز نباید میکشت
اما شکایت هم نباید میکرد؟ (3952079) (alef-6)
 
Germany
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۲۳:۱۱:۴۷
نه در جامعه اي كه هر اتفاقي مي افتد زن را مقصر مي دانند و در موردش قضاوت نا جوانمردانه مي كنند. در اين جامعه شكايت و از ان بالاتر ثابت كردن تعرض براي قرباني بيشتر هزينه دارد (3952840) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۷ ۰۷:۵۷:۰۷
من اصلا اين فيلم را نديده ام! اما از انچه در اينجا خواندم تقريبا داستان فيلم را گرفتم! ايا خود شما بارها شاهد ان نبوديد و يا نشنيديد كه طرف بخاطر تجاوز كشته شده اما شخص دفاع كننده از ناموس خود دست اخر به مرگ محكوم شده است. اين صحبتها مال جايي است كه همه سيستمها درست عمل كنند. لااقل با این سازوکار اين ارزوي محالي است. (3953040) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۰:۱۸:۱۸
اگر بخواهیم واقعیت های جامعه خودمون رو به تصویر بکشیم که اصلا قابل مشاهده نیست حال که یک قسمت کوچکی از مشکل را اصغر فرهادی در فیلم هایش نشان میدهد به فیلم انتقاد میکنند بجای حل مشکلات جامعه. (3951481) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۰:۳۱:۴۰
تاسف برای جامعه ای که یا افراط میکند یا تفریط، یا به دیدن فیلمهای زردی مانند 50 کیلو آلبالو و من سالوادر نیستم میرود یا به دیدن فیلمهای سیاه و +18 مانند فروشنده آنهم به همراه فرزندانشان میروند، یعنی اینها هنوز نمیدانند که فیلمی که در رابطه با تجاوز و زنان خودفروش است را نباید به همراه بچه های زیر 18 سال دید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (3951502) (alef-6)
 
Romania
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۳:۳۲:۴۳
این فیلم +18 نیست اما به نظر میاد برای افکار شما مثبت 18 سال زوده که همچین فیلمهایی رو ببینی (3951818) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۰:۳۳:۳۵
فیلمی سیاه و تاریک و خسته کننده در رابطه با تن فروشی و تجاوز !!!!!!!!!!!!!!! و جالب اینکه از این فیلم استقبال گسترده ای هم شده !!!!!!!!!!!!!!!!!!! آیا جامعه به تن فروشی و تجاوز علاقه دارد که این فیلم در حال رکورد زدن است ؟؟؟؟؟؟؟؟

والا در سینمای روز دنیا اینگونه فیلمها با بی محلی تماشاچیان روبرو میشوند و سریعا شکست میخورند و از آنطرف فیلمهای سرگرم کننده و مهیج مانند جنگ ستارگان یا فیلمهای ابر قهرمانی در سراسر دنیا به فروش نجومی میرسند و این جای تاسف دارد که فیلمی مانند فروشند میشود جزو فیلمهای پرفروش سینمای ایران. (3951505) (alef-6)
 
Romania
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۳:۳۰:۵۰
شما مطمئنی فیلم فروشنده رو دیدی و این نظر رو دادی؟؟؟ احیاناً بعد از دیدن یک فیلم پورنو به این نتایج نرسیدی؟ کی تن فروشی کرد؟ حتی یک عکس یا صدا از اون زن روسپی مستاجر توی فیلم نیست!!! اصلاً مگه توی فیلم به ترانه علیدوستی تجاوز شده بود؟؟ نکنه از تخیلات خودت برای بال و پر دادن به اون صحنه استفاده کردی؟؟؟ (3951812) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۶:۵۶:۴۷
من شهرستانی هنوز فیلم را ندیده ام ولی به نظر میاد که شما یکی از استقبال کنندگان گسترده فیلم باشی! اگر حاشا کنی باید بگی که چگونه ندید موضع گرفتی؟! (3952401) (alef-6)
 
