نظر منتشر شده
۷۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 280643
نقد مقاله سعید حجاریان؛
رویکرد جنبش مصلحانه، به مثابه تایید اصالت قدرت و عبرت از فتنه ۸۸، نه یک انتخاب آزادانه
احسان رستگار؛ 14تیر 94
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۰۶
نهایت سعی نگارنده بر این بود تا یادداشت سعید حجاریان با عنوان «ضرورت مبارزه مصلحانه و رد تئوری فنا»‌ را بدون هیچ پیش زمینه ی منفی مطالعه و تحلیل کند،‌ ولی علی رغم بررسی چند باره ی این مطلب، به دو مساله برخورد؛ اولا این که بخشی از استدلال ها عجیب و غیر منطقی به نظر می رسیدند و برخی از نکات که از حیث منظر استدلالی معقول بودند، از نظر نتیجه گیری و محتوا واقع بینانه نبودند. از این رو، ذکر نکات متعدد و متنوعی درباره ی این یادداشت لازم به نظر می رسد که در ذیل می آیند:

۱- قراردادهای من درآوردی و پیش فرض های بدیهی در نظر گرفته شده ی سست حجاریان که جهت تبیین «مبارزه ی مصلحانه» و «جنیش مصلحانه» و تفاوت آن با «مبارزه ی مسلحانه» بیان کرده است،‌ هم با مثال نقض و نیز با استدلال قابل رد و نقدند. وی جهت تبیین و بیان وجوه افتراق «جنبش مصلحانه»‌ با «مسلحانه»، رهبر جنبش مصلحانه را غیر آوانگارد، روز از ماجراجویی، اراده گرایی و دل بخواهی بودن، در پی پوپولیزم نبودن و عدم برانگیختن احساسات توده ی مردم معرفی می کند که در همان ابتدای یادداشت، ذهن مخاطب با این سوالات رو به رو می شود:

اولا در پی پوپولیزم بودن یا نبودن رهبر جنبش، چه ارتباطی دارد با آوانگارد بودن یا نبودن او؟ آیا ممکن نیست که یک رهبر، آوانگارد (به معنای کلیشه ای و عام انقلابی) باشد و پوپولیست هم نباشد؟‌ این صفات پوپولیست، ماجراجو، اراده گرا، آوانگارد و برانگیختن احساسات توده ی مردم، بیش از آن که بر اساس یک الگو و اسلوب تحلیل شخصیت رهبران و فرماندهان جنبش ها طراحی شده باشند، به نظر می رسد که توصیفات رئیس جمهور سابق، محمود احمدی نژاد هستند؛ یعنی گویی حجاریان احمدی نژاد را یک الگو برای جنبش های غیرمصلحانه قرار داده و صفات مشهور او را پشت سر هم ردیف کرده و سپس با اضافه کردن یک علامت متضاد است در ابتدای هر کدام از آن صفات ها و بر اساس مدل «ادب از که آموختی، از بی ادبان»، اعلام کرده که رهبر جنبش مصلحانه، این صفات را ندارد.

ثانیا آیا انقلاب اسلامی ایران، مسلحانه بوده؟ قطعا این طور نیست و همه به مسالمت آمیز و تدریجی بودن انقلاب اسلامی ما اذعان دارند؛ پس این انقلاب هم در قالب فکری و برساخته از تعاریف حجاریان،‌ یک جنبش مصلحانه محسوب می شود، اما ویژگی های رهبر آن،‌ امام خمینی (ره)، با نگاه حجاریان،‌ جمع اضداد محسوب می شود.

مثلا در کاریزماتیک بودن امام،‌ چه دوست و چه دشمن و همه ی طیف ها و جریان های سیاسی مختلف، صحه می گذارند؛ در این حد که در بعضی از رسانه ها منتشر شده بود که برخی از شخصیت های دخیل در فتنه ی ۸۸، در همان ایام فتنه، در جلسات خصوصی می گفتند که ما همان زمان هم امام را کامل و خیلی قبول نداشتیم، اما جرات نمی کردیم اعتراض کنیم، چون هم امام خیلی کاریزماتیک بود و نیز به شدت در اقشار مختلف مردم و خواص محبوب بود و ما از عکس العمل ها می ترسیدیم.

در آوانگارد بودن به معنای انقلابی بودن و شکننده ی کلیشه های غلط و مرسوم توسط امام هم شواهدی از جمله نحوه ی تعامل مستقیم با اقشار مختلف مردم، استقرار به عنوان یک حاکم در خانه ای کوچک و بسیار ساده، استکبارستیزی و بر هم زدن تمام روابط دوستی ای که قبل از انقلاب برقرار بوده ولی با ارزش های انقلاب و اسلام مانند استقلال و عزت ملی مغایرت داشته است.

ایضا امام اصلا پوپولیست نبوده بلکه بسیار محبوب بوده و از این نظر، بسیاری از تحلیل گران غربی را نیز تحت تاثیر قرار می داد و بسیاری شان نمی توانستند همه جانبه این واقعیات را تحلیل و هضم کنند.

فلسفه ی ولایت مطلقه ی فقیه تا حدی به ولی فقیه این اجازه را می دهد که مبتنی بر اسلام و مقتضیات زمان،‌ دیده بانی کند و با اعلام و اعمال نظر خود، در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های کلان و خرد، اثرگزار باشد و تنها عامل محدودیت ساز در این مورد، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. با این تفاسیر، از نگاه حجاریان، امام می تواند «اراده گرا» نیز محسوب شود.

بخشی از توصیفات وی به شرح زیر است:

«در این جنبش، ممکن است پیشتاز الیت قهرمان هم باشد، اما پیشتاز لزوما آوارنگارد نیست. نمونه اش ماندلا و ماهاتما گاندی.» و «جنبش مصلحانه اعتقاد دارد که به شرط حفظ اصول، سازش کار بدی نیست.»

با ذکر این مثال، معلوم نمی شود دقیقا چرا حجاریان برای ماندلا، تفسیری غیرآوانگارد ارائه می دهد. یعنی ماندلایی که برای مقابله با نظام نژادپرست آپارتاید، بخشی از مبارزه اش را با قیام مسلحانه پیش می برد آوانگارد نیست و آن وقت امام خمینی که انقلاب اسلامی را بدون قیام مسلحانه به ثمر رساند،‌ آوانگارد محسوب می شود؟ اصلا چه مثالی بهتر از خود انقلاب اسلامی ایران؟ از این حیث به نظر موضع نویسنده نسبت به انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی، خیلی روشن نیست و مبهم است که تا چه حد انقلاب اسلامی را مصلحانه می داند. اگرچه وی در توصیفاتش گفته در مواردی نادر که نظام مستقر تمامیت خواه است، می توان اقدام به سرنگونی هم کرد و مثالی مانند نلسون ماندلا هم قیام مسلحانه کرده و هم براندازی را پیگیری کرده و هم آوانگارد محسوب می شود و ایضا رهبر قیام مصلحانه هم به شمار می رود؟ این تناقضات به درستی در متن حل و فصل نشده است.


