نظر منتشر شده
۱۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 43762
جستاری در علل «مصرف‌گرایی» ایرانیان
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۶ فروردين ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۳
هدر رفتن شدید منابع ملی، اوج گیری پدیده خشکسالی ناشی از تغییرات جهانی در زمینه‌ی جغرافیایی (پدیده‌ای نظیر وارونگی دما)، نابسامانی در عرصه‌ی اقتصاد جهانی و ... ضرورت صرفه جویی را تا جایی مهم و حیاتی ساخته است که رهبر معظم انقلاب را بر آن داشت تا «اصلاح الگوی مصرف» را شعار محوری سال جاری قرار دهند.



امروزه با گسترش حجم جمعیت در سطح جهانی و محدودیت منابع در دسترس بشر از یک سو و عدم توزیع متوازن منابع محدود موجود که بخشی از آن بنابر عوامل طبیعی و جغرافیایی و تقسیمات کشورها در سطوح مختلف زمین بوده و بخشی دیگر منبعث از عدم توازن قدرت کشورها در تسلط و بهره برداری از این منابع می باشد از سوی دیگر،  «صرفه جویی» و به عبارت دیگر«مدیریت مصرف منابع» مبتنی بر آینده نگری، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است که کشور ما نیز علی رغم بهره مندی از منابع فراوان طبیعی از شمول این ضرورت جهانی مستثناء نیست .



علاوه بر این، تاکیدات فراوان دین اسلام بر امر "صرفه جویی" به عنوان عاملی در راستای اعتدال فردی و اجتماعی زندگی بشر و دوری از پیامدهای مادی و اخلاقی مصرف زدگی نیز پیش روی ما قرار دارد که صرفه جویی را همچنین به رفتاری دینی بدل ساخته است .



و اما علیرغم تمامی موارد فوق الذکر ، مردم کشور ما  که همواره از پیامدهای مخرب حاصل از آنچه عدم موازنه تولید و مصرف در اقتصاد ( به ویژه عرصه های حیاتی آن ) رنج می برند و از دیگر سو به عنوان کشوری مسلمان ، مواجه با تاکیدات فراوان دینی مبنی بر صرفه جویی و اجتناب از اسراف منابع می باشند؛ در عین حال و در مجموع، در فرایند صرفه جویی و دوری از اسراف، جز در مواقعی خاص و بحرانی، نمره قابل قبولی نمی گیرند. تاکیدات مقام معظم رهبری بر صرفه جویی و اجتناب از اسراف منابع ملی که معظم له بارها و از جمله در سال گذشته، آن را یک «عیب ملی» خواندند و بر بهره گیری از الگوهای رفتار دینی ( از جمله اعتدال در مصرف در ماه مبارک رمضان ) تاکید نمودند ؛ در همین راستا تفسیر می شود.



و اما عوامل متعددی در عدم توفیق مردم ایران در صرفه جویی و آنچه از آن به عنوان اتلاف منابع در سطوح مختلف یاد می شود؛ وجود دارد که بررسی تفصیلی آن، نیازمند جامع نگری نسبت به کلیه‌ی ابعاد این پدیده‌ی مهم جمعی است. اما آنچه در این مجال در دست بررسی است، اشاره به مجموعه‌ای از مهمترین عوامل فرهنگی و اجتماعی است که به نظر می رسد مانع از شکل گیری و نهادینه شدن «فرهنگ صرفه جویی»  در میان ایرانیان و در طول سالیان گذشته و علی رغم بحران های گاه به گاه و تاکیدات فراوان در این زمینه گشته است.



مراد از «عوامل فرهنگی» عواملی است که در طول زمان ( و یا در مقاطعی خاص و تحت تاثیر عوامل خاصی ) در فرهنگ ایرانیان شکل گرفته و رشد یافته و امروزه به عاملی در راستای ترغیب مردم به اسراف در مصرف بدل گشته است . در این زمینه مشخصا 4 عامل عمده قابل شمارش است :  



