روزنامه سياست روز در صفحه سياست گزارشي را همراه با ارزيابي كارشناسان درباره احتمال تحولات آتي در روابط رياض و واشنگتن به چاپ رساند.
در اين گزارش كه در شماره پنجشنبه نهم ارديبهشت ۱۳۹۵ هجري خورشيدي منتشر شد، آمده است: ناظران سياسي بر اين باورند كه روابط آمريكا و عربستان حتي اگر به طور صوري هم رو به سردي گرايد؛ اما سياستهاي اين دو حكومت چه در همسويي و چه اختلاف ظاهري، هزينههاي زيادي را بر منطقه تحميل ميكند.
شواهد امر نشان از اين دارد كه روابط آمريكا و عربستان سعودي به گرمي گذشته نيست اما به دليل نياز دو كشور به يكديگر در اين مرحله به جدايي نرسيده است، اين تحليل را پايگاه خبري المنار به تازگي مطرح كرده است.
**پايان ماه عسل در روابط رياض و واشنگتنرئيس جمهوري آمريكا و همه روساي جمهوري اين كشور پيش از اوباما عادت كرده بودند در زمان ورودشان به عربستان سعودي مورد استقبال گرم مقامات آن كشور قرار گيرند و خاندان حاكم روساي جمهوري آمريكا را همواره در حين ورود به رياض در آغوش ميفشردند و مراسم جشن و شادي و شبهاي خوشي را براي ميهمانان برپا ميكردند و مراسم رقص شمشير برگزار ميشد.
اما باراك اوباما در حالي خود را به سالن استقبال از ميهمانان سعودي رساند كه در اين سالن ملك سلمان بن عبدالعزيز پادشاهي عربستان سعودي قصد استقبال از وي را داشت، حال اين كه در گذشته در انتهاي پلكان هواپيما پادشاه عربستان از وي استقبال ميكرد و چند ساعت قبل از آن هم ملك سلمان شخصا از سران و مقامات عرب عضو شوراي همكاري خليج فارس در انتهاي پلكان هواپيما استقبال كرده بود.
اين معادله حاصل از اين پيمان براي دهها سال ادامه يافت، تا اين كه ريشه دار شد، به گونهاي كه سياست خارجي و نفتي پادشاهي عربستان سعودي در خواستههاي دولت آمريكا عجين شدند و واشنگتن از اين طريق هزاران ميليارد دلار از اموال سعودي را براي شركتها و بانكهاي خود سرمايه گذاري كرد، همچنين در مقابل عربستان سعودي هم دروازههاي خليج فارس را بر روي ناوگان دريايي واشنگتن در منطقه گشود و اين اقدام با عنوان تامين امنيت و حمايت از پادشاهي عربستان سعودي و شيخ نشينان و شاهزادگان صورت گرفت.
به همين دليل بايد گفت كه طبيعي هم بود، تا بين رياض و واشنگتن مسائل مشترك بسياري هم پديد آيد، بخصوص در قبال پروندههاي درهم پيچيده و دشوار خاورميانه مشتركات بسيار بودند، دو طرف از روي عمد سعي كردند جنگهاي غير مستقيمي را برضد مصر ترتيب دهند، اين جنگها در زمان زمامداري جمال عبدالناصر برمصر و سياستهاي همسوي واشنگتن و رياض بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و شكل گيري جمهوري اسلامي در سال ۱۹۷۹ دنبال شدند.
از اين رو ميتوان نتيجه گرفت، روابط بين واشنگتن و رياض رو به سردي بي سابقهاي نهاده است، اين سردي روابط از زمان به قدرت رسيدن ملك عبدالعزيز آل سعود بنيانگذار كشور پادشاهي عربستان سعودي در دوران رياست جمهوري روزولت در دهه ۴۰ از قرن گذشته ميلادي بيسابقه است، در آن زمان دو كشور ائتلاف راهبردي تشكيل دادند، قرار شد آمريكا امنيت رياض را تامين كند و در مقابل عربستان سعودي نفت و پول در اختيار واشنگتن قرار دهد.
شرايط منطقه نيز از جمله هدف مشترك دو كشور براي بركناري بشار اسد ،حمايت از تروريستها ،كارشكني در مذاكرات هستهاي (البته عربستان كه عضو ۱+۵نبود ولي رفتارهاي ضد ايراني خود را بگونهاي ديگر پياده ميكرد )زمينه همراهي و اتحاد بيشتر را عليه مقاومت و جمهوري اسلامي فراهم آورد. به همين دليل بسيار طبيعي مينمود كه روابط بين عربستان سعودي و آمريكا براي مدتي در حدود ۸۰ سال عميق و ريشهدار شود، تا اين كه اكنون اين جدايي بين دو كشور نمايان شده است، بخصوص اين جدايي در دوره رياست جمهوري باراك اوباما و بعد از حصول توافق هسته اي با جمهوري اسلامي ايران حاصل شده است، چرا كه رياض به دنبال اين بود، تا آمريكا در قبال ايران به زور نظامي متوسل شود.
