نظر منتشر شده
۴۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 149866
اگر می خواهید ایرانی ها کتابخوان شوند:
نمایشگاههای کتاب را تعطیل کنید
یادداشت مهمان:حسام الدین مطهری*، 23 فرودین
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۹
هیچ تومورِ بدخیمِ سرطانی با قرصِ آنتی‌بیوتیک از بین نمی‌رود. ممکن است برایِ خوراندنِ قرصِ آنتی‌بیوتیک به بیمارِ مبتلا به تومور، جشن بر پا کنیم، یا هفته‌ای خاص را به اسمش موسوم کنیم. اگر فکر می‌کنیم با این روش بیمارمان شفا می‌گیرد، یا شارلاتانیم یا...!

دولتِ جمهوریِ اسلامیِ ایران طیِ سی سال به تمامِ مردم یارانهٔ بی‌حساب و کتاب پرداخت کرد. بالأخره بعد از سی سال صدایِ همه در آمد. برایِ ایجادِ تغییر در این روندِ ناصحیح، برنامه‌ریزیِ کلان، محاسباتِ بلندبالا و اطلاع‌رسانیِ عظیم آغاز شد. بعد از حدودِ پنج سال مرحلهٔ اولِ جراحیِ اقتصادی عملی شد. پنج سال برنامه‌ریزی، برایِ اولین مرحلهٔ تغییر!

تاکنون بیست و چهار نمایشگاهِ بزرگِ کتاب در تهران برگزار شده است. تاکنون نوزده هفتهٔ کتاب در ایران بر پا شده است. میلیاردها تومان صرفِ برگزاریِ هر یک از این نمایشگاه‌ها و مراسم شده است. حاصلِ این همه هزینه و تبلیغاتِ بسیارِ آن در این جملهٔ وزیرِ ارشاد هویدا است: «میزان سرانهٔ مطالعه در کشور کم است.»
کتاب‌نخوانی در ایران اثرِ جادویِ یک‌شبهٔ یک جادوگر نیست. این قطار از کیلومترها دورتر از ریل خارج شده است. برگرداندنِ دوبارهٔ آن به ریل هم، با جادوگری، جشن‌بازی، بازارِ مکاره علم کردن و از تویِ کُتِ جادویی پول به این و آن دادن، عملی نیست.

بگذارید رو راست باشم. در جایگاهِ روزنامه‌نگارِ حوزهٔ کتاب، مصرانه عقیده دارم برپاییِ نمایشگاهِ کتاب و هفتهٔ کتاب، دقیقاً شبیهٔ خوراندنِ قرصِ آنتی‌بیوتیک به بیمارِ مبتلا به تومورِ سرطانی است.

اگر از من بپرسند «راهِ حلِ معضلِ کتاب‌نخوانی چیست؟» پاسخ را این‌طور شروع می‌کنم:
آقایان! خانم‌ها! ما نیازمندِ جراحیِ فرهنگی هستیم. برایِ گسترشِ کتاب‌خوانی در کشور، باید صبور باشیم. برنامه‌ریزیِ صحیح و دقیق، اعتقاد به آزادیِ فکر، خالی کردنِ میدان برایِ بخشِ خصوصی و به اندازهٔ همهٔ این‌ها «جرأت»، لوازمِ دیگرِ این جراحیِ فرهنگی است. وقتی این‌ها فراهم شد، لازم است شش کار انجام دهیم:

یک: همهٔ نمایشگاه‌هایِ کتاب (اعم از بین‌المللیِ تهران و شهرستان) از زمانِ اجرایِ جراحی تعطیل خواهد شد. فکر می‌کنید چیزِ مهمی را از دست می‌دهیم؟ اشتباه فکر می‌کنید.

بیایید اتفاقاتِ نمایشگاهِ
اگر بعد از ده سال نشانه‌هایِ تحول پدیدار نشد، نگارندهٔ این سطور را به بند بکشید و بعد جار بزنید که می‌خواهیم یک کذاب را اعدام کنیم.
کتاب را مرور کنیم: مهم‌ترین رویداد برایِ ناشران، هر سال به آن‌ها کمک می‌کند تا بخشِ عمدهٔ سرمایه‌شان را برگردانند. این اتفاق، ناشران را تنبل می‌کند. وقتی ناشر بابتِ برگشتِ سرمایه مطمئن است، دیگر خود را برایِ بازاریابی، توزیع و تبلیغِ کالایِ تولیدی‌اش به زحمت نمی‌اندازد. این یعنی مریض کردنِ بخشِ تولید! وقتی ناشر به توزیع مشتاق نباشد، به کتاب‌فروشِ شهرستانی رویِ خوش نشان نمی‌دهد و می‌گوید: «نقد بپرداز تا باهات معامله کنم.» در این زمان، کتاب‌فروشِ شهرستانی حق دارد از ادبیات، اندیشه، روان‌شناسی، دین و… بیرون بزند و به کتابِ کمک‌درسی پناه ببرد.

اما این تمامِ ماجرا نیست. بعد از این‌که اغلبِ کتاب‌فروشانِ شهرستانی تصمیم می‌گیرند به کتابِ کمک‌درسی پناه ببرند و این‌گونه سودآوری‌شان را تضمین کنند، کتاب‌خوانانِ شهرستانی در اردیبهشت ماه عازمِ تهران می‌شوند تا به اندازهٔ یک سال هر کتابی که دوست دارند از نمایشگاهِ بین‌المللیِ تهران بخرند. وقتی عزیزانِ شهرستانی مشغولِ پرداختنِ سود به ناشرانِ تنبل‌اند، کتاب‌فروشانی که هنوز به دامانِ کمک‌درسی‌ها پناه نبرده‌اند، تا مرزِ بیچارگی پیش می‌روند؛ چون نمی‌توانند به کسی تخفیف بدهند. دلیلش روشن است: آن‌ها نقد می‌خرند.