٢- آیا رای به روحانی تا این حد برای حجاریان و هم فکرانش گران تمام شده که وی از این انتخاب تنها به عنوان یک کنش برای بقا یاد می کند؟ یعنی روحانی در این حد گزینه ای حد اقلی برای اصلاح طلبان است؟ اگر چنین در نظر بگیریم،‌ قاعدتا باید منتظر قدم بعدی اصلاح طلبان در راستای نیل به هدف و نزدیک تر شدن به قله ی آرمان هایشان بود و شاید این جنس تحلیل های امثال سعید حجاریان،‌ بناست زمینه ساز پذیرش عقلایی و دریافت منظر استدلالی اصلاح طلبان برای رسیدن به گزینه ای مثل روحانی در سال ۹۲ باشد. حال این که این آرمان حداقلی در سال ۹۶ با چه کم و کیفی، ممکن ترین حد مطلوب محسوب می شود، نه تنها بر ما، بلکه قطعا هنوز حتی بر خود اصلاح طلبان و سعید حجاریان نیز روشن نشده است.


۳- کلید واژه ی اصلی یادداشت سعید حجاریان،‌ واژه های «دموکراسی» است و «مصلحانه»؛ هدف مبارزه ی مصلحانه را رسیدن به دموکراسی معرفی می کند. این اصلا الزاما به معنای اعتقاد و التزام عملی همیشگی حجاریان و هم فکرانش به دموکراسی نیست. به هر حال دو برداشت از بحث دموکراسی وی در این تحلیل،‌ مترتب است:

حالت اول؛ همان دموکراسی حجاریان و اصلاح طلبان در اواخر دهه ی هفتاد است که طیف مورد حمایت دولت وقت (اصلاحات)‌ با شعار «شورا؛ بنیان دموکراسی» توانست اکثریت شورای شهر تهران را از آن خود کند. خروجی این دموکراسی، کارشکنی های متعدد و گره کور زدن مدیریت شهر تهران در دوران اولین شورای شهر تهران بود که نهایتا منجر به برکناری شهردار وقت، مرتضی الویری در سال ۸۰ شد و نهایتا هم شورای شهر اول به دلیل نزاع های پی در پی اعضا، قهر، درگیری و مصاحبه های پی در پی اعضایش، توسط هیات حل اختلافی که توسط وزیر کشور وقت،‌ آقای موسوی لاری تعیین شده بود، منحل شد. این که بخشی از این کارشکنی های به دلیل خشم اصلاح طلبان از برکناری غلامحسین کرباسچی،‌ شهردار ۹ ساله ی تهران (از ۶۸ تا ۷۷) و برگزاری آن دادگاه معروف بوده، شکی در آن نیست،‌ اما اگر دموکراسی از منظر حجاریان،‌ همان رویکردی است که به همراه اصلاح طلبان دیگر در شورای اول شهر تهران پیاده کردند و منجر به انحلال نهادی شد که خود حجاریان آن را بنیان دموکراسی در همان زمان نامیده بود (شعار ائتلاف اصلاح طلبان با سر لیستی عبدالله نوری، حجاریان و عطریانفر) پس فاتحه ی این دموکراسی را باید پیشاپیش خواند چون نتیجه اش،‌ سوء استفاده ی از دموکراسی در جهت از کار انداختن نهادهای دموکراسی است، یعنی دموکراسی علیه دموکراسی.

حالت دوم؛ حجاریان دچار استحاله ی فکری شده و پی به اشتباهات خود و دوستانش در شورای شهر اول شده اند و مرادشان از تحقق دموکراسی، نزدیک شدن به وضعیتی است که در آن دموکراسی وسیله ای برای رسیدن به اهداف حزبی نباشد بلکه دموکراسی یک هدف محوری قرار گیرد و مابقی رفتارها و کنش های حزبی و غیرحزبی،‌ بر اساس آن و در جهت حفظ حرمت و شانیت آن تنظیم شوند. اما با توجه به نگاهی قدرت محوری که در قسمت های مختلف یادداشت وی به چشم می خورد، به نظر نمی رسد که حتی امروز هم حجاریان دموکراسی را مقدس بداند، بلکه شاید امروز بهتر آموخته که چطور می توان از دموکراسی به نحوی آبرومندانه تر و بدون انحلال و تعطیل کردن امور کشور برای رسیدن به هدف حزبی خود، نهایت بهره برداری را کرد. حجاریانی که در سال ۹۳ صریحا گفته بود که مجلس شورای اسلامی نهم را باید به توپ بست،‌ بعید است که نگاه ابزار گرایانه اش به دموکراسی، تغییری ماهوی کرده باشد، بلکه احتمالا در مواضعش تجدیدنظرهایی کرده جهت چگونگی استفاده از دموکراسی جهت مختل کردن نهادهای دموکراسی ای که مخل نیل وی و هم حزبی هایش به اهدافشان هستند.


۳- جنبش مصلحانه ای که حجاریان می گوید، ملغمه ای است از پراگماتیزم، فانکشنالیزم با ادویه ای از ایدئولوژی یا آرمان که صرفا در حد شعار است و تنها خاصیتش این است که این گفتمان (به معنای دیسکورس) در جمهوری اسلامی ایران قابل ارائه، قابل دفاع و قابل تبیین باشد و طوری ارائه نشود که مسئولین امنیتی و اطلاعاتی یا دستگاه های نظارتی مانند شورای نگهبان، متعلقین و منتسبین به این نگاه را از حاکمیت حذف کنند.
به نوعی استحمار حاکمیت است و از دیگر سو حقنه گردن این جریان از سوی هم فکران سعید حجاریان به نظام است به نحوی که نتواند بگوید این نگاه، ضد انقلاب محسوب شده و در نتیجه اجازه ی مشارکت اثرگزار در نظام را ندارد.


۴- جذب حداکثری به معنای یارگیری از مخالفین، تفسیر بومی شده ی پراگماتیزم + ماکیاولیزم + فانکشنالیزم است که ملغمه ی حاصله، در اسلام «نفاق» نامیده می شود که البته سکه ی رایج این روزها در جریان های سیاسی مختلف است. بی راه نیست که استاد شهید آیت الله مطهری می فرمایند که «عصر ما، عصر نفاق است». بی تاثیر یا خنثی کردن مخالفین در این منظر به نظر معنای تطمیع کردن است!


۵- اهل شعار نبودن جنبش مصلحانه آیا به معنای غیر ایدئولوژیک بودن یا ضد ایدئولوژیک بودن جنبش است؟ ایدئولوژی در این جا به معنای پیکره ای واحد کامل است که سر دارد، دست دارد،‌ پا دارد، شکم دارد، پیشانی دارد و هم افکار عقیدتی و مذهبی اش، هم فرهنگی اش، هم سیاسی اش و هم اقتصادی اش مشخص است. گفمان داشتن یا ایدئولوژیک بودن در منظر نگارنده، قطعا هیچ دخلی به دگماتیزم (انجماد فکری و تحجر) ندارد، بلکه در این نگاه، بی شک ایالات متحده ی آمریکا اگرچه شیطان بزرگ است، ولی یک کشور شدیدا و عمیقا ایدئولوژیک است. حال چون این ایدئولوژی را ما از بن و ریشه و از اساس و ذات قبول نداریم، دلیل کتمان و نفی واقعیت نمی شود. آمریکا ایدئولوژیک است، اما منظر ایدئولوژی اش تناقضات ماهوی با ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران دارد.

