نظر منتشر شده
۲۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 286783
نابغه فراری‌داده‌شده ایرانی حشره‌شناسان دنیا را به وجد آورد
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۰
یک سال پیش در شهریورماه سال ٩٣، حسین آخانی، استاد زیست‌شناسی دانشگاه تهران، مقاله‌ای نوشت با تیتر «فرار مغزها یا فراری‌دادن مغزها». او در این مقاله از تلاش‌ها و علاقه یک دانشجو و دانشمند حشره‌شناس جوان ایرانی به نام حسین رجائی برای استخدام در دانشگاه تهران نوشت که همه تلاش‌های او با موانعی عجیب مواجه شد و در نهایت با وجود همه پیگیری‌های خودش و دکتر آخانی به نتیجه نرسید و استخدام نشد تا اینکه در نهایت در آلمان به‌عنوان مدیر کلکسیون پروانه‌ها و آزمایشگاه تحقیقاتی سیستماتیک استخدام شد.

به گزارش شرق، آخانی در مقاله خود دراین‌باره نوشته بود: «من بعد از ١٥سال خدمت در دانشگاه تهران ناامید از اینکه نتوانستم برجسته‌ترین متخصص حشره‌شناسی و فیلوژنی کشور را به ایران بازگردانم، در اتاق کوچکم که دستشویی تغییرکاربری‌شده در دانشکده‌ای دیگر است، با یادآوری برخوردی که با او شد، فقط اشک می‌ریزم».

حالا همین دانشمند در رشته تخصصی خود کشفی کرده که حشره‌شناسان دنیا را به وجد آورده است. ماجرا از این قرار است که در قالب یک پروژه بین‌المللی که این حشره‌شناس جوان ایرانی سرپرستی آن را برعهده داشت، خانواده جدیدی از پروانه‌ها کشف شد. یافته‌های تحقیقات منجر به این کشف، همین ماه جاری در مجله علمی معتبر «زولوجیکا اسکریپتا» (zoologica scripta) منتشر شده است. این کشف دودهه پس از کشف خانواده قبلی پروانه‌ها که طی پروژه‌ای بین‌المللی به سرپرستی موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت آلمان صورت گرفته، رخ داده است.

بر اساس اطلاعات مندرج در مجله «زولوجیکا اسکریپتا»، تحقیقات تیم دکتر رجایی از سال ۲۰۱۲ با همکاری پژوهشگرانی از موزه‌های تاریخ طبیعی اشتوتگارت و بن آلمان و پاریس و دانشگاه‌های تورکو (فنلاند) و دانشگاه وین (اتریش) آغاز شد. طبق این گزارش، اولین عضو این خانواده جدید از پروانه‌ها که توسط این تیم تحقیقاتی کشف شده است، شب‌پره‌ای بزرگ (حدودا به اندازه کف دست) است که در شمال تایلند و ویتنام زندگی می‌کند. در سال ۱۹۸۹ نمونه‌های نر آن برای نخستین‌بار در جنگل‌های شمال تایلند یافت شدند و در سال ۱۹۹۴، پروانه‌شناس سرشناس ژاپنی، هیروشی اینوئه، به‌عنوان گونه‌ای جدید (Pseudobiston pinratanai) آنها را توصیف کرد. اما عدم تطابق صفات تشخیصی این شب‌پره با خانواده‌های شناخته‌شده، سبب شد تا محقق ژاپنی و سایر محققان در سال‌های بعد، نتوانند بااطمینان جایگاه این‌ گونه را در سیستم رده‌بندی تعیین کنند. در پژوهش اخیر این خانواده Pseudobistonidae نام‌گذاری شده است.

دکتر رجائی در رابطه با جزئیات و اهمیت این کشف می‌گوید: «نقطه قوت پژوهش اخیر استفاده از روش‌های ژنتیکی، در کنار روش‌های ریخت‌شناسی مقایسه‌ای برای رده‌بندی بوده است؛ برای مثال در پژوهش اخیر، ما ژن‌های این شب‌پره را استخراج کردیم و با ژن‌های نمونه‌هایی از تمام خانواده‌های شناخته‌شده پروانه‌ها مقایسه کردیم و با کمک آنالیزهای تبارشناسی (فیلوژنی) ایده اولیه‌ای از جایگاه این گونه در سیستم طبقه‌بندی پروانه‌ها به دست آوردیم.