حالا تصور کنید نمایشگاه‌هایِ استانیِ کتاب با کتاب‌فروشانِ شهرستانی چه می‌کند.
نمایشگاهِ کتاب، چرخهٔ توزیعِ کتاب را معیوب می‌کند. این بلایِ همچون «خود ارضایی» را -که کم‌فایده و پرعوارض است- باید هرچه زودتر کنار گذاشت. تمامِ هزینهٔ مربوط به این «خود ارضایی» باید فوراً صرفِ پرداختِ کمکِ مالی به کتاب‌فروشانِ شهرستانی شود. همهٔ شهرهای ایران باید کتاب‌فروشیِ (واقعی) داشته باشد. اعطایِ وامِ کم‌بهره به متقاضیانِ ایجادِ کتاب‌فروشی، جایگزینِ مناسبی برایِ بازارِ مکارهٔ کتاب (نمایشگاه کتاب) است.

دو: کلیهٔ جوایزِ ادبیِ دولتی باید فوراً تعطیل یا اصلاح شود. هیچ یک از جوایزِ ادبیِ ایران بر آمارِ فروشِ کتاب‌ها تأثیرِ مطلوب ندارد. فضایِ جوایزِ ادبی، مبتلا به انواعِ بیماری است. داوری در این جوایز نظام‌مند نیست و همواره بین گروهی ثابت در چرخش است. جوایزِ دولتی عمدتاً برایِ «برگزار شدن» برگزار می‌شوند. این جوایز، برآمده از فضایِ مطالعاتی نیستند، بلکه می‌کوشند خود را به فضایِ مطالعاتی تحمیل کنند و موفق نمی‌شوند. مردمِ عادی برایِ این جوایز اهمیتی قائل نیستند. جوایز باید محصولِ جوِ نشر و مطالعه باشد، نه باری بر آن‌ها. باید تا زمانِ رسیدن به این جو، پولِ بی‌خودی هدر نرود.

سه: هفته‌هایِ کم‌بازده (و شاید بی‌بازدهِ) کتاب باید تعطیل شوند. قطعاً این هفته‌ها هیچ تأثیرِ ماندگاری ندارد. اگر این‌گونه نبود، بعد از نوزده سال می‌توانست با به رخ کشیدنِ آمارِ سرانهٔ مطالعه از خود دفاع
آقایان! خانم‌ها! بعد از چند سال کار در حوزهٔ کتاب، به حقیقتی تلخ ایمان آورده‌ام: «کتاب برایِ مسئولان مهم نیست.»
کند. تا زمانی که این هفته‌ها بی‌اثر است، باید هزینهٔ آن را صرفِ ایجاد و افزایشِ رسانه‌هایِ مستقلِ کتاب کرد. مستقل، مستقل، مستقل؛ نه تحتِ امر.

رسانه قدرت دارد مطالعه را مهم کند و مهم جلوه دهد. صفحاتِ ناچیزی که امروز در روزنامه‌ها به کتاب می‌پردازند، اغلب صحنهٔ خاله‌بازی و بده و بستان‌اند. باید رسانه‌ای به میان بیاید که دقت و جسارتش در بررسیِ مسائلِ حوزهٔ کتاب تا اندازه‌ای باشد که نویسنده، مترجم، ناشر و کتاب‌خوان را سرِ ذوق بیاورد. رسانه قدرت دارد تا به هر یک از این‌ها شأن و اعتماد به نفس بدهد. وقتی این‌ها ببینند کارشان جدی و چالشی بررسی می‌شود، قطعاً برایِ بهتر شدن گامِ بلندتر برمی‌دارند. کتاب نیازمندِ رسانهٔ تخصصی و مستقل است.

چهار: همهٔ مؤسساتِ نشرِ دولتی (به جز مراکزِ تخصصی و تحقیقاتی) باید برایِ همیشه تعطیل شوند. ناشرانِ دولتی، مخلِ فعالیتِ بخشِ خصوصی‌اند. از آن‌جا که این مؤسسات دائم دهان به پستانِ بیت‌المال دارند، حتی یک لحظه به تولیدِ مناسب، توزیعِ درست و تبلیغِ مؤثر فکر نمی‌کنند. نمی‌دانند از کجا می‌خورند و برای‌شان مهم نیست آن‌چه خورده‌اند را چه می‌کنند. از همهٔ امتیازها بهره‌مندند و راه را به رویِ ناشرانِ خصوصی می‌بندند.
باید فضا برایِ نشرِ خصوصی باز شود. باید بگذاریم بعد از سی سال، خودِ مردم ناشرِ اندیشه باشند.
پنج: ممیزیِ کتاب باید قانون‌مند و چهارچوب‌دار شود. بر آن‌ها که از دور دستی بر آتشِ کتاب دارند پوشیده نیست که ممیزیِ کتاب در ایران مثلِ سوراخی است که صبح فیل از آن رد می‌شود اما شب مورچه تویش گیر می‌کند. کتاب‌هایی که با تلفنِ یک آشنا مجوز می‌گیرند، کتاب‌هایی که بی‌دلیل در ادارهٔ کتاب خاک می‌خورند و مواردی از این دست برایِ ما خاطره‌ها دارند.