شعار بد یا یا عیب یا قبح یا رذیله نیست. همه ی جنبش ها شعار دارند؛ شعار به معنای عصاره ی اهداف و نقشه ی راه یک جریان، جنبش، حزب، نظام سیاسی یا مکتب است است که در راستای شفاف سازی است و حتی اگر سوء استفاده گرانی ولو به دفعات و توسط افراد مختلف و کثیر، از شعار جهت فریب کاری مردم سوء استفاده کنند، این نافی خواص شعار نیست، بلکه نشان دهنده ی این است که هر میوه ای، آفاتی هم دارد و از همین روست که باید از آن مراقبت کرد. به تعبیر دیگر‌ «اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست،‌ از مسلمانی ماست»؛ به همین ترتیب «شعار به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست، از هفت خطی ماست»! اسلام هم شعارهایی در زمان ظهور داشته، کما این که هر مکتب و دین و مذهبی، شعار داشته و دارد و اگر جز این باشد،‌ باید به اساس حقانیت آن مکتب، مذهب یا دین شک کرد.
شاید منظور حجاریان، برداشت پوپولیستی از شعار بوده که اگر هم چنین بوده باشد، بسیار ثقیل مطرح شده است.

۶- پارادایم فکری و منظر تحلیلی و ظرف و مظروف حجاریان، هنوز با تعابیر چپ و راست شکل گرفته که مدت هاست در جمهوری اسلامی ایران، تغییر یافته و حتی می توان گفت دچار استحاله شده. نشان به آن نشان که چپ های دیروز، همه اصلاح طلب نشده اند و راست های دیروز، امروز همه اصول گرا نیستند. چپ و راست از لغت نامه ی روز سیاسی ما خارج و اصول گرا و اصلاح طلب به آن اضافه شد؛ تاکید می شود که این خروج و ورود به معنای تبدیل شدن آن به این نیست، بلکه آن چپ و آن راست از بین رفت و این اصول گرایی و اصلاح طلبی، دو جریان متفاوتند، ولو اگر دقیقا همان اعضای چپ و راست بین این اصول گرایان و اصلاح طلبان تقسیم شده باشند. می توان چپ سابق را به اصلاح طلبان امروز نزدیک تر دانست و می توان راست سابق را به اصول گرایان امروز نزدیک تر دانست، ولی مثال های نقض این نزدیکی ها، آن قدر برجسته،‌ اثرگزار و تعیین کننده اند که ما را به این سمت سوق می دهد که از طراحی فرمول و قاعده و روش جهت تبدیل آن چارچوب به این چارچوب، بالکل منصرف شویم! یک ساختار از هم پاشیده و ساختاری جدید پدید آمده؛ این واقعیتی ملموس و واضح است.
پس چون این جا خیلی مشخص نمی شود که راست ها دقیقا چه کسانی هستند و چپ ها چه کسانی، خیلی تحلیل حاصل، روش مند و گره گشا نخواهد بود. الان حجت الاسلام حسن روحانی و آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام ناطق نوری و محمود احمدی نژاد که در انتخابات یک فهرست برای انتخابات مجلس حضور داشتند، پس چون این جا خیلی مشخص نمی شود که راست ها دقیقا چه کسانی هستند و چپ ها چه کسانی، خیلی تحلیل حاصل، روش مند و گره گشا نخواهد بود. صرفا جهت یادآوری، با یک مثال سوال واضح تر بیان می شود؛ حجت الاسلام حسن روحانی و آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام ناطق نوری و محمود احمدی نژاد که در انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ در یک فهرست قرار داشتند، الان دقیقا هر کدام متعلق به چه جریانی هستند؟ آن موقع متعلق به چه جریانی بودند؟ کدام یک قبلا چپ بوده اند و امروز راستند و کدام یک بالعکس؟ پاسخ به این سوال این است که قبلا در چارچوب چپ و راست تقسیم بندی هایی وجود داشته که امروز آن تقسیم بندی ها کاملا دگرگون و منهدم شده و امروز تقسیم بندی هایی جدید شکل گرفته اند و می طلبد که آقای حجاریان در ظرف امروز تحلیل کنند و نه در ظرف دو الی سه دهه ی پیش.
در بندهای بعد، ایشان از عبارت اصلاح طلبان استفاده کرده و این نشان می دهد که در ذهن ایشان، تنها واژه ها عوض شده اند و مفاهیم ثابت مانده اند؛ بدین ترتیب که صفات چپ به اصلاح طلبی و راست به اصول گرایی تبدیل شده اند! به همین راحتی! بدین ترتیب یعنی بسیاری از رجال کشور ما دچار استحاله ی شخصیتی شده اند و کسانی که در دو سه دهه ی پیش راست بوده اند، امروز شده اند اعتدال گرا، اصلاح طلب و حتی متمایل به جنبش سبز!!! حال این که در این استحاله های شخصیتی، لا اقل دو نفر از روسای جمهور هم وجود دارند، در نگاه آقای حجاریان خیلی موضوع قابل اعتنایی نیست و حتما آن ها سلایقشان تغییر کرده! به تعبیری ما باید این فرضیه ی شاذ و محیرالعقول را بپذیریم که اکثر سیاست مداران ما سلایقشان از دو سه دهه ی پیش در حال تغییر و تحول بنیادین بوده ولی چارچوب چپ و راست با اصلاح طلبی و اصول گرایی هیچ فرقی نمی کنند. طبیعتا معقول تر این است که بپذیریم که چپ و راست مرد و اصلاح طلبی و اصول گرایی و برخی عناوین و جریان های دیگر متولد شدند،‌ اما این ها به هم تبدیل نشدند! زمان خاکسپاری یک جریان، وقتی است که شاه مهره ها و افراد شاخص که تابلوی آن جریان هستند، آن جریان را ترک کنند و رفته رفته، آن جریان هویتش را از دست می دهد و دیگر اسمش عوض نمی شود، بلکه جریان قبلی به خاک سپرده شده و جریان جدید تاسیس می شود؛ با اعضایی جدید، افکاری جدید، مرام نامه ای جدید و هویتی جدید! توضیح ورزشی اش می شود این که امتیاز باشگاه جریان چپ به باشگاه اصلاح طلبی و باشگاه جریان راست به باشگاه اصول گرایی فروخته نشده اند و مانند باشگاه تاج نبوده که فقط اسمش عوض بشود و استقلال نام گیرد و مانند پرسپولیس نبوده که فقط اسمش عوض شود و اول بشود پیروزی و بعد برگردد به همان اسم اولیه اش، پرسپولیس (این اطناب بسیار ضروری به نظر می رسید)!
حجاریان باید بین این عبارات به طور مشخص و دقیق تمیز قایل می شده که نشده است.

