نظر منتشر شده
۳۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 201759
حکایت یک شب در بیمارستان میلاد
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۴۱
ممکن است معضلات اورژانس بیمارستان میلاد را بعضی شنیده باشند اما تا نیمه شب و به تنهایی بیماری را به اورژانس بیمارستان میلاد نبرده باشید به خوبی عمق مشکل را درک نخواهید کرد. تمام شب را به نوشتن این سطور فکر می‌کردم و در خیال خود با صدای بلند می‌پرسیدم: اینجا «مقام مسئول» کیه؟ و دیگری جواب می‌داد: مقام نداره، «مسئول» منم !!!!

به گزارش ایسنا، داریوش گرگوند در ادامه یادداشت خود در «اتاق خبر» نوشت: این‌ که شخصی بیمار شود و روند ناخوش‌احوالی او به گونه‌ای باشد تا آدم را روانه بیمارستان کند موضوعی غیر‌معمول نیست. نیمه شب است و داریم به سمت بیمارستان میلاد حرکت می‌کنیم. در راه یک چشمم به مسیر است و یک چشمم به بیمار ناخوش‌احوالمان که از درد دستگیره درب ماشین را گرفته است و دارد با خودش ذکر می‌گوید. به سمت بیمارستان میلاد در حرکت هستیم و من دارم با خودم فکر می‌کنم، وقتی برسیم حتما کسی آنجا به ما کمک می‌کند، نظیر آنچه در فیلم‌ها دیده‌ایم عده‌ای نگران و با استرس به سمت ما می‌دوند و در حالی که مریض‌مان را می‌برند به گرد پای‌شان هم نمی‌رسیم، تا چشم به هم بزنیم یک نفر می‌گوید شما نمی‌توانید داخل شوید و درب اتاق را به روی ما می‌بندد. پشت در می‌ایستیم و آنها خودشان همه‌ی زحمت‌ها را می‌کشند، بعد از اینکه شما چند سکانس ببینید ما هم رفته‌ایم حسابداری و برگشته‌ایم. اما این‌ها همه برای فیلم‌هاست.

در واقع وقتی به بیمارستان میلاد رسیدیم خبری از کمک و استقبال نبود. دست بیمارمان را گرفته‌ام، همان دست‌هایی که من را بزرگ کرده‌اند و حالا مثل برگ گل نازک و شکننده‌اند، داریم به سمت داخل اورژانس می‌رویم. اول از همه اطلاعات اورژانس را می‌بینیم، بعد متوجه مکانی می‌شویم که کارت شناسایی می‌گیرد و به ما ویلچیر می‌دهد و این می‌گوید که اینجا باید همه کارهایمان را به شخصه انجام بدهیم.

در کودکی به ما گفته بودند که باید همه کارهایمان را خودمان انجام دهیم اما نمی‌دانستم که این پروژه بیست سال بعد در بیمارستان میلاد به بهره‌برداری خواهد رسید. می‌خواهم خیلی گذرا اتفاقات شب مذکور در اورژانس بیمارستان میلاد را برای‌تان شبیه‌سازی کنم و بعد از آن چند نکته‌ای را یادآور مقام مسئول محترم بشوم. پس از گرفتن ویلچیر شما به مرحله بعدی راه پیدا می‌کنید. باید در صف بایستید تا به باجه‌ای برسید و بگویید بیمار اورژانسی شما در چه حالی‌ به سر می‌برد. پس از اینکه به ابتدای صف رسیدید و مکالمه مسئول باجه با تلفن همراهش تمام شده باشد دفترچه بیمه‌تان را می‌گیرد و به شما یک برگه می‌دهد تا به پذیرش بروید. بیمار شما همچنان دارد از درد گریه می‌کند. به پذیرش می‌روید، صف هنوز وجود دارد ، بیمارتان را دور از ازدحام جمعیت تنها می‌گذارید و به او می‌گویید: زود بر‌می‌گردم. مدت زیادی طول نمی‌کشد، شاید دو یا سه دقیقه اما چه می‌شد اگر با دلی نگران لحظه‌ای هم از مریض‌مان دور نباشیم و مانند همان که در فیلم نشان می‌دهند با مراجعین رفتار شود. خلاصه پس از طی مراحل یاد شده به صف انتظار می رسیم. آنجا چند اتاق وجود دارد که به نوبت مراجعه‌کنندگان پشت درب آنها انتظار می‌کشند. وارد اتاق که می‌شوی پزشک شما را معاینه می‌کند و بعد از آن باید همه کارهایت را دوباره خودت انجام دهی.