سپس به مدد روش‌های جدید ریخت‌شناسی (نظیر میکروسکوپ الکترونی) این گونه را با تمام خانواده‌های خویشاوندش مقایسه کردیم و توانستیم صفاتی در سروسینه و نیز بال‌ها پیدا کنیم که در هیچ خانواده دیگری دیده نمی‌شوند. همچنین از شکم یکی از سه شب‌پره ماده‌ای که در کلکسیون تحقیقاتی موزه بن یافتیم، توانستیم حدود ٦٠ عدد تخم رسیده استخراج کنیم. این تخم‌ها با روش‌های خاصی تمیز شدند و در نهایت موفق به ثبت تصاویر خارق‌العاده‌ای با میکروسکوپ الکترونی از آنها شدیم. صفات جالبی در این تخم‌ها پیدا کردیم که فقط در این خانواده پیدا می‌شوند و مستندات تبارشناسانه جالبی به دست می‌دهند. این صفات نیز در نهایت کمک مؤثری بود تا بتوانیم از فرضیه خانواده جدید دفاع کنیم».

او همچنین در رابطه با دلایل اینکه این کشف شگفت‌انگیز دانسته می‌شود ، این‌طور توضیح داده است: «کشف یک خانواده جدید آن هم در گروه‌هایی مثل پروانه‌ها، کشفی نادر است و همین موضوع آن را شگفت‌انگیز و جذاب می‌کند. پروانه‌ها به دلیل رنگ‌های بی‌بدیل‌شان از دیرباز مورد توجه حشره‌شناسان و نیز مجموعه‌داران سراسر جهان بوده‌اند و به همین خاطر تحقیقات مربوط به رده‌بندی آنها سابقه‌ای چندصد ساله دارد. علاوه بر زیبایی، از آنجا که لارو پروانه‌ها از گیاهان تغذیه می‌کنند، بسیاری از این حشرات آفت محصولات کشاورزی به شمار می‌روند. گذشته از اهمیت اقتصادی، این حشرات به دلیل نقش حیاتی‌شان در گرده‌افشانی گیاهان، اهمیتشان در چرخه غذایی سایر جانوران و نیز دیگر نقش‌های بارز اکولوژیک، همواره مورد توجه محققان بوده‌اند. بیش از ٢٠ سال از کشف آخرین خانواده شب‌پره‌های درشت‌جثه گذشته و دیگر به نظر می‌رسید بیشتر خانواده‌های شب‌پره‌ها شناخته شده باشند. در عین حال این پژوهش نشان داد هنوز در سطح خانواده، پروانه‌های ناشناخته‌ای روی کره زمین زندگی می‌کنند که ما از وجودشان بی‌خبریم».

حالا پس از این توضیحات و اهمیت این کشف جدید توسط حشره‌شناس ایرانی شاید بد نباشد دوباره قسمت‌هایی از یادداشت دکتر حسین آخانی را که چهارم شهریور ٩٣ در روزنامه «شرق» منتشر شد و درباره او بود، بازخوانی کنیم. این بخشی از نوشته آخانی درباره رجائی است: «١٤، ١٥سال پیش که من تازه در دانشگاه تهران استخدام شده بودم، دانشجویی داشتیم که از همان ابتدا می‌شد فهمید با دیگران فرق می‌کند. حسین، دانشجویی بود از یکی از شهرستان‌های شرق کشور. فردی مؤدب و باعلاقه و محکم. ما در رشته زیست‌شناسی سفرهای علمی زیادی داشتیم. پای ثابت این سفرها حسین بود. او با علاقه وصف‌ناپذیری همه کارهای سفر را انجام می‌داد. وقتی در اتوبوس بودیم سفرنامه می‌نوشت؛ مطالب بسیار بامزه با قلمی که من به آن رشک می‌بردم. ساز‌ دهنی‌ای داشت که در شب‌های اردو می‌نواخت. به یک کلام همه چیزتمام. کارشناسی را تمام کرد و برای کارشناسی ارشد به دانشگاه شهیدبهشتی رفت. وقتی از دانشگاه ما رفت، تازه فهمیدم که چه کسی را از دست داده‌ایم. بعد هم تقاضای بورسیه به مرکز تبادلات دانشگاهی آلمان را داد و یک‌ضرب بورس دکترای دانشگاه بن را در رشته حشره‌شناسی گرفت».