شش: در همهٔ شهرهای ایران کتابخانه‌ها باید به مراکزِ فرهنگی تبدیل شوند. کتابخانه باید قلبِ فرهنگِ شهر باشد. کتابخانه باید محلِ جشن، سالنِ سمینار، میزبانِ جلسهٔ نقد و… باشد.

در صورتی که این شش خوان را بگذرانیم، می‌توانیم به تحولی در حوزهٔ کتابخوانی امیدوار باشیم. ده سال زمان نیاز داریم تا این بچه ببالد و بزرگ شود. اگر بعد از ده سال نشانه‌هایِ تحول پدیدار نشد، نگارندهٔ این سطور را به بند بکشید و بعد جار بزنید که می‌خواهیم یک کذاب را اعدام کنیم.

آقایان! خانم‌ها! بعد از چند سال کار در حوزهٔ کتاب، به حقیقتی تلخ ایمان آورده‌ام: «کتاب برایِ مسئولان مهم نیست.» امروز این‌ها را نوشتم، اما می‌دانم در میانِ مسئولان آدمِ پرجرأتی که به چنین کاری دست بزند وجود ندارد. این‌طوری جانِ من هم در امان است!

گذشتن از آن شش خوان، کارِ هر کس نیست. آدم‌هایِ کاربلد باید فرمان را دست بگیرند. شاید این هفتمین خوان باشد.
*مدیر سایت خانه کتاب اشا
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۲:۲۸:۳۱
ایول خوشمان آمد! (735791) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۳:۱۱:۵۵
با این گرونی اجناس ضروری زندگی آیا دیگر پول و حوصله برای کتاب خریدن و کتاب خواندن باقی می ماند؟

اصلا در این دوره و زمانه هر چه آدم کمتر بداند راحتتر است! (735891) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۷:۰۷:۱۸
کتاب از نان شب هم واجبتر است. (736314) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۹:۴۰:۴۲
تنها راه کتاب خوان کردن مردم این است که از کودکی پدر و مادر برای انها کتاب بخوانند یا در مدرسه وکودکستان به بچه ها گفته شود که هر روز یک نفر کتاب بیاورد تا داستان آن برای بچه ها خوانده شود. ما هم همین طور به کتاب و مطالعه علاقه پیدا کردیم و من همین طور بود که همه جا حتی خیابان و مهمانی و الان هم در اتوبوس و مترو کتاب می خوانم (736533) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۰:۱۰:۳۷
این جمله بسیار احساسی است. با شکم گشنه عقل آدم کار نمی کند چه برسد به اینکه تمرکز اعصاب برای کتاب خواندن و درک مطالب را داشته باشد.

درست است که کتاب خوب ارزش والایی دارد اما به اندازه سلامتی و جان انسان نمی ارزد. اگر زن و بچه شما گشنه باشند، شما با پول خود برای آنها کتاب می خرید یا غذا؟

بسیاری از مشکلات ما بخاطر احساسی فکر کردن ما است. (737136) (moderator18)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۲۳:۰۸:۱۰
هرچند کتاب در ایران آنقدر هم گران نیست (اگر با خودمان رو راست باشیم) ولی در دنیای امروز برای همین مسئله هم راههای جدیدی اندیشیده شده است که یکی از آن ها الکترونیکی کردن کتاب است که با حذف هزینه چاپ و کاغذ و توزیع قیمت بعضی کتابها را تا 90 درصد کاهش داده است (مثلاً به کیندل آمازون نگاهی بیندازید). واقعاً چرا کتاب در ایران فروشگاه الکترونیک قابل اعتنایی ندارد؟ (البته نمونه های کوچک و بزرگی پدیدار شده اند ولی با انتظار امروز جامعه بسیار فاصله دارند). چرا کتاب را تنها باید در پایتخت جستجو کرد وقتی که با چند کلیک ساده می توان بودن هیچ هزینه ای آن را در اختیار داشت؟ (736797) (moderator18)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۰:۲۸:۳۹
وقتی حقوق یک کارگر کمتر از 400 هزارتومان در ماه است و درصد بالایی از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارد و به سختی می توانند شکم خود را سیر کند، چطور می توان حرف از کتاب خریدن کرد؟
برای خواندن کتاب الکترونیکی، نیاز به کامپیوتر و هزینه خرید کتاب و پرداخت پول برق است. ضمن آنکه کتاب الکترونیکی لطف کتاب کاغذی را نداشته و خواندن آن خسته کننده و به خاطر نگاه کردن دائم به مانیتور بعد از مدتی باعث آسیب دیدگی بینایی می شود. (737160) (moderator18)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۹ ۲۱:۳۹:۲۱
من فکر می کنم اگر برای کسی کتاب خواندن مهم باشد حاضر می شود تا 50-60 هزار تومان "در سال" خرجش کند. یعنی روزی کمتر از دویست تومان. عمده طبقه متوسط ما توانایی تامین این هزینه را دارند منتها دغدغه های زندگیشان فرق می کند. وقتی بخواهید چند صد هزار تومان خرج ابزار بازی بچه ها بکنید و چند میلیون برای خرید لپ تاپ هزینه کنید خوب طبیعی است که چیزی برایتان نمی ماند که خرج کتاب کنید. اما اگر آن خرج ها را نمی کردید هم نمی شد؟ ضمناً در تمام دنیا کتابخانه ها را آفریده اند که شما خرج کتاب های گران قیمت نکنید و آن ها را با هزینه بسیار نازل تر بخوانید.
من معتقدم پول بهانه است. (745361) (moderator18)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۴:۱۸:۵۲
شما قیاس را با درآمد و مایحتاج ضروری مردم بکنید. (737444) (moderator21)
 