1) به نظر می رسد امروزه و در نزد ایرانیان و در میان اقشار مختلف مردم، «مصرف» هرچه بیشتر، به یک امتیاز اجتماعی و ابزاری جهت نشان دادن منزلت بالای اجتماعی افراد بدل شده است. به طوری که امروزه در میان قشر عظیمی از خانواده های برخوردار  و حتی نا برخوردار جامعه ما آنچه موسوم به «لوکس گرایی» و میزان مصرف یک خانواده از کالا و خدمات لوکس، میباشد عاملی مهم در نیل به منزلت اجتماعی بالاتر تصور می شود. از آنجا که در مفهوم منزلت اجتماعی با  گونه ای از مفهوم «قدرت» به معنای عام آن مواجه هستیم؛ به طبع آن نوعی «مسابقه مصرف» و یا آنچه در میان عموم مردم به «چشم و هم چشمی» مشهور است شکل گرفته و رواج مییابد. تجربه مشاهده‌ی افراد و خانوارهایی که حتی حاضرند به قیمت استقراض، سالیانه چندین بار مهمانیهای گسترده -  که بارزترین وجه آن مصرف افسار گسیخته در این دست مهمانی هاست -  برگزار کنند؛ رفته رفته به یک امر عمومی تبدیل می شود که نشان از رواج این رفتار و در حقیقت، ذهنیت نابهنجار در جامعه ما دارد. بدیهی است که عواقب چنین ذهنیتی که چنان رفتاری را در پی می آورد منحصر به پیامدهای منفی اجتناب از صرفه جویی نمی گردد بلکه شکست در مسابقه مصرف، بیش از هر چیز می تواند عواقب مصیبت بار ناشی از فرو خردن یک میل سرشار اجتماعی و در دراز مدت، حتی طرد اجتماعی و یا دست کم چنین تلقی را در میان بخش هایی از جامعه به همراه داشته باشد.



در این راستا همچنین باید اذعان کرد که برخی از سنت های حسنه ما ایرانیان (نظیر مناسک مربوط به ازدواج   و...) که  زمانی با کارکرد به هنجار و ثمربخش شکل گرفته و تداوم یافته است؛ امروزه به نوعی با فاصله گرفتن از اصالتشان، هرچه بیشتر تنور «مسابقه مصرف» در جامعه را داغ تر می سازد به طوری که در برخی از این موارد، کارویژهی دیگری برای این مناسک متصور نیست .



به نظر می رسد تلاش در جهت اصلاح نگرش به این رسوم ریشه دار فرهنگی ، نه تنها به خودی خود یک اقدام پر ثمر فرهنگی است بلکه در مسیر تحقق و نهادینه شدن رفتار صحیح مصرف در جامعه ما موثر خواهد بود.  



2) پدیده دیگری که در کنار شکل گیری «مسابقه مصرف» و تبدیل مصرف به شانیت اجتماعی و به طبع این پدیده در ذهن بسیاری از مردم جامعه ما شکل گرفته است؛ رواج تلقی «محرومیت اقتصادی و اجتماعی» از پدیده صرفه جویی است .



طبیعی است در شرایطی که مصرف گرایی به نوعی از «برخورداری اجتماعی» بدل شود؛ در مقابل، صرفه جویی نه یک تلاش ثمر بخش جهت نسل های امروز و آینده، بلکه نوعی از «محرومیت» خواهد بود و به خودی خود عاملی در راستای دوری هرچه بیشتر جامعه از «اخلاق صرفه جویانه» بدل خواهد شد.



در اینجا هرچه بیشتر به مفهوم «قدرت» و مولفه های آن نزدیک میشویم. در حقیقت، تاکید بر صرفه جویی به ویژه از سوی منابع قدرت رسمی در جامعه ( دولت و نهادهای حکومتی) و در شرایطی که مصرف یک مولفه‌ی «قدرت زا» در تعاملات اجتماعی است؛ در واقع ضلع دیگری ( که همان دولت است ) را به مصاف مصرف گرایی می کشاند. مصافی که در سطح جامعه و از یک سو در میان افراد برخوردار در جریان است  و از سوی دیگر، افراد متوسط و نابرخوردار جامعه را نیز در تلاش برای کسب آنچه منزلت آفرین تلقی شده و به مرور زمان و در سطح جامعه، رنگی از عینیت و واقعیت نیز به خود گرفته؛ مشغول می سازد. در چنین شرایطی است که دولت ( در معنای حکومت و مجموعهی حاکم ) که خود با بحران منابع و انرژی مواجه است با ورود ناخواسته به این رقابت جاری در چنین جامعه ای ( نظیر ایران) به طور طبیعی شرایط ایجاد یک ائتلاف میان دو ظلع رقیب در مسابقه مصرف و بر علیه قدرت دولت را فراهم می سازد.



