عباس کیارستمی برای رسیدن به دوست از خانه ی تن هجرت کرد.
دوشنبه شب چهاردهم تیرماه سال هزار و سیصد و نود و پنج، عباس کیارستمی پس از چند عمل جراحی ناموقفق و تحمل چند ماه بیماری در پاریس دیده از جهان فرو بست. کیارستمی که سالها در خارج از مرزهای کشور به فعالیت هنری پرداخته بود، با رفتنش نه تنها دل بسیاری از هموطنانش را با غم آشنا کرد، بلکه موجب واکنش روزامه نگاران و اعضای جامعه هنری غرب هم گردید.
به گفته ی مسئولان سینمایی کشور، عباس کیارستمی در ایران دفن خواهد شد و به زودی اقدامات لازم برای بازگرداندن پیکر این هنرمند به ایران انجام خواهد شد. به همین منظور تلاش مسئولین برای تحویل پیکر مرحوم کیارستمی از صبح امروز آغاز شد تا هر چه سریعتر شاهد برگزرای مراسمی درخور شان این هنر من کشور باشیم. در این راستا، رییس سازمان سینمایی و مدیر عامل خانه سینما صبح امروز راهی فرانسه شدند تا مقدمات بازگشت پیکر عباس کیارستمی به ایران را فراهم کنند. البته سفیر ایران در فرانسه اعلام کرده که تنها به علت مسایل اداری بازگشت پیکر او به ایران ممکن است کمی طول بکشد.
از اولین ساعات اعلام خبر فوت وی، سیل همدردی و تسلیت افراد مختلف در جامعه مجازی انتشار یافت. از جامعه ی سینمای کشور گرفته تا رییس جمهور، همگی با دلنوشته و یا ابراز تاسف درگذشت او را تسلیت گفتند. هرچه از اعلان خبر فوت او می گذرد، محبوبیت جهانی و چهره ی بین المللی او آشکارتر می گردد و این در جای گرفتن خبر درگذشت او در سر خط مطبوعات معتبر جهان کاملاً مشهود است. براساس گزارشات مختلف، خب درگذشت مرحوم کیارستمی بالاترين توئيت و بالاترين جست و جو در توئيتر را شب گذشته در فرانسه به دنبال داشت.
پیام هایی که در این مدت کوتاه به یاد مرحوم کیارستمی منتشر شده اند طیف وسیعی را دربر می گیرند و این نکته ای قابل تامل است.
حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان، در واکنش به درگذشت «عباس کیارستمی» در توئیتر خود نوشت: نگاه متفاوت و عمیق عباس کیارستمی به زندگی و دعوت انسانها به صلح و دوستی، دستاوردی ماندگار در هنر هفتم خواهد بود.
همچنین محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه هم در پیامی توئیتری، ضمن تسلیت درگذشت این کارگردان بزرگ بین المللی برای کیارستمی رحمت الهی را مسئلت کرد.
ضرغامی نیز در اینستاگرام خود نوشت:او در پی یک دوره بیماری طولانی و چند عمل جراحی سخت و دردآور دار فانی را وداع گفت. روحش شاد.
آنچه از جلسات حضوری؛ گفتگوهای تلفنی و برنامههای جمعی مانند بازدید از مترو در سال ۷۶ در ذهن دارم؛ شخصیت قابل احترام ایشان است.
هنرمندان را به دو دسته تقسیم میکنم. هنرمندان باشخصیت و هنرمندان باشخصیت کمتر!!
این تقسیم بندی، مسلمان و غیرمسلمان، انقلابی و غیرانقلابی، خودی و غیرخودی نمیشناسد.
بعضیها برای خود کلاس و شخصیت و احترام خاص خلق میکنند که دیگران مجبورند در مراودات خود با آنها حریمداری کنند. آقای کیارستمی یکی از آنهاست.
آخرین باری که به من زنگ زد؛ تصور کردم به دلیل عدم پرداخت حق رایت فیلم طعم گیلاس است که بدون مجوز ایشان از سیما پخش شده بود. آماده بودم تا عذرخواهی کنم.
ولی مثل همیشه در کمال ادب، دوستانه و محترمانه گفت، از اینکه فیلم من را در سیما پخش کردهاید تشکر میکنم و گفت که به هیچ وجه از این بابت پولی دریافت نخواهد کرد.
شخصاً به جز یکی دو فیلم، با بقیه آثار ایشان رابطهای برقرار نکردهام ولی شخصیت ایشان همیشه برای من قابل احترام بود.
کمال تبریزی نوشته خود را با عنوان «استاد آرام سینما به آرامی رفت» آغاز می کند و در ادامه می نویسد:در میان بزرگان سینما فیلمهایش بیش از همه مرا دچار حیرت میکرد و با دیدن آنها تحت تأثیر عجیب و غیرقابل توصیفی قرار میگرفتم؛ حسی کاملا نزدیک به حقیقت زندگی و به شدت متفاوت با دنیای سینما! دنیایی مختص کیارستمی و منحصر به فرد. آرامشی دوستداشتنی که مطمئنم حالا که پیش ما نیست، آرامتر است! طعم گیلاسش نشانه خوبی از حال فعلی اوست؛ حالی که مرا به آرامش دعوت میکند. به حالش غبطه میخورم. مثل فیلمهایش دوباره دچار حیرتم کرده است! استاد آرام سینما به آرامی رفت! آرامش نشانه انسانهای بزرگ است.»