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۵ ۲۳:۱۶:۴۷
به نظر من مقاله قوی بود.
بعضی پیشنهاداتتون خوب بود (738728) (moderator18)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۲:۳۰:۳۵
بعله! کار را باید دست مردم سپرد اما بعضی ها مردمی شدن را با سرمایه داری اشتباه می گیرند. وقتی می گوییم خصوصی سازی سریع می دهند دست سرمایه دارها! براداران بزرگوار مردمی بودن با خصوصی سازی و اختصاصی سازی برای سرمایه داران فرق می کند. از جنبش وال استریت درس بگیرید حداقل! (735798) (moderator21)
 
احمدرضا
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۲:۳۳:۴۴
بهتر نیست به جای اینگونه سیاست های حذفی شدیداللحن (!) فکر بهتری بکنیم؟ مگر می توان به بهانه پایین بودن سرانه مطالعه در بین مردم، حق دسترسی آسان به کتاب را برای سایر افراد از بین برد؟ از طرف دیگر، به نظر من، یکی از مهمترین عوامل کاهش میل به کتابخوانی، به عدم حمایت نهادهای دولتی از ناشران و افزایش بیش از حد کتابها بر می گردد. (735805) (moderator21)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۳:۵۴:۱۹
نمایشگاه برای کتاب مفهومی گسترده تر از آنی دارد که در ایران به آن اطلاق می شود. نمایشگاه محلی است برای ملاقات اهل کتاب و مبادله تجربه ها و آشنایی ها و در نهایت گسترش و بسط تولید فرهنگ!
آنچه که در ایران اتفاق می افتد تنها ایجاد فروشگاه کتاب است. با برگزاری مراسم جنبی در فضایی محدود بدون تبلیغ و بدون فرهنگ سازی که برای پر کردن پرونده متولیان مفید است نمی توان عنوان نمایشگاه را بر روی این رویداد گذاشت!
ایجاد سایت کتاب بسیار مفید است و ضروری و نمونه های خارجی موفق و تجاری هم دارد. در ایران هم تلاشی ناموفق صورت گرفت؛ بودن پشتوانه و برنامه که شکست خورد. اکنون نیز جای کار برای فکرهای نو وجود دارد و نیازی هم به دولتی سازی نیست.
مشکل اصلی که دنیای نشر با آن روبرو شده است که ما هنوز در خوابیم. کتاب الکترونیک و کتابخانه های آنلاین و حقوق ناشر در این زمینه است که با این وضع موجود در حقوق معنوی در ایران باید منتظر سونامی نهایی در خاموشی بخش کتاب در ایران بود! (735955) (moderator18)
 
مهدوی
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۲:۴۱:۳۶
با این یادداشت مخالفم
چون در عصر اطلاعان و تبلیغات نمیشه یه عده کار نکنند که عده دیگری بیکار بشن هر کس با تلاش و کار بیشتر برای خودش بازار بیشتری رو در اختیار می گیره (735825) (moderator18)
 
محمد
Sweden
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۲:۴۹:۴۰
چرا به جای نمایشگاه ناشران وب سایت نمی سازند تا مشتریان کتابها دیده و فروشگاه مجازی درست شود.
هنوز داریم به مدل 50 سال پیش نمایشگاه کتاب که چه عرض کنم فروشگاه بزرگ میگذاریم و جز ترافیک و دعوا برای مردم سودی ندارد ولی برگزار کنندگان سود بسیار بالا و علت هم فقط همین سود آخری است (735846) (moderator21)
 
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۳:۵۳:۵۴
نمایشگاه برای کتاب مفهومی گسترده تر از آنی دارد که در ایران به آن اطلاق می شود. نمایشگاه محلی است برای ملاقات اهل کتاب و مبادله تجربه ها و آشنایی ها و در نهایت گسترش و بسط تولید فرهنگ!
آنچه که در ایران اتفاق می افتد تنها ایجاد فروشگاه کتاب است. با برگزاری مراسم جنبی در فضایی محدود بدون تبلیغ و بدون فرهنگ سازی که برای پر کردن پرونده متولیان مفید است نمی توان عنوان نمایشگاه را بر روی این رویداد گذاشت!
ایجاد سایت کتاب بسیار مفید است و ضروری و نمونه های خارجی موفق و تجاری هم دارد. در ایران هم تلاشی ناموفق صورت گرفت؛ بودن پشتوانه و برنامه که شکست خورد. اکنون نیز جای کار برای فکرهای نو وجود دارد و نیازی هم به دولتی سازی نیست.
مشکل اصلی که دنیای نشر با آن روبرو شده است که ما هنوز در خوابیم. کتاب الکترونیک و کتابخانه های آنلاین و حقوق ناشر در این زمینه است که با این وضع موجود در حقوق معنوی در ایران باید منتظر سونامی نهایی در خاموشی بخش کتاب در ایران بود! (735954) (moderator18)
 