البته می‌گذرد و این هم قسمت ما بود تا شب‌مان را در بیمارستان میلاد سحر کنیم. جواب آزمایش را بعد از دو ساعت انتظار گرفته‌ایم و یک ساعت می‌شود که منتظر پزشک هستیم تا بیاید و معاینه را تکمیل کند. نمی‌دانم چطور ممکن است کسی بیمارش را به بیمارستان آورده باشد، از عجله کفش‌هایش را جا‌به‌جا پوشیده باشد و در بدو ورود با موجودی به خونسردی یک درخت مواجه شود. منشی که در برابر تمام نگرانی‌های شما حرفی جز «نمی‌دانم» یا «دکتر به زودی می‌آید» نخواهد داشت.

همین طور که ذهنم به محتویات قانونی در مورد حمایت‌های پزشکی از تمامی اقشار جامعه سرک می‌کشد نگاه می‌کنم به مراجعین دیگر و سر حرف را با بعضی از آنها باز می‌کنم. یکی می‌گوید قبلا هم به اینجا آمده است، هر بار وضعیت همین‌طور بوده است و باید چند ساعتی در انتظار دکتر نشست. آن یکی می‌گوید که پانسمان مریضش را خودش عوض می‌کند. چند نفری از خستگی بر روی صندلی‌ها خوابشان برده است. یک نفر نشسته است و دارد می‌لرزد و همراهش بالای سرش در فکر فرو رفته، شاید دارد با خودش می‌اندیشد که اگر پول لازم را داشت بیمارش را به بیمارستان بهتری می‌برد و از حس سرافکندگی خالی می‌شد. چند نفری هم بیمار بر روی برانکارد دارند و از این طرف به آن طرف می‌روند. دیگری از اینکه شرایط او و بیمارش را درک نکرده‌اند دلخور است و پرستار خطاب به او می‌گوید که همه مریض دارند و این آغاز بحثی‌ است که انتهایش به دعوا ختم می‌شود. البته این‌ها مشاهدات من از یک شب حضورم در اورژانس بیمارستان میلاد است. شاید فقط آن شب این‌طور بوده و شب‌های دیگر همه چیز بهتر است. شاید هم بد‌تر…

بیمارستان است دیگر، اسمش رویش است و ما احتمالا مریض هستیم که به آنجا سر زده‌ایم. اما چند نکته‌ای که ذکر آنها خالی از اشکال نیست و مخاطب آن تمام کسانی هستند که فارغ از مقام و پست‌شان احساس مسئولیت می‌کنند. مقام مسئول محترم، جناب وزیر، آقای رییس… بسیار در اخبار دیده‌ایم که دست فلان رییس را می‌گیرند سرزده می‌برند به بیمارستان یا درمانگاه، همیشه هم هستند عده‌ای که گلایه کنند، مثل مسئولانی که همیشه قول رسیدگی می‌دهند. البته تا چند شب پیش که ما به بیمارستان میلاد سر زدیم هنوز بودند افرادی که ناراضی باشند و شواهد امر حاکی از عدم توجه مسئولان مربوطه بود. مقام محترم مسئول، جناب وزیر، آقای رییس… اگر سری به قانون اساسی بزنید فصل سوم «حقوق ملت» اصل ۲۹ را که بخوانید برای شما نوشته‌اند که همه اقشار جامعه باید از حق تامین اجتماعی و حمایت های پزشکی «یکسان» برخوردار باشند. دست شما درد نکند که این همه امکانات را مهیا کرده اید اما انسان به اورژانس (همان‌طور که از نامش مشخص است یعنی خیلی فوری) می‌رود برای اینکه عجله دارد و ناراحتی جسمانی سلامت او را تهدید می‌کند. در این وضعیت ایستادن در صف به همراه بیماری که دارد به خودش می‌پیچد و یا از درد بدنش تکان می‌خورد چه معنی خواهد داشت؟؟

