همکاران محترم نشریهٔ خبری تحلیلی الف
با سلام و خستهنباشید
وبگاه الف
نوشتهای را به تاریخ ۲۹ دی ۱۳۹۵ در بخش «یادداشت بینندگان» منتشر کرد به قلم مهدی بینشپژوه که در آن از چند جهت به ترجمهٔ بنده از
مقالهٔ علی هاشم، روزنامهنگار
المانیتور، و نحوهٔ انتشار آن از سوی الف ایراد اخلاقی و حرفهای گرفته شده بود.
لازم دانستم، در پاسخ به ایشان، و در برابر افکار عمومی خوانندگان محترم وبگاه خبری-تحلیلی الف، چند نکته را بیان دارم.
۱. ایشان نوشتهشان را با حمایت تلویحی از علی هاشم و نوشتههایش آغاز میکند و سعی میکند المانیتور و احتمالاً هر آنچه را مینویسد در راستای منافع و خیرخواهی ایران در ذهن خواننده جا بیندازد. دلیل این تلاش ایشان برای این کار و معرفینامهٔ نسبتاً طولانی ایشان در بارهٔ المانیتور و روزنامهنگار این نشریهٔ اینترنتی برای بنده مسجل نشده؛ ولی صرف دفاع ضمنی از نشریهای که به قول ایشان مقرش در ایالات متحده است و دربست پذیرفتن هر آنچه این نشریه میگوید، جای سؤال دارد.
۲. ترجمهٔ ایشان از تیتر
مقالهٔ اصلی برایم عجیبتر بود. تیتر اصلی این بوده:
How Rouhani’s main asset became his biggest liability?
و ترجمهٔ دقیق این تیتر به فارسی میشود:
چگونه دستمایهٔ مثبت (اصلی) روحانی به بزرگترین نقطهضعفش بدل شد؟
نویسندهٔ این نقد، اما، ترجمهٔ دیگری از این تیتر اصلی مقاله میدهند که برای بنده که فردی دوزبانه هستم جالب و، در عین حال، تعجبآور است. تیتر ایشان این است:
چگونه بزرگترین دستاورد روحانی به بزرگترین بدهی او تبدیل شد؟(!)
جدای از این که تکرار «بزرگترین» در اینجا، و با این فاصلهٔ اندک از هم، یکی از اشکالات ناشی از رعایتنکردن اصول ترجمهٔ فصیح است چند اشکال فاحش ترجمهای نیز دارد.
ASSET انگلیسی در فارسی «دارایی، مال، مال باارزش، دستمایه (رجوع شود به ذیل مدخل «دستمایه» در لغتنامهٔ دهخدا)، و مانند آن ها معنی میدهد؛ حال آن که نویسندهٔ محترم آن را به «دستاورد» با آن بار معنایی خاص بر گرداندهاند. ضمن آن که دستاورد در انگلیسی ACHIEVEMENT میشود و، مانند دستاورد فارسی، تعاریف خودش را دارد. ASSET در اینجا دقیقاً معنای دستمایه دارد و در همنشینی با MAIN مفهوم دستمایهٔ مثبت یا اصلی را میرساند، نه بزرگترین دستاورد!
و اما ترکیب BIGGEST LIABILITY را به «بزرگترین بدهی»! ترجمه کردهاند. لازم به ذکر است که LIABILITY در انگلیسی یک اسم با دو مفهوم جداگانه است: یکی معطوف به شخص است، که غالباً به مسئولیت قانونی فرد اطلاق میشود؛ و دیگری معطوف به شخص یا شیء میتواند باشد که در اینجا «نقطهضعف» یا مانعی بر سر رسیدن یک فرد به هدفش معنا میدهد. استفادهٔ ایشان از «بدهی» نیز جای تعجب دارد.
۲. نویسندهٔ یادداشت مذکور سپس مینویسد: «این مقاله با ترجمه گزینشی و تحت عنوان "روحانی ممکن است به نخستین رئیسجمهور یکدورهای ایران تبدیل شود" با مترجمی د.ع. مصلحی در سایت الف منتشر گردید.»