شفيعي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۴:۱۳:۴۶
باسمه تعالي.نمايشگاه مجازي دائمي(وب سايت) معرفي كتاب ايجاد شود.خريد الكترونيك هم كه ممكن است.مناظره و مباحثه الكترونيك هم كه ممكن است.تخفيف هم به خريد الكترونيك داده شود.ازدحام و ترافيك و سفرهاي غيرضرور به تهران كم مي شود. (735995) (moderator18)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۳:۳۹:۵۱
بهترین راه برای سیاست گذاری در بخش خصوصی کار به صورت تعاونی است. مردم خودشان می توانند به صورت تعاونی این موسسات را اداره کنند. نیاز به سرمایه داری کلان و حضور سرمایه داران نیست. (735935) (moderator18)
 
رضا
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۴:۰۹:۱۳
وقتی برخی مدیران مرتبط نمایشگاه مبلغ بیست میلیون پاداش میگیرند شما انتظار تعطیلی نمایشگاه را دارید//.... (735988) (moderator18)
 
عبدالله
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۴:۱۲:۱۰
مشکل ما اینجاست که همیشه بجای حل مسئله صورت مسئله را حذف میکنیم

نویسنده مقاله فوق یا کتابفروش است یا کلا اطلاعی درمورد نمایشگاه کتاب ندارد. نمایشگاه های کتاب بزرگترین رویدادی است که اقشار مختلف جامعه با این هزینه بالای کتاب با تخفیف میتوانند آنچه را میخواهند بدست آورند(هرچند با تخفیف هم کتاب گران است ولی باز روزنه خوبی است) .
با حذف نمایشگاه کتاب نمیتوان سرانه مطالعه را بالا برد. (735993) (moderator18)
 
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۵:۱۰:۰۲
آقا رضا من جزو بچه های اجرایی نمایشگاه کتاب هستم برای یک ماه کار شبانه روزی یک میلیون پاداش گرفتم آن هم با منت. از شما و تمامی کسانی که این تهمت های ناروا را میزنید من یک نفر نخواهم گذشت. با اطلاع از مبلغ مدیران بیشتر از 2.5 میلون نداریم

من و همه بچه ها با عشق کار میکنیم حالا سیاستگذار مشکل داره این بی انصافیه همه ما رو متهم کنین، مطالبی که دوستان مینویسند متاسفانه از روی شنیده ها و... (736091) (moderator18)
 
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۵:۵۵:۰۵
به نظرم نویسنده کتاب فروش شهرستانی است و مدتی هم کتاباش رو نفروخته اینکه ما نمایشگاه رو که تنها ویترین ناشراست تعطیل کنیم که کتابفروشی ها فروششون کم نشه اینکهسرانه مطالعه کشور پایینه فکر نمیکنم با تعطیل شدن نمایشگاه درست بشه و در آخر اینطور که نویسنده گفته هیچ کاری تا به حال صورت نگرفته جز اینکه پول خرج شده بی انصافی است (736174) (moderator21)
 
مهدی
Netherlands
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۶:۱۱:۰۴
بحث موافقت و مخالفت با این نوشته، مطرح نیست. به نظر حقیر نکات ارزنده ای تو این متن میشه پیدا کرد که منجر به واقع بینی دقیق تر و گسترده تر میشه. طرح های پر طمطراق، آفت کشور ما شده! در حالی که بازدهیشون بسیار پایینه. کتاب و کتابخوانی، یکی از دغدغه های اهالی فرهنگه. دغدغه های دیگه ای هم هست که از گرفتاری تو یک مسیر تکرار مکررات و اشتباهات، نشات می گیرن. به عنوان مثال چه کسی جرات می کنه، نظام موجود در سیستم خدمت سربازی رو به طور جدی به نقد و چالش بکشه؟ مسیری که از قبل چون همین جور تعریف شده، همین جور هم جلو میره و هر از گاهی یک اصلاح جزئی و صد البته ظاهری! دریغ از یک کار پژوهشی و درمان قطعی! (736193) (moderator18)
 
مهدی زارع
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۶:۳۶:۵۳
من کارشناس بازار نشر هستم و بیش از 6 سال است که از نشر کتاب تا توزیع و فروش و حضور در نمایشگاه های داخلی و خارجی از جمله نمایشگاه فرانکفورت آلمان را تجربه کرده ام.

به نظرم مشکل از مشتریان و خوانندگان نیست. مشکل از من ناشر و توزیع کننده و فروشنده کتاب است.

چند ناشر واقعاً بزرگ در ایران داریم؟ چند کتابفروشی زنجیره ای داریم؟ چند نفر متخصص و کارشناس نشر داریم؟

هر کدام از ناشران بزرگ دنیا برنامه های گسترده فروش و بازاریابی به اجرا در می آورند و با وجود فروشگاه های زنجیره بزرگ، مخاطبان به سادگی و راحتی و علاقه کتاب خریداری می کنند.

وقتی در نمایشگاه تهران ظرف ده روز چند میلیون نفر برای خرید کتاب مراجعه می کنند و به گفته بیشتر ناشران حداقل 1/3 فروش سالشان ظرف همین 10 روز انجام می شود، یعنی مخاطبانی داریم که شیفته کتاب هستند.