**سياستهاي عربستان براي آمريكا در خاورميانه پرهزينه بوده استالبته در اين جا لازم است نكته بسيار مهمي را خاطرنشان شويم كه مخالفت دولت آمريكا با اجراي خواستههاي عربستان سعودي به دليل علاقمندي واشنگتن براي حفاظت از ثبات و صلح جهاني نيست، بلكه آمريكا از اين واقعيت واهمه دارد كه نميخواهد بيش از اين خود را گرفتار خاورميانه سازد، دولت آمريكا تا به امروز در حال پرداخت هزينههاي هنگفت و سنگين مربوط به تجاوز اين كشور به عراق و افغانستان است.
در سايه اين جدايي و سردي در روابط بين آمريكا و عربستان سعودي، نشست سران آمريكا با كشورهاي عرب حوزه خليج فارس مطرح شد، شاهزاده كهنه كار سعودي تركي الفيصل كه رئيس سابق سرويس اطلاعات نظام پادشاهي عربستان سعودي بود، در اين باره چندي قبل به شبكه خبري سي ان ان گفته است: بين عربستان سعودي و ديگر كشورهاي عرب حوزه خليج فارس براي برقرار روابط با آمريكا بازنگري كلي صورت خواهد گرفت، بايد بدانيم تا چه ميزان ميتوان به آمريكا اعتماد كرد ؟ بايد بدانيم تا چه ميزان ميتوان به ثبات در آراي رهبران آمريكا اعتماد داشت ؟ چه مسائلي ميتواند باعث شوند، تا منافع مشتركمان بهم گره بخورند؟ بايد تمام اين مسائل را در قبال آمريكا مورد ارزيابي و بازنگري مجدد قرار دهيم، نبايد انتظار داشته باشيم، هر رئيس جمهوري جديد ديگري كه در آمريكا به قدرت ميرسد، بار ديگر بتواند همان گونه كه گفتم روابط بين رياض و واشنگتن را به دوران سابقش باز گرداند، چرا كه در آن دوران روابط ما به گونهاي ديگر بود.
سايمون هندرسون مدير برنامه خليج فارس و سياستهاي انرژي در مركز مطالعات واشنگتن هم در اين باره چنين ميگويد: به طور حتم باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا به رياض سفر نكرده است تا سند 'گواهي فوت' روابط آمريكا و پادشاهي عربستان سعودي را امضا و صادر كند، اما با اين وجود به نظر ميرسد، اكنون اوباما نويد آغاز دورهاي جديد از روابط بين واشنگتن و رياض را ميدهد، دورهاي كه در آن دو كشور از هم فاصلهاي بيشتر دارند، و شك و ترديد نسبت به هم در اين دوره بيشتر ميشود، و اين امر نشان ميدهد، اوضاع با ساليان قبل فرق كرده است، به همين دليل بايد گفت اين سفر اوباما به رياض اين بار يك سفر تاريخي بود.با اين وجود كارشناسان آمريكايي و غربي بر اين باورند، ما هم شاهد سردي در روابط بين رياض و واشنگتن خواهيم بود و طلاقي در اين امر حاصل نميشود و اين تنها مسالهاي است كه باعث شده روابط بين عربستان سعودي و آمريكا تا به امروز و در اين زمان كنترل شده باشد.
در همين زمينه سياست روز پيرامون تحولات رفتاري عربستان و آمريكا با كارشناسان به گفت وگو پرداخته كه در ذيل ميآيد.
**اختلافات آمريكا و عربستان ظاهري استدكتر سيد رضا صدرالحسيني كارشناس مسائل بينالملل به ادعاي تغيير روابط آمريكا و عربستان اينطور پاسخ داد و گفت : به نظر ميرسد پايگاه خبري مذكور براساس شواهد و قرائن كه اثبات نشده روابط في مابين دو كشور آمريكا و عربستان را به ميزاني سردتر از روابط گذشته تحليل نموده است.
وي افزود:اين جانب معتقدم كه روابط آلسعود و آمريكا روابط بسيار مستحكم و منسجم و حساب شده ميباشد البته بعضي از رويدادهاي منطقهاي و بينالمللي ميتواند روابط را تحت تاثير قرار دهد.