چنین است که در شرایط طبیعی، اقشار برخوردار به دلیل تلاش هرچه بیشتر برای پیروزی در «رقابت مصرف» جاری در سطح  جامعه و اقشار نابرخوردار و کم تر برخوردار به دلیل آنچه احساس «محرومیت» حاصل از صرفه جویی است ( آنهم در شرایطی که صرفه جویی یا عمدتا فاقد اثرات مثبت کوتاه مدت است یا اثرات مثبت آن برای اقشار گوناگون جامعه محسوس نیست) عمدتا تن به این رفتار ثمر بخش نمی دهند. به این ترتیب است که دولت، در مواقع بحران، نا چار است با توسل به اهرم قدرت خود، رفتارهایی نظیر «خاموشی های برق» و یا «قطع آب مصرفی» را بروز دهد که در حقیقت نوعی «مجازات عمومی» است و نسبت چندانی با   «منطق صرفه جویی» ندارد (نوعی صرفه جویی اجباری است).  



البته پدیده های فرهنگی عمدتا تک مولفه ای نیستند و همواره طرف دیگر پدیده «اسراف ملی» و دوری از صرفه جویی، دولت ها و سیاست های آنان است که به میزان فراوانی در این زمینه تاثیر گذار است. در واقع، بعضا دولت ها با اقدامات خود، ناخواسته به دوری جامعه از صرفه جویی دامن می زنند. هرچند این دست عوامل، عمدتا ساختاری و وابسته به برنامه ریزی های کلان اقتصادی است اما زمانی که منجر به «ترغیب» جامعه به مصرف هرچه بیشتر می گردد؛ در تعامل میان دولت (قدرت رسمی) و مردم به عاملی فرهنگی و ذهنیت ساز در راستای رواج فرهنگ مصرف گرایی در جامعه تبدیل می شود ( سیاست هایی نظیر تخصیص نادرست یارانه ها، ضعف نظام مالیاتی، بهرهوری نامناسب اقتصادی که هزینه تولید را افزایش و فرایند آن را با اتلاف منابع همراه می سازد و...). در حقیقت در اینجا دولت، بیآنکه خود خواسته باشد با ایفای نقش فرهنگی، مردم و اذهان آنان را به «مصرف» عادت می دهد و با دوری هرچه بیشتر مردم از «صرفه جویی» در حقیقت نوعی «خود تحمیلی» در رفتار دولت ( به ما هو دولت) مشاهده میشود.  



گفتنی است؛ مجموعه عوامل فوق، حاصل یک فرآیند طولانی مدت «انحراف فرهنگی» است که درمان این بیماری فرهنگی که به حق، از سوی رهبر معظم انقلاب ، یک «عیب ملی» نامیده شد؛ جامع نگری، ظرافت فرهنگی و تلاش همه جانبه و عمومی را می طلبد. تلاشی که در مجموع ، منجر به زدودن این ناهنجاری از دامن "فرهنگ ایرانیان" می گردد که حرکت در آن مسیر ، به منظور رهایی از اِعمال سیاست های مقطعی ( و عمدتا غیر فرهنگی) در مواجهه با بحران هایی نظیر خشکسالی – که هم اکنون با آن مواجه هستیم – ضروری است .



 
 
سید
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۱۲:۰۳:۱۵
بسمه تعالی
به نظر می رسد این دوست عزیز زیاد با کاخ نشینان برخورد دارند . بد نیست ایشان سری به کوخ نشینان بزنند که آب خوردن ندارند تا آب سرد کن داشته باشند.

لطفا این دوست ما بگوید آیا نظام اقتصادی ما سرمایه داری است یا نه ؟ اگر نیست پس بازار و بورس و بانک و مالکیت خصوصی چیست ؟ و اگر هست پس بهتر است بدانید مصرف موتور زاینده نظام سرمایه داری است.

