پیدا کردن کلیه و انجام عمل پیوند، تنها دو خوان از هفت خوانی است که بیمار کلیوی و خانوادهاش باید طی کند. حالا روزهای سخت و طولانی دیالیز و دردها و دلهرههایش به کنار. آدم از دور که به ماجرا نگاه میکند، خیال میکند بعد از پیوند همه چیز تمام میشود؛ اما فقط آنها که در دل ماجرا هستند میدانند که این طور نیست.
ایران در ادامه نوشت: مادر است. مستأصل و نگران. مثل تمام مادرها که وقتی خار به پای دلبندشان میرود، آرام و قرار ندارند. دوست دارد چشمهایش را ببندد و خاطرات تلخ سالهای گذشته را از یاد ببرد. روزهای پراضطراب. از این دکتر به آن دکتر. از انجمن به بیمارستان. از بخش دیالیز به خانهای که بوی دلهره میداد؛ هنوز هم میدهد. روزها گذشت. عمل پیوند بالاخره انجام شد. خدا خودش میداند به مادر چه گذشت وقتی پسر جواناش زیر تیغ جراح بود. قبلاش میدانست که مهلت کم است. کراتین خون پسر روی ۱۰ بود و این، یعنی بیمار دیالیزی هر لحظه ممکن است به کما برود. بالاخره کلیه پیدا شد. به خاطر شرایط خاص پسر، قرار شد در اولویت قرار بگیرد. پیوند از بیمار مرگ مغزی انجام شد. به انجمن هم مراجعه کرده بودند اما برای دریافت کلیه اهدایی باید در نوبت میماندند که با شرایط بحرانی پسر، امکانپذیر نبود.
بعد از پیوند اما دلشوره تمام نشد. مراقبت لازم بود. مراقبت همیشه لازم است. بیماری که عمل پیوند کلیه انجام میدهد باید تمام عمر دارو بخورد. برای اینکه بدناش کلیه را پس نزند. داروی بعد از پیوند اما این روزها برای خودش نوشدارویی است. آنها که درگیر ماجرا هستند، نام داروها را خوب میدانند؛ «سلسپت» و «ساندیمون». اولی مهمتر است. این اسم برای بیماران کلیوی و خانوادههایشان آشناست چرا که یکی از اصلیترین داروهای نگهدارنده انواع پیوندها در کشور به حساب میآید. اما کمبود این داروها بخصوص سلسپت، غصهای شد تازه بر دوش بیماران.
مادر از روزهای پریشانی میگوید: «به ما گفتند سلسپت پیدا نمیشود. بهتر است ریسک نکنید و در این شرایط تحریم از داروی مشابه ایرانی به نام «سیتوگان» استفاده کنید چون بیمار باید از ابتدا یک نوع دارو را مصرف کند و نباید دارو را مدام تغییر داد. ما هم همین کار را کردیم. داروی ایرانی خریدیم اما دائم نگرانم. به سیتوگان اعتماد ندارم. بعضی بیماران که از این دارو استفاده کرده بودند، رضایت نداشتند. من نمیدانم اما از بیمارها شنیدم. البته پزشک این مسأله را رد میکند و میگوید سیتوگان خوب است. به هرحال که حالا سلسپت پیدا نمیشود.
اصلاً پشت شیشه داروخانه هلال احمر چسباندهاند که سلسپت نداریم. اما مشکل فقط همین نیست. بیمارانی که عمل پیوند انجام میدهند ممکن است به ویروس CMV مبتلا شوند که با توجه با ایمنی پایین بدنشان خطرناک است. پسر من هم متأسفانه بعد از عمل به این ویروس مبتلا شد. برای تهیه دارو به داروخانه هلال احمر مراجعه کردم. از آنجا حواله ام دادند به داروخانه تک نسخهای شان؛۳ ساختمان آن طرفتر. گفتند سوئیسی و هندیاش را داریم. گفتم سوئیسیاش را بدهید. با بیمه و کارت انجمن بیماریهای خاص، ۴ میلیون درمیآمد. گفتم یعنی قیمت دارو چقدر است که ما که ۱۰ درصدش را میدهیم باید ۴ میلیون تومان پرداخت کنیم؟! گفتند هندیاش را ببر. قیمت اش ۳ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان است. با بیمه میشود ۳۸۵ هزار تومان. رفتم هیأت امنا و با کارت بیماریهای خاص، ۱۰۰ هزار تومان تخفیف دادند. دارو را گرفتم اما دلم آرام نیست. میگویند داروی هندی هم خوب نیست. دارم دیوانه میشوم. نمیدانم چه کار کنم!»