بخش دیگری از مطلب هم درباره تلاش‌ها برای استخدام او در دانشگاه تهران بود: «از او خواهش کردم درخواست استخدام بدهد. او هم اطاعت کرد. بر اساس فراخوان دانشکده و اعلام نیاز به حشره‌شناس، او هم درخواست داد. به ایران آمد، سخنرانی کرد. در آن زمان من در فرصت مطالعاتی خارج از کشور بودم. گزارش سخنرانی‌اش را به من داد که چگونه با او رفتار کردند. او خودش فهمید که به قول فرنگی‌ها Welcome نیست. سعی کردم به او دلداری بدهم. به ایران آمدم و با همکاران صحبت کردم. دیدم همه مِن‌مِن می‌کنند. دیدم از این می‌ترسند که او جایشان را تنگ کند. حتی برای آنکه جلویش را بگیرند فرد دیگری را با عجله استخدام کردند تا بهانه کنند که دیگر به تخصص او نیازی نیست. اگرچه میان ماه من با ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان بود! سعی کردم با مذاکره با رئیس پردیس پرونده استخدامی حسین را جلو ببرم. خودش هم به ایران آمد و با رئیس پردیس صحبت کرد. رئیس پردیس که حسین را از دوران دانشجویی می‌شناخت، قول داد مشکل را حل کند. هرچه تلاش کردم بیهوده بود و دست آخر رئیس پردیس آب سردی روی دستم ریخت که مشخص بود فشارجدی است...».
 
کلمات کلیدی : فرار مغزها
 
مهدوی
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۰:۱۷:۴۳
افسوس ...و صد افسوس
به امید روزی که قدر نخبه ها رو بدونند... (3089547) (alef-13)
 
دردآشنا
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۰:۲۷:۴۳
سلام
ای دریغ ازاین همه سوء مدیریت البته خوشبینانه.به خدا قسم هر مدیری که بتواند کاری برای پیشرفت این مملکت انجام دهد وکوتاهی کند دراین دنیا ودر آخرت قطعا جوابش را می دهد. (3089561) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۰:۳۶:۰۹
چه ادبیات زیبایی دم استاد آخانی گرم (3089592) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۰:۴۶:۲۲
استخدامش نكردند تا هدرنرود وبه كشف وتحقيق ادامه دهد اگراستخدام ايران شده بودكه نميتوانست كشفياتي داشته باشد . تو مومي بيني و اون كه باعث فرار مغزها ميشود پيچشش مو .ولي از اينها گذشته بايد زار زار گريست (3089621) (alef-13)
 
صمصام
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۰:۴۶:۳۵
چه میتوان گفت جز افسوس؟اما میتوان شکر خدا را گفت برای سربلندی وعاقبت به خیر شدن این جوان .... (3089624) (alef-13)
 
وحید
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۰:۵۸:۲۹
شاید بهتر بوده که استخدام نشده چون در سیستم دانشگاه تهران احتمال اینکه ایشان بتوانند کار مهمی انجام بدهند محیا نیست و اکنون همانند جناب عالی در همان وضعیت مشغول سپری نمودن زمان بودند (3089657) (alef-13)
 
یک معلم خسته
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۱:۰۱:۵۵
خیلی خیلی خوشحالم که حسین جان در دانشگاه تهران استخدام نشد و امروز در آلمان ساکن و مشغول به کار است.
گاهی کج اندیشی های بعضی ها سبب خوشبختی بعضی های دیگر می شود. (3089668) (alef-13)
 
احمد
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۱:۱۸:۲۰
متاسفانه در نظام اداری ودانشگاهی و.. به هیچ وجه شایسته سالاری وجود ندارد و اکثر مدیران با رانت و سفارش انتخاب و بالطبع روسا ومدیران زیر دستی انها نیز با رانت و سفرش بدون هیچ گونه شایستگی انتخاب شده و چون نظام ارزیابی وجود ندارد نه تنها مورد سوال قرار نمیگیرند بلکه پیشرفت میکنند واین منجر به چاپلوسی برای مدیران نا لایق بین کارمندان میگردد چون میدانند راه پیشرفتشان از راه تخصص نیست. (3089733) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۱:۲۱:۲۰
در این مملکت استخدام نخبگان در حد شعار است. در بدنه مدیریتی کشور هم که غیرممکن! (3089749) (alef-13)
 