الان همه دارند مردم را محکوم می کنند که مثلا 10 برابر کشور هند انرژی مصرف میکنند. آیا خودرو با مصرف 10 لیتر در 100 کیلومتر را مردم تولید میکنند ؟ آیا لوله کشی گاز به شهری را که فقط 5 روز سرما دارد مردم انجام داده اند. آیا بنزین با اکتان پایین را مردم تولید می کنند.

بامزه تر اینکه کشاورزان را به علت مصرف بی رویه آب محکوم می کنند.
سد ساخته اید یاد تان رفته سیستم توزیع آب آن را بسازید . باید به اندازه هزینه همین سدها کانالهای توزیع آب ساخته شود. آدم می بیند که این نخبه های امروزی اندازه کارگران زمان ساسانی هم نمی فهمند که تمام خوزستان را آبیاری می کردند.

آیا مردم کارون را به مر گ رسانده اند؟

کمی انصاف داشته باشید شما مدیران جابجا شده از 30 سال پیش همین طرحها را انجام داده اید.

خداوند شهید باهنر را بیامرزد در درس تعلیمات دینی نوشته بودند جامعه آزمایشگاه نیست که نظرات را در آن آزمود در هر خطا نسلی مورد تاثیر قرار می گیرد. (113713)
 
رضا
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۱۵:۲۹:۰۱
عنوان این خبر اعصاب آدم رو خورد میکنه.وقتی سیستم های بسیار قدیمی در مصرف انرژی و تولید کالا و مواد غذایی در کشور حاکم هستند شما چه انتظاری داری؟ یه جوری نوشتید \" مصرف گرایی ایرانیان \" که انگار ما اندازه ی اروپایی ها و آمریکایی ها میخوریم و میپوشیم و تعطیلات آخر هفته هم همیشه با هواپیما میریم اینور و اونور. بهتر نیست یه تحقیق اینجوری هم داشته باشید : \"جستاری بر کاهش متوسط قد ایرانیان در دو دهه اخیر\". (113743)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۱۶:۳۸:۳۰
دلم براي مقام معظم رهبري ميسوزد كه هر رهنمودي فرمودند كساني مثل ايشان با كلي گويي ونظرات غير كارشناسي ،مسير حركت را از راه رسيدن به نظرات و اهداف معظم له منحرف ميكنند و بدون تحليل آماري مردم عزيز اين كشور را مورد هجمه قرار ميدهند . از سايت وزين الف بعيد است كه اينگونه مقالات سبك را كه هيچ تحليل علمي و آماري ندارد منتشر كند . كلان مسائل مربوط به موضوع را رهبري فرمودند . وديگران بايد بگويند مصرف بهينه چيست ؟ مصرف كنند كيست ؟
كجا اسراف است و اندازه اين اسراف چقدر است ؟ وراه حل كدام است ؟ نه اينكه بين مردم خط بكشند وضعف هاي اساسي را عنوان نكنند وبه محكوم كردن مردمي بپردازند .
انشالله هر تشكيلاتي كه مرتبط با موضوع است با عدد ورقم ، ناموزون و غير قابل قبول بودن هر مصرفي را مشخص كند و راه حل مشكل را متوازن با ساير موارد تعريف كند تا بطور موازي همه موارد اصلاح شود . (113749)
 