شما را ارجاع می‌دهم به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی نظام پرستاری که فرمودند : «طوری نباشد که بیمار و خانواده بیمار رنجی جز رنج بیماری داشته باشند» آیا این جمله مقام معظم رهبری مصداق بارز «بنی آدم اعضای یک پیکرند» نیست و آیا در حال حاضر به این شیوه با بیماران و اعضای خانواده آنها برخورد می‌شود؟ مشکل را به دکترها و پرستارها ارجاع نمی‌دهم برای اینکه با اندکی انصاف همه شاهد بوده‌ایم که این دلسوزان در شیفت شب از خواب خود کسر می‌کنند و تا حد امکان تلاش می‌کنند. البته خونسردی و عدم توجه پرسنل بیمارستان به قوت خود باقی است، این شاید ریشه در فضای کاری آنها داشته باشد اما مقام مسئول محترم، نمی‌تواند ادعا کند که عزمی برای تغییر این رویه خواهد داشت، زیرا در مکان تعبیه شده برای پزشکان اورژانس، فضای بیشتری در جهت ارتقای سطح کیفی و کمی امکانات و خدمات وجود ندارد. چهار اتاق و چهار پزشک با چهار تخصص متفاوت در مقابل تعداد زیادی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان میلاد که به خاطر هزینه‌های سنگین درمانی از نقاط دور و نزدیک شهر به آنجا آمده اند.

جناب وزیر، مقام مسئول محترم،آقای رییس… قرار مردم با انقلاب این نبود. قرار بود تا امکانات مناسب در اختیار مستضعفین هم قرار بگیرد، پس چگونه است که بیمارستان‌های اختصاصی با دکترهای از فرنگ برگشته، تجهیزات پیشرفته، رسیدگی‌های پزشکی مناسب و آرامش خاطر نصیب قشر مرفه گردیده است و در مقابل صف‌های شلوغ، عدم رسیدگی مناسب به بیمار اورژانسی، انتظار و بدرفتاری پرسنل، سهم مستضعفین است؟ چگونه است که هرکس پول بیشتری دارد از خدمات بهتر و بیشتری برخوردار می‌گردد و آنکه وضع مالی خوبی ندارد باید با مریض بد‌حالش در صف انتظار بایستد تا مگر دکتر بیاید و علاجی برای درد او بیابد. چه دردی از این بزرگتر که ملتی برای احقاق حقوق مغفول خود انقلاب کرده‌اند و امروز امورشان به دست کسانی افتاده است که صدای اعتراض در گوش آنها اثری از عکس‌العمل نخواهد داشت. مگر خدا صدای این دست‌های رو به بالا را بشنود.
 
محمود
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۱۸:۵۷:۵۹
ضمن تشکر از نگارنده محترم به اطلاع میرساند در شهر من (اراک )وضعیت از این هم بدتر است ولی کو گوش شنوا و مسئول مسئولیت پذیر (1715227) (alef-13)
 
نگین
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۱۹:۰۳:۰۹
این فقط یک درد از دردهای این جامعه است. (1715241) (alef-13)
 