در این باره ذکر چند نکته ضروریست. ایشان اتهام «ترجمهٔ گزینشی» را به کار بردهاند که مسلماً طرف اتهام نیز بنده هستم. خدمت ایشان باید عرض شود که بنده متن مقاله را با نهایت دقت و امانتداری ترجمه و برای الف ارسال کردم. از میان آن مقالهٔ بسیار بلندبالا، میز سردبیری الف تصمیم به حذف یک جملهٔ حاوی طلب مردم از روحانی برای رفع حصر از میان مطالبات آن ها گرفت و بقیه را تمام و کمال منتشر کرد. پرسش اینجاست که «ترجمهٔ گزینشی» آیا تعبیر درستیست. حتی اگر «انتشار گزینشی» نیز میگفتند، قابلقبولتر بود؛ هرچند اصولاً آن نیز بار معنایی بهمراتب سنگینتری را ناجوانمردانه نثار تیم الف میکرد. ضمن آن که، آن تک جملهٔ حذفشده، چنانچه حذف نمیشد دقیقاً نقض غرض و نافی کل فلسفهٔ نگارش نوشتهٔ ایشان در حمایت از دولت بود؛ چون جمله بر برآوردهنشدن یکی از مطالبات دیگر مردم (رفع حصر) صحه میگذاشت که مؤید تیتر انتخابی مقاله در الف بود که به آن نیز پرداخته خواهد شد.
۳. تیتری را که الف، و نه اینجانب، انتخاب کرده بود، از دل خود مقالهٔ علی هاشم در آمده و در واقع نقلبمضمون از این جملهٔ وی بود: «روحانی در میانهٔ جنگی سخت قرار دارد که ممکن است وی را به نخستین رئیسجمهور یکدورهای از سال ۱۳۵۹ تا کنون بدل سازد.» در واقع، تیتر الف لُبّ مطلب کل مقالهٔ وی و برگرفته از همین جمله بود. لازم به یادآوریست که، فارغ از این که مترجم در انتخاب تیتر نقشی نداشته، مطلب این تیتر اتفاقاً ناقض روح مقالهٔ علی هاشم نیست و انتخاب تیتری متفاوت با تیتر اصلی مطالب منتشرشده نیز از عجایب عالم روزنامهنگاری نیست و در بسیاری از نشریات ایرانی و غیرایرانی رواج دارد. البته ممکن است بنده شخصاً موافق این کار نبوده و نباشم ولی مادامی که تیتر ناقض پیام نباشد خللی به امر روزنامهنگاری وارد نمیسازد.
۴. در جای دیگری ادعا کردهاند که تیتر از مقالهٔ مشابهی به قلم شخصی دیگر در همان نشریهٔ المانیتور کپیبرداری شده. تیتر الف این است: «روحانی ممکن است به نخستین رئیسجمهور یکدورهای ایران تبدیل شود» که بهوضوح یک جملهٔ خبریست. ولی تیتر مقالهٔ دیگری که اتهام کپیشدن از آن به الف زده شده این است: «چرا روحانی ممکن است به نخستین رئیسجمهور یکدورهای ایران تبدیل شود» که آشکارا جملهای پرسشیست. تیتر الف مبیّن یک پیشبینیست ولی تیتر مقالهٔ جداگانهٔ المانیتور مبیّن یک سؤال و رابطهٔ علت و معلولیست.
۵. ایشان یادادشتشان را با اتهامزنی به الف برای موضعگیری علیه دولت و بخشی را نیز با دفاعیهٔ شخصیشان از دولت به پایان میبرند که به بنده بهعنوان طرفی از طرف های مخاطب نوشتهشان مربوط نمیشود و شاید بحث و پاسخی جداگانه از سوی دستاندرکاران الف را بطلبد. ولی سؤال من از ایشان این است که آیا انتشار نظرهای گوناگون، از جمله یادداشت خود ایشان، در الف مصداق بیاخلاقی و ناجوانمردانگی رسانهایست؟
قضاوت در این باره و نیز اتهاماتی را که بر مترجم وارد کردند نیز اکنون به خوانندگان فهیم نشریهٔ وزین الف واگذار میکنم.
و«السلام على من اتّبع الهدى»
د. ع. مصلحی
۳۰ دی ۱۳۹۵