اصغر فرهادی که اتفاقاً او هم مانند کیارستمی، در چند سال اخیر چهره ای بین المللی پیدا کرده، پیام تسلیت خود را با مرور خاطره ای از آخرین دیدارش با او آغاز می کند:در آخرین دیداری که با کیارستمی داشتم، بیشتر درباره آینده حرف زدیم تا گذشته و من وقتی از آن خانه بیرون آمدم مطمئن بودم که سالهای سال زنده خواهد بود.
برایم قابل باور نیست و بسیار دلتنگ حرفهایش هستم.
آنقدر از شنیدن این خبر شوکه هستم که هنوز نتوانستم باور کنم چه اتفاقی رخ داده است. فکر نمیکنم فقط یک فیلمساز بزرگ از دنیا رفته است بلکه امشب دنیا یک انسان بزرگ را از دست داد.
نگاهی که کیارستمی به زندگی داشت، در کسی ندیده بودم.
قطعاً به عنوان یک فیلمساز جهانی همهی رسانههای دنیا متأثر از این خبر خواهند بود.
دیگر اهالی جامعه هنری کشوراز جمله: مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، دبیر جشنواره فیلم سلامت، انجمن عکاسان سینمای ایران، کانون طراحان و مدیران تبلیغات سینمای ایران مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما، انجمن مستندسازان سینمای ایران، کانون پخش کنندگان سینمای ایران با ارسال پیام های متفاوتی درگذشت او را تسلیت گفته و یادش را گرامی داشتند.
حمیدرضا صدر به یاد کیارستمی نوشت: یگانه بودن عباس کیارستمی قصه نیست، اغراق هم نیست. او بی هیچ تعارف و مداهنه ای شاخص ترین فیلمساز ایران بود که سینمای این مرز و بوم را به سراسر جهان برد. از آسیا تا اروپا و از آمریکا تا اقیانوسیه. آثار او قاره ها را دور زدند و شیفتگان خود را پیدا کردند. او در روزگارانی تب زده و لبالب از خشونت از زندگی حرف زد.
او فیلمسازان و قصههای پرشماری را در سینمای ایران به دنبال خود کشید. در فیلم های او زندگی جاری بود. آدم های آثار کیارستمی به دنبال زندگی، عشق و محبت بودند. پسرک خانه دوست کجاست برای یافتن رفیقش از دل دشواری ها می گذشت. فیلمساز زندگی و دیگر هیچ برای یافتن شخصیت های خانه دوست کجاست راهی سرزمین های زلزله زده می شد.
شخصیت اول طعم گیلاس در برزخ خودکشی و زندگی سرانجام به زندگی چنگ می زد.
کیارستمی در فیلم ای.بی.سی آفریقا در سرزمین لبالب از فقر و نکبت به دنبال زندگی گشت.
زوج کپی برابر اصل در تب و تاب گفت و گوهای تمام نشدنی شان به دنبال محبت و عشق از دست رفته بودند.
وداع ناگهانی عباس کیارستمی همه ما را میخکوب کرد. جایگاه او در سینمای ایران ورای جوایزش در خارج از مرزهای کشورش میرود. قرار نبود او این قدر زود ما را ترک کند. قرار نبود این چنین شتابان دست تکان داده و از میان ما برود... جای او خالی است. جای او خالی خواهد بود. همیشه. خیلی زود ما را ترک کردی عباس کیارستمی.
مسعود فراستی در یادداشتی با عنوان "زندگی اش و دیگر هیچ" مرثیه ای برای یک دوست: عباس کیارستمی، نوشت: از وقتی عکس اش را در بستر بیماری دیدم دلم گرفت. هی این دست و آن دست کردم که چیزی برایش بنویسم و به او بگویم بمان رئیس. جا نزن. بمان باز فیلم بساز، تا نقد کنم. تو تنها فیلمساز جشنواره ای ما هستی که لیاقت نقد داری و برای جایزه جشنواره ها، وطن نمیفروشی، خودت را هم نمیفروشی؛ حداکثر از خودت دور میشوی. خودی که با فیلم هایت چیز مهمی از آن برایمان نگفتی _که کاش می گفتی_ آن وقت قطعا من نوعی دیگر درباره شان می نوشتم.
یاد خاطره ای میافتم مربوط به سالها قبل _شاید بیست سال پیش_ جلوی سینما شهر قصه با بهزاد رحیمیان ایستاده بودم که کیارستمی آمد. بسته ای به بهزاد داد یا از او گرفت. بهزاد معرفی کرد و او در نهایت متانت و مهربانی دست داد و گفت: «من همه نقدهایت را میخوانم بخصوص درباره خودم، و لذت می برم.» با لبخند گفتم امیدوارم. ادامه داد که «نقد کلوزآپ ات خیلی خوب است و میتوانم بگویم چیزهایی که گفته ای درست است و بدرد بخور. شاید از دوستانی که بیست سی سال من را مىشناسند، بیشتر مرا مىشناسی. فقط با لحن نقد ات مشکل دارم.» گفتم حدس میزدم، ببخش.
