سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، طی سالهای گذشته همواره بر آن بوده است تا به یاری و همت شماری از استادان فرهیخته و زبدۀ دانشگاه و نیز معلمان کارکشته و دلآگاهِ آموزش و پرورش در تدوین و تألیف کتابهای درسی، طرحی نو در محیط آموزشی کشور دراندازد و در این راه هم از هیچ سعی بلیغ فروگذار نکرده و چه بسیار کتابهای درسی بس تأثیرگذار هم در عرصۀ فکر و فرهنگ و ارتقای نظام آموزشی، تقدیم معلمان و دانشآموزان کردهاست.
این سازمان اخیراً دست همت خود را از آستین تألیف کتاب فارسی پایۀ دهم برآوردهاست. به نظر نگارنده اگر کمی تأمل نیز بدرقۀ آن میشد چه بسا نتیجۀ کار، بسیار دلپذیرتر و به تبعِ آن، اثرگذارتر به مشتاقان روی مینمود.
همین «همت شتابزده» در تدوین و تألیف این کتاب شاید بسیاری از محاسن و نوآوریهای اثر را در چشم معلمان فرهیخته و نکتهبین، کمرنگ جلوه دهد.
این نوشته البته مطلقاً بر آن نیست تا سعی و تلاش مؤلفان این کتاب را کماهمیت بشمارد یا به قصد خردهبینی نظر به عیب کند، چرا که خود سالها مروج این سخن سعدی بوده است که باید تماشاکنان بستان بود اما در مروری اجمالی که حاصل چند ساعت تعمق در شماری از صفحات این کتاب بود، به نکاتی برخوردم که شاید مطرحکردن آن با مؤلفان کتاب، گامی برای هرچه بینقصتر کردن این اثر باشد.
پیش از آن که به تأملات خود در مورد این کتاب بپردازم، باید صمیمانه اعتراف کنم که این اثر در مقایسه با کتابهای همموضوع پیشین خود از مزیتهای انکارناپذیری برخوردار است. محتوای انتخابشدۀ این کتاب به لحاظ کارآمدی و غنا و التذاذ ادبی، جملگی نظرگیر است. متن کتاب نیز از نظر حروفنگاری و صفحهپردازی، چشمنواز و پرجلوه است.
مؤلفان فاضل کتاب هم کوشیدهاند تا در انتخاب متون، نگاه همهجانبهای به آموزههای ادبی از مسائل دستوری گرفته تا نکات بدیعی و بلاغی بیفکنند.
تفکیک واژهنامۀ پایان کتاب هم به ترتیبِ درسهای مندرج از دیگر ویژگیهای بسیار مفید و آموزندۀ کتاب بوده که کار مراجعۀ معلّمان و دانشآموزان را تسهیل میکند. با این حال شتابزدگی مؤلفان را در تدوین کتاب میتوان در سه بخش طبقهبندی کرد:
الف) بیدقتی در نقل متون و شواهد نظم و نثرص ۱۰: انتخاب شعری از الهینامۀ عطّار با عنوان «به نام کردگار» که به تصریح دکتر شفیعی کدکنی «این ابیات سستِ ناتندرست که نه تنها با سخن عطّار کوچکترین مناسبتی ندارد حتّی نسبتدادن آن به شاعران درجۀ سوم دورههای انحطاط هم حقّ هرگونه شکایتی را برای ایشان محفوظ نگه میدارد.» (الهینامه، ص ۴۲۴)
ص ۱۲: شعر «چشمه و سنگ» بیت ششم :
قطرۀ باران که درافتد به خاک
زو بدمد بس گهر تابناک
در حالی که در دیوان نیما چنین آمدهاست:
قطرهی باران که درافتد به خاک
زو بدمد بر گهر تابناک (مجموعۀ آثار نیما یوشیج، دفتر اوّل ص ۶۸)
ص ۳۴: چنین است رسم سرای درشت گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
شکل درست مصراع دوم چنین است:
گهی پشت زین و گهی زین به پشت (امثال و حکم، جلد دوم ص ۶۲۳)
ص ۳۵: از پس بالایی درآمدم
اگرچه مؤلفان به منبع مورد رجوع در بخش منابع اشاره نکردهاند اما در نسخۀ سیاستنامه به اهتمام هیوبرت دارک چنین آمدهاست:
«از پس بالایی برآمدم.» (سیرالملوک، ص ۳۳)
با توجّه به این که «درآمدم» در جملۀ بالا از نظر معنایی نیز نامناسب مینماید.