بیگی
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۱۹:۰۳:۲۱
جا های دیگر هم بهتر نیست.در بیمارستان قلب (امیر آباد) بعد از معاینات اولیه مریض من باید ۲-۳ ساعت تحت نظر میبود.میدانید این چند ساعت کجا بستری بود؟روی صندلی فلزی های راهرو که خوشبختانه نیم شب خلوت بود و توانست روی ۳ صندلی کنار هم بجای تخت دراز بکشد...... (1715242) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۰:۰۲:۰۰
مادر خود من به خاطر تجویز اشتباه در همین بیمارستان نزدیک بود به خاطر یک ناراحتی ساده جانش را از دست بدهد و خدا می داند تا بحال چند نفر به خاطر این کارها جانشان را از دست داده اند .
ای کاش روزی می شد عدالت را اجرا کرد و انتقام این همه زندگیهایی که اینگونه تلف شدند را گرفت . (1715736) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۱۹:۳۱:۴۳
خدا نصیبت نکند که به بیمارستان نمازی شیراز بیایی . چون چندین سحر باید منتظر بمانی (1715300) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۰:۲۶:۰۷
ای بابا عزیزم ! آن چیز که جایی نرسد فریاد است ! بی خودی زور نزن ! مریض شما حداقل این شانس رو داشته که یک همراه داشته باشه و گرنه مثل اون مریض های بدبخت که انداختنشون توی بیابان باهاش رفتار می کردن! (1715404) (alef-13)
 
علیرضا
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۰:۵۴:۱۲
یه سری به بیمارستان های اصفهان بزنید تا بفهمید عدم رسیدگی یعنی چی؟! اینجا فقط پول را می شناسند.سوگند پزشکی واسه چی خوردید؟ (1715442) (alef-10)
 
بيمار سالخورده درمانگاه ارتوپدي اين بيمارستان
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۰:۵۹:۱۹
بيمارستان آيت الله طالقاني تهران ( متعلق به دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي تهران ) افتضاح است .
نزديك 1 سال است كه آسانسور انتقال دهنده بيماران از طبقه همكف به درمانگاه خراب است و بيماران سالمند و بيماران با مشكلات حركتي ، به جهت بالا رفتن از پله ها در عذابند . ولي متاسفانه رياست و مديريت اين بيمارستان به فكر تعمير اين آسانسور نيستند . (1715449) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۱:۰۶:۵۱
اقا جان دلت خوشه هنوزم به ارمانهای انقلاب و اصول قانون اساسی امیدواری؟ بدیهی ترین اصل قانون اساسی که ازادی و اموزش رایگان هست وجود نداره شما دنبال چی می گردی داداش؟!؟ هزینه کلاس یک ابتدایی در مدارس مثلا ( غیر انتفایی ) یک میلیون تومان !!! (1715462) (alef-10)
 
كادر درمان بيمارستان
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۱:۳۲:۲۷
لازم است هر 4 سال روئساي بيمارستانها تغيير پيدا كنند .
الا ن رئيس يك بيمارستان دولتي دانشگاهي در تهران است كه 10 سال بر اين بيمارستان رياست ميكند .
هر روز هم ساعت 12 مياد سر كار و ساعت 13 ميرود . وضع اين بيمارستان دانشگاهي هم افتضاح است از همه لحاظ . (1715506) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۱:۳۶:۵۱
اگر پزشکان ما سوگند یاد نمی کردند ببین چه می شد؟ (1715510) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۱:۴۱:۱۴
به گفته وزیر محترم بهداشت:وزارت بهداشت بیمار است و بنظر من بیماری آنهم اورژانسی است باید چندتا وزیر و وکیل و...مورد پیدا کنند تا مجلس و دولت بفکر این بیمار بیفتند. (1715519) (alef-10)
 
امیر
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۱:۵۵:۵۰
حیف از اینکه به قوانین عدالت درمانی در مجلس و دولت بی اعتنایی می شود. متاسفانه خیلی از مسئولین سهامدار و ذی نفع در بخش حکومت هستند. (1715545) (alef-10)
 
