کد مطلب: 452148
یادداشت/ تاخیر طولانی در پرداخت حقوق اصحاب دایره المعارف
گرۀ از کار فروبستۀ آن بگشایند!
فرهاد طاهری*؛ 18 اسفند 1395
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۵۸
مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی اکنون بیش از هفت ماه است که نتوانسته حقوق اعضای خود را بپردازد. اعضای دایره المعارف یعنی: مدیران بخش های علمی، مؤلفان و مترجمان و پژوهشگران، ویراستاران و نمونه خوانان، دستیاران بخشها و کارمندان اداری و... همچنین در طی این بیش از هفت ماه «ریالی» حقالتألیف به نویسندگان مقالات پرداخته نشده است و از جمله نگارنده همین یادداشت. در یککلام، کسانی که دل و دیده و دست درگرو «دانش و آگاهی و خرد» کرده و مبارزان عرصۀ پیکار با «ثروت و مال» اندوزیاند و مرتکب جرم نابخشودنی دل سپردن به «کار فرهنگ»، اینچنین نیز مستحق «محرومی»ها و مجازات شدهاند! بی گمان در باور خواننده این نوشته نمی گنجد و دچار حیرت می شود اما این ماجرا نیز یکی داستانی است پرآب چشم. در این روزگار تنگی معیشت و باجان کندن زیستن، همین حقوق اندک که حداکثر تا نیمۀ ماه رمق دارد و میپاید، این زحمتکشان حوزه فرهنگ و قلم دریغ شود! آنهم از کسانی دریغ شود که بیشترشان فقط آشنای قلم و کتاب و دفترند و هیچ کاری جز نوشتن و خواندن نه میدانند و نه میتوانند بدانند و نه شأن اجتماعی و فرهنگیشان اجازه میدهد به کار دیگری دست بزنند! از همه سو در تنگنا هستند! گفتن ندارد که در این موسم اسفند و فصل رونق «خریدنها» و مهیای سال جدید و آمدن نوروز، وقتی کیسه و انبان تهی باشد، به نگاه سرشار از انتظار و امید فرزندان و خردسالانِ خانه چه گونه باید چشم دوخت ؟ هیچوقت از شعر خاقانی چندان خوشم نمیآمد اما الان میبینیم این ابیاتش زبان حال بسیاری از دوستان و همکارانم در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی است:
رخ نمکزار شد از اشک ببست ازتف آه / برکۀ اشک نمک را چو جگربگشایید
سیل خون از جگرآرید سوی باغ دماغ / ناودان مژه را راه گذربگشایید
ای کاش یکی از این مدیران بسیار باکفایت، خود را «یک روز» ( مثلا روز29 یا 30 ماه) بگذارند به جای یکی از اعضای این مرکز! و ببینم این مدیر، چه تدبیری برای امور زندگیاش میاندیشد؟ البته منظوم بیشتر آن دسته از مدیرانی است که معمولا در گفتار خود همیشه «در خدمت یا مشغول خدمت»اند و «هماهنگیهای لازم را با دستگاههای ذیربط به عمل میآورند ...» و در سخن نیز از پس مشکلات بخوبی برمیآیند و حقوق ناچیز ده - یازده میلیون تومان را هم با نهایت مأخوذ به حیائی و در عین تواضع و شرمندگی و سربهزیری و خجالت میگیرند و چقدر هم احتراز دارند که خداینکرده این دستمزد اندکشان به چشم دیگران بیاید و در خدمتگزاری مخلصانهشان شبهه وارد شود! گمان نمیکنم غیر از تنگدستی دولت و خالی بودن خزانه و شاید بودن بعضی موانع اداری، سبب دیگری مانع از آن شده باشد تا بودجۀ سالانۀ مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی (شش میلیارد و هشت صد میلیون تومان) به حساب آن واریز نشود! اما باید پرسید در این تنگدستیهای دولت به لحاظ مالی، پس چگونه است که در کمتر روزی خبر برگزاری نشستی یا سمیناری یا کنگرهای یا انواع آگهیها و لوحه نقش فراخوان مقاله، در سایتها و کانالهای اینترنتی به چشم نمیآید؟ همهکسانی که تا به امروز در این سمینارها و نشستها حضورداشتهاند، گمان میکنم اگر صادقانه بخواهند درخصوص کیفیت و محتوای علمی و پژوهشی سخنرانیها و مقالات اینگونه محافل اظهارنظر واقعبینانه و قضاوت منصفانه کنند، خواهند گفت که از بعضی اندک استثناء که بگذریم مابقی، بطالت عمر بود و به هدر دادن بودجههای دولت! (البته در اینجا منظور فقط حوزۀ علوم انسانی است). بیشتر این درس گروهیها، حکم اردوی تفریحی چندروزهای است تا شماری از دوستان ویاران قدیم و هم دانشکدهایها و همدانشگاهیها یا همکارانی در دانشگاه و پژوهشگاه و ...، به بهانۀ عرضۀ انواع انشاءهای ملالآور یا سخنهای تکراری روح آزار، در ضیافت ناهار یا شامی یا در هتل و میهمان سرایی گرد هم بیایند و خوش باشند و دیداری تازه کنند یا رخت سفر بربندند و راهی شهرهای دیگر شوند و در آنجا محفلی بیارایند و دستاوردهای علمی بینظیرشان را (منظور همان انشاءها و سخنان تکراری ...) تقدیم عالم تحقیقات کشور کنند! البته اگر به هزینۀ دولت باشد جای بسی تأسف است! هزینۀ چنین «دور همنشینیهای قهوهخانهای متشخصانۀ شبهفرهنگی» را از بودجۀ دولت تأمین کردن واقعاً تأسفانگیزاست! اگر من بهجای رئیسجمهور محترم بودم همین فردا در بخشنامهای بسیار صریح و قاطع، دستور میدادم برگزاری هر نوع سمینار و نشست و کنگرهای در علوم انسانی با صرف بودجۀ دولتی ممنوع است. بهجای برگزاری چنین سمینارهای تباه کن عمر و پول، میتوان تدبیری اندیشید که اگر دانشگاه یا پژوهشگاهی درصدد آن است تا در فلان موضوع (در حوزۀ علوم انسانی) از آراءِ دانشمندان و صاحبنظران مطلع شود و زمینۀ تبادل افکار در آن موضوع را میان متخصصان فراهم آورد میتواند سایت اینترنتی طراحی کند و تمام مقالات و سخنرانیها و پرسش و پاسخها در آن سایت مجال بروز یاید و هزینۀ آن سمینارها هم تماما و به شیوۀ درست به راهِ «تحقیق به معنی واقعی» اختصاص داده شود. چهبسا اگر چنین تدبیری اندیشیده شود هزینۀ بسیاری از نهادهای تحقیقاتی ازجمله مرکزدایره المعارف بزرگ اسلامی به راحتی تأمین خواهد شد. اما گمان میکنم بسیاری از خوانندگانی که با عالم تحقیق و پژوهش سروکار ندارند شاید با مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی هم چندان آشنا نباشند. شاید چند سطری از آن مرکز نوشتن، عمق فاجعۀ تنگدستی مالی چنین مرکزی را بیشتر خواهد نمایاند. مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی مجموعۀ وسیع فرهنگی و علمی و پژوهشی است با عضویت شماری از پژوهشگران و مؤلفان و مترجمان و ویراستاران و... که تاکنون دهها جلد منابع مرجعِ دستاول در حوزۀ مطالعات ایرانشناسی و اسلامپژوهی و... منتشر کرده است مانند: دایره المعارف بزرگ اسلامی ( 22 جلد به زبان فارسی، 8 جلد به زبان عربی، 5 جلد به زبان انگلیسی )؛ دانشنامه ایران ( 4 جلد)؛ دانشنامه تهران ( 2 جلد ) ؛ دانشنامه فرهنگ مردم ایران ( 4 جلد)؛ تاریخ جامع ایران ( 20 جلد)؛ فهرستوارۀ کتابهای فارسی ( 12جلد) ؛فهرست