hajiagha
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۱۷:۴۵:۵۳
کاریکاتوریست گل آقا
عقب افتادگی فرهنگی و عدم همکاری صدا و سیمانداشتن برنا مه های مثبت این همه من با آنه تماس گرفتم یک بار جواب من هنرمند را نداده اند (113757)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۱۸:۱۰:۴۸
الان چند سال است که مد شده به بهانه مصرف زیاد مدام آمارهای متفاوت توسط مسولین ارایه میشود که مثلا مردم ایران در مصرف آب وبرق و بنزین و نان و.... در دنیا اول هستند ولی والله ما به هر کشوری میرویم نمیبینیم که مردم کمتر ازما آب و برق اسفاده کنند ویا کمتر بخورند حتی مثلا در اکثر کشورها مصرف میوه و گوشت و لبنیات از ما بیشتر است در مورد مصرف سوخت هم این سوال مطرح است که آیا مردم در خرید این خودروهای پر مصرف حق انتخاب دارند و یا آیا مترو و اتوبوس قطار و تاکسیهای ما ظرفیت خالی هم دارند که مردم بیشتر از انها استفاده کنند و آیا غیر ازاین است که هنوز می بایست برای انجام کوچکترین کارهای اداری از این سر شهر به آن سر شهر رفت وموجب هدر رفتن زمان و سوخت بسیار زیاد شد .
ایا در کلانشهر بزرگی مثل تهران فروشگاههای زنجیره ایی و مراکز خرید مناسب و کافی داریم وصدها سوال دیگر که پاسخ آنها برمیگردد به مدیریت ضعیف مسولین و نه زندگی عادی میلیونها کارگر وکارمند بیچاره که مدام همین زندگی بخور و نمیر را به رخشان می کشیم بو به سرشان منت می گذاریم به نظر من بیشترین اسراف در همه موارد در سطح سارمانها و ادارات و شرکتهای دولتی صورت می گیرد .
خواهش می کنم اگر انصاف دارید نظرات من را منعکس کنید (113760)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۲۰:۰۸:۳۹
در گذشته ارزش انسان ها بر اساس معیارهای دیگری سنجیده می شد. برخی ایمان را ارزش می دانستند، برخی علم را، برخی امانتداری را، برخی هم زور بازو را.
امروز آن نطام ارزشی از میان ما رفته است و همه چیز را با پول می سنجیم گو اینکه هیچ مباهاتی بالاتر از پولدار بودن و هیچ سرشکستگی بدتر از بی پول بودن نیست.
همین است که اینقدر اصراف می کنیم تا به دیگران ثابت کنیم که بله ما هم داریم که خرج کنیم. کاخ نشین و کوخ نشین هم ندارد. همانطور که کاخ نشین افتخارش این است که در تالاری مهمانی بگیرد که نفری هشتاد هزار تومان صورتحساب می دهد، کوخ نشین از شکم خود و بچه هایش میزند و سال تا سال به آنها میوه نمی دهد ولی خود را موظف میداند ظرف میده بزرگ و سفره با چند رنگ غذا برای مهمان های گاه و بیگاهش بچیند. هر چند که سر خودمان را کلاه می گذاریم و نام این کارهای مصرفانه را مهمان نوازی و آبروداری نهاده ایم. (113767)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۲۱:۲۹:۴۹
ولی توجه داشته باشید که رهبری عزیز نیز در پیام نوروزی، سخنرانی مشهد و پیش از آن، چندین بار در کنار توجه به ضعفهای اجرایی مردم را نیز به «ولنگاری در مصرف» و... توجه داده اند؛

فکر می کنم این یادداشت هم در بررسی علل مصرف در کشورمون به موضوع ضعفهای اجرایی هم پرداخته... منصف باشید (113769)
 
حسین
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۲۱:۳۰:۴۵
شرط می بندم اینایی که نظر دادن فقط تیتر مطلب رو خوندن..... (113770)
 
حسین
۱۳۸۸-۰۱-۲۶ ۲۱:۳۲:۰۸
بی خیال شید پدر جان!

مردم تا کجا باید مقدس باشند ؟

خودمان را می گویم... (113771)
 
Salimpour-- New York
۱۳۸۸-۰۱-۲۷ ۰۵:۴۶:۲۷
آقاجون, تا وقتيکه قيمت آب و برق و انرژی و بنزين و اينها از همه جای دنيا پايين تره چه انتظاری از مردم داريد?

شما هم مثل آمريکا که روی دريايی از نفت هم نشسته قيمت بنزين و آب و برق رو يکشبه 4 برابر کنيد ببينيد چقدر يهو مردم ياد صرفه جويی و الگوی مصرف و اينجور چيز های خيلی عالی و شيک ميفتند! (113786)
 