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۰:۴۴:۰۹
فیلم آقای فرهادی به نظرم چه از جهت تکنیک های سینمایی، فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری و چه از جهت محتوا و موضوع فیلمنامه واقعا قابل ستایشه. برای من واقعا عجیبه که وقتی شخصیت مرد فیلم تلاش میکنه جلوی هوای نفس و عطش گرفتن انتقام رو درون خودش بگیره متهم به بی غیرتی میشه! اونم تو جامعه ای که قسمت مهمی از قتل هایی که اتفاق میفته قتل های ناموسیه و باید در این جهت فرهنگ سازی و آگاهی بخشی اتفاق بیفته که امثال این فیلم واقعا می تونن کمک کنن! (3951525) (alef-6)
 
شهاب
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۱۴:۲۸:۰۵
چطور نویسنده ادعا می کنه نمایش مرگ فروشنده ی میلر کاربردی جز ژست هنری نداره? نویسنده یا فیلم رو نفهمیده یا متن میلر رو نخونده یا .... فیلمنامه به طور کامل بر اسکلت نمایشنامه مرگ فروشنده سوار شده حتی شخصیت ها و موقعیت ها و فضا ها تناظر یک به یک با مرگ فروشنده ی میلر داره. این موضوع اونقدر دقیق انجام شده که میلر در ابتدای نمایشنامه در توضیح دکور صحنه می گوید دکور به گونه ای باشد که فضاها به هم دید داشته باشند و خانه ی ابتدای فیلم چنین خانه ای است و با ترک خوردن دیوارها شروع میشود. فروشنده فردی از طبقه ی نا موفق اقتصادی پیرمردی است که تحت فشار اقتصادی خانواده است و به همسرش با یک فاحشه خیانت می کند که در فیلم هم دقیقا همین است. دغدغه ی اخلاق و فضای خصوصی و طبقات اقتصادی وجه مشترم میلر و فرهادی در این اثر است. تنها زاویه ی دید که در اثر میلر زاویه ی دید فروشنده است در اثر فرهادی به زاویه دید فردی که خود اشتراکاتی به فروشنده دارد تغییر کرده . حتی صحنه ای از نمایش میلر را می بینیم که پسر فروشنده در جریان خیانت پدرش قرار می گیرد و تصوراتش نسبت به پدر در هم می شکند که در اثر فرهادی هم قرار است دختر و داماد فروشنده در جریان خیانت او قرار بگیرند و همین نقض حریم خانواده تکرار شود. در اثر میلر دوست ثروتمندتر فروشنده با همان فاحشه رابطه ذارد و به فروشنده پیشنهاد کار می کند و اینجا دوست عماد با فاحشه ارتباط دارد و به عماد که نقش فروشنده رو در نمایش دارد و سویه ی دیگر همان شخصیت پیرمرد است پیشنهاد خانه می کند.... حتی جورابها در هردو اثر کدهای ثابت اند... نویسنده ی این نقد باید یک بار دیگر فیلم راببیند و میلر را بخواند (3951990) (alef-6)
 
Romania
۱۳۹۵-۰۷-۰۷ ۱۰:۱۵:۱۲
آقا شما هم که داری مثل بقیه حرف از تجاوز می زنی!!!!! کی تجاوز کرد!!! بعدشم توی نمایشنامه ی مرگ فروشنده پیرمرد یک رابطه ی نامشروع در گذشته داشته ... اینجا یک اتفاق مهلک باعث شد به رعنا تعرض بشه .. اینا بهم چه ربطی داره؟ (3953275) (alef-6)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۶ ۲۱:۲۵:۴۴
هر چیزی رو نباید گفت و به تصویر کشید.خودش اشاعه فحشاست.برای فرهادی و تفکرش متاسفم که فقط فکر جایزه گرفتن از جشنواره هاست.تازه فیلمی با این مضمون برای اسکار هم ارسال می شود. (3952758) (alef-6)
 
2
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۷-۰۸ ۱۰:۱۰:۵۱
سلام
نقد خوب و منصفانه. ولی بزرگوار برای کارگردان قهاری مثل آقای فرهادی پرداختن به این موضوعات در جامعه اسلامی خوب نیست بهتره سوژه های بهتری برای فیلم انتخاب نمایند. مردم ما خوب هستند و آمار خیانت و تجاوز در کشور ما بسیار پایین است اگر کسی غیر این ادعا میکند شبیه غرق شدن مورچه است.
انتظار از آقای فرهادی این است آثاری تولید کنند که در جهت تقویت دینداری و اخلاق مردم باشد. (3954984) (alef-6)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.