مقالات فارسی ( 5 جلد). همچنین در این مرکز منابع معتبری در حال تدوین و تألیف است که از آن جمله است : دانشنامههای ایران باستان، زبانها و گویشها، خلیجفارس، هنر ایران در حال و گذشته، و نیز جغرافیای جامع ایران ( در 6جلد)، منابع تاریخ باستان؛ تاریخ و فرهنگ آذربایجان، تاریخ و فرهنگ لرها؛ تاریخ و فرهنگ کردها؛ براین آثار منتشرشده و نیزدرحال تدوین و انتشار، باید کتابخانه ای بسیار عظیم مشتمل بر چندصد هزارجلد کتاب چاپی و نسخ خطی نادر، درکنار مجموعه کتابخانه های اهدایی بسیار گرانقدر وبی نظیر( چون کتابخانه های استاد ایرج افشار، دکتر عبدالحسین زرین کوب، سلطانعلی سلطانی، دکتر مشکور و.....) هم افزود که همواره برآورندۀ نیاز محققان ایران بوده است. اما آنچه بیش ازاین ویژگی ها، دراهمیت انکارناپذیرمرکزدایره المعارف بزرگ اسلامی باید گفت توجه به زمینه سازی های این مرکزاست برای رویارویی تجربه اندوزانۀ شماری از فارغ التحصیلان دانشگاه های ایران با مقولۀ تحقیق وتألیف ومآخدشناسی. دراین مرکز، بستری مهیا شده است تا همواره تجربه و چم وخم راه های تحقیق از شماری محققان استخوان خرد کرده و استادان طرازاول به پژوهشگران بی تجربه و مؤلفان تازه به راه قدم گذاشته، منتقل و در نهایت کارآموزی ومهارتورزی واقعی در عالم تحقیق، محقق شود. درجامعه ای که نهاد آموزش و پرورش و دانشگاه آن در پروراندن «متخصص وکاربلد» (منظوردرحوزۀ علوم انسانی) ناتوان و ناکارآمد است، این وظیفۀ بسیار سرنوشت ساز و آینده نگر را این مرکز، به دوش گرفته و کاستی های نظام آموزش دانشگاهی را به گونه ای، و در حد مقدورات خود، جبران کرده است. نکتۀ دیگر درخصوص تأثیر وآثارفرهنگی این مرکز در تعالی بخشیدن به عرصه های فرهنگی و تربیتی و اجتماعی درایران است. در سی وچند سال اخیر، وزارت فرهنگ و آموزش عالی و نیز نهاد های آموزشی و تربیتی عظیم و گسترده ای به منظور توسعۀ معرفت های اجتماعی وارتقا مرتبۀ آگاهی و علم و فناوری و تحول و پویایی در نظام دانشگاهی به میدان آمده اند. از گسترش بی حساب و کتاب مراکزآموزش عالی و گَل و گشادی تأسیس دوره های کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه های دولتی که بگذریم معروف ترین و پرشعبه ترین نهادهای آموزش هم دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور است. گمان نمی کنم بتوان شهری یا قریه ای یا کوره دهی در ایران سراغ گرفت که درابتدای آن، تابلوی «دانشگاه...» به چشم نیاید! درشهرهای بزرگ و شهرستانها هم معمولا زمین های وسیع چند هکتاری ازآن این دانشگاه هاست !هرسال هم در همه رشته ها، داوطلبان بسیاری دراین دانشگاهها پذیرفته و در کلاس های چند ده نفری به مقام «دانشجویی» نایل میشوند. نتیجه تحصیل دراین دانشگاهها هم، از استثناءها و برخی شواهد خیلی نادر که بگذریم، تا کنون کاملا مشخص بوده است: انبوه مدرک داران ناتوان و عاری ازهر توانایی که در به دست آوردن همین «ناتوانی» هم چقدر پول یا نیرو یا زمان ازدست داده اند! اما نکتۀ خیلی جالب تر! چه در نظام آموزش دانشگاه های دولتی وچه در نظام آموزش دانشگاه های غیردولتی ( و نیز درمؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی که هر روز درکوچه پس کوچه های شهر سربرمی آورند) کمترین توجهی به مسئله تحقیق وپژوهش در معنی واقعی آن نشده است. ( خیلی ساده انگارانه است در دو واحد درس روش تحقیق یا سمینار بتوان به دانشجویان روش تحقیق آموخت ). اما ملاک ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاهها در رتبه های اداری دانشگاهی، ونیزشرط ورود به دوره های عالی برای دانشجویان و... براساس تألیف و انتشار مقاله در مجلات علمی و پژوهشی بنا شده است. یعنی از دانشجویان و استادان خود انتظار «آنچه به آنان نیاموخته ایم» داریم. با لحاظ کردن این نکته، زیرساختها و پس زمینه های انتشاربسیاری از مجلات علمی وپژوهشی ونیزانتشاربسیاری از مقالات به قلم دو یا سه نویسنده، بیشتردرخورتأمل میشود. خیلی واضح است که با درنظرگرفتن چنان پس زمینۀ آموزش دانشگاهی در کنار قوانین آن نظام دانشگاهی، مسئله پژوهش و تحقیق و مجلات علمی و پژوهشی دچار چه سرنوشت و کیفیتی است و ملاک های علمی چقدر مجال بروز خواهد داشت. وقتی این حال وهوای نظام دانشگاه را در برابر آنچه در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی میگذرد میگذاریم مفهوم «تأثیر و آثارفرهنگی این مرکز در تعالی بخشیدن به عرصه های فرهنگی و تربیتی و اجتماعی درایران است» ملموس تر میشود. باری، چنین مرکزی اکنون با آن ساختمان بسیار پرشکوه و احترام انگیزش بر اثر تنگدستی، دچار تنگی نفس شده است. مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، در این روزگار، درواقع مایۀ حفظ آبرو و شأن عالم تحقیق در ایران است. بخش اعظم حیثیت فرهنگی و پژوهشی ما وامدار آثار و تأثیرات این مرکزاست. این درخت تناور پرشاخه و برگ، که ریشههایی این گونه عمیق دردل فرهنگ و تاریخ و جغرافیا و... دوانده درمعرض خشکی و پژمردگی است. نگذاریم چنین شود. امیدوارم گره از کارفروبستۀ آن بگشایند.
* دانشنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر
کلمات کلیدی : فرهاد طاهری
از عجایب روزگار است که در دولت نهم و دهم که به برخورد جناحی متهم میشود اعتبارات این مرکز به صورت منظم پرداخت میشد ولی در دولت غیر جناحی اعتدال هفت ماه است که کارکنان این مرکز حقوق نگرفته اند. (4192449) (alef-3)
بابایی
۱۳۹۵-۱۲-۱۸ ۰۸:۳۶:۴۵
1- مراکز زیر مجموعه سازمان تبلیغات اسلامی شامل موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، بنیاد دائره المعارف اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، مرکز رسیدگی به امور مساجد، ستاد اقامه نماز، مرکز تحقیقات علوم کامپیوتری اسلامی و حوزه هنری براساس مصوبه مجلس در سال 95 بالغ بر 314 میلیارد تومان تخصیص داشتند که بطور متوسط برای هر موسسه حدود 80 میلیارد تومان خواهد بود.
2- برنامه ریزی و اقدامات موسسات مذکور طبیعتا باید براساس بودجه تخصیص تنظیم تا در مسیر فعالیت با مشکلاتی از این دست روبرو گردند ضمن اینکه دولت اجازه دخالت یا اعمال نظر در موسسات مذکور نیست بنابراین موسسات باید برای رفع مشکلات و معضلاتی از این دست به ریاست سازمان تبلغیات اسلامی بعنوان مدیریت عالی مراجعه نمایند.