۷- جنبش يا مبارزه ي مصلحانه، آن طور كه در يادداشت حجاريان تبيين مي شود، به عنوان رهيافتي براي پرهيز از تكرار ٨٨ طراحي شده است و نه به عنوان يك رفتار حق و همواره درست. گويي تندروي هاي بخشي از اصلاح طلبان در فتنه ي ٨٨ كه موجب حذف بخشي از اصلاح طلبان از خاكميت شد، به مثابه به سنگ خوردن كله شق بازي و شيطنت هاي آن بخش از جريان اصلاحات اثر گذاشته است. پس شايد بتوان اين رويكرد جنبش مصلحانه را يك اجبار و يك مسير گريز ناپذير در نظر گرفت و نه يك انتخاب آزادانه و مختارانه.

تمایل به ساختار شکنی دیگر وجود ندارد و همه چیز حول این محور شکل می گیرد و تعریف و تبیین می شود که به هر قیمت ممکن ما باید باقی بمانیم و نباید از بین برویم، نباید به سرنوشت ۸۸ دچار شویم و در این حد حاضر به هزینه دادن نیستیم ولو اگر در راستای ایدئولوژی مان باشد.

در انتها حجاریان این طور نتیجه گیری می کند که اصلاح طلب اصراری ندارد که همواره شعاری را که به آن معتقد است به زبان آورد. مفهوم «جز راست نباید گفت،‌ هر راست نشاید گفت»‌ در توضیحات حجاریان قابل دریافت است. ذکر مثال دو سال قبل، در پایان یادداشت، بیانگر این است که اولا این دولت یک مطالبه ی حد اقلی و کف شعارهای اصلاح طلبان بوده است. ثانیا دلیلی ندارد چون دو سال پیش آن شعارها را نداده اند، در آینده ای نزدیک به سمت آن شعارها حرکت نکنند. ثالثا هر چه دولت اصلاح طلب تر باشد، دموکراتیک تر است و از این منظر، اصلاح طلب ایرانی در مسیری شبیه حزب دموکرات آمریکا حرکت می کند، شاید بشود گفت در مواضع تبیین شده ی حجاریان در این یادداشت، این نگاه تبلیغ می شود که اصلاح طلبی یک نمونه ی بومی شده ی همان دموکراتیک های آمریکا هستد و تا آن جا که بشود، با هدف تحقق دموکراسی، باید پیش رفت، حال آن که جمهوری اسلامی ایران اساسا دموکراسی از منظر غربی اش را قبول ندارد، بلکه دموکراسی را ذیل اسلام تعریف می کند و هر جا که تعارضی وجود داشته باشد، تعارض بر اساس قاعده ی «بقای اصل اسلامی و حذف اصل دموکراتیک»‌ حل و فصل می شود و نه بالعکس، اما در نگاه حجاریان، شاید همان جمله ی رئیس جمهور اسبق وجود داشته باشد که هر حتی اگر اسلام مقابل آزادی بایستد، این اسلام است که آسیب می بیند.

به نظر می رسد برای سعید حجاریان و برخی از هم طیف هایش، تفاوت پارادایم ها و جهان بینی غربی و اسلامی و عبارت جمهوری در جمهوری اسلامی ایران باید تبیین شود و تفاوت هایش با دموکراسی دقیقا مشخص شوند تا مفهوم مصلح و اصلاح و رویکرد مصلحانه در حاکمیت اسلامی را با کنش گری منفعت طلبانه که دست به سلاح نمی برد (پس مصلحانه است) در حکومت های سکیولاریست و لیبرال اشتباه نگیرند.
 
کلمات کلیدی : سعید حجاریان
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۰۹:۱۶:۵۷
کاشکی مقاله حجاریان را هم بگذارید تا بتوانیم از مقاله بالا استفاده کنیم. (3016121) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۰۹:۵۷
برو مهرنامه اردیبهشت 94 بخر بخون . مقاله اونجا چاپ شده (3017489) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۲:۰۱:۱۳
قبول، ولیکن بهتر نبود توی همین سایت آپ می شد تا رعایت حال خوانندگان هم می شد. اینطوری تصور می گردد که زبانم لال میخواهند یکطرفه به نزد قاضی بروند. (3019287) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۸:۲۵:۱۷
دیگه این سال 88 را بی خیال بشید. تمومش کنید. (3017690) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۸:۳۷:۱۳
خون عزیزت نریخته که میگی بی خیال بشین (3020487) (alef-18)
 
سینا
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۲:۱۸:۲۱
اصلاح طلبان تا اون بلایی که سر سوریه اومد رو اجرا نکنند آروم نخواهند گرفت! (3018560) (alef-18)
 
محمد مرتضوی
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۴:۴۶:۲۱
با تشکر از سایت الف که دیدگاههای همه افراد را منعکس میکند و باعث آگاهی خوانندگان میشود
این نوشتار باعث شد تا من به حقانيت آقای حجاريان پی ببرم
هرچند شاید عده ای نتیجه ای خلاف من گرفته باشند (3018692) (alef-18)
 
webyan.ir
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۰۹:۵۳:۰۸
شب قدر......شب بیدار ماندن نیست... شب بیدار شدن است...!
یارب گناهانم ز من ایمان گرفتند ایمان من را راحت و آسان گرفتند

قرآن به سر می گیرم و فرقی ندارم با نیزه هایی که به سر قرآن گرفتند
چند شب را التماس کن..تا تمام سال... الماس بارانت...کنند...!
التماس دعا
یاعلی(ع) (3016185) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۲۸:۱۸
منظورت وزن بدنشه چون تاکنون حجاریان با هو چیگری حجاریان شد با نوارهای ساختگی والا یک مامور امنیتی در وزارت اطلاعات بود که با رانت اطلا عاتی چند تا روزنامه براه انداخت واز فردی مثل رضا...... که ادم ساده بود وجالب اینکه به دفتر حجاریان درشورای شهر هم رفت و امد داشته وخودش نوار کذایی را به ایشان داده بود کلی سوئ استفاده کرد و الا چه وزنی اقای حجاریان دارد (3017191) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۰:۵۳:۰۴
انگار نویسنده از اینکه حجاریان به احمدی‌ نژاد گفته پوپولیست و صفات مشهور او را برشمرده خیلی‌ ناراحت شده. (3016306) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۴:۳۲:۱۵
در واقع آقاي حجاريان به هيچ كسي اشاره نكرده واصول و تئوري جريان ها را گفته ولي نويسنده محترم متن بالا، بدليل اينكه عادت كرده بلافاصله مصداق يابي كند و بر ظن خود مصاديق را مقابل هم قرار دهد و در نهايت حكم به محكوميت آقاي حجاريان (حالا اوين يا كهريزك بسته به انصافش!!!!) داده است. در ضمن وقتي شما مي گويي آدم درو غگو و بعد همه ياد يه فردي مي افتند اينجا تقصير از چه كسي است؟؟؟؟؟؟؟؟ (3017030) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۴:۴۴:۴۱
چون حجاریان تناقض گویی کرده ، طرف هم مجبور شده مصداق یابی کنه (3019777) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۶:۰۳:۱۱
نویسنده خودش از فحاشان به احمدی‌نژاده. (3017285) (alef-18)
 