اگر لزم دانستید می توانم تحلیل مقایسه ای دقیقی از نمایشگاه تهران و فرانکفورت و ناشران ایرانی و خارجی ارائه کنم. یک تحقیق جامع در زمینه سیستم های فروش کتاب نیز تهیه کرده ام و در حال حاضر کتابفروشی فردا را با هدف ایجا چنین سیستمی راه اندازی کرده ام. (736236) (moderator21)
 
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۹:۰۵:۵۱
اگر نظر من را بخواهید مشکل کتابخوانی نه تنها حل نمی شود بلکه بدتر هم می شود. دولت فخیمه کنونی ابتدا با از میان برداشتن یارانه کاغذ موج قیمتی در بازار کتاب به راه انداخت که اولین قربانیش، قشر کتابخوان جامعه بود که دست بر قضا بی پول هم هست( دانشجویان و....) الان هم که یکی پس از دیگری نشر ها تعطیل می شوند، چرا؟؟؟ چون نوابغ ما در وزارت ارشاد طرحی ارائه کرده اند که طی آن ناشر حتی جرات ارائه ی کتابی که گمان می کند ممکن است اصلاحیه دریافت کند را نکند. چون اصلاحیه خوردن= کسب امتیاز منفی و نهایتا تعطیلی ناشر. راستش را بگویید، چه هدفی از نابودی فرهنگ این مملکت دارید؟؟؟؟ (736485) (moderator21)
 
حميد رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۲۲:۱۲:۰۵
نظر شما را من كاملا تاييد مي كنم زيرا كه رياست جمهو ر محترم در بدو امر تمامي كمكهاي دولتي به ناشران را قطع نمودندو در ادامه به به اسم اينكه مي خواهيم حمايتها را مستقيما به خريدار منتقل كنيم تمامي مصوباتي كه جهت حمايت از ناشران در دولتهاي قبلي انجام پذيرفته بود كنار گذاشته شد. نتيجه اخلاقي هم اين شد كه در شروع ترم شاهد هستيم تعدادي دانشحوي رند بن هاي كارتي و كاغذي ديگر دانشحويان را خريده و از اين كتابفروش به آن كتابفروش بر سر در صد تخفيف چك و چانه مي زنند .
بنده به عنوان يك دست اندر كار كوچك كتاب با 23 سال سابقه كار در زمينه نشر و فروش كتاب اغلب نظريات نگارنده را تاييد كرده و اعلام مي كنم كه اين راه و روش ما را به جايي نخواهد رساند. طرح و طرفند دگري مي بايست انديشيده شود تا ما را به سر مقصد منظور برساند. (737874) (moderator18)
 
حسین چاکوتاهی
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۱۹:۱۵:۱۶
خودم را یک کتاب خوان می دانم ولی باید اذعان کنم سالهاست در ادبیات ایران چیزی که چنگی به دلم بزتد به چشمم نخورده. در واقع اصلا از آنها بی اطلاعم. نه اینکه نخواهم...نمی توانم. چون عرصه های بسیار اندکی برای معرفی آثار نویسندگان داخلی وجود دارد. منظورم یک محفل نیمه زیر زمینی اصطلاحا ادبی نیست بلکه امید داشتم چنین بحث هایی را جراید و سایتهای اجتماعی و خبری به صورت گسترده ببینم((اگر هست ما را هم خبر کنید))
گویا سالهاست ادبیات پر تیراژ ایران در دهه های 20 و 30 به خندق بلا گرفتار آمده، گرچه آثار خواندنی هستند( کیست که از خواندن نیما و جلال و سیمین و جمال زاده لذت نبرد؟) ولی کمی قدیمی شده اند و کمتر پیامهایی امروزین دارند.
به سختی از ادبیات خارجی آثار به روز یافت می شود...مگر اینکه چطور شود و طرف نوبلی، پولیتزری چیزی بگیرد و.... تا آثارش به صورت محدود چاپ شود

با همه این حرغ ها فکر می کنم کتاب نه تنها دغدغه مسئولین نیست بلکه دغدغه مردم ما هم نیست( لااقل بخش قابل توجهی از آنها) کتاب را کالایی لوکس می پندارند که در روزگار ما چندان ضرورتی ندارد... رمان را، شعر را، حتی کتب دینی و فلسفی و علمی را چیز هایی مهمل و تجملی می دانند که دست گرفتنش از اعتبار یک مرد و از کلاس یک زن می کاهد.....
قصد به احترامی ندارم ... حرف دلم را زدم......... (736496) (moderator21)
 
ناهید
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۲۰:۲۸:۰۷
سلام. آیا قبل از اینها لازم نیست به خود کتاب توجه کنیم. بالا بردن آمار تعداد کتاب هایی که یک فرد می خواند مهم است یا کیفیت کتاب؟ به کتابفروشی ها سری بزنید: کتاب کمک درسی که اغلب غیر کارشناسی و بازار پسند است، کتاب های تاریخی که اکثر آنها دروغ و بی پایه و غیر مستند است، و از همه بدتر رمان های مستهجن که انسان شرمش می آید که یک صفحه از آن را بلند بخواند. حالا شما تلاش کنید تا آمار کنابخوانها را بالا ببرید. (736607) (moderator21)
 
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۲۰:۳۶:۳۱
دولت ایران و ایرانیان باید به سایت dissidentvoice.org کمک مالی کنند و نگذارند روزنامه های اینترنتی که صد در صد از ایران و حق غنی کردن در مقابل جنایتکاران جهانی دفاع کرده اند با کمبود منابع مالی سرنگون شوند.


سرنگونی این نوع سایت ها علیه منافع ملت ایران است. لطفا" هرچه زودتر به این سایت کمک کنید. این سایت از حق فلسطین و سوریه در مقابل جنایتکاران و صهیونیسم و امپریالیسم همیشه حمایت کرده است.

ادیتور این سایت kim petersen خود مقالات بسیاری در دفاع از ایران نوشته است و بعنوان یک کانادائی کشورش که در خدمت صهیونیسم است را مکررا"
سرزنش کرده و آنان را افشا کرده است.

http://dissidentvoice.org/



Dear Readers,

Increased traffic has recently led to difficulty in accessing Dissident Voice. DV now needs a dedicated server.