3- سازمانهایی از این دست طی بیش از سه دهه بدون هیچ رابطه اداری و مدیریتی و حتی سیاست پذیری از دولت از طریق اخذ بودجه عمومی ارتزاق می کنند و متاسفانه هرگز در صدد کسب شرایط مناسب استقلال مالی نبودند.
4- خدمات مراکز مذکور در صورت صحت عملکرد حتما می تواند مفید به حال فرهنگ عمومی کشور باشد اما علی الظاهر هیچ دستگاه و نهاد دولتی ، خصولتی و قطعا خصوصی مایل نبوده و نیست به هزینه سازی در پروژه های تحقیقاتی این مراکز اقدام کند یعنی هیچ مرکز بیرونی خدمات تولیدی مراکز مذکور را در راستا ویا رافع نیازمندیهای خود نمی داند.
5- مراکز مذکور بدلیل ارتزاق بی پاسخگویی از بودجه عمومی کشور هرگز در صد درآمدزایی نبوده و امروز نیز قطعا فاقد چنین ظرفیت و توانمندی می باشند.
6- ضروری است به منظور افزایش اثرگذاری و کارائی مراکزی از این دست نسبت به قطع پلکانی اما واقعی رابطه مراکز با بودجه عمومی عملیاتی گردد تا مراکز مذکور با توجه به اهداف تبینی در صدد درآمدزایی و تأمین هزینه های لازم باشند. (4192456) (alef-15)
نوع نگارش نویسنده این مطلب چندان جالب نیست اما اگر من هفت ماه حقوق نگرفته بودم از این هم بدتر میشدم.
دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بهحق از موفقترین دستاوردهای فرهنگی جمهوری اسلامی بوده است و موفقیتش را مدیون استادان بزرگ و کوچک و کارمندان و پرسنل خود است. دولتهای مختلف با گرایشهای سیاسی متفاوت بــایــد همواره از این سازمان حمایت کنند.
من بهعنوان یک شهروند و کسی که در انتخابات پیش به این دولت رای داده و در انتخابات آتی نیز چنین خواهم کرد، از دولت محترم استدعا میکنم این مسئله را سریعتر حل کند چون ثمره کار این بزرگواران برای همه ملت مفید است. (4192537) (alef-15)
نوع نگاه نویسنده جالب نیست؟!
به جای تشکر از نویسنده که با شجاعت از حقوق پژوهشگران و ویراستاران و.. صحبت کرده اند چنین حرفی می زنید.
گفتن حقیقت شجاعت می خواهد و کار هر کس نیست.
استاد طاهری عزیز در دفاع از حق پاینده باشید. (4196478) (alef-3)
اگر قرار است حقوقی پرداخت نشود اول از همه حقوق های کلان مدیران را قطع کنند. (4196479) (alef-3)
اگر پول نیست آقای بروجردی سفرهای هرساله خودش و خانواده اش به خارج را لغو کند! (4196481) (alef-3)
زنده باد استاد طاهری عزیز.
قلمتان در بیان حق و حقیقت مانا باد.
و
وجود نازنینتان سلامت... (4196488) (alef-3)
درباره سمینارهای بی ارزش در صد با شما موافقم.
و همین طور درباره
مقاله های بی ارزش تر اعضای هیات علمی که برای ارتقا علمی خود دست به دامن این سمینارها شده و کم مایه ترین چکیده ها و مقاله ها را برای آن ارسال می کنند. (4196496) (alef-3)
سمینار نه
سمیناهار
محل دید و بازدید اعضای هیات علمی دانشگاهها و مراکز پژوهشی
چه هیئت علمی ای؟!
بسیاری از آنها فقط ساعت ورود و خروج می زنند و در پژوهشگاهها به جای کار درست روی طرح های کلان ملی به پروژه های خودشان مشغول میشوند. یا در جلسه ها و ماموریت های مختلف شرکت می کنند و حق جلسه و حق ماموریت هم دریافت می کنند.