ص ۵۰: گفتم خوشا هوایی کز باد خلد خیزد
در دیوان حافظ به اهتمام محمد قزوینی و قاسم غنی که مورد رجوع مؤلفان است، چنین آمدهاست:
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد (دیوان حافظ، ص ۳۴۹)
ص ۵۳: تا از اسرار حق چیزی با من نمایی
در متن اسرارالتوحید چنین آمدهاست : تا از اسرار حق چیزی با من بگویی (اسرارالتوحید، ص ۱۹۷)
ص ۵۳: آن مرد بازگشت
در اسرارالتوحید آمدهاست: آن مرد برفت (اسرارالتوحید، ص ۱۹۷)
ص ۹۸: برآهیخت رهّام گرز گران غمی شد ز پیکار، است سران
شکل درست آن چنین است:
برآهیخت رهّام گرز گران
غمی شد ز پیکار، دست سران (شاهنامه، جلد چهارم، ص ۱۹۴)
ص ۱۰۴: بزد نیزه او را به دو نیم کرد
در شاهنامه چنین آمدهاست:
بزد نیزۀ او به دو نیم کرد (شاهنامه، جلد اول، ص ۱۸۶)
ص ۱۵۲: چون الف چیزی ندارم ای کریم جز دلی تنگتر از چشم میم
شکل کامل مصراع دوم چنین است:
جز دلی دلتنگتر از چشم میم (مثنوی، دفتر ششم، ص ۴۰۵)
ب) سهلانگاری در شرح و تبیین لغات و مفاهیمص ۱۳: «داده تنش بر تن ساحل یله» در واژهنامۀ کتاب «یله» به معنی «آزاد و رها» آمده است در حالی که باید «یلهدادن»: «به حالت راحت به جایی تکیهدادن» مدخل قرار میگرفت. (فرهنگ بزرگ سخن، ذیل «یلهدادن»)
ص ۱۸: ساختن فعل امر با حفظ شخص از دو فعل «دارد میرود» و «خواهند پرسید» نابهجا مینماید. زیرا فعل امر، محدود به دو شخص اول شخص مفرد و اول شخص جمع است.
ص ۳۱: «دینار مغربی»، در واژنامه در شرح واژۀ «مغربی» آمدهاست: متعلّق به کشور مغرب (مراکش)
مطابق متون تاریخی، واژۀ «مغرب» نامی است که جغرافیدانان اسلام به شمال غربی افریقا یعنی تونس، الجزایر و مراکش و ... دادهاند. (ر.ک. فرهنگ فارسی معین و لغتنامه دهخدا، ذیل «مغرب»؛ تعلیقات دکتر یوسفی بر بوستان، ص ۳۱۱)
ص ۳۵: داستان «گرگ و سگ» با جملاتی آغاز شده است که در بادی امر مبهم بهنظر میرسد. با تفحّص در متن«سیاستنامه» مشخص میشود که مؤلفان محترم، بخشهای آغازین داستان را که در فهم داستان بیتردید مؤثر بودهاست، حذف کردهاند. (ر.ک. سیاست نامه یا همان سیرالملوک، ص ۳۱)
ص ۵۱: از جدول مربوط به خودآزمایی سه برمیآید که مؤلفان قائل به وجود سه واژۀ مشتق در غزل هستند. در حالی که تعداد کلمات مشتق متن به سه واژه نمیرسد.
ص ۱۴۲ : مفهوم جملۀ «به شامگاه بنگر که گویی روز بایستی در آن فرو میرود» بر راقم این سطور معلوم نشد. ای کاش مؤلفان محترم در شرح آن چیزی مینگاشتند.
ص ۱۳۸ : در خودآزمایی شمارۀ سه، نقش دستوری اجزای مشخصشده خواسته شده است، اما هیچ جزیی مشخص نشدهاست.
ص ۱۵۶ : در معنی واژۀ «بنشن» آمدهاست : خوار و بار. شکل درست این واژه «خواربار» است. (ر.ک. فرهنگ فارسی معین ، ذیل« خواربار»)
ج) از نظر منبعشناسی و یکدست نبودن ضبط اعلام و مسائل فنی و ویرایش و نسخهپردازیص ۱۸ : ذکر «مرزباننامه» با توجه به شهرت بیشتر آن از «سعدالدین وراوینی» مناسبتر مینماید.
ص ۱۹ : با توجه به این که در منابع تاریخی «ابن حسام» کنیۀ دو تن از شعرای ایران است، بایسته بود که نویسندگان قید میفرمودند که منظور کدام «ابن حسام» است.
صص ۳۶، ۵۵ ، ۶۸ : واژۀ «توسی» با دو ضبط آمدهاست.
ص ۵۵ : با توجه به ناشناختهبودن کتاب «تفسیر سورۀ یوسف» یا «قصۀ یوسف» بایسته بود که در فهرست منابع، اطلاعات کتابشناسی اثر به طور کامل ذکر میشد. این نکته زمانی ضروریتر مینماید که مؤلفان محترم، اطلاعات کتابشناسی آثار شناختهشدهتری را در منابع آوردهاند.
ص ۸۲ : عنوان دقیق کتاب«محمد بن منوّر» چنین است: «اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید». اما در کتاب چنین آمدهاست: «اسرار التوحید فی مقامات ابوسعید ابوالخیر».
ص ۸۵ : در آیۀ شریفۀ ۱۶۹ سورۀ آل عمران، وجود ساکن بر روی «قتلوا» نادرست است.