مسعود طالبي
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۱:۵۸:۰۰
آفرين واقعا جالب و ايده آل بود مخصوصا قسمت مستضعفين (1715549) (alef-10)
 
slkhk
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۲:۰۰:۰۹
در بیمارستانهای خصوصی متاسفانه با دادن پولهای کمر شکن مریض بر نمی گردد وبه دیار باقی میشتابد پس چه بهتر که برویم میلاد ومثل بیمار داستان گفته شده حداقل جان سالم بدر ببریم. (1715552) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۲:۱۵:۱۲
متاسفانه بیمارستانهای دولتی به دلیل عدم مدیریت صحیح سطح خدمات پایینی دارند.کافی است برسی کنید رییس یک بیمارستان که معمولا یک پزشک متخصص است چند ساعت در دفتر کارش حضور دارد؟و ما بقی دنبال کار طبابت .خوب معلوم است نتیجه هم چیزی جز این نیست!!!! (1715577) (alef-10)
 
پزستار
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۲:۴۵:۱۱
با سلام خدمت هموطنان عزیزم من پرستار مرد نزدیک 45 ساله هستم وبالای 20 سال سابقه کار دارم این را می توانم بگویم که اکثر همکاران من در همه بیمارستانها در حد توان خود ویا بیشتر مشغول خدمت به بیماران هستند مشکلات سیستم درمان توسط وزیر محترم همه روزه اطلاع رسانی میشود به امید شفای تمامی دردمندان (1715632) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۲:۴۷:۴۹
زیاد به خودتون فشار نیارین همه جای ایران سرای من است (1715639) (alef-6)
 
امیر حسام
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۳:۰۲:۲۲
اقای گرگوند // مشکل نظام بهداشت و درمان در ایران از انجا اغاز می شود که یک قشر محترم و خاص از جامعه هستند که در ان همه کاره اند ( بسیار هم هوای یکدیگر را دارند ) و بقولی / خود گویند خود خندند خیلی هم هنرمندند / و همه راهکارها را خودشان می برند و می دوزند و مردم هم می پوشند . (1715656) (alef-6)
 
امیر
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۳:۰۴:۱۰
یکی از شاخصهای پیشرفت یک کشور بخش درمان اون هست.خودم بارها در معرض چنین موقیعتهایی قرار گرفتم و هر بار که عصبی میشدم با اینن جمله خودم رو دلداری میدادم که من تو سوییس زندگی نمیکنم!!!!!عزیزان وقتی کشورهایی رو در حال توسعه معرفی مکنند به واسطه شاخصهایی مثل آموزش و درمان و... چنین جایگاهی رو برای کشورهای مورد بحث در نظر میگیرند.وقتی نحوه مدیریت و برخورد با بیمار رو در بیمارستانها میبینیم همزمان بقیه اداره جات خودمون رو هم به یاد داشته باشیم که در چه کیفیتی خدمات ارائه میدهند در هر حال توسعه همه جانبه هستش. (1715662) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۳:۱۸:۱۳
من پدرم مدتها مریض بود و من آنقدر در بیمارستانهای دولتی در تهران رنج کشیدم و صحنه های عجیب دیدم و تحقیر شدم که خودم دچاز ناراحتی روحی شدم و تمام اعتقادات و باورهایی که داشتم از بین رفت و آدم دیگری شدم و از آن به بعد این یکی از دغدغه های زندگیم شده که مسئول این رنجی که مریضها و همراهانشان می کشند کیست .
تازه این مال 4 سال پیش است . الان که شنیدم بدتر شده.
آیا می شد این آرزویم تحقق می یافت و یکی از مسئولان رده بالای کشور را یک هفته در یکی از بیمارستانهای دولتی بطور ناشناس بستری می کردم ؟ (1715677) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۱ ۲۳:۴۰:۴۱
آقا خدا رو شکر کن که مشکلی برای مریض پیش نیامد و به هر صورت برطرف شد. می دانید چه تعداد عزیزانشان به بیمارستانها دولتی می آورند و جسدشان را تحویل می گیرند ؟ من به چشم خود پزشکان بی وجدانی دیدم که در هنگام فوت پیر مردی در حال سر دادن قهقه بودن. خدا ازشان نگذرد (1715711) (alef-6)
 