نامی
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۶:۲۲:۵۹
احمدی نژاد در مدت 4 سال ریاست جمهوری دوره دوم کشور را 100 سال عقب انداخت (3017351) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۰:۵۷:۰۶
زنده باد امثال حجاریان که حرف حق میزنند "ولو کان مرا"
شجاعت داشته باشید اصل مقاله را چاپ کنید نه اون تیکه های انتخابی خودتون را (3016318) (alef-18)
 
aboomahdi
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۸:۳۳:۲۶
حجاریان کجا حرف حق سرش می شود مگر این سعید حجاریان در روزنامه ی صبح امروزش به امام حسین علیه السلام توهین کردند شماها خیلی فراموش کار هستید. (3017710) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۲۱:۲۵:۳۰
همون حرف ها هم درست بود. (3018061) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۲۲:۳۲:۵۸
بعضی احمق ها به خودشان اجازه میدهند که استعاره های یک ملت را که موجب ملت سازی است و انسجام ملی در ان است را مورد تهاجم قرار میدهند متافورها در اصل پیشرانهای ملی هستند هر کسی که امام حسین ع را مثل ایشان نقد می کنند نمی دانند که این باور باعث بقای ایران تا به حال شده و الا ملی گراها ظاهری همیشه میل به قبول قدرت برتر دارند و از قدرت باور که به گفته برتر اند راسل پر قدرت ترین قدرت است غافل هستند (3020894) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۰:۵۷:۵۸
میشه بگید در چه مقاله یا مطلبی این توهین رو انجام داد؟ بهتان زدن به افرادی که تریبون دفاع از خود را ندارند این روزها باب شده. (3019095) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۰۴:۰۳
دوست عزيز آقای حجاريان هیچ وقت نگفت مجلس را باید به توپ بست فقط راهکاری را پیشنهاد داد که در بسیاری از کشورها وجود دارد که دولت در مواردی که اختلاف اساسی با مجلس داشته باشد میتواند آنرا منحل کند.نکته جالب کسانی طرفدار نظارت استصوابی هستند حامی ردصلاحیت ها هراران چهره اصلاح طلب در انتخابات هفتم و هشتم چگونه میتوانند از قدرت مجلس حمایت کنند چون با عملکرد آن ها وحذف یک جریان بزرگ از انتخابات مجلس عملا مجلس تبدیل به شورایی مشورتی شده است. نمایندگانی که گوش به فرمان حاکمند تا منویات ایشان را اجرا کنند. (3016336) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۲۶:۰۲
بازم فتنه فتنه شروع شد ، به فکر حل مشکلات مردم باشید ! (3016399) (alef-18)
 
مجید
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۳۰:۱۸
یعنی نفسم گرفت تا خوندمش. در واقع این نوشتار نمونه خوبی است برای اینکه نشان دهیم چقدر سخت و پیچیده است که حرف حساب و منطق را رد کنیم و حق را ناحق جلوه دهیم. (3016414) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۴:۴۷:۲۲
یعنی روشنفکرنماها بر حقند و بقیه باطل هستند؟؟ (3017064) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۳۲:۲۶
آری شماد فقط انقلابی هستی و اگر کسی ایده اش با شما تفاوت داشت در حال استحمار نظام است . (3016421) (alef-18)
 
قزلسفلو
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۴۷:۰۵
متاسفم برای امثال شما نویسنده محترم که وقت گرانقدر خود را صرف نقد افکاری می کنید که متناقض بودن و پوچ بودن اندیشه ها و آرزوهای غیر مصلحانه برای کشور عزیزمان در آن آشکار است . متعجبم بعد قریب به بیست سال هنوز در غیر مصلحانه بودن اندیشه های این افراد شک دارید . آنسانهایی متظاهر به دموکراسی اما به شدت دیکتاتور . کاش به جای نقد ، ایده هایی را مطرح کنید که جوانان این مملکت در دام این شیادان نیفتند .
از سست بودن اندیشه های این افراد همین بس که وقتی در تنگنا قرار می گیرند از گذشته خود اظهار ندامت و به نقد نظریه های خود می پردازند . (3016470) (alef-13)
 
آزاده
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۵۶:۲۷
بر خلاف چیزی که ادعا کردی، پیشینه رو صد در صد در تحلیلت وارد کردی، که کار درستی نیست.
در ضمن، در جواب نقد انتهاییتون در باب تفاوت جمهوریت و دموکراسی، برای درک مفهوم جمهوری بهتره با کلیدواژه نماینده بودگی یا representing که تقریباً در تمامی متون مربوط به جمهوریت مورد تاکید قرار گرفته بیشتر آشنا شید (3016503) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۴:۴۷:۰۹
خودش گفته سعی کردم نکنم ولی ... (3019788) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۰۱:۲۵
اين نقد يك بيانيه سياسي است تا نقد تحليلي و كارشناسي (3016517) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۱۲:۳۲
محکومین فتنه 88 چرا اینقدر زبانشان دراز شده ؟ (3016561) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۵۷:۴۸
چون محکومین "فتنه" به قول شما، در اکثریت مطلق هستن... (3017274) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۴:۴۸:۲۶
بابا مطلق

اگر اکثریت مطلق بودن که الان میریختن نجاتشون میدادن ، از حماقت های شب ساعت فلان اتو بزنیم تو برقتون معلومه چقدر اکثریت هستین (3019793) (alef-18)
 