گفتههای این مادر البته دغدغه تمام بیماران کلیوی و پیوندی است. کسانی که به حکم اجبار بیماری، ناچارند داروهای خاص را مصرف کنند. وای به وقتی که دستشان هم تنگ باشد.
کمبود یا بهتر است بگویم نبود سلسپت و ساندیمون اما، حکایت تازهای نیست. بارها و بارها نسبت به کمبود این داروها هشدار داده شده و اینکه حدود ۲۰ هزار بیمار در معرض پس زدن عضو پیوندی هستند. دارو به یک باره نایاب شد. بیماران به هراس افتادند. هزار و یک فکر آمد به ذهنشان. اگر دارو پیدا نشود! اگر پیوند پس بزند! اگر...
نگرانیها ادامه پیدا میکند. بیماران کلیوی و خانوادههایشان مستأصل میشوند. حالا باید چه کار کنند؟! خیلیهایشان میروند سراغ انجمن حمایت از بیماران کلیوی. نا امید برمیگردند، گاهی با گریه و زاری؛ اینطور که رضا قاسمی، رئیس انجمن میگوید؛ ازدست انجمن کاری ساخته نیست. مسئولیتی در قبال تأمین دارو ندارد.
سؤال نکنید؛ نداریم!شاید حدود ۴ سال پیش، یعنی همان زمانی که قیمت داروی سلسپت ناگهان دوبرابر شد، بیماران باید روزی را متصور میشدند که این دارو کلاً نایاب شود. این در حالی است که به گفته قاسمی، رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی، این دارو تا پایان سال ۸۹ به صورت رایگان در اختیار بیماران پیوندی قرار میگرفت اما در ابتدای سال ۹۰، قیمت ۳۰ هزار تومان برای ۲۴۰ عدد قرص تعیین شد و بیماران مجبور به پرداخت هزینه شدند اما چندی نگذشته بود که با حذف یارانه سلسپت قیمت آن دوبرابر شد و به ۶۳ هزار تومان رسید. انتقادها همچنان ادامه داشت. انحصاری بودن داروی سلسپت برای بیماران کلیوی چارهای باقی نگذاشت.
با افزایش هزینهها بالاخره با هر مشقتی بود میشد کنار آمد، اما نایاب شدن دارو، بحث دیگری بود. اوایل سال ۹۲ بود که هشدارها نسبت به کمبود داروی سلسپت به اوج خود رسید. پاسخ داروخانهها در قبال درخواست بیماران برای این دارو، یک چیز بود:«نداریم!» مسئولان وزارت بهداشت از جمله شخص وزیر عنوان کردند که بیماران میتوانند از طریق سامانه ۱۴۹۰ نسبت به تهیه داروهایی که در داروخانهها موجود نیست، اقدام کنند تا این سامانه داروخانههایی که داروهای مورد نظر را دارد، به آنها معرفی کند. تماسها با سامانه برقرار شد. نه یکی، نه دوتا؛ هزاران تماس با سامانه ۱۴۹۰ نشان از وضعیت نابسامان دارو بود. همان زمان هم اعلام شد که داروی ساندیمون به صورت محدود در داروخانهها موجود است اما سلسپت اصلاً وجود ندارد.
در پی همین نگرانیها بود که شمسعلی رضازاده معاون سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت در یک نشست خبری عنوان کرد که شرکت تولیدکننده در داخل کشور به دلیل نگرانی که در زمینه تأمین نشدن یارانه دارویی خود داشت توزیع این دارو را متوقف کرده که وزارت بهداشت به این شرکت تولیدکننده تضمین داده است که یارانه داروی آن را بپردازد تا این شرکت روند توزیع این دارو را از سر بگیرد.
در همان زمان صحبت از داروی ایرانی جایگزین هم به میان آمد که البته هنوز مطالعات و تحقیقات بالینی آن انجام نشده بود. همچنین دارویی ساخت امریکای جنوبی که طبق گفته متخصصان، در اروپا خوب جواب داده بود، میتوانست نگرانیهای بیماران پیوندی را تا حدودی مرتفع کند.