ديوانه
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۱:۰۰:۱۰
با سلام
سكينه گفتي و كردي كبابم
برادر عزيز اين درد را هم من كشيده‌ام حدود دو ماه پيش بود كه دخترم را به علت نارحتي و درد شديد به بيمارستان ميلاد بردم و عين همين مسائلي كه فرمديد برايم پيش آمد. با اين تفاوت كه دكتر درخواست سونوگرافي اوژانسي نمود و وقتي ساعت حدود ساعت سه نيمه شب رفتيم براي سونوگرافي گفتند تا صبح بايد صبر كنيم و فرزندم از درد به خود مي‌پيچيد ولي به ناچار تا هشت صبح درد را تحمل كرد و دريغ از يك مسكن يا آرام بخش و يا جايي براي استراحت ، و بعد از گرفتن سونوگرافي دكتر رفته بود و مي‌گفتن بايد به درمانگاه برويد و آنهم با نوبت تلفني.
بلاخره مجبور شديم به سراغ يك دكتر ديگر برويم كه گفت در بيمارستا خصوصي ... عمل مي‌كند. و جناب دكتر هم با همه ابراز لطف و محبتش رسما اعلام كرد كه پانزده ميليون ريال شخصا دريافت مي‌كند و اين پول هم مورد قبول بيمه تكميلي قرار نمي‌گرفت و ما هم از پرداخت آن عاجز بوديم. بلاخره مطب همان دكتر اوژانس را پيدا كرديم پيش او رفتيم خدا خيرش دهد بدون دريافت زير ميزي در يك بيمارستان ديگر دخترم را عمل نمود.
راستي يادم رفت كه بگم چون ما ناچار بوديم آن شب تا صبح در بيمارستان ميلاد بمانيم وقتي مي‌خواستيم نماز صبح را بخوانيم سراغ مسجد و نمازخانه را گرفتيم گفتند تعطيل است به ناچار در فضاي باز روي زمين نماز خوانديم. (1715824) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۱:۰۴:۴۴
در کل بیمارستان میلاد هنوز بهترین است زیرا در تمام بیمارستان های دانشگاهی معروف پایتخت در شیفت شب متخصص وجود ندارد و بخش ها و اور|ژانس را رزیدنت ها اداره می کنند در حالیکه در بیمارستان میلاد چهار متخصص همواره ویزیت می کنند . در مورد بیمارستان های خصوص نیز چون بیمار را پول می بینند این احساس همواره برای فرد و همراهان وجود دارد که ایجاد درآمد بیشتر بر مصلحت بیمار ترجیح داده شود برای نمونه در اسهال و استفراغ تا جایی که کم آبی شدید بیمار را تهدید نکند نیازی به وصل سرم نیست و تجویز چند بسته ORS کفایت می کند در حالیکه در اکثر مراکز خصوصی بدون نیاز علمی بیمار را به سرم می بندند تا هزینه بیشتری را بتوانند دریافت نمایند و این مورد یکی از بی زیان ترین موارد می باشد و گاه ممکن است چنین سودجویی هایی به ضرر های جانی فرد بیمار منجر شود. در هر حال تا وقتی رابطه بیمار و درمانگر بر پایه پول تعریف شود و شرایطی مانند آنچه که در بعضی از سریال های پزشکی پخش شده از تلویزون خودمان که بلاد کفر را نشان می دهند حاکم نشود ، اوضاع بهتری را نمی توان انتظار داشت . (1715827) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۱:۲۷:۵۰
تازه کلی دکتر بیکار هم داریم، من دکتر داروساز بیکار هستم. (1715839) (alef-6)
 