ص ۱۰۳ : ضبط درست واژۀ «گژدهم» به فتح گاف درست است اما در کتاب به ضم گاف آمدهاست. (ر.ک. فرهنگ نامهای شاهنامه، ص ۸۸۰)
ص ۱۲۶: عنوان دقیق کتاب «زهرا خانلری(کیا)» چنین است: «داستانهای دلانگیز ادبیات فارسی»، در حالی که چنین آمده است: «داستانهای دلانگیز ادب فارسی».
ص ۱۳۰: با توجه به ذکر نام کتاب «لطایف الطوایف»، اطلاعات کتابشناسی آن در منابع نیامدهاست.
ص ۱۶۴ : عنوان دقیق کتاب «سدیدالدین محمد عوفی»، «جوامعالحکایات و لوامعالروایات» است که در فهرست منابع، ناقص آمده است.
ص ۱۶۴ : عنوان دقیق اثر دکتر کزازی در مورد شاهنامه چنین است: «نامۀ باستان، ویرایش و گزارش شاهنامۀ فردوسی، دکتر میرجلالالدین کزازی». اما در منابع آمدهاست: «به کوشش میرجلالالدین کزازی»
ص ۱۶۵: عنوان درست کتاب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی چنین است: «صور خیال در شعر فارسی» نه « صور فارسی در شعر فارسی».
نمونههایی از نسخهپردازیهای نادرست
وجود ویرگول در جملههای زیر زائد است:
ص ۸۰: به جملۀ دوم، که بیش از یک فعل دارد
ص ۹۹: تنی لرز لرزان و، رخ سندروس
ص ۱۱۵: این یکی خالی و، آن پر از شکر
ص ۱۴۱: به همه چیز نگاه کن، و در هیچ جا درنگ مکن.
صص ۸۴ و ۱۲۸: تنوین رفع از واژۀ مشبّهٌ به افتاده است.
ص ۸۵: همزه از واژۀ «ریشه» افتاده است.
ص ۹۸: ضمه در مصراع «مرا مادرم نامُ، مرگ تو کرد» زائد است.
ص ۱۰۱: سطر اول بعد از «مانند» باید دو نقطۀ بیانی قرار بگیرد نه نقطه ویرگول.
ص ۱۲۷: گیومه قبل از «وضعکردن» افتاده است.
سخن پایانیآنچه در این مرور اجمالی بر صفحاتی از کتاب فارسی پایۀ دهم گذشت، در واقع برآوردن دست یاری به سوی مؤلفان محترم این کتاب است. بیتردید هر نوشته یا کتابی اگر در معرض قضاوت یا در محک نقد و انتقاد قرار نگیرد، از کاستیهای آن کاسته نخواهدشد.
تمام سعی نویسندۀ این سطور آن بود که بدون هرگونه ملاحظه و صرفاً بر اساس ملاکهای علمی و از سر دقت نظر، خطاها و لغزشهای کتاب را به نویسندگان آن متذکّر شود. امیدوارم که حاصل این سعی، موجبات رنجش کسی را فراهم نیاورده باشد.
همچنین از دیگر همکاران محترم که عهدهدار تدریس این کتاب خواهند بود، صمیمانه خواهش میکنم تا آرای خود را در مورد کم و کیف این اثر با مؤلفان آن در میان بگذارند. بدون تردید با همفکری و مشاوره خواهیم توانست دستگیر نسل امروز برای ساختن فرداهای روشن ایران شویم.
منابعاسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، محمد بن منور میهنی، مقدمه ... دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگاه، چاپ اول ۱۳۶۶
الهینامه، عطار نیشابوری، مقدمه ...دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، سخن، چاپ سوم ۱۳۸۷
امثال و حکم، علی اکبر دهخدا، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم ۱۳۶۳
بوستان سعدی، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، تهران، انتشارات خوارزمی، چاپ دوم ۱۳۶۳
دیوان خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، به اهتمام محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی، تهران، زوّار، چاپ اول ۱۳۶۹
سیرالملوک (سیاستنامه)، خواجه نظامالملک طوسی، به اهتمام هیوبرت دارک، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم ۱۳۷۳
شاهنامۀ فردوسی بر اساس چاپ مسکو، به کوشش دکتر سعید حمیدیان، تهران، نشر قطره، چاپ اول ۱۳۷۳
فرهنگ بزرگ سخن، دکتر حسن انوری، تهران، سخن، چاپ اول ۱۳۸۱
فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم ۱۳۶۴
فرهنگ نامهای شاهنامه، دکتر منصور رستگار فسایی، تهران، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول ۱۳۷۰
لغتنامه، علی اکبر دهخدا، تهران، مؤسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۷۷
مثنوی معنوی، جلالالدین محمد مولوی، به تصحیح رینولد ا. نیکلسون، به اهتمام دکتر نصرالله پورجوادی، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم ۱۳۷۳
مجموعۀ آثار نیما یوشیج، دفتر اول، به کوشش سیروس طاهباز، تهران، نشر ناشر، چاپ دوم ۱۳۶۹
* دبیرزبان و ادبیات فارسی