In over a decade online, this is the first time DV has asked for donations. Please help DV continue its effort in the struggle for peace and social justice.

Sunil, Kim, and Angie



لطفا" این پیغام را به افراد مسئول برسانید. (736617) (moderator21)
 
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۲۲:۳۱:۵۰
عزیز دلم سلام! و اشتباه می کنید!
نمایشگاه کتاب ناشران را تنبل نمی کند. اینجا تنها جایی است که ناشر مستقیماً با خریدار مواجه می‌شود. برایش خیلی هم خوب است. در ضمن فروش در این نمایشگاه خیلی زیاد نیست که ناشر را تنبل کند.
در مورد کتابفروش شهرستان هم باید عرض کنم که اشتباه می‌کنید. اینها حتما باید نقد بپردازند چون با مدت دار شدن پرداخت، اصل آن منتقی می شود. بعد از مدت‌ها که پول کتابت را ندادند باید کفش آهنی بپوشی و بروی شهرستان که پولت را بگیری، آنجا هیچوقت به نتیجه نمی رسی. اما می بینی که کتابفروش گرامی زمین بغلی را خریده و تویش یک سه طبقۀ خوشگل ساخته با چی؟ با پول کتاب سرکار!! (736744) (moderator18)
 
علی
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۳ ۲۳:۴۸:۱۴
شما اصلا نمیدانید ریشه کتاب نخواندن مردم چیست مردم الان نمیتونن شکم زن بچه هایشان سیر کنند چطور برن پی کتاب خریدن ؟ (736829) (moderator18)
 
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۰۰:۳۷:۱۸

همین یه نمایشگاه خوب که میشه خوراک مطالعه یکسال رو به راحتی توش پیدا کرد و همه انتشاراتها کتابهاشون هست و آدم میتونه راحت هر چی میخواد رو پیدا کنه.
اگه تعطیل بشه چی میشه! هیچی آدم باید یه کفش آهنی پاش کنه و بره اطراف انقلاب و بعد کلی هزینه و اعصاب خوردی آخرشرهم اون چیزی که میخواد رو پیدا نکنه!!
راه کتابخوانی اینه که پدر و مادرها از بچگی به کودکان کتاب بدن و مردم به جای پول ، کتاب به عنوان عیدی بدن. اونوقت بعد چند سال یه نسل مانوس با کتاب داریم (736876) (moderator18)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۰۷:۲۸:۵۶
بسيار مقاله جالب و پر محتوايي بود ما كه در شهرستان هستيم واقعا از نبود يك كتابفروشي خوب رنج مي بريم و حرف نويسنده در مورد كتابهاي كمك درسي كاملا درست است (737010) (moderator18)
 
محمد
United States
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۰۷:۵۱:۳۱
دوست عزيز مسئولان اگر بخواهندمردم كتابخوان شوند بايد تيغ سانسور را كند كنند.دليل بالارفتن آمار مطالعه در اوايل انقلاب و دوران اصلاحات چه بود؟حذف و كم شدن سانسور....... (737014) (moderator18)
 
حس
Latvia
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۰۸:۵۰:۱۹
نمايشگاه كتاب در دوران جواني براي ما خاطرات خوبي داشت در دهه 70و 80 چون كه هيچگونه تفريحي و امكاناتي براي جوانان نبود از اين فرصت استفاده مي كرديم و علاوه بر گردش و تفريح و دوستان غير مجاز هم آشنا مي شديم
فكر كنم الان هم همينطور است. (737062) (moderator18)
 
Malaysia
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۰۸:۵۹:۲۰
در سنگاپور در هر محله یک مرکز خرید وجود دارد. در هر یک از این مراکز خرید یک کتابخانه بزرگ هست. کتابخانه ای بسیار بزرگ. تنوع کتاب ها در ذهن نمی گنجد. مثلا برای آموزش دلالی املاک چندین و چند کتاب دیدم! برای دریافت کتاب لازم نیست عضو باشید یا هزینه ای بپردازید. کارت ملی سنگاپوری برای دریافت کتاب کافیست. کتاب ها در قفسه ها در دسترس همه است و خواندن آنها در کتابخانه نیاز به هیچ مدرکی ندارد. برگرداندن کتاب هم به هر کتابخانه ای می تواند باشد و حتی وقتی کتابخانه تعطیل است می توان از شکاف هایی کتاب ها را داخل انداخت (وقتی کتابخانه باز شد برگشت کتاب را ثبت می کنند).
البته ساده اندیشی است که فکر کنیم این کار دقیقا در ایران قابل اجراست. به هر حال مسائلی مانند آسیب رساندن به کتاب ها، سو استفاده از محیط کتابخانه و خارج کردن غیر مجاز کتاب ها در همه جا هست ولی مسلما در ایران بیشتر خواهد بود. اما از کارهایی که کشورهای دیگر برای کتابخوان کردن شهروندان شان کرده اند می توان الهام گرفت و طرح هایی مناسبتر از نمایشگاه کتاب را اجرایی کرد. (737071) (moderator18)
 