كامران
۱۳۸۸-۰۱-۲۷ ۰۸:۵۵:۴۸
در سيستمهاي مديريت بحران روشهاي گوناگوني براي كنترل يا دوري از آسيبهاي بحران وجود دارد كه يكي از اين روشها انتقال بحران است . در اينجا اگر ما تمامي استدلالهاي نويسنده محترم بر وجود پديده مصرف گرائي در بين ايرا نيان را بپذيريم در حقيقت تلاشي است براي رفع اتهام از مديريت ناكارآمد كشور كه در طي 30سال مهمترين تحول رخ داده در آن جابجائي افرادي ثابت در پستهاي موجود بوده است و چون نميتوان اين عزيزان را عامل نابودي منابع كشور دانست بنابراين بهترين كار متهم كردن ملت به اسراف وذز واقع انتقال بحران مديريت نا كارآمد به ميان ملت است تا مردم به طور پيوسته اين احساس گناه را كه عامل هدر رفت منابع هستند با خود داشته باشند كه در اين صورت حضرات ميتوانند خود را از اتهامات وارده مبرا نمايند وهمچنان بر صندلي رياست تكيه زنند و تمامي اشتباهات خود را در زير آورا احساس گناه ملت دفن كنند. (113790)
 
احد
۱۳۸۸-۰۱-۲۷ ۱۵:۳۹:۰۸
دم خروس یا قسم حضرت عباس مبلغان سخن مقام معظم رهبری را باور کنیم درد این است که اینها به قول مولا علی خود درد هستند پس چگونه می توان با ان دردی را معالجه کرد؟///تبلیغات صدا وسیما بخصوص بانکها -برداشتن روکش لوازم قدیمی وجایگزین با لوازم نو یعنی چه؟ مونتاژخودروهای گرانقیمت توسط مشتی از مدیران بیگانه با نظام ارزشی کشور یعنی چه
لباسهای رنگارنگ مجریان یعنی کارکنان دولت در رسانه ملی یعنی چی
تمام دنیا با توجه به الودگی فوقالعاده زیاد هواپیما هیچ یارانه ای به بلیط هواپیما نمی دهند ولی در ایران برعکس است مبالغ زیاد از بودجه کشور برای استفاده قشر مرفع هزنیه می گردد ودر همین ماه گذشته دیدیم اصحاب رسانه که با منابه ثروت ومرافعین حشر ونشر دارند برای گران کردن بلیط چه قشقرقی کردند (113831)
 
احمد
۱۳۸۸-۰۱-۲۷ ۱۶:۱۱:۱۲
من نمی فهمم در اروپا مردم را به مصرف بیشتر تشویق میکنن تا رشد اقتصادی پیدا شود چطور در ایران بر عکس است. روش اروپا منطقی است اگر شما به جای یک دستگاه تلویزیون دو دستگاه داشته باشید کمک به تولید و اقتصاد کرده اید. شغل جدید هم ایجاد میشود.
ظاهرا در ایران همه تئوریها بر عکس میشوند وقتی در دنیا مثلا با عقب کشیدن ساعت صرفه جوئی میشود در ایرا بنا به گفته دولت بر عکس است! (113835)
 
روح اله
۱۳۸۸-۰۱-۲۸ ۱۱:۱۸:۰۵
چرا دولت به جای این همه فشار بر مردم برای اصلاح الگوی مصرف کمی به خود فشار نمی آورد درحالی که اگر این اصلاح الگوی مصرف و تولید در دولت اجرایی شود نتیجه ملموس تری نسبت به اجرای آن در زندگی مردم دارد
چه طور دولت توقع دارد مردم مصرف سوخت را کم کنند در حالیکه مصرف ماشین های ساخت دولت از استاندارد جهانی بسیار بیشتر است.
ساختمان های دولتی از صبح تا شب برق هایشان فقط برای زیبایی روشن است.
تولیدات نان از سطح کیفیت پایینی برخوردارند.
قبل از اصلاح الگوی مصرف باید اصلاح الگوی تولید کرد. (113872)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۹ ۰۹:۲۶:۴۱
وقتی به اصلاح الگوی مصرف میرسیم که اول به اصلاح الگوی تصمیم گیری بپردازیم

هرج و مرج در تصمیم گیری ها باعث شده منابع و منافع بسیاری را از دست بدهیم. (113960)
 
۱۳۸۸-۰۲-۰۳ ۲۱:۰۱:۰۰
خواهش می کنم کمی جامع تر نوشته شود تا به درد من دانش آموز که به تحقیق نیاز دارم هم بخورد.! (115806)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.