مهدی رنجوری
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۶:۵۳:۱۶
محکومین فتنه که ازاد هستند و همگی اشان افتخار می کنند رای مردم را خورده اند (3017437) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۳۴:۴۹
زبانشان دراز است چون نه دزد هستند و نه هیز !!!! (3017570) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۹:۱۷:۵۰
معنای هیز رو هم فهمیدیم ( اینجانب با اکثریت آرا رییس جمهور !!!!!!!! هستم !!!!) توهم و اوهام کشتشون چی دارید غیر از اقتصاد لیبرالی !!! چی دارید غیر از رابطه با غربی که خاورمیانه رو وحشی میدونه !!!! چیدارید غیر از دروغ !!!! این ها سند هایی هست برای خائن بودن شما.... به قول خودتون فضای مجازی نمایانگر واقعست نظرسنجی ها و... نیست حقیقت جای دیگریست .... در ضمن من خیانت آمریکایی هارو در مورد شهدای هواپیمایی فراموش نمیکنم ....
نکته :عربستان چه قدر به آقایون فتنه خدمت کرد اینم یادم نمیره .... (3017790) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۱:۳۲:۲۵
هم دزد هستنند هم هیز ولی رو نمی کنند اگر مخواهی چند تا را ادرس بدم ولی اسامی را میدونم الف چاپ نمکنه برای نمونه وزیر خیلی سابق ارشاد حاج اقا ... وزریر شش زنه فراری و... (3019181) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۴:۴۸:۵۰
وقیح لفظ بهتری است برای توصیف اینان (3019796) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۳۸:۲۱
به شما ربطی نداره! (3017586) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۴۲:۱۵
در کل نقد خوبی بود اما کمی منقح میشدو فشرده تر بیان میشد مقصود صریح تر و شفاف تر میرسید.
اصولا درمرام نامه سران جریان اصلاحات مفاهیم انقلابی جایگاهی نداره بلکه
این شبه روشنفکران درصددند تا با تغییر شعارها به استحاله نظام بپردازن تا نهایتا این انقلاب نظام حاکم بر دنیا و اقایی استکبار رو به رسمیت بشناسه اما دریغ که این تاریک اندیشان هیچ وقت درک درستی از مبنا وغایت این نظام پیدا نکردند ویا اگر کردند خودشون رو به تجاهل میزنن (3016660) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۴۷:۰۹
واقعا شما نمیدونید با افکار واعمال انقلابی مملکتی را اداره کرد؟؟؟؟!!!!اکثرشعارهای اول انقلاب احساسی غیرواقع بینانه بود .مملکت را با ارامش ٬برنامه ریزی درست٬فارغ از هیجان واحساس٬وبراساس منافع ملی باید اداره کرد .در صورتیکه شعارهای انقلابی زایده یک ذهن بدون عمل و دور از واقعیات (3017603) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۴۲:۲۸
نحوه جوابگویی سایت "الف" و "رسانه ملی اسبق و میلی فعلی "شبیه هم هستند. از متن اصلی هیچ وقت خبری نمی شود اما جواب حاضر و امده است. صداو سیمای میلی هیچ وقت قطعنامه حقوق بشری سازمان ملل علیه ایران را پخش نمی کند اما همواره جواب را پخش می کند. به نظر می رسد گردانندگان این "سایت" و آن "رسانه" یا یکسانند و یا از یک خاستگاه "دستور" می گیرند. (3016662) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۴:۵۰:۰۸
نشریه مهرنامه برای فروش اون مقاله داره پول در میاره ، اگر کلش رو منتشر کنن منع شرعی و قانونی داره

برو بخر بخون (3019802) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۴۵:۳۳
راه حل قرآنی اصیل مقدم بر همه ی راه حلها است
---
پرداختن به این گونه حواشی اصل مطلب را در باره اختلاف یا درگیری انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 لوث می کند و ریشه یابی و حل ریشه ای آن را به بی راهه می کشاند و دشوار می سازد.
در سایه ی نظام اسلامی خداپسندانه نیست برای اختلاف یا درگیری که میان جناحهای مؤمن به این نظام با سوء استفاده دشمنان خارجی از رقابتی که میان این جناحها بوده پیش آمده است درب همه ی راه حلهای غیر دینی را بزنیم و نقش دین و قرآن را در حل این گونه اختلافها و درگیریها که می باید مقدم ترین راه حل باشد نادیده بگیریم ؛ مگر این که به نقش دین و قرآن در این زمینه و سایر زمینه ها و به ایمان خود به این نقش شک و تردید داشته باشیم؟؟؟!!! (3016678) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۳۷:۲۵
هر حتی اگر اسلام مقابل آزادی بایستد، این اسلام است که آسیب می بیند. (3016843) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۹:۳۳:۳۰
آرادی لیبرالی منظورته .... عزیزم عرب های جاهل از لیبرال های الان منطقی تر بودن !!! عرب های جاهل زنده به گور میکردند با این دلیل که جمعیت زن بیشتر از مرد بود اما لیبرال های امروزی حمله میکنند و کودکان عراقی رو به خاک و خون میکشند به افغان ها حمله میکنند اون جارو به خاک و خون میکشند (به خاطر توهم 11 سپتامر ) !!! از تروریست های سعودی حمایت میکنند !!! به مردم خودشون رحم نمیکنند ... گوانتانامو دارند !!!! بازهم میشه گفت آزادی لیبرالی یعنی مستند اخراج شده ساخته بشه و بفهمم که دانشمند دارای عقیده (طراح هوشمند برای عالم) از دانشگاه اخراج بشه ...
در ضمن سی اندی ساله از انقلاب میگذره ما یک واژه جنگ طلبی پیدا نکردیم فقط دفاع جانانه بود .... (3017835) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۴:۵۰:۳۶
از لجن پراکنی های رئیس دولت اصلاحات (3019803) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۳۸:۱۳
وقتی اصل مقاله یا مطلب آقای حجاریان را انعکاس نداده اید چطور توقع دارید به نقد ان توجه کنیم . اگر نمی خواهید ان را منتشر کنید لااقل لینک به ان مطلب بدهید. این روش نقد از اساس اشتباه است. (3016847) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۴۰:۴۹
آقاجان اصل مقاله کو؟؟؟؟
شرط اول نقد منصفانه و سازنده در این است که امکان مقایسه اصل مطلب و نقد آن با هم میسر باشه دیگه.... (3016862) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۴:۰۵:۱۲
تعداد نظرات دیگران در مورد کامنتی کم میشود . چرا !!!!!؟؟؟؟ (3016939) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۴:۰۸:۲۶
بااین مقاله بلند نتوانستی ونمیتوانی جواب قانع کنندهای به سعید حجاریان بدهی بهتر است دوباره ترورش کنید.... (3016951) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۲۰:۵۴:۵۹
احسنت. زدی وسط خال (3018010) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۴:۵۵:۳۸
شما نمی توانید عبرت بگیرید چون از قبل قضاوت کرده اید:
رویکرد جنبش مصلحانه، به مثابه تایید اصالت قدرت و عبرت از فتنه ۸۸، نه یک انتخاب آزادانه (3017097) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۲۹:۲۶
به نویسنده :

"نهایت سعی نگارنده بر این بود تا یادداشت .... بدون هیچ پیش زمینه ی منفی مطالعه و تحلیل ..."

1- " قراردادهای من درآوردی و پیش فرض های بدیهی در نظر گرفته شده ی سست حجاریان که جهت تبیین ..."پ

2= "جذب حداکثری به معنای یارگیری از مخالفین، تفسیر بومی شده ی پراگماتیزم + ماکیاولیزم + فانکشنالیزم است که ملغمه ی حاصله، در اسلام «نفاق» نامیده می شود "

ابتدا خوب است ادب را یاد بگیرید بعد دست به قلم شوید. ضمنا در حد اطلاع بنده "جذب حداکثری " نکته قابل قبولی است که بسیاری از پزرگان نظام هم به آن تاکید دارند ضمن انکه جذب معمولا باید برای مخالف بکار رود وگرنه موافق و مرید که جذبش تحصیل حاصل است. (3017196) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۲۹:۳۰
مقاله آقای حجاریان داخل مهر نامه چاپ شده که خوندنش یه ده هزار تومنی خرج داره ....
ولی خوب این تحلیل هم خیلی مغرضانه است و سعی شده کم بینشی نویسنده پشت کلمات مهجور مخفی شه
من نمی دونم چرا عادت داریم اینقدر ناخوانا بنویسیم که مجبور شیم با خط بریل بخونیم؟؟
(3017197) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۴۲:۳۸
برخی از شخصیت های دخیل در فتنه ی ۸۸، در همان ایام فتنه، در جلسات خصوصی می گفتند که ما همان زمان هم امام را کامل و خیلی قبول نداشتیم!!!!