مدتی است فکر میکنم آن تنها نقد من است که لحن اش درست نیست و از کار بیرون میزند. اساسا به جای فیلم به فیلمساز پرداخته و بسیار هم تند و بی محابا.
از آن پس هر وقت جایی همدیگر را مي ديديم بسیار دوستانه خوش و بش میکردیم. آخرین بار در یک دیزی فروشی در محله قبلی مان دارآباد بود که تعارف به غذا کرد و....
آری او ظرفیت نقد داشت؛ آن هم نقدی به تندی «ترس در کلوزآپ» که یك صدم اش را دیگران تاب نمیآورند و خنجر میکشند. جز او، بیضایی هم و بهروز( افخمی) چنین روحیه ای دارند.
او را دوست ميداشتم بدون اینکه فیلم هایش را دوست بدارم. دلتنگ اش هستم. امیدوارم قبل از رفتن اش لبخند زده باشد و با آرامش کات داده باشد.
روحش شاد.
مسعود فراستی
فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه در بیانیه ای درباره کیارستمی چنین گفت: عباس کیارستمی فیلمساز، شاعر و عکاس ایرانی با هنر خود به مسائل کوچک روزمره بعد جهانی و خاصی میداد و روابط هنری نزدیک و دوستی عمیقی میان این فیلمساز و فرانسه وجود داشت.
مارتین اسکورسیزی با ارائه متنی در نشریه هالیوودریپورتر اعلام کرد: « با شنیدن خبر درگذشت عباس کیارستمی عمیقاً غمگین و بهتزده شدم. او یکی از هنرمندان کمیاب با دانشی ویژه از جهان بود، که ژان رنوار به خوبی بیان میکند: «حقیقت همواره سحرآمیز است.» این جمله برای من خلاصه مجموع کارهای خارقالعاده کیارستمی است. برخی از آثار او به عنوان مینیمال یا مینیمالیست یاد میکنند، اما در حقیقت ماجرا کاملا برعکس است. هر صحنه از «طعم گیلاس» یا «خانه دوست کجاست؟» سرشار از زیبایی و شگفتی است، که با لطافت و بردباری ضبط شده است.»
اسکورسیزی در ادامه گفت: «عباس را از ۱۰ یا ۱۵ سال پیش میشناختم. انسان بسیار خاصی بود: آرام، باوقار، فروتن، فصیح، و بسیار هوشیار، که به گمان من هیچچیز را از دست نمیداد. به ندرت مسیر ما به هم میرسید، و من همیشه از این رویداد نادر خوشحال میشدم. او یک مرد اصیل و یکی از بزرگترین هنرمندان ما بود.»
همانطور که گفته شد رسانه های مختلف غربی پس از درگذشت او جملگی متاثر از این واقعه ی تلخ پیامهایی منتشر کردند.
سایت ها و مطبوعات مختلف اعم از خبری مانند: گاردین، یورونیوز، سرویس جهانی بی بی سی، فرانس ۲۴ و همچنین مجلات سینمایی از قبیل هالیوود ریپورتر، ورایتی و ... به پوشش فوت عباس کیارستمی پرداختند.
در کنار پرداختن رسانه های غربی، شخصیت های مختلفی هم اعم از فرهنگر و یا حتی سیاسی نیز با انتشار مطلبی در فضای مجازی یاد او را گرامی داشتند:
پیتر بردشاو منتقد گاردین : او استاد فرهیخته وبا اعتماد به نفس سینمای شاعرانه بود.
رابرت کوهلر منتقد فیلم کامنت : "دارم به عباس کیارستمی فقید فکر میکنم در حالی که در جاده ای کثیف و طوفانی قدم می زنم، از همان جاهایی که دوست داشت عکس بگیرد "
نویسنده معروف بریتانیایی (Geoff Andrew): از مرگ عباس کیارستمی ویران شدهام. یک هنرمند واقعی و دوست صمیمی
ایلیش هوپر (شاعر و نویسنده آمریکایی): هنر بدون درز، یک فیلمساز شاعر واقعی که تنها به چشمهای فیزیکیاش نگاه نمیکرد. عباس کیارستمی
رابی کالینز منتقد تلگراف : "کیارستمی معجزه گری بود که به لباس تردستی از نمای نزدیک درآمده بود. ترفندهای او صمیمی و جادوی واقعی بودند.همه آثاری را که ساخته تماشا کنید"
سایت ها و مطبوعات معتبر دیگری نیز اینچنین از او یاد کردند:
روزنامه فرانسوی «لو موند»: مرگ این هنرمند، عکاس، شاعر و نقاش را «ضایعه ای بزرگ و تاثیر گذار» برای سینمای جهان خواند و گزارشی مفصل از آثار سینمایی او ارائه کرد.
ایندی وایر: دنیا یکی از اصلیترین فیلمسازهای خود را از دست داد
سایت imdb: استاد سینمای شاعرانه در گذشت .