مجبتي
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۰۹:۴۱:۰۸
سلام.
اصل دغدغه دوستمان جاي بسي تقديرست اما ذكرچندنكته ضروري به نظر ميرسد... اولا لازمه علاقمند نمودن افرادبه مطالعه انجام يك برنامه ريزي سازماني وفرهنگي است ثانيا اين مقوله بايدآسيب شناسي شود يعني ببينيم مشكل اصلي كجاست علت چيست آيامشكل نمايشگاه كتاب است بودجه نمايشگاه است آيا با تعطيلي همين چند نمايشگاه ما به خواسته خوددست ميابيم يانه عيب كار چيزديگريسيت ثالثا آيا شما به بازخوردهاي چنين نمايشگاههائي فكرنموده ايدكه پيشنهاد تعطيلي آنرا ميدهيد آياميدانيد اگرهمين يك فعاليت خوبي هم كه درعرصه كتابخواني داريم چنانچه كنار بگذاريم چه اتفاقي دراين حوزه خواهدافتاد رابعا به عقيده بنده مشكل اصلي ما نه برگزاري نمايشگاه است نه كمبود بودجه فرهنگي است بلكه ضعف نگرش ماو مسولين فرهنگي به مقوله كتاب وكتابخواني است شما برويد ببيند كه چه بودجه هائي در مراكز فرهنگي دراثرندانم بكاري مسولين حيف وميل ميشود چه برنامه اي براي كتاب خوان كردن مردم انجام داديم آيا دراين زمينه فرهنگ سازي كرديم وجواب نگرفتيم چقدر به دستورالعملها ي مقام معظم رهبري دراين رابطه عمل نموديم خامسامطلب ديگر اگر ما بخواهيم مشكلمان دراين حوزه حل شود همه مجموعه هاي ذيربط اعم ازدولت مجلس شوراي انقلاب فرهنگي مراكزو مجموعه هاي فرهنگي بايد دست دردست وهماهنگ پاي كار بايستند نه اينكه هركس سازخود راكوك كند.... با اميد به افزايش سرانه مطالعه دركشور عزيزم (737101) (moderator18)
 
سعید
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۱:۴۴:۲۱
کتاب فقط دیجیتال (737250) (moderator18)
 
داود
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۳:۱۱:۳۲
هزینه نمایشگاه کتاب از جیب خود ناشران پرداخت می شود (737363) (moderator21)
 
سعید
United Kingdom
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۴:۱۲:۲۸
کاش از انتشارات حیان و جلوگیری از حضور این ناشر در نمایشگاه، آن هم به دلیل مسائل سیاسی هم بحثی میشد! (737434) (moderator21)
 
United Kingdom
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۱۸:۰۴:۴۷
مشکل این است که در ایران و به فارسی کتاب چندانی برای خواندن وجود ندارد و تولیدات بومی ادبیات ما به فارسی هم تعدادش زیاد نیست. می ماند ترجمه های ناقص و مغلوط که قابل خواندن نیستند و یا به تیغ سانسور گرفتار شده اند. کتابهای مورد علاقه دولت هم که فقط مجموعه آثار شهید مطهری است و بعد کتب ادعیه و همین. ادعیه را که می شود هر روز خواند و من مطمئن نیستم مطالعه محسوب شود و کتابهای شهید مطهری را هم مگر چند بار می شود خواند؟ (737686) (moderator18)
 
مریم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۴ ۲۰:۰۳:۴۹
آخه کتاب هایی مه تو ایران هست مخصوصا تاریخی هاش خیلی سانسور شدست...اگر قراره کتاب هم تو ایران مثل ساخت فیلم و تلویزیون ایران باشه نباشه بهتره (737786) (moderator18)
 
آزاد
۱۳۹۱-۰۱-۲۵ ۱۰:۵۸:۲۷
"باید فضا برایِ نشرِ خصوصی باز شود. باید بگذاریم بعد از سی سال، خودِ مردم ناشرِ اندیشه باشند."
وای این یک رویااست مگه ممکنه نمی دانم ما که همیشه امیدواریم
در ضمن تشکر از مطلب خوبتان (738247) (moderator18)
 
ماهان ولی زاده
۱۳۹۱-۰۱-۲۷ ۰۰:۰۰:۲۷
همیشه گذارا از کنار مطالب سایت الف می گذشتم. با این نوشته از این به بعد دقیق تر به مطالعه ی مطالب این سایت خواهم پرداخت. عمیق، بی تعارف بودن و نوگرا بودن این نقد روشنگرانه مرا به وجد آورد.
به عنوان یک نویسنده حوزه کودکان و نوجوانان که شانزده اثر منتشر کرده ام و حدود ده اثر در آستانه چاپ دارم دردمدانه باید تمام نکات این نوشته را تایید کنم و بگویم فضای امروز کتابخوانی مردم مرا در آستانه یاس قرار داده است. (740392) (moderator18)
 
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۱-۲۸ ۲۲:۰۰:۴۰
دلیری نویسنده ستودنی است و از این بابت باید سپاسگزار ایشان بود اما به نظرم باید با نگاه جامع تری به مساله نگریست،کتاب نخواندن به جز مواردی که در متن آمده ریشه در مسائل اقتصادی فرهنگی اجتماعی و سیاسی نیز دارد. رشد فضای مجازی را نیز نباید فراموش کرد.بیراه نیست اگر بگوئیم فهم انسان امروز به تصرف تصاویر در آمده است. توجه به این مسایل هم مهم است. لذا بعید می دانم صرفا با تعطیلی نمایشگاه ها ی کتاب و یا خصوصی تر کردن کار نشر و یا توقف چند برنامه دیگر در این رابطه به تو فیقی دست یابیم. باید با مطالعه بیشتر به طرحهای جامعتری دست یابیم. (743800) (moderator18)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.