کی و کجا و چه کسانی بودند!!!!!!!!! این حرفهای بی پایه چه سندی دارند آقای محقق؟؟؟؟ (3017234) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۲۰:۵۹:۲۲
منبع :
روزنام کیهان شماره 55555
به تاریخ 13571121
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ (3018017) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۴۹:۳۵
الف جان!
در هر روزنامه یا سایتی اگر بخواهند مقاله یا نامه ی سرگشاده ای را نقد کنند ابتدا اصل آن مقاله یا لینک ان را می گذارند و سپس آن مقاله را نقد می کنند.
نگذاشتن اصل مقاله توهین به شعور مخاطبان است. (3017257) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۶:۰۸:۲۸
پیشینه اقای حجاریان نشان از یک مامور وزارت اطلاعت دارد که به یمن همین رانت اطلاعاتی اقدام به راه اندازی چند روزنامه که نقش اپوزسیون داخلی بود ارام ارام از نظام فاصله گرفت ودر سر بزنگاهای سیاسی سوء استفاده کرد مثل شورای شهر و نوارهای از ادمهای ساده لوحی مانند رضا ... که حتما به گوش ایشان اشنا است ودر شورای شهر با ایشان رفت و امد داشت خود را مطرح نمود ایشان با تزهای به سبک نظامی برنامه فتح سنگر به سنگر را طراحی کرد در واقع هیچ وزنی ندارد نقش بچه ننر ولجوج خا نواده بازی کردکه با دوستان نااهل رفیق شد وکوچه و محله به هم زد والا هیچ وزنی ندارد لطفا به این اقا انقدر نپردازید ایشان چه جایگاهی در جامعه متکثر ایران دارد جز یک مهره سوخته (3017304) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۲۳:۱۸:۵۸
شما كه قطعا حجاريان رو نميشناسى توقعى هم از شما نيست . حجاريان متعلق به دوره ما نيست شايد صد سال ديگه شناخته شود. (3020998) (alef-18)
 
سارا معصومی -خبنگار روزنامه اعتماد
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۶:۱۷:۲۶
عجیبه ! متنی که اینجا چاپ شده با متن مجله متفاوت است!!!! (3017339) (alef-13)
 
محمّد
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۰۰:۰۲
شما اون طور که باید مقاله رو فهم نکردید. (3017461) (alef-3)
 
فرشید
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۰۱:۰۷
"حتی اگر اسلام در برابر آزادی بایستد این اسلام است که آسیب میبیند"
چه جمله زیبایی و صد البته که منظور از اسلام در این جمله پرمحتوا نه اسلام ناب که برداشت متحجرانه و دیکتاتورمابانه از اسلام است. (3017465) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۰۲:۲۷
متاسفم كه تو اين مملكت اكثريت جامعه بايد از اقليت در عذاب باشن.
اقليت تندرو طاقت هيچ حرف حق و منطقي و اصولي رو ندارن و اسم خودشونو گذاشتن دلواپس و اصولگرا و .... ولي هيچ جايگاهي در بين مردم ندارن.
با يك همه پرسي آزاد!!!!!!!!! همه ميفهمن كه چه خبره. (3017466) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۰۴:۵۹
با ديدن چهره سعيد حجاريان ياد وحشت تندرو ها و اصولگراها و خودسر ها از مردم و كسايي كه حرف حق ميزنن و پشتوانه مردمي دارن ميوفتم.
از ترسشون همه اصلاح طلبهارو يا كشتن يا زندان كردن يا در حصر يا ..... (3017475) (alef-18)
 
aboomahdi
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۸:۴۳:۳۷
چرا چرت وپرت می گویی اولا این ها اصلاح طلب اسلامی نبودند واصلاح طلب آمریکایی بودند ثانیا کجا این ها را کشتند که حقشان مرگ بود. (3017728) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۲۸:۰۴
جنبش مسلحانه ;) (3017551) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۹:۱۸:۱۸
الف جان حداقل منشا خیری شدی و رفتم اصل مقاله رو پیدا کردم خوندم....دم حجاریان گرم! (3017791) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۹:۵۶:۲۳
سعید حجاریان کیست وچکاره است ؟ (3017886) (alef-3)
 
feri
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۰:۰۳:۲۲
او اگر نگوئیم که ماهیت حقیقی اش در سال 88 لو رفت حداقل اینکه دچار تغییر مواضع ایدئولوژ یک شده و سازمانشان مانند سازمان منافقین پس از جریانات 88 توسط سپاه و حزب الله منهدم و متلاشی شده واکنون دست و پا میزند برای سازماندهی مجدد نیروها و استفاده از فرصت و فضای ایجاد شده در دولت فعلی برای خیز قدرت طلبانه یارانش . (3018364) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۶ ۰۹:۴۴:۴۰
اصلاحطلبان در قلب اکثریت جامعه ما هستند. آن اعترافات کذایی هم فقط و فقط حقانیت اصلاح طلبان را نشان داد و گفت که کی ظالم است و کی مظلوم. تمام (3021606) (alef-18)
 
سامان
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۰:۰۹:۰۶
هموطن گرامی باهم مجادله نکنید تمامی اینها ازچپ وراست واصولگرا واصلاح طلب دراین چند سال اخیر مدیریت اجرایی کشوررادردست داشتند وعملا همگی انها نشان دادندتوان لازم جهت اداره ،پیشبرد وتعالی کشوردرتمامی زمینه ها(فرهنگی؛اجتماعی ؛ اقتصادی ؛صنعتی و....) را ندارند وچه بسا در بعضی موارد اگر تدابیر رهبر انقلاب نبود کشور به لبه پرتگاه نیز کشیده میشد جناب حجاریان: تااقتصاد مملکت درست نشودومردم رفاه نسبی نداشته باشند تمامی این نظریه های شما ورفقایتان نهایتا درحد چاپ در مجله هایی که شاید به چاپ درتمام ایران نرسد باقی می ماندبیشتر مردمی که نتیجه انتخابات راانها تعیین میکنند وقشرمتوسط وپایین جامعه هستند اصولا این گفتارشما برای انها موضوعیت ندارد. (3018367) (alef-18)
 
حسن
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۹:۵۹:۵۹
این آقا هم وحشتشو از افکار حجاریان را سعی دارد پشت مشکلات اقتصادی مردم پنهان کنه! (3020663) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۳:۵۳:۴۱
علم زماني كه نخست وزير بود بإ تمام بي سوادى كه داشت دريك سخنراني در ميدان تجريش گفت افگار عمومي در قضاوت اشتباه نمي كند اين اقا يأن با أفكار عمومي مشكل دارند نه با حجاريان يا موسوى أكر همه ادعا هاى شما را به پذيرند ودرملا عام بر زبان اورند هيچ مشكلي حل نمي شود سرچشمه شايدگرفتن به بيل. چه پر شد نشايد گذشته به پيل. ارزش شما نزد ديگران به ميزاني است كه اعتماد انها را جلب كرده باشيد (3018654) (alef-18)
 