ياور
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۲:۱۸:۴۷
با سلام من يك مصدوم سلاح شيميايي دردوران دفاع مقدس هستم هر چندگاهي بعلت مشكلات تنفسي ناچارا بايد در بخش ريوي بيمارستان توحيد سنندج بستري شوم شما كه از وضعيت تهران اينگونه ميگويد بس ماها كه در شهرستان سنندج هستيم دادوفرياد اعتراض بكجاببريم ؟؟آقا وزير ومسئول محترم كدام عقلي در مملكت اسلامي قبول ميكنه كه سرويس بهداشتي انچناني يك بخش مختلط باشد يعني هم زنان از اين سرويس استفاده داشته باشن وهم مردان .بيمارستاني از بوي فاضلاب وموش وانواع حشرات وسيستم ناكارآمدگرمايش وسرمايش آن دقيقا به سال 1356برميگردد.وضعيت رسيدگي پزشكي نا مناسب وناكارآمد .رفتار پرستاران وخدمه بيمارستاني نامناسب ودور از اخلاق اسلامي .وضعيت تغذيه بيماران اسف بار . اما جالبه همين فضاي نامناسب وبدور از حداقل هاي بهداشتي را بمانند قيمت يك هتل هنگام ترخيص محاسبه كرده وكسي هم نيست حداقل درد بيماران را بشنود كجا ي قوانين اشكال دارد من به جرات ميگويم قوانين مشكلي ندارداما مسئولين از ياد برده اند كه در يك بلاد اسلامي ونظام اسلامي دارن خدمت ميكنن ومشكل اصلي دستگاههاي نظارتي هستن كه برخورد قاطع وپيگير را با فساد ورانت نكرده وبعضا خودشان گرفتار وسوسه هاي مادي دنيا ميشون .آقاي وزير ميدانم كه از بنيانگذارن جهادسازندگي در اوايل انقلاب بودي يك حركت جهادي در پست جديد ومسئوليت فعلي شمادر كار مي طلبدايجاد گرددتا مردم اين جامعه از حداقلهاي بهداشتي ويكسان بهره مند گردندولازم است برخورد با تخلفات مسئولين خاطي به اطلاع عموم رسانده شود تا درسي باشد براي ديگران ؟ واسلام (1715861) (alef-6)
 
ناشناس
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۲:۴۴:۳۸
وقتی ملتی زیادی نجیب باشد دار مکافاتش بیشتر است و مسئولین از این نجابت سو استفاده میکنند برای زندگی در ایران امروزی باید حداقل یکی از این 3 شرط را داشته باشی 1- پول 2- پارتی 3- پرروئی حالا اگه 3 تاشو داشته باشی چی میشه (1715872) (alef-6)
 
علي
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۶:۰۳:۵۳
ريشه مشكلات عدم درك مسوولان به اين واقعيت است كه سلامت مردم يك اولويت است. لااقل حال كه مسوولان به ما رحم نميكتند خودمان به هم رحم ميكرديم. جناب اقاي ب ز اي بسيجي اقتصادي بدان كه با وجود ثروت انچناني ات بزودي از يادها خواهي رفت كمي به خود بيا و بيانديش كه مرحوم محمد نمازي كه او هم در زمان خودش از متمول ترين افراد ايران بود البته بدون رانت خواري ، براي مردمش چه كرد كه تا ابد اسطوره هر شيرازي و ايراني است. (1715898) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۷:۱۳:۴۳
صحبت یک شب نیست. این داستان همه شبهای ماست. حدود 12700 شب! از وقتی دروغ و ریا در این مملکت ارزش شد. یادتان می آید؟؟؟ (1715929) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۷:۲۳:۱۵
با توجه به مشکلات مالی و از طرفی این بیمارستان رایگان برای بیمه های تامین اجتماعی سرویس می دهد متاسفانه رسیدگی در حد انتظار نیست ولی افراد غیر بیمه چرا اینگونه بهشون رسیدگی می شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس مشکل پول است و بس! (1715939) (alef-6)
 
نسیم
۱۳۹۲-۰۷-۲۲ ۰۷:۴۱:۵۵
یک نکته وقتی مملکت قادر نیست از جمعیت فعلی حداقل حمایتها را داشته باشد اصلا چه دلیلی دارد دنبال افزایش جمعیت باشیم بنظر من حد اکثر جمعیت کشور باید 50میلیون باشد که بتوان یک حد اقلی را درخدمات بخصوص بهداشت را داشت که داستانغم انگیز بیما وبیمارستان به حد اقل برسد . (1715962) (alef-6)