صدرالحسيني در ادامه گفت : روابط كنوني اين دو كشور در مقايسه با روابط در زمان حاكميت جمهوري خواهان بر كاخ سفيد تغييراتي نموده است كه ميتوان با بررسي ديدگاههاي حزب دموكرات در آمريكا آن را تحليل نمود بدين منظور كه در زمان حاكميت جمهوريخواهان روابط حاكمان دو كشور به دليل نقاط مشترك منطقهاي بسيار شفافتر و همسوتر جلوه مينمود.
وي تصريح كرد :اما در زمان حاكميت دموكراتها كه آنان ظواهر سياسي و ديپلماتيك را به ظاهر بيشتر رعايت ميكنند ،روابط دو كشور همراه با انتقاد دوطرفه در موضوعاتي همچون سوريه ،عراق؛ لبنان، ايران و رژيم صهيونيستي جلوهگر ميباشد.وي خاطرنشان كرد : در جمعبندي نهايي بايد گفت روابط فيمابين دو كشور عربستان و آمريكا روابطي عميق با مشتركات فراوان و منافع في مابين ميباشد كه موضوعاتي همچون ملايمت ظاهري دموكراتها در گفت وگوهاي هستهاي با ايران، آلسعود را به شدت عصباني نموده بود.
به اعتقاد اين كارشناس بينالملل در ضمن بي توجهي آلسعود به موضوعاتي همچون حقوق بشر كشتار حجاج در منا و موارد مشابه، بعضي از انتقادات توسط آمريكاييها را باعث شده است كه آلسعود براي جبران اين انتقادات و گلايه منديها روابط سياسي جهاني خويش با رژيم صهيونيستي را تا حدودي شفافتر نمود كه هم نظر لابي صهيونيستي آمريكا را جلب كند و هم بتواند به جمهوري اسلامي بگويد اگر سطح منازعات در منطقه افزايش يابد؛ آلسعود بدون هيچ ملاحظهاي در كنار دشمن منطقهاي جمهوري اسلامي قرار خواهد گرفت.
وي در پايان گفت: بنابراين تجزبه و تحليل مسائل منطقهاي با در نظر گرفتن بازيگراني همچون ايران ،عربستان و رژيم صهيونيستي از پيچيدگيهايي برخوردار است كه با موضوعات ظاهري كه گاهي از جانب اين بازيگران و كنش گران خارج از منطقه ملاحظه ميكنيم به سادگي قابل تجزيه و تحليل نيست لكن بررسي دقيق اين تحولات نيازمند شناخت دقيق بنيانهاي حكومتي سياسي هر يك از اين بازيگران خواهد بود.
**احتمالا عربستان نميتواند منافع آمريكا را تامين كندمحمد حسن قديري ابيانه ديگر كارشناس مسائل منطقه نيز در اين خصوص گفت : آمريكا به دنبال تامين منافع خودش است، هر حكومتي با هر شكلي بتواند منافع نامشروع آمريكا را تامين كند و در خدمت منافع نا مشروع آمريكا باشد، از نظر آمريكا قابل تحمل و قبول است. وي افزود : البته به شرطي كه بتواند منافع آمريكا را تداوم ببخشد، آمريكا نه نگران مواضع ارتجاعي عربستان است و نه حقوق بشر ،فقط نگران منافع خودش است.
قديري معتقد است:در شرايط حاضرآمريكاييها احساس ميكنند اين حكومت با اين وضعيت هر چند در خدمت منافع آمريكاست اما بسيار متزلزل است و نميتواند منافع آمريكا را تضمين كند و اگر مشكلي با حكومت عربستان داشته باشد فقط بر سر اين مسئله است. وي تصريح كرد:واقعيت اين است كه عربستان از مرتجع ترين و ناكارآمدترين حكومتهاست و ظرفيت تغييرپذيري براي هماهنگي خود با شرايط مورد نياز آمريكا را ندارد.
وي در ادامه گفت:اگر هم اختلافي باشد، اختلاف بين حق و باطل نيست، اختلاف بين دو باطل است. اين اختلاف موجب تزلزل بيشتر حكومت سعودي ميشود البته هر چه حكومت سعودي متزلزلتر شود براي حفظ خود دست به اقدامات احمقانه بيشتري ميزد، حمله يمن هر چند با حمايت آمريكا انجام شد اما نشانه ضعف اين حكومت محسوب ميشود. وي در پايان گفت: به هر ترتيب آمريكاييها در چارچوب نقشه خاورميانه ،خواهان تجزيه همه جهان اسلام و سلطه خودشان بر اين كشورها هستند.