عباس
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۱:۲۸:۱۸
ضمن عرض خسته نباشيد به اقاي دكتر اخاني عرض كنم كه اقاي دكتر اين مشكل همه دستگاهها توايران است كاش فقط يك مدير در اين كشور به شايسته سالاري ايمان داشت ودر اين مورد اقدام مي كرد .اين قبيله گرايي واحساس عقل كل بودن براي اكثر مديران كشور جزئ واجبات شده است . اگر نگاهي به ادارات داشته باشيم رد گروهي را مي بينيم كه فقط مديريت ها سالها بين اين گروه جابه جا مي شود . وهر از چند گاهي افرادي بون تجربه وتازه كار براي مديريت ومشاغل حساس از شهر وديار خودشان استخدام مي كنند با بالاترين حقوق در حالي كه پرسنل با تجربه كه از نظر اين گروهها غير خودي از نظر استان يا قبيله يا....هستند به عنوان كارگران دست به دست ميشوند (3089770) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۱:۳۸:۲۷
وقتی همه ی قبیله ، یک صدا برای استخدام عمه زاده ها و عموزاده هایشان فریاد می کشند ، این بندگان خدا که در هفت آسمان یک ستاره هم ندارند ، صدایشان به کجا می رسد ؟ چه انتظارات عجیب و غریبی در ایران وجود دارد !!! (3089815) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۱:۵۳:۲۶
وای بر ما... (3089872) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۲:۴۹:۰۱
خب این خبر تازه گی نداره خیلی ها هم مثل ایشون بند پ ندارن و میرن خارج و استعدادشونو میزارن برای اونا مملکت ما تو این مورد درست بشو نیست. (3090087) (alef-13)
 
داود
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۳:۱۹:۵۵
باید برای جامعه علمی کشور اشک ریخت جناب دکتر کم نیستند اینجور ادمهای کوته بینی کهاگر صد سال هم در س بخوانند عرضه یک سطر تولید و کشف ندارند و اینجوری سرمایه های کشور را دودستی تقدیم اجنبی ها می کند فردای قیامت که ما خوب بهش اعتقاد داریم یقه اینها را خواهیم گرفت که چرا و به چه قیمتی . متاسفانه بنده هم شرلیطی مشابه همین را داشتم و خدای عزو جل شاهده که چقدر موثر بودم اما چون کسی را نداشتم نهایت برای همیشه کنار کشیدم چون بقدری تقاضای جذب دادم و هربار با تنگ نظری افراد ضعیف النفسی مواجه شدم که بالاخره سن مان شد بالی 45 سال. واقعا برای جامعه علمی خودمان متاسفم . کم نیستند استغدادعای بی شماری که قربانب هوای نفس مدیریان گروه ها و روسای دانشگاه ها شدند و می شوند . (3090234) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۳:۳۴:۱۹
فرمایش آقای دکتر آخانی کاملا درست است. در تمامی مراکز علمی و پژوهشی و درستگاههایی که وظیفه پشتیبانی، حمایت و هدایت آنان را به عهده دارند این چنین با نخبگان رفتار می شود. (3090272) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۵:۰۳:۵۷
اینقد بدم میاد .میموندی کشورت تلاشتو واسه مردمت میکردی.نه میرفتی اونجا واسه اجنبی کار کنی.میموندی میرفتی تو کار پایان نامه نویسی با درآمد بالا.هیات علمی هم که بخش فرهنگی بهت نمیخورد و قبولت نمیکردن.مدرکتم که تو ایران به درد دیگه ای نمیخورد.لا اقل الهیات میگرفتی میتونستی بشی مسول روابط عمومی.اینم شد رشته رفتی وقت گذاشتی.؟ انتظار داشتی هیات علمی بشی؟ (3090622) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۶:۲۷:۳۲
به خدا کاری دارن میکنن همه بزارن برن !!!!! نه تنها نخبگان حتی متوسط ها هم دارن میرن (3090875) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۶:۳۸:۲۱
دست وپنجه همه تون دردنکنه ، خسته نباشین . (3090923) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۶:۵۲:۵۵
از ماست كه بر ماست. تا وقتي رابطه به جاي ضابطه قرار داره، وضع كشور تغييري نخواهد كرد (3090998) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۱۲ ۱۹:۲۲:۳۵
لیاقت ایشونو نداشتن.همون بهتر که جناب دکتر رفتن جایی که قدرشونو میدونن (3091561) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.