بیماران به مصرف داروهای جایگزین روی آوردند. چارهای نبود. اما همچنان امیدوار بودند که مشکل سلسپت حل شود. اواخر فروردین ماه امسال مهدی پیرصالحی مدیر کل نظارت و ارزیابی دارو و مواد مخدر سازمان غذا و دارو، با اعلام اینکه مشکل کمبود داروی سلسپت به عنوان اصلیترین داروی بیماران پیوندی برطرف میشود، امید تازهای به بیماران داد. البته او عنوان کرد که این کمبود از دو ماه پیش به دلیل مشکل در تولید به وجود آمده است که این مسأله را نیز ما قبل از عید نوروز به معاونتهای داروی سازمان غذا و دارو، پزشکان و انجمنهای مربوطه عنوان کرده بودیم تا برای کمبود داروی سلسپت، داروی مایکوفنولات جایگزین شود. او همچنین گفت:« البته شاید بیماران به دلیل اعتماد ذهنی که به داروی قبلی خود دارند نگران این کمبود باشند، بنابراین با تمام تلاشهایی که صورت میپذیرد سعی بر آن است تا دو هفته دیگر مشکل کمبود داروی سلسپت برطرف شود.»
خبر، دقیقاً روز ۲۸ فروردین ماه مخابره شده بود. چهاردهم اردیبهشت ماه با داروخانه هلال احمر تماس میگیریم. «سلسپت دارید؟» از آن سوی خط پاسخ میشنوم:« سلسپت به هیچ عنوان پیدا نمیشود. دنبالش نگردید. «سوپریمون» داریم. تنها راه حلتان همین است.»
اسم سوپریمون آشناست. همایش ارائه نتایج کارآزمایی بالینیاش یک هفته پیش از تماس برگزار شد، روز هفتم اردیبهشت. عنوان خبرش هم این بود:
« تولید داروی پیشگیری از دفع پیوند کلیه در ایران.» به گفته فرهاد حاتمی سعدآبادی، مدیر اجرایی طرح تولید این دارو، سوپریمون نخستین معادل ژنریک داروی مایکوفنولات است که از نظر فارماکوبیولوژیک کاملاً مشابه داروی برند یا همان سلسپت است.
او در همایش ارائه نتایج کارآزمایی بالینی داروی سوپریمون عنوان کرد که با توجه به اهمیت این دارو در پیشگیری از دفع پیوند کلیه، یک مطالعه کارآزمایی بالینی استاندارد، با همکاری انجمن نفرولوژی کشور، از سال ۱۳۹۱ به منظور بررسی اثر بخشی و ایمنی این دارو در مقایسه با برند خارجی آغاز شد که این مطالعه پس از بررسی و ثبت در مرکز تحقیقات ارولوژی و نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و اخذ مجوز اخلاق از این مرکز طی دو سال و همزمان در چهار بیمارستان شهید مدرس، لبافی نژاد، هاشمینژاد و شریعتی تهران به انجام رسید. به گفته حاتمی، در این مطالعه اثر بخشی و ایمنی داروی سوپریمون در مقایسه با داروی سلسپت در ۱۰۰ بیمار کاندید پیوند کلیه تا ۶ ماه پس از انجام پیوند مورد ارزیابی قرار گرفت و معیارهایی همچون موارد دفع پیوند، میزان فیلتراسیون کلیه پیوندی (GFR) و عوارض جانبی ناخواسته در دو گروه مقایسه شد.
حسن ارگانی، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و عضو انجمن نفرولوژی کشور نیز گفتههای حاتمی را اینگونه ادامه داد:«بر اساس نتایج پژوهشی در هر دو گروه بیماران مصرفکننده داروی سوپریمون و داروی برند، در بیش از ۹۳ درصد بیماران تا ۶ ماه پس از انجام پیوند، عضو پیوند شده سالم بود و نیازی به انجام دیالیز وجود نداشت و براساس بیوپسی به عمل آمده و ارزیابیهای پاتولوژیک انجام شده، در بیش از ۹۴ درصد بیماران، علائم دفع کلیه پیوندی مشاهده نشد. عوارض جانبی قابل انتظار از مصرف دارو نیز در هر دو گروه مقایسه و تفاوت قابل توجهی از نظر این عوارض بین دو دارو گزارش نشد.» به گفته او، براساس نتایج به دست آمده، دو داروی سوپریمون و برند خارجی آن از نظر اثر بخشی و عوارض جانبی کاملاً مشابه بوده و مصرف داروی سوپریمون برای پیشگیری از دفع عضو پیوندی با اطمینان کامل قابل توصیه است.
با وجود تمام این اطمینان بخشیها اما، بیماران همچنان بیاعتمادند. کافی است به چشمانشان نگاه کرد. نگرانی را در نگاهشان میشود براحتی دید. میگویند از کجا معلوم داروی جدید خوب باشد؟! با این حال چارهای هم ندارند؛ مثل همان مادری که از وقتی شنیده داروی ایرانی خوب نیست، به قول خودش مثل مرغ بال و پر کنده این طرف و آن طرف میدود. وقتی پای مرگ و زندگی عزیزی در میان باشد، حتی شنیدن کوچکترین شایعه هم ویران کننده است.