و
خیلی هاشان از این کلاس درس به آن کلاس فلان کارگاه می روند. آخر ممر درآمد تازه ای برایشان باز شده و انواع و اقسام کلاس و کارگاهها را برگزار می کنند و منشا خیر برای خود و موسسه های پژوهشی شده اند.
دریغ که اگر کسی از سنخ خودشان نباشد و مدرک دکتری نداشته باشد و عضو هیات علمی نباشد، شرایط تدریس در هیچ کلاسی برایش مهیا نمیشود.
ساعتی 200 تومان و 300 تومان پول زحمت تدریس هم علاوه بر حقوق هیئت علمی و ...نصیبشان میشود. (4196508) (alef-3)
استاد طاهری عزیز
درباره وضعیت نابسامان فصلنامه های علمی پژوهشی هم حرف دل بسیاری را بیان کرده اید.
بسیار تمایل دارم مجالی پیدا کنم و تعدادی از این فصلنامه ها را از نظر اعتبار علمی مورد نقد قرار دهم.
صرف نظر از هزینه داوری و چاپ مقاله در یک فصلنامه علمی پژوهشی که به سیصد تا چهار صد تومان رسیده مشکل بزرگتر انتظار برای داوری مقالات است.
دانشجو یا فارغ التحصیلی که با هزار زحمت مقاله ای می نویسد یکسال در انتظار داوری و تایید مقاله اش می ماند
اما اعضای محترم هیئت علمی به مدد دوستانشان و خودشان که هیئت تحریریه همه فصلنامه ها و مجلات علمی پژوهشی و علمی وترویجی و .... در انحصار گرفته اند، چه بسا مقاله های کم مایه خود یا مقاله های دانشجویانشان را که مزین به نام استاد شده، در زمان بسیار کوتاهتر به چاپ می رسانند.
داوری مقالات که آسان ترین و کار است وفرصت چندانی نمی خواهد ممر درآمد دیگری است که تنها استادان پیشکسوت و اعضای نامی هیئت علمی از این حق برخوردارند.
آنقدر استادان محترم مشغله های مختلف دارند که ماهها کار ارزیابی یک مقاله که نهایتا دو تا سه ساعت فرصت می خواهد به تعویق می اندازند.
اگر فارغ التحصیل ارشد یا دکتری به هر یک از کدیران وسردبیران این فصلنامه ها مراجعه کند و درخواست ارجاع داوری مقالات را بخواهند با کمال ادب دست رد به سینه اش می زنند که نه چنین کار دشوار وخطیری فقط از اهل علم بر می آید.... (4196517) (alef-3)
شرح این قصه پر غصه ندانم با که بگویم... (4196520) (alef-3)
طوری نیست. بخشی از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد استان اصفهان هم ۳ سال مطالبات خود را نگرفته اند. شما دولتی ها خیلی عجله نکنید. (4192661) (alef-3)
برجام الحمدلله آب خوردنمون را هم درست کرده ، من نمی دونم دولت این پول ها را چه کار می کند که هیچ ارگانی حقوق کارکنانش را نداده است (4192740) (alef-11)
مشکل این دولت آن دولت نیست....
مشکل از وجدان خفته ما ایرانیهاست!
هر کس از خودش باید شروع کند.
همه باید خودشان را اصلاح کنند.
در هر سمتی هستیم دلسوزانه و با وجدان بیدار تلاش کنیم.
هر چیزی برای خودمان می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم.
اما متاسفانه اکثر مردم ما در هر سمت و شغلی هستند، آموزه های دینی ر ا فراموش کردند. کسی پایبند اخلاق نیست. فقط به منافع خودمان فکر می کنیم.
کافیه در سمتی قرار بگیرم فقط منافع خودمان فکر میکنیم، مردم وجامعه را فراموش میکنیم. عرق میهن از یادمون می رود... (4196527) (alef-3)
لطفا همه کامنت ها را در سایت بگذارید... (4206708) (alef-15)