معلم بازنشسته وجانباز
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۴:۵۶:۲۹
ابتدابايدازسایت الف بخاطردرج اینگونه نقدهاوايجادتضراب ارا بين خوانندگان سایت تشكر كنم امابايدبه يک نكته اشاره كنم كه اميدوارم لحاظ فرمايند؛بنظرم اگر مقاله حجاریان راهم ميگذاشتيدتاخوانندگان سايت بخوانندبهتربودچون در اينصورت نقدمنتقدمحترم را ميشدمحک زد؛ ازآنجاكه بنده نوشته حجاريان رانخوانده ام در موردش داوری نميكنم ولی به نقدونقاد فوق چنداشكال دارم ؛ اعتقاد دارم نقد داوری ويا پيشداوری نيست ؛نقدبايد واكاوی وشكافتن متن موردنقد و پيداكردن تناقضات وردنظريات براساس هم علمي وهم با استنادات مستدل وبدون حدس وگمان باشدوقضاوت رابه خواننده وگذاشت نميتوان بافرضيات وذهنيت هايك نظريه رانقدكردو برای اينكه خودم رابه خواننده كه بعضی شان اهل احساسات اند باتحريک احساسات شان تحميل كنم ؛مثلانقاددرجای آورده اند:؛؛؛دركاريزماتيک بودن امام چه دوست وچه دشمن و همه ی طيفهاوجريانهای سياسی مختلف صحه ميگذارند؛دراین حدكه دربعضی ازرسانه ها منتشرشده بودكه برخی از شخصيتهای دخيل درفتنه ی 88 درهمان ايام فتنه ؛درجلسات خصوصی ميگفتندكه ماهمان زمان هم امام راكامل وخيلی قبول نداشتيم ؛اماجرات نميکرديم اعتراض كنيم چون امام خيلی كاريزماتيک بود؛؛؛  اگر دقت كنيم نويسنده ميخواهد ازمحبوبيت حضرت امام(ره)‏ سوء استفاده كندوبا ذكرجلسات خصوصی قصددارد مخاطب دروغش باوركنداگر جلسه خصوصی بوده آن رسانه به چه نحوي به اين گفت و گوي خصوصی دست پيدا كرده ؛نكندآن رسانه امكانات شنود از جلسات خصوصی رادارد؟ايشان اگرصداقت داردبايدباامانتداری بگويد كه این مطلب راكدام رسانه درچه تاريخی وازقول چه كسی آورده ؛ايشان به سبک كيهان كه معمولامنبع خبرش را موثق وبدون ذكرنام ونشان مياوردقصدتشويش ذهن مخاطب راداردوبعددرادامه به سراغ مصاديق رفته ؛گويا حجاريان مختصات ومشخصاب پوپوليزم وماكياوليزم و فاكنشاليزم را برشمرده وايشان احمدي نژادرامصداق آن گرفته است ؛؛الببته ايشان درست گفته چون وقتی واردبحث مكاتب فوق شويدناخودآگاه تصويرسه بعدی احمدی نژاد درذهنت شكل ميگيره ؛ایشان برای به كرسی نشان ادعای خودازشهيد مطهری كمک ميگیردتاوانمود كندحجاريان واصلاح طلبان و اصول گرايان دیروزكه امروز به آفت استحاله گرفتارشده اند منافق اندجزخودش وآنانكه خود راخط كش انقلاب واسلام ميپندارندولی ايشان برای اثبات نفاق ديگران دليل وسندی ندارند؛اما من به نکته اشاره ميكنم تاايشان دوباره مصداق یابی كنند؛امام گفت :مجلس در راس همه اموراست ؛چه كسی گفت مجلس در راس امور نیست ؟ حجاريان ؛رئيس دولت اصلاح طلبان وكلا اصلاح طلبان ادعای ذوب در ولايت نكرده اند؛سئوال ميكنم ؛چه كسي نامه ولی فقيه را كه در اصل حكم حكومتي بود بايگانی كردودراين راستا 11روزقهرانه خانه نشينی كرد؟درحاليكه ادعاي ذوب در ولايت داشت !چه كسانی علی رغم ادعای ولايتمداری آن هم از نوع دوآتشه ؛برخلاف رای ونظر وحمايت بیشائبه وشفاف ولی فقيه درحمايت ازتيم مذاكره كننده هسته ای فعلی ؛پيوسته سعی نموده اندباهوچی گری چوب لای چرخ روندمذاكرات بگذارندوبازچه كساني عليرغم اعتمادولی فقيه به تيم بويژه ظريف وسرباز ناميدن شان ؛آنان را خائن ناميدندوحتی قصد درگیری فيزيكی باظريف در مجلس را داشتندوباز ميپرسم ؛ مگرحضرت امام ومقام معظم رهبری پيوسته به جمهوريت جمهوری اسلامی تاکييدنداشته و ندارندپس چه كسی وياكسانی سعی دارند جمهوريت راتخطئه وسعی درالقای حكومت اسلامی دارند ؛لطفا شماكه مصداق يابی خوبی داريدمصاديق فوق را بیان بفرمايید ! (3018701) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۰۵:۰۳:۲۷
واقعیت صحنه سیاسی ایران چپ و راست و میانه رو و تند رو مصداقی ندارد . در صحنه علنی جامعه عده ای نگران وضع موجودند راه حل را در اتکا به رای مردم و نهادینه کردن مردم سالاری میدانند و گروه دیگری خطر را در از بین رفتن وضع موجود میبینند از همین رو کوچکترین اعتراض را بر نمیتابند خطاست اگر گمان کنیم که از عمق نا رضایتی مردم بی خبرند اما مصلحت را در حفظ وضع موجود دیده حتی بروش ها آمرانه . (3018707) (alef-18)
 
ایرانی
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۰:۲۴:۰۱
مرگ بر سران فتنه 88. (3019001) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۵ ۱۱:۵۷:۳۷
حقنه کردن حجاریان به نظام؟ اقلا به حجاریان احترام نمی‌گذارید به نظام احترام بگذارید. (3019277) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۶ ۰۰:۳۷:۲۳
یعنی از این لذت می برم وقتی میبینم که حتی در سایتی مثل الف که محافظه کار است بازهم تعداد اصلاح طلبان بیشتراست (3021142) (alef-18)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۶ ۰۱:۴۲:۲۰
حجاریان عشق منه جیگر منه (3021223) (alef-18)
 
محمد
۱۳۹۴-۰۴-۱۶ ۰۷:۵۲:۱۶
نوشته های آقای سعید حجاریان حرف ندارد واقعا قدر این افراد را باید بدانیم. (